انصارالله به رهبری عبدالمالک الحوثی با برگزاری تظاهرات آرام و ممانعت از حمل سلاح و نیز ممانعت از حمله به ادارات دولتی و بانکها و تنزل خواستهها از «اسقاط نظام» به «اسقاط دولت» سعی کرده است اکثریت یمنیها اعم از زیدیها و شافعیها را با خود همراه کند و در این راه موفقیت بزرگی را بدست آورده است.
به گزارش شهدای ایران، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: با تظاهرات عظیم دیروز در صنعا که نمادی کامل از همگرایی زیدیها و شافعیهای یمن حول محور اهداف مشترک بود، یمن از بعد سیاسی وارد فاز جدیدی خواهد شد و ادامه شرایط قبلی عملاً امکانپذیر نیست. برگزاری نماز جمعه چند صد هزار نفره در پایتخت یمن به امامت یک روحانی شافعی و در حالی که زیدهای صنعا و سایر شهرهای شمالی یمن به وی اقتدا کرده بودند هرگونه شائبه درباره طایفهای یا مذهبی بودن جنبش اصلاح گرایانه علیه دولت مرکزی را از بین برد. درباره این تظاهرات بزرگ و روندی که ایجاد خواهد کرد به نکاتی اشاره میشود:
1- در تحولات و تحرکات اخیر سه جریان اصلی قابل توجه میباشد؛ جریان انصارالله یمن و ظرفیت بزرگ اجتماعی که در استانهای صعده، صنعا، ذمار، عمران، جوف و الحدیده از آن حمایت مینمایند. این جریان در استانهای زیدینشین تحت رهبری عبدالمالک حوثی قرار داشته و در استانهای سنینشین، شخصیتهای برجسته سنی هدایت معترضین را بعهده دارند. این جمعیت از روز دوشنبه و بدنبال خودداری دولت از تن دادن به خواستههایشان به میدان آمدند و روز گذشته تظاهرات و نماز میلیونی خود را به اجرا گذاشته و با آن وزن خود را به حریف نشان دادند.
جریان دوم جریان اصلاح یمن است که حدود 50 درصد از پستهای دولت شامل نخستوزیر، وزیر کشور و وزیر دفاع را به همراه 50 درصد مجلس در اختیار دارند و با احزاب سوسیالیست، ناصری، حزب حق و حزب بعث در ائتلاف میباشند و علاوه بر آن از حمایت بخشهایی از ارتش تحت فرماندهی علی محسن الاحمر و بقایای رژیم علیعبدالله صالح هم برخوردار میباشند. این جریان سه روز پیش در مقابل تظاهرات پرشمار معارضان در یکی از مراکز اصلی خود- شهر تعز- راهپیمایی بزرگی به راه انداخت ولی روز بعد در آنجا نیز معارضه عینی با برگزاری تظاهراتی بزرگتر نشان داد که در تمام استانهای این کشور از محبوبیت فراگیری برخوردار است.
جریان سوم، جریان متعلق به منصور هادی، رئیس جمهور یمن میباشد که از حمایت جنوبیها برخوردار بوده و بر حدود نیمی از مجلس و دولت این کشور تسلط دارد و در عین حال بخشهایی از ارتش را نیز فرماندهی میکند. جریان منصور هادی اگرچه از سوی نیروهای انصارالله (حوثیها) احساس تهدید میکند ولی در شرایط کنونی با جریان حزب اصلاح- جریان شبه اخوانی وابسته به عربستان- و خاندان الاحمر مشکل بیشتری دارد و به نظر میآید که از شرایط کنونی چندان ناراضی هم نیست و آن را فرصتی برای خلاص شدن از جریان الاحمر به حساب میآورد.
