محمد خوشچهره استیضاح وزیر علوم را سیاسی میداند و امیدوار است فرجیدانا در همین سمت باقی بماند تا بتواند چالشهای فراوانی را که از دولت گذشته به یادگار مانده برطرف کند.
به گزارش شهدای ایران، این بخشی از گفتوگو ی روزنامه اصلاحطلب ابتکار با محمد خوشچهره است. متن کامل این مصاحبه را در زیر میخوانید:
محمد خوشچهره، اقتصاددان و یکی از چهرههای شاخص اصولگرایان است. او در انتخابات نهم ریاست جمهوری بطور رسمی از محمود احمدینژاد حمایت کرد و حتی مدتی نیز در گمانهزنیهای برخی از کارشناسان به عنوان یکی از نامزدهای تصدی پست وزارت اقتصاد و امور دارایی دولت وقت شناخته میشد، ولی پس از پایان دولت نهم، خوشچهره حمایت از احمدینژاد را کنار گذاشت و اعلام کرد که دیگر در صف هواداران احمدینژاد نیست.
او که در مجلس هفتم نماینده مردم تهران بود در موضوع استیضاح رضا فرجیدانا وزیر علوم دولت روحانی، به شدت با اقدام همقطاران اصولگرای خود مخالف است.
گفتوگوی اخیر، دربردارنده نظرات وی درباره استیضاح وزیر علوم از یک سو و همچنین نقدهایش به نظام آموزش عالی کشور از سوی دیگر است. خوشچهره ریشه عمده چالشهای مربوط به این نظام آموزشی را در دولت احمدینژاد جستجو میکند.
- آقای دکتر با توجه به سابقهتان در نمایندگی مجلس و حضورتان در دانشگاه، چه ارزیابی از استیضاح وزیر علوم دارید؟
نگاه کنید! از نظر من اولویت اصلی کشور ما در شرایط کنونی اقتصادی و مربوط به مسایل بیکاری، تورم و فقر و تبعات ناشی از آنها است و هم و غم نمایندگان در چنین شرایطی باید تلاش برای کاهش موانع اقتصادی رونق تولید و رفاه اقتصادی در کشور باشد، بنابراین زمان مجلس را اختصاص دادن به یک استیضاح سیاسی، آن هم استیضاحی که در هسته اصلی مشکلات کشور، اثری ندارد نه تنها در اولویت نیست بلکه نادرست، غیراصولی و موجب هدر رفت زمان است. من معتقدم که دغدغه اصلی نمایندگان مجلس باید بر روی مسایل اقتصادی کشور باشد، زیرا درصد بالایی از جمعیت کشور که امروز بیکاری و تورم و فقر را تجربه میکند با استیضاح وزیر علوم مشکلشان حل نمیشود، پس اضطراری وجود ندارد که به خاطرش این همه وقت مجلس و دولت را بگیرند.
- حالا که این اتفاق افتاده و فردا وزیر علوم استیضاح خواهد شد، درباره خود استیضاح چه نظری دارید؟ آیا با اصل استیضاح فرجی دانا موافقید؟
تیم دکتر روحانی یک سال است که قوه مجریه را در دست گرفته و این وزارتخانه (وزارت علوم) کمتر از یک سال از فعالیت و مسؤلیتش میگذرد! در کمتر از یک سال چه عملکردی ممکن است شایسته استیضاح باشد؟ به نظر من جناحی با ملاحظات صرف سیاسی و مواضعی که وجه غالب آن سیاسی است بر استیضاح وزیر علوم پافشاری میکند! و موضوع استیضاح بیش از آنکه صنفی باشد ناشی از منافع و مواهب سیاسی و جناحی است. وگرنه این وزیر مثل همه وزیران دیگر در همه دولتها، در کنار اشکالاتی که داشته، از جمله برخی انتصابها، محاسن و نکات اثربخش فراوانی در کارنامه عملکردش وجود دارد. افزون بر این در فرصت کوتاه مسؤلیت فرجیدانا به عنوان وزیر علوم، محیط دانشگاه آرام بوده و فضای مناسبی در وجه آموزشی و علمی دانشگاهها وجود داشته است. بنابراین اگر خود امضاکنندگان استیضاح هم منصف باشند تصدیق میکنند که استیضاح وزیر علوم اصلا اولویت نداشت. حتی اگر بدبینانه بخواهیم نگاه کنیم و قرار بگذاریم که همه وزیران کابینه را استیضاح کنیم باز هم وزیر علوم اصلاً در اولویتهای اول نیست.
- فکر میکنید با توجه به این که روز چهارشنبه جلسه استیضاح فرجیدانا در صحن علنی مجلس برگزار میشود، فضای مجلس چگونه است؟ امکان ابقای وزیر در وزارت علوم بیشتر از برکناری است یا برعکس؟
احتمال استیضاح ضعیف است و فضای مجلس، فضای استیضاح نیست. بنابراین با ابقای وزیر آن دسته از مسایلی که استیضاحکنندگان نگرانش هستند، از اعتبار و موضوعیت هم خواهد افتاد. در واقع با این اتفاق، باید گفت که مخالفان فرجیدانا برنده بازی استیضاح نیستند. نه تنها این، بلکه وزارتخانه در همان مسایلی که نگرانی مخالفان فرجیدانا است، با اطمینان و عزم راسخ بیشتری قدم برخواهد داشت. این است که به نظر من استیضاح وزیر علوم ناشی از ناپخته بودن مخالفان فرجیدانا به لحاظ سیاسی است. البته فراموش نکنیم که وزارت علوم و دانشگاههای کشور مشکلاتی دارند که باید در طول زمان و به صورتی فرآیند محور برطرف شوند اما این مشکلات یکشبه و با استیضاح حل نمیشود.
- اگر استیضاح انجام شود و کسی دیگر در رأس وزارتخانه قرار بگیرد، آیا دوباره درگیریهای سیاسی درباره دانشگاهها و وزارت علوم ادامه خواهد داشت؟ به این معنی که فرصتی برای اصلاح مسایل و رفع کاستیها و کمبودهای دانشگاه فراهم خواهد شد تا برطرف شوند؟
انشاءالله آقای فرجیدانا در همین سمت باقی خواهند ماند و همکاریشان را ادامه خواهند داد. اما خوب لازم است که در چیدن کادر مدیریتی خود در وزارتخانه کمی تأمل بیشتری داشته باشند تا انشاءالله بتوانند چالشهای فراوانی را که از دولت گذشته به یادگار مانده برطرف کنند.
- کدام چالشها؟
یکی از این چالشها که بسیار مهم است موضوع ظرفیتسازیهای بیهوده و پرهزینهای است که بدون متقاضی در کشور ایجاد شده است. هزینههای بسیاری در کشور انجام شده است تا برخی دانشگاهها مثل پیام نور، آزاد، علمی کاربردی، نیمهحضوری و... در گستره ملی آغاز به فعالیت کنند و دانشجوی پولی جذب کنند! البته همچنان که میبینیم کسی نیست که بخواهد برود آنجا درس بخواند.
- آیا واقعا متقاضی برای تحصیل در این دانشگاهها وجود ندارد؟
نکته این است که بدون در نظر گرفتن شاخصهای درست و دقیق اقدام به ظرفیتسازیهای بیهوده کردند و هزینههای بسیاری در این میان صرف شد و میبینیم که در آزمون سراسری جذب دانشجو نیز، ظرفیتها بیشتر از متقاضیان است و تا چند سال دیگر خواهیم دید که این ظرفیتهای پرهزینه که نیازی به آنها نیست تا چه حد میتواند برای نظام دانشگاهی کشور چالشزا باشد. افزون بر این، نکته مهم دیگر این است که در دوره قبل با برخی تصمیمهای غیرکارشناسی و غیردقیق، فضا به نوعی مدیریت شد که دانشگاههای بزرگ کشور هم چون دانشگاه تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف و... دچار رقابتهای تنگاتنگ برای کسب درآمد و جذب دانشجوی پولی شدند و این میتواند در تلاش دانشگاهها برای گسترش فضای رقابت علمی، مانع باشد و رشد علمی را تحت تأثیر قرار بدهد.
- دولت قبل که مدعی بود در رشد علمی رتبه جهانی ایران را تک رقمی کرده است؟
این حرفها مبتنی بر آمارهای درست و دقیق و شاخصهای مناسب نیست. رشد صرف علمی که مبتنی بر تعداد مقالات ISI و... باشد، نشاندهنده رشد واقعی علم در یک کشور نیست. در این باره من هم چون پژوهشی مشخص انجام ندادهام نمیتوانم بگویم رشد بوده یا افت کردهایم اما ذکر این نکته لازم است که معیارهای رشد علمی، نباید صرفاً محصور به دانشگاه و مجلات علمی، پژوهشی باشد.
- بنابراین همانطور که شما و بسیاری از منتقدان سیاستهای آموزشی دولت قبل میگفتند، اگر رشد علمی داشتهایم باید یک جایی این رشد خودش را نشان بدهد، در اقتصاد، در صنعت و تولید و... آیا غیر از این است؟ اما در دوره گذشته معمولا در قریب به اتفاق حوزههای اقتصادی دچار ضعف و رشد منفی بودیم.
حرف شما درست است که رشد علمی باید نمود عینی و عملی داشته باشد، چون رشد علمی برای آرشیو کردن نیست! مخصوصاً این که کشورهای نفتی با جذب برخی متخصصان خارجی و تولید مقالات و انجام پژوهشهای علمی، سعی کردهاند رتبههای علمی خود در جهان را بهبود بخشند، مثلا عربستان در نانو بر اساس آمارهای جهانی جلوتر از ماست، اما میدانیم که در واقع امر این طور نیست و دلیلش هم این است که متخصصان اروپایی در عربستان نتایج پژوهشهای خود را منتشر کردهاند و به نام این کشور در رتبهبندیهای جهانی ثبت شده است اما نفع واقعی و عملی در این موضوع متوجه این کشور نیست.
منبع: اایسنا
محمد خوشچهره، اقتصاددان و یکی از چهرههای شاخص اصولگرایان است. او در انتخابات نهم ریاست جمهوری بطور رسمی از محمود احمدینژاد حمایت کرد و حتی مدتی نیز در گمانهزنیهای برخی از کارشناسان به عنوان یکی از نامزدهای تصدی پست وزارت اقتصاد و امور دارایی دولت وقت شناخته میشد، ولی پس از پایان دولت نهم، خوشچهره حمایت از احمدینژاد را کنار گذاشت و اعلام کرد که دیگر در صف هواداران احمدینژاد نیست.
او که در مجلس هفتم نماینده مردم تهران بود در موضوع استیضاح رضا فرجیدانا وزیر علوم دولت روحانی، به شدت با اقدام همقطاران اصولگرای خود مخالف است.
گفتوگوی اخیر، دربردارنده نظرات وی درباره استیضاح وزیر علوم از یک سو و همچنین نقدهایش به نظام آموزش عالی کشور از سوی دیگر است. خوشچهره ریشه عمده چالشهای مربوط به این نظام آموزشی را در دولت احمدینژاد جستجو میکند.
- آقای دکتر با توجه به سابقهتان در نمایندگی مجلس و حضورتان در دانشگاه، چه ارزیابی از استیضاح وزیر علوم دارید؟
نگاه کنید! از نظر من اولویت اصلی کشور ما در شرایط کنونی اقتصادی و مربوط به مسایل بیکاری، تورم و فقر و تبعات ناشی از آنها است و هم و غم نمایندگان در چنین شرایطی باید تلاش برای کاهش موانع اقتصادی رونق تولید و رفاه اقتصادی در کشور باشد، بنابراین زمان مجلس را اختصاص دادن به یک استیضاح سیاسی، آن هم استیضاحی که در هسته اصلی مشکلات کشور، اثری ندارد نه تنها در اولویت نیست بلکه نادرست، غیراصولی و موجب هدر رفت زمان است. من معتقدم که دغدغه اصلی نمایندگان مجلس باید بر روی مسایل اقتصادی کشور باشد، زیرا درصد بالایی از جمعیت کشور که امروز بیکاری و تورم و فقر را تجربه میکند با استیضاح وزیر علوم مشکلشان حل نمیشود، پس اضطراری وجود ندارد که به خاطرش این همه وقت مجلس و دولت را بگیرند.
- حالا که این اتفاق افتاده و فردا وزیر علوم استیضاح خواهد شد، درباره خود استیضاح چه نظری دارید؟ آیا با اصل استیضاح فرجی دانا موافقید؟
تیم دکتر روحانی یک سال است که قوه مجریه را در دست گرفته و این وزارتخانه (وزارت علوم) کمتر از یک سال از فعالیت و مسؤلیتش میگذرد! در کمتر از یک سال چه عملکردی ممکن است شایسته استیضاح باشد؟ به نظر من جناحی با ملاحظات صرف سیاسی و مواضعی که وجه غالب آن سیاسی است بر استیضاح وزیر علوم پافشاری میکند! و موضوع استیضاح بیش از آنکه صنفی باشد ناشی از منافع و مواهب سیاسی و جناحی است. وگرنه این وزیر مثل همه وزیران دیگر در همه دولتها، در کنار اشکالاتی که داشته، از جمله برخی انتصابها، محاسن و نکات اثربخش فراوانی در کارنامه عملکردش وجود دارد. افزون بر این در فرصت کوتاه مسؤلیت فرجیدانا به عنوان وزیر علوم، محیط دانشگاه آرام بوده و فضای مناسبی در وجه آموزشی و علمی دانشگاهها وجود داشته است. بنابراین اگر خود امضاکنندگان استیضاح هم منصف باشند تصدیق میکنند که استیضاح وزیر علوم اصلا اولویت نداشت. حتی اگر بدبینانه بخواهیم نگاه کنیم و قرار بگذاریم که همه وزیران کابینه را استیضاح کنیم باز هم وزیر علوم اصلاً در اولویتهای اول نیست.
- فکر میکنید با توجه به این که روز چهارشنبه جلسه استیضاح فرجیدانا در صحن علنی مجلس برگزار میشود، فضای مجلس چگونه است؟ امکان ابقای وزیر در وزارت علوم بیشتر از برکناری است یا برعکس؟
احتمال استیضاح ضعیف است و فضای مجلس، فضای استیضاح نیست. بنابراین با ابقای وزیر آن دسته از مسایلی که استیضاحکنندگان نگرانش هستند، از اعتبار و موضوعیت هم خواهد افتاد. در واقع با این اتفاق، باید گفت که مخالفان فرجیدانا برنده بازی استیضاح نیستند. نه تنها این، بلکه وزارتخانه در همان مسایلی که نگرانی مخالفان فرجیدانا است، با اطمینان و عزم راسخ بیشتری قدم برخواهد داشت. این است که به نظر من استیضاح وزیر علوم ناشی از ناپخته بودن مخالفان فرجیدانا به لحاظ سیاسی است. البته فراموش نکنیم که وزارت علوم و دانشگاههای کشور مشکلاتی دارند که باید در طول زمان و به صورتی فرآیند محور برطرف شوند اما این مشکلات یکشبه و با استیضاح حل نمیشود.
- اگر استیضاح انجام شود و کسی دیگر در رأس وزارتخانه قرار بگیرد، آیا دوباره درگیریهای سیاسی درباره دانشگاهها و وزارت علوم ادامه خواهد داشت؟ به این معنی که فرصتی برای اصلاح مسایل و رفع کاستیها و کمبودهای دانشگاه فراهم خواهد شد تا برطرف شوند؟
انشاءالله آقای فرجیدانا در همین سمت باقی خواهند ماند و همکاریشان را ادامه خواهند داد. اما خوب لازم است که در چیدن کادر مدیریتی خود در وزارتخانه کمی تأمل بیشتری داشته باشند تا انشاءالله بتوانند چالشهای فراوانی را که از دولت گذشته به یادگار مانده برطرف کنند.
- کدام چالشها؟
یکی از این چالشها که بسیار مهم است موضوع ظرفیتسازیهای بیهوده و پرهزینهای است که بدون متقاضی در کشور ایجاد شده است. هزینههای بسیاری در کشور انجام شده است تا برخی دانشگاهها مثل پیام نور، آزاد، علمی کاربردی، نیمهحضوری و... در گستره ملی آغاز به فعالیت کنند و دانشجوی پولی جذب کنند! البته همچنان که میبینیم کسی نیست که بخواهد برود آنجا درس بخواند.
- آیا واقعا متقاضی برای تحصیل در این دانشگاهها وجود ندارد؟
نکته این است که بدون در نظر گرفتن شاخصهای درست و دقیق اقدام به ظرفیتسازیهای بیهوده کردند و هزینههای بسیاری در این میان صرف شد و میبینیم که در آزمون سراسری جذب دانشجو نیز، ظرفیتها بیشتر از متقاضیان است و تا چند سال دیگر خواهیم دید که این ظرفیتهای پرهزینه که نیازی به آنها نیست تا چه حد میتواند برای نظام دانشگاهی کشور چالشزا باشد. افزون بر این، نکته مهم دیگر این است که در دوره قبل با برخی تصمیمهای غیرکارشناسی و غیردقیق، فضا به نوعی مدیریت شد که دانشگاههای بزرگ کشور هم چون دانشگاه تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف و... دچار رقابتهای تنگاتنگ برای کسب درآمد و جذب دانشجوی پولی شدند و این میتواند در تلاش دانشگاهها برای گسترش فضای رقابت علمی، مانع باشد و رشد علمی را تحت تأثیر قرار بدهد.
- دولت قبل که مدعی بود در رشد علمی رتبه جهانی ایران را تک رقمی کرده است؟
این حرفها مبتنی بر آمارهای درست و دقیق و شاخصهای مناسب نیست. رشد صرف علمی که مبتنی بر تعداد مقالات ISI و... باشد، نشاندهنده رشد واقعی علم در یک کشور نیست. در این باره من هم چون پژوهشی مشخص انجام ندادهام نمیتوانم بگویم رشد بوده یا افت کردهایم اما ذکر این نکته لازم است که معیارهای رشد علمی، نباید صرفاً محصور به دانشگاه و مجلات علمی، پژوهشی باشد.
- بنابراین همانطور که شما و بسیاری از منتقدان سیاستهای آموزشی دولت قبل میگفتند، اگر رشد علمی داشتهایم باید یک جایی این رشد خودش را نشان بدهد، در اقتصاد، در صنعت و تولید و... آیا غیر از این است؟ اما در دوره گذشته معمولا در قریب به اتفاق حوزههای اقتصادی دچار ضعف و رشد منفی بودیم.
حرف شما درست است که رشد علمی باید نمود عینی و عملی داشته باشد، چون رشد علمی برای آرشیو کردن نیست! مخصوصاً این که کشورهای نفتی با جذب برخی متخصصان خارجی و تولید مقالات و انجام پژوهشهای علمی، سعی کردهاند رتبههای علمی خود در جهان را بهبود بخشند، مثلا عربستان در نانو بر اساس آمارهای جهانی جلوتر از ماست، اما میدانیم که در واقع امر این طور نیست و دلیلش هم این است که متخصصان اروپایی در عربستان نتایج پژوهشهای خود را منتشر کردهاند و به نام این کشور در رتبهبندیهای جهانی ثبت شده است اما نفع واقعی و عملی در این موضوع متوجه این کشور نیست.
منبع: اایسنا