همه هم و غمتان شده دفاع از یک کارگردان خاص که خودتان هم میدانید اکثریت آثارش نه به درد مخاطب میخورد و نه این انقلاب.
به گزارش شهدای ایران به نقل از میدان ۷۲، اداره کل هنرهای نمایشی معاونت هنری وزارت فرهنگی و ارشاد اسلامی در پاسخ به برخی انتقادات روزهای اخیر از عملکرد این اداره کل و حمایت از برخی کارگردانان خاص بیانیه ای صادر کرد.
در ابتدا متن این بیانیه و سپس نقد نسیم، به آن از نظر خوانندگان می گذرد:
بسمه تعالی
«یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولاً سدیدا» / سوره احزاب؛ آیه ۷۰
به دنبال طرح شبهات و ابهاماتی در بعضی از رسانهها از جمله رسانه ملی در برنامه خبری۲۰:۳۰ مورخ ۲۰مرداد۱۳۹۱، در زمینه اجرای برخی از نمایشها و هنرمندان تئاتر در روزهای اخیر بهویژه موضوع مطرح شده در مورد کارگردان تئاتر، ذکر نکاتی چند برای تنویر افکار عمومی، ضروری مینماید:
۱٫ شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی، بر اساس درخواست تالار محل اجرای نمایش و توافق هنرمند با مدیر تالار، اقدام به بررسی متن و بازبینی اثر مینماید و ضمن توجه به قوانین و آییننامههای موجود در حوزه نظارت، نمایشهای واجد شرایط، مجوز اجرا دریافت میکند. از اینرو، تعداد اجراها و تعدد آثار، صرفاً به دلیل اقبال عمومی مخاطبان اتفاق میافتد. ضمن آن که، منع قانونی برای تعدد آثار و توالی اجراها وجود ندارد.
۲٫ مطالب بیان شده و نقل قولهای منتسب به کارگردان نمایش مذکور، هیچگونه ارتباطی با اجراهای اخیر بر روی صحنه ندارد. به عنوان مثال، اثر حاضر ایشان، بازتولید تلهتئاتری است که در سال ۱۳۸۹ در شبکه چهارم سیمای جمهوری اسلامی ایران تولید و چندین نوبت نیز، از رسانه ملی پخش شده است.
۳٫ از مصادیق همکاری افراد با جریانات اصیل فرهنگی کشور، حضور در جشنوارههای تئاتر فجر و جشنواره دفاع مقدس و … است، که ایشان نیز در طی سالهای متمادی در این جشنوارهها حضور داشته و موفق به کسب جایزه در ادوار مختلف شده است.
پاسخ خبرگزاری «نسیم»:
پیش از ورود به جوابیه داده شده، یادآوری نکاتی خدمت دوستان مدیر بد نیست؛ گویا اداره کل هنرهای نمایشی خود را جدا از بدنه تئاتر و مخاطب فرض کرده و هیچ وظیفهای برعهده نمیگیرد. دوستان وظایف خود را بر دوش چند مدیر سالنهای تئاتر گذاشتهاند تا به راحتی سلب مسئولیت کنند و به قول آن مثل معروف بگویند که:”من نبودم، دستم بود، تقصیر آستینم بود!”
البته این رویه در وزارت ارشاد تبدیل به سیاستی جذاب و بی خطر شده است و چندان نمی توان یک اداره کل را ملامت کرد چون وقتی در حد معاونین وزیر به این حربه روی آورده اند، از اداره کل نمایشی نمی توان توقعی جز این داشت.
به جوابیه اداره کل هنرهای نمایشی نگاهی بیندازیم؛ در دیدگاه مدیران دولتی ما، تنها چیزی که باید بررسی شود متون است، حال هرکارگردانی که قرار است آن را روی صحنه بیاورد مساله ای نیست چه کسی که رسما داعیه ضدانقلابی و ضدمذهب بودن دارد و چه کسی که از طیف متعهدان به نظام است؛ شخص برای دوستان مهم نیست فقط متن است که باید نگاه کرد!
سخیف بودن این دیدگاه چندان است که فقط باید برای آن تاسف خورد، حتی نیازی نیست که در نقد و رد آن استدلال کرد گر چه ولو همین دیدگاه را نیز بپذیریم همین نمایشنامه ها و متون نیز با مشکلات عدیده به خورد مخاطب داده می شود ضمن این که طبق گفته وزیر محترم ارشاد؛ "گاه دوستان کارگردان تئاتر خلاف متن تصویب شده را روی صحنه میبرند که باید برخورد هم شود” واقعا مگر میشود نظارت تنها روی متن باشد نه اجرا؟ درحالی که اصل اجرای روی صحنه است.
در این جا است که این سوال مطرح میشود که اساسا اداره کل محترم هنرهای نمایشی ارشاد چه می کند؟ اگر وظیفه آقایان، سالن داری است به صراحت بگویند تا همه تکلیف خود را بدانند؛ دوستان ارشاد هم زحمت صادر کردن بیانیه در دفاع از نورچشمی هایی مودبشان را نیز نکشند.
نکته بعدی این که حتی اگر این کارگردان مذکور(محمد یعقوبی) دارای جوایزی مثل فجر باشد -که طبق ادعای بسیاری بی ربط به حال و هوای انقلاب ماست- چه دخلی به حال و روز آثار امروز او دارد؟ برگزیده دفاع مقدس؟! کدام متن؟ کدام اجرا؟ به قول بسیاری از خاک خورده های متعهد تئاتر، برخی از امثال این کارگردانان خاص مجبورند که برای فرار از همین دست نقدهایی که این روزها صورت گرفته است طی چندسالی یک بار، سراغ یک موضوع انقلابی و دفاع مقدس هم بروند تا بتوانند برای آثار بعدی خود بودجه بگیرند و حمایت کاذب را جمع کنند؛ ادعا کنند ما هم تئاتر مثلا دینی به صحنه برده ایم پس باید حمایت شویم! حال آن تک تئاتر به اجبار به صحنه رفته کجا و ۹۹ درصد نمایشهای او غیر عرف و شرع او کجا!
مسئولان اداره کل هنرهای نمایشی لطف کنند پاسخ دهند که تئاتر ما مگر چقدر سالن دارد که قرار است تمامی آنها در اختیار یک کارگردان عزیزدردانه باشد؟ آنهم برای بازتولید آثار او! معنای این حمایت های خاص چیست؟ لابد قرار است همین تک سالنها مدام در اختیار یک "نمایش تکراری”(بازتولیدی) این کارگردان مورد سوال باشد. پس بقیه کجای بذل و بخشش شما هستند؟
اداره هنرهای نمایش منتسب به وزارت ارشاد اسلامی، ادعای حمایت از همه را دارد پس چرا همه از شهیر و تازهکار گرفته به دوستان و وضعیت همیشه بیچاره تئاتر، گلایه دارند؟ چرا باید سالنها در اختیار باندی چند نفره باشد؟ هر جا و هر زمان که دلشان میخواهد باید نمایش به قول خودشان "زیر لحافی” خود را به صحنه ببرند. نمایشهایی که همیشه با اعتراض روبرو هستند و همیشه با حاشیه.
در پاسخ به یکی دیگر از ادعای این جوابیه باید گفت که دوستان هنرمند میدانند آثار تولیدی از یک منبع اقتباسی همیشه شباهت با هم ندارند! صدا و سیما اقتباسی از رمان "دل سگ” را در تله تئاتری پخش کرده اما که چه؟ اول اینکه این دو به هم شبیه نیستند. در نسخه پخش شده صدا و سیما، حکومت استالین مورد نقد قرار گرفته است اما در اجرایی که کارگردان نورچشمی مدیران ارشاد به صحنه برده است، به صراحت علیه نظام جمهوری اسلامی با طعنه های آشکار تبلیغ شده است دوم اینکه حتی بر فرض یکی بودن، مگر صداوسیما و مدیرانش معصوم اند؟ اشتباه نمیکنند؟
چطور همیشه مدیران دولتی به رسانه ملی نقد دارند و صداوسیما را سیبل انتقادات میگذارند اما در این جور مواقع دست به دامان همین رسانه میشوند؟ یک بام و دو هوا چه معنی میدهد؟ (از نقد صریح رهبر معظم انقلاب بر رمان "دل سگ” که آن را ضدانقلابی دانسته بودند نیز بگذریم)
مدیران اداره هنرهای نمایشی که تازه کارند و از تهیه کنندگی تله فیلم و حوزه های بیربط غیرهنری به این منصب چندماه رسیدهاند، بهتر است دردل دوستان تئاتری را بشنوند تا شاهد تجمع چندوقت اخیر هنرمندان جوان و پیشکوست-مقابل بنیاد رودکی-نباشند.
همین نکته یعنی مدیران عزیز: "سالنها کم است، امکانات نیست، بودجه نیست و هیچی نیست” پس چرا همین امکانات کم باید در اختیار خواصی مثل محمد یعقوبی باشد لابد همه دروغ میگویند و همین یک نفر راست!
اصلا جوانها را رها کنید؛ چرا به گلایه های امثال قطبالدین صادقی که کهنهکار تئاتر است گوش نمیکنید که به طیف اقلیت مورد حمایت شما مثل همین محمد یعقوبی، تاخته بود؟
کار به کجا رسیده که یکی مثل این کارگردان پیشکسوت باید درد دلش را در رسانه همقطار خودتان هم بگوید و آنان هم منتشر کنند. خودتان هم به خودتان نقد جدی دارید، بقیه که جای خود. چرا توقع دارید رسانه ها این بی بیهوده به عناصر ضد انقلاب را نادیده بگیرند تا آبی در دل نورچشمی ها و مدیران حامی آنان تکان نخورد؟
آقایان! به قول معروف تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها… گاه عذرخواهی بهتر از جواب دادن و بیانیه دادن است. نشستهاید و همه هم و غمتان شده دفاع از یک کارگردان خاص که خودتان هم میدانید اکثریت آثارش نه به درد مخاطب میخورد و نه این انقلاب.
عذرخواهی کنید والسلام!
در ابتدا متن این بیانیه و سپس نقد نسیم، به آن از نظر خوانندگان می گذرد:
بسمه تعالی
«یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولاً سدیدا» / سوره احزاب؛ آیه ۷۰
به دنبال طرح شبهات و ابهاماتی در بعضی از رسانهها از جمله رسانه ملی در برنامه خبری۲۰:۳۰ مورخ ۲۰مرداد۱۳۹۱، در زمینه اجرای برخی از نمایشها و هنرمندان تئاتر در روزهای اخیر بهویژه موضوع مطرح شده در مورد کارگردان تئاتر، ذکر نکاتی چند برای تنویر افکار عمومی، ضروری مینماید:
۱٫ شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی، بر اساس درخواست تالار محل اجرای نمایش و توافق هنرمند با مدیر تالار، اقدام به بررسی متن و بازبینی اثر مینماید و ضمن توجه به قوانین و آییننامههای موجود در حوزه نظارت، نمایشهای واجد شرایط، مجوز اجرا دریافت میکند. از اینرو، تعداد اجراها و تعدد آثار، صرفاً به دلیل اقبال عمومی مخاطبان اتفاق میافتد. ضمن آن که، منع قانونی برای تعدد آثار و توالی اجراها وجود ندارد.
۲٫ مطالب بیان شده و نقل قولهای منتسب به کارگردان نمایش مذکور، هیچگونه ارتباطی با اجراهای اخیر بر روی صحنه ندارد. به عنوان مثال، اثر حاضر ایشان، بازتولید تلهتئاتری است که در سال ۱۳۸۹ در شبکه چهارم سیمای جمهوری اسلامی ایران تولید و چندین نوبت نیز، از رسانه ملی پخش شده است.
۳٫ از مصادیق همکاری افراد با جریانات اصیل فرهنگی کشور، حضور در جشنوارههای تئاتر فجر و جشنواره دفاع مقدس و … است، که ایشان نیز در طی سالهای متمادی در این جشنوارهها حضور داشته