2- جریان معارضه یمنی با محوریت «انصارالله» با صراحت و طی بیانیه و نیز در گفتگو با هیأتهای اعزامی از سوی عبدربه اعلام کرده است که به هیچ وجه قصد سرنگونی ریاست جمهوری یا تصرف صنعا را ندارد بلکه هدف از اعتراضات و توسعه آن را حل و فصل سه خواسته اعلام کرده که شامل این موارد میباشد:
1- باز گرداندن قیمت مشتقات نفتی بویژه گازوئیل به قیمتهای قبل به دلیل ضربه سنگینی که به کشاورزان و روستائیان وارد میکند. گفتنی است طی ماههای اخیر قیمت گازوئیل در این کشور به سه برابر افزایش یافته و به بشکهای 200 دلار رسیده و عملاً شغل اصلی مردم که کشاورزی است را با بحران مواجه کرده است. انصارالله نام این بخش از طرح مطالبات را «جرعه» گذاشته است 2- حکومت باید تعدیل شود و به منظور تحقق آن نخستوزیر کنار رود و حزب اصلاح از اکثریتهای خود کنار برود. در این میان معارضه میگوید پستهای حزب اصلاح باید بین جنوبیها به رهبری منصور عبدربه و شمالیها توزیع گردد. 3- اجرایی شدن نتایج گفتگوهای ملی یکی دیگر از خواستههای آنان میباشد این گفتگوها که از دو سال پیش آغاز شده و تصمیمات مهمی را هم شامل تعدیل حکومت و برگزاری انتخابات آزاد گرفته است ولی دولت برای اجرایی کردن آنها اهتمامی به خرج نداده است.
انصارالله به رهبری عبدالمالک الحوثی با برگزاری تظاهرات آرام و ممانعت از حمل سلاح و نیز ممانعت از حمله به ادارات دولتی و بانکها و تنزل خواستهها از «اسقاط نظام» به «اسقاط دولت» سعی کرده است اکثریت یمنیها اعم از زیدیها و شافعیها را با خود همراه کند و در این راه موفقیت بزرگی را بدست آورده است. به گونهای که آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و اعضای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان بشدت از تحولات روز جمعه صنعا نگران شده و بیانیههایی را صادر کردهاند. نماینده دبیر کل سازمان ملل در امور یمن- جمالبن عمر- در تماس با مقامات دولتی و حوثیها از «وخامت اوضاع» ابراز نگرانی کرده است. از آنجا که انصارالله تاکنون بعنوان یک گروه «شبه نظامی» و محدود در منطقه شمال شناخته میشد و عربستان تلاش میکرد تا آن را گروهی شیعی و تحت حمایت ایران نشان دهد، تظاهرات میلیونی روز گذشته و ترکیب زیدی شافعی نمازگزاران و اقتدای زیدیها به امام جمعه شافعی، فرصت تازهای را به انصارالله میدهد تا از حاشیه به متن بیاید و وزنه اصلی تغییرات یمن را بدست بگیرد. وقتی تظاهرات میلیونی از دوشنبه تا جمعه در صنعا و 11 مرکز استان دیگر یمن برگزار شد همه اذعان کردند که حوثیها توان اسقاط فوری نظام در صنعا را دارند و اگر به این کار اقدام نمیکنند بخاطر بعضی از ملاحظات سیاسی است.
3- مبارزه با فساد حکومتی در حوزه اقتصاد و سیاست به محور اصلی تغییر در یمن منجر شده است. از حدود دو سال پیش معارضه یمنی رفتار و عملکرد وزارتخانههای یمن را زیر نظر گرفته و بطور مستند تخلفات انجام گرفته و سوء استفادههای مالی را به مردم گزارش کردهاند. اقدام اخیر دولت برای گران کردن پی در پی فرآوردههای نفتی و بخصوص گازوئیل که در زندگی مردم فقیر یمن نقش اساسی دارد، جرقه اعتراضات اخیر را زد. در یمن بیش از 80 درصد مردم در روستاها زندگی کرده و دست کم 90 درصد مردم یمن از طریق کشاورزی زندگی بسیار فقیرانه خود را میگذرانند. رسیدن قیمت گازوئیل به 200 دلار در هر بشکه عملاً کشاورزی یمن را نابود میکند این در حالی است که همه گزارشها بیان کننده آن است که جناح نخستوزیر یمن و خاندان الاحمر عملاً نفت منطقه جنوبی «حضرموت»- مهمترین میدان نفتی یمن- را در اختیار عربستان قرار داده و سعودیها به مدد حمایت علی محسن الاحمر این منطقه را عملاً از حاکمیت و صنعا جدا کردهاند. اعتراض علیه فساد دولت مرکزی مسلماً به حد کنونی محدود نمیماند مخصوصاً از این رو که تجربه میگوید دولت در برابر اعتراضات مقاومت میکند و عملاً تغییرات مسالمتآمیز و محدود را به بنبست میکشاند. دولت تلاش میکند تا عملاً اعتراضات از سطح اعتراض به تصمیمات اقتصادی دولت به اعتراض به اصل حاکمیت منتقل کند و از طریق آن حساسیتهای منطقهای و بینالمللی را علیه معارضه یمنی به میدان بیاورد از این رو اگرچه در پرقدرت بودن جنبش تغییر در یمن هیچ تردیدی نیست اما در عین حال در چشمانداز این حرکت دشواریهایی دیده میشود و نتیجه به میزان زیادی بستگی به بازی جناح معارضه از یک طرف و جناح جنوب به رهبری عبدربه از طرف دیگر دارد.
4- تحرکات منطقهای و بینالمللی که در روز گذشته حول محور تحولات یمن مشاهده گردید از حساسیت شرایط یمن حکایت میکند. پیش از این سفیر آمریکا در یمن در پیامی که به عبدالمالک حوثی رهبر جریان انصارالله داد، نوشته بود که سرنوشتی شبیه بشار اسد در انتظار اوست و از این طریق تلاش کرده بود که شکلگیری یک جبهه جهانی- منطقهای علیه انصار را یادآور شود. در عین حال بیانیه روز گذشته غربیها به رهبری آمریکا که در آن از توسعه دامنه بحران ابراز نگرانی شده و خواستار «گفت و گوی نتیجه بخش» بین معارضه و دولت شده بود از محدودیتهای فراوانی که غرب برای اثرگذاری بر تحولات یمن با آن مواجه میباشد، حکایت میکند. بیانیه شورای همکاری خلیج فارس و تحرک تازه آنان و تهدیدآمیز معرفی کردن شرایط یمن و جابجایی محدود نیروی هوایی عربستان که در مرزهای با یمن انجام داد از نگرانی عمیق اعراب متحد غرب خبر میدهد. در عین حال وعده عربستان برای تأمین بنزین و گازوئیل یمن و صحبت کردن از کمک اقتصادی به دولت نشان میدهد که عربستان به ناکارآیی روشهای پیشین و طرح قبلی خود که به «مبادره - ابتکار- خلیجی» مشهور شده واقف است. اما با توجه به سه خواسته ذکر شده که به مسایل اقتصادی محدود نمیگردد، بعید است دست و دل بازی دیرهنگام ملکعبدالله بتواند این خیزش میلیونی را متوقف گرداند.
5- اگر سه خواستهای که به آن اشاره شد، محقق گردند، این یک پیروزی بزرگ برای انصارالله میباشد چرا که تن دادن حکومت به بازگرداندن قیمتهای گازوئیل و تعدیل دولت صنعا موقعیت این جنبش را در کل یمن از جمله در بین اهل سنت که بیش از نیمی از جمعیت یمن را شامل میشوند و در میان روستائیان که لااقل 80 درصد جمعیت 25 میلیونی یمن را به خویش اختصاص دادهاند، مستحکم کرده و در انتخابات آینده مجلس که پس از اصلاح قانون اساسی- احیاناً در سال 2015- برگزار خواهد شد به یک موقعیت بلامعارض تبدیل کرده و جابجایی سیاسی به طریق مسالمتآمیز را تسهیل میگرداند. از این رو باید گفت محدود نگه داشتن دامنه اعتراضات به دولت و جریان وابسته اصلاح ضمن آنکه از هزینههای مبارزه میکاهد و مانع وقوع جنگ داخلی در یمن میشود، سرعت و قطعیت نتیجه را هم زیاد میکند و از این رو بسیار هوشمندانه میباشد. حوثیها هم اینک در عمل نزدیک به 70 درصد صنعا به همراه دست کم 4 استان شمالی را در اختیار دارند و هیچ نیرویی قابل مقایسه با آنان نیست و از این رو یمنیها که دنبال راه حل برای برون رفت از وضع فعلی هستند در عمل «انصارالله» را بعنوان گزینه ارائه مینمایند. کما اینکه حدود یک ماه پیش وقتی در استان «اب» که استان اصلی حزباصلاح میباشد، درباره اینکه بهترین جریان که میتواند یمن را از بحران کنونی نجات دهد، کیست، بیش از 90 درصد گفتند هیچ راه حلی به جز «انصارالله» وجود ندارد.
البته تجربه سه سال اخیر در مصر، تونس،لیبی و یمن به خوبی بیانگر آن است که باید از امنیتی شدن جنبشها و رویکردهای انحصارگرایانه خودداری شود چرا که امنیتی شدن و انحصارگرایی به دشمن امکان رخنه داده و هزینه انقلابها را بسیار زیاد میکند و حتی میتواند آنها را با ناکامی مواجه گرداند و از اینجا میتوان راز مخالفت جدی امام خمینی- رضوانالله تعالی علیه- در استفاده از سلاح برای پیروزی انقلاب اسلامی را دریافت. این تجربه میتواند انقلابها را از انحراف نجات دهد.
6- بعضی از خبرها و نشانهها بیانگر آن است که با بالا گرفتن دامنه اعتراضات علیه دولت تحتالحمایه آمریکا و عربستان در یمن، این دو کشور مذاکراتی را با شاخه یمنی القاعده، موسوم به «انصار الشریعه» برای به خشونت کشیدن تظاهرات و اعتراضات مسالمتآمیز انجام دادهاند و آنان در نظر دارند با بالا بردن هزینهها، مردم فقیر یمن را از اطراف نیروهای انقلاب دور گردانند. اگر این اتفاق بیفتد حوثیها ناچارند متقابلاً به سلاح روی آورند و این اگرچه با دشواریهایی همراه است ولی توطئه مشترک عربستان و آمریکا را خنثی میکند.
1- در تحولات و تحرکات اخیر سه جریان اصلی قابل توجه میباشد؛ جریان انصارالله یمن و ظرفیت بزرگ اجتماعی که در استانهای صعده، صنعا، ذمار، عمران، جوف و الحدیده از آن حمایت مینمایند. این جریان در استانهای زیدینشین تحت رهبری عبدالمالک حوثی قرار داشته و در استانهای سنینشین، شخصیتهای برجسته سنی هدایت معترضین را بعهده دارند. این جمعیت از روز دوشنبه و بدنبال خودداری دولت از تن دادن به خواستههایشان به میدان آمدند و روز گذشته تظاهرات و نماز میلیونی خود را به اجرا گذاشته و با آن وزن خود را به حریف نشان دادند.
جریان دوم جریان اصلاح یمن است که حدود 50 درصد از پستهای دولت شامل نخستوزیر، وزیر کشور و وزیر دفاع را به همراه 50 درصد مجلس در اختیار دارند و با احزاب سوسیالیست، ناصری، حزب حق و حزب بعث در ائتلاف میباشند و علاوه بر آن از حمایت بخشهایی از ارتش تحت فرماندهی علی محسن الاحمر و بقایای رژیم علیعبدالله صالح هم برخوردار میباشند. این جریان سه روز پیش در مقابل تظاهرات پرشمار معارضان در یکی از مراکز اصلی خود- شهر تعز- راهپیمایی بزرگی به راه انداخت ولی روز بعد در آنجا نیز معارضه عینی با برگزاری تظاهراتی بزرگتر نشان داد که در تمام استانهای این کشور از محبوبیت فراگیری برخوردار است.
جریان سوم، جریان متعلق به منصور هادی، رئیس جمهور یمن میباشد که از حمایت جنوبیها برخوردار بوده و بر حدود نیمی از مجلس و دولت این کشور تسلط دارد و در عین حال بخشهایی از ارتش را نیز فرماندهی میکند. جریان منصور هادی اگرچه از سوی نیروهای انصارالله (حوثیها) احساس تهدید میکند ولی در شرایط کنونی با جریان حزب اصلاح- جریان شبه اخوانی وابسته به عربستان- و خاندان الاحمر مشکل بیشتری دارد و به نظر میآید که از شرایط کنونی چندان ناراضی هم نیست و آن را فرصتی برای خلاص شدن از جریان الاحمر به حساب میآورد.
2- جریان معارضه یمنی با محوریت «انصارالله» با صراحت و طی بیانیه و نیز در گفتگو با هیأتهای اعزامی از سوی عبدربه اعلام کرده است که به هیچ وجه قصد سرنگونی ریاست جمهوری یا تصرف صنعا را ندارد بلکه هدف از اعتراضات و توسعه آن را حل و فصل سه خواسته اعلام کرده که شامل این موارد میباشد:
1- باز گرداندن قیمت مشتقات نفتی بویژه گازوئیل به قیمتهای قبل به دلیل ضربه سنگینی که به کشاورزان و روستائیان وارد میکند. گفتنی است طی ماههای اخیر قیمت گازوئیل در این کشور به سه برابر افزایش یافته و به بشکهای 200 دلار رسیده و عملاً شغل اصلی مردم که کشاورزی است را با بحران مواجه کرده است. انصارالله نام این بخش از طرح مطالبات را «جرعه» گذاشته است 2- حکومت باید تعدیل شود و به منظور تحقق آن نخستوزیر کنار رود و حزب اصلاح از اکثریتهای خود کنار برود. در این میان معارضه میگوید پستهای حزب اصلاح باید بین جنوبیها به رهبری منصور عبدربه و شمالیها توزیع گردد. 3- اجرایی شدن نتایج گفتگوهای ملی یکی دیگر از خواستههای آنان میباشد این گفتگوها که از دو سال پیش آغاز شده و تصمیمات مهمی را هم شامل تعدیل حکومت و برگزاری انتخابات آزاد گرفته است ولی دولت برای اجرایی کردن آنها اهتمامی به خرج نداده است.
انصارالله به رهبری عبدالمالک الحوثی با برگزاری تظاهرات آرام و ممانعت از حمل سلاح و نیز ممانعت از حمله به ادارات دولتی و بانکها و تنزل خواستهها از «اسقاط نظام» به «اسقاط دولت» سعی کرده است اکثریت یمنیها اعم از زیدیها و شافعیها را با خود همراه کند و در این راه موفقیت بزرگی را بدست آورده است. به گونهای که آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و اعضای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان بشدت از تحولات روز جمعه صنعا نگران شده و بیانیههایی را صادر کردهاند. نماینده دبیر کل سازمان ملل در امور یمن- جمالبن عمر- در تماس با مقامات دولتی و حوثیها از «وخامت اوضاع» ابراز نگرانی کرده است. از آنجا که انصارالله تاکنون بعنوان یک گروه «شبه نظامی» و محدود در منطقه شمال شناخته میشد و عربستان تلاش میکرد تا آن را گروهی شیعی و تحت حمایت ایران نشان دهد، تظاهرات میلیونی روز گذشته و ترکیب زیدی شافعی نمازگزاران و اقتدای زیدیها به امام جمعه شافعی، فرصت تازهای را به انصارالله میدهد تا از حاشیه به متن بیاید و وزنه اصلی تغییرات یمن را بدست بگیرد. وقتی تظاهرات میلیونی از دوشنبه تا جمعه در صنعا و 11 مرکز استان دیگر یمن برگزار شد همه اذعان کردند که حوثیها توان اسقاط فوری نظام در صنعا را دارند و اگر به این کار اقدام نمیکنند بخاطر بعضی از ملاحظات سیاسی است.
3- مبارزه با فساد حکومتی در حوزه اقتصاد و سیاست به محور اصلی تغییر در یمن منجر شده است. از حدود دو سال پیش معارضه یمنی رفتار و عملکرد وزارتخانههای یمن را زیر نظر گرفته و بطور مستند تخلفات انجام گرفته و سوء استفادههای مالی را به مردم گزارش کردهاند. اقدام اخیر دولت برای گران کردن پی در پی فرآوردههای نفتی و بخصوص گازوئیل که در زندگی مردم فقیر یمن نقش اساسی دارد، جرقه اعتراضات اخیر را زد. در یمن بیش از 80 درصد مردم در روستاها زندگی کرده و دست کم 90 درصد مردم یمن از طریق کشاورزی زندگی بسیار فقیرانه خود را میگذرانند. رسیدن قیمت گازوئیل به 200 دلار در هر بشکه عملاً کشاورزی یمن را نابود میکند این در حالی است که همه گزارشها بیان کننده آن است که جناح نخستوزیر یمن و خاندان الاحمر عملاً نفت منطقه جنوبی «حضرموت»- مهمترین میدان نفتی یمن- را در اختیار عربستان قرار داده و سعودیها به مدد حمایت علی محسن الاحمر این منطقه را عملاً از حاکمیت و صنعا جدا کردهاند. اعتراض علیه فساد دولت مرکزی مسلماً به حد کنونی محدود نمیماند مخصوصاً از این رو که تجربه میگوید دولت در برابر اعتراضات مقاومت میکند و عملاً تغییرات مسالمتآمیز و محدود را به بنبست میکشاند. دولت تلاش میکند تا عملاً اعتراضات از سطح اعتراض به تصمیمات اقتصادی دولت به اعتراض به اصل حاکمیت منتقل کند و از طریق آن حساسیتهای منطقهای و بینالمللی را علیه معارضه یمنی به میدان بیاورد از این رو اگرچه در پرقدرت بودن جنبش تغییر در یمن هیچ تردیدی نیست اما در عین حال در چشمانداز این حرکت دشواریهایی دیده میشود و نتیجه به میزان زیادی بستگی به بازی جناح معارضه از یک طرف و جناح جنوب به رهبری عبدربه از طرف دیگر دارد.
4- تحرکات منطقهای و بینالمللی که در روز گذشته حول محور تحولات یمن مشاهده گردید از حساسیت شرایط یمن حکایت میکند. پیش از این سفیر آمریکا در یمن در پیامی که به عبدالمالک حوثی رهبر جریان انصارالله داد، نوشته بود که سرنوشتی شبیه بشار اسد در انتظار اوست و از این طریق تلاش کرده بود که شکلگیری یک جبهه جهانی- منطقهای علیه انصار را یادآور شود. در عین حال بیانیه روز گذشته غربیها به رهبری آمریکا که در آن از توسعه دامنه بحران ابراز نگرانی شده و خواستار «گفت و گوی نتیجه بخش» بین معارضه و دولت شده بود از محدودیتهای فراوانی که غرب برای اثرگذاری بر تحولات یمن با آن مواجه میباشد، حکایت میکند. بیانیه شورای همکاری خلیج فارس و تحرک تازه آنان و تهدیدآمیز معرفی کردن شرایط یمن و جابجایی محدود نیروی هوایی عربستان که در مرزهای با یمن انجام داد از نگرانی عمیق اعراب متحد غرب خبر میدهد. در عین حال وعده عربستان برای تأمین بنزین و گازوئیل یمن و صحبت کردن از کمک اقتصادی به دولت نشان میدهد که عربستان به ناکارآیی روشهای پیشین و طرح قبلی خود که به «مبادره - ابتکار- خلیجی» مشهور شده واقف است. اما با توجه به سه خواسته ذکر شده که به مسایل اقتصادی محدود نمیگردد، بعید است دست و دل بازی دیرهنگام ملکعبدالله بتواند این خیزش میلیونی را متوقف گرداند.
5- اگر سه خواستهای که به آن اشاره شد، محقق گردند، این یک پیروزی بزرگ برای انصارالله میباشد چرا که تن دادن حکومت به بازگرداندن قیمتهای گازوئیل و تعدیل دولت صنعا موقعیت این جنبش را در کل یمن از جمله در بین اهل سنت که بیش از نیمی از جمعیت یمن را شامل میشوند و در میان روستائیان که لااقل 80 درصد جمعیت 25 میلیونی یمن را به خویش اختصاص دادهاند، مستحکم کرده و در انتخابات آینده مجلس که پس از اصلاح قانون اساسی- احیاناً در سال 2015- برگزار خواهد شد به یک موقعیت بلامعارض تبدیل کرده و جابجایی سیاسی به طریق مسالمتآمیز را تسهیل میگرداند. از این رو باید گفت محدود نگه داشتن دامنه اعتراضات به دولت و جریان وابسته اصلاح ضمن آنکه از هزینههای مبارزه میکاهد و مانع وقوع جنگ داخلی در یمن میشود، سرعت و قطعیت نتیجه را هم زیاد میکند و از این رو بسیار هوشمندانه میباشد. حوثیها هم اینک در عمل نزدیک به 70 درصد صنعا به همراه دست کم 4 استان شمالی را در اختیار دارند و هیچ نیرویی قابل مقایسه با آنان نیست و از این رو یمنیها که دنبال راه حل برای برون رفت از وضع فعلی هستند در عمل «انصارالله» را بعنوان گزینه ارائه مینمایند. کما اینکه حدود یک ماه پیش وقتی در استان «اب» که استان اصلی حزباصلاح میباشد، درباره اینکه بهترین جریان که میتواند یمن را از بحران کنونی نجات دهد، کیست، بیش از 90 درصد گفتند هیچ راه حلی به جز «انصارالله» وجود ندارد.
البته تجربه سه سال اخیر در مصر، تونس،لیبی و یمن به خوبی بیانگر آن است که باید از امنیتی شدن جنبشها و رویکردهای انحصارگرایانه خودداری شود چرا که امنیتی شدن و انحصارگرایی به دشمن امکان رخنه داده و هزینه انقلابها را بسیار زیاد میکند و حتی میتواند آنها را با ناکامی مواجه گرداند و از اینجا میتوان راز مخالفت جدی امام خمینی- رضوانالله تعالی علیه- در استفاده از سلاح برای پیروزی انقلاب اسلامی را دریافت. این تجربه میتواند انقلابها را از انحراف نجات دهد.
6- بعضی از خبرها و نشانهها بیانگر آن است که با بالا گرفتن دامنه اعتراضات علیه دولت تحتالحمایه آمریکا و عربستان در یمن، این دو کشور مذاکراتی را با شاخه یمنی القاعده، موسوم به «انصار الشریعه» برای به خشونت کشیدن تظاهرات و اعتراضات مسالمتآمیز انجام دادهاند و آنان در نظر دارند با بالا بردن هزینهها، مردم فقیر یمن را از اطراف نیروهای انقلاب دور گردانند. اگر این اتفاق بیفتد حوثیها ناچارند متقابلاً به سلاح روی آورند و این اگرچه با دشواریهایی همراه است ولی توطئه مشترک عربستان و آمریکا را خنثی میکند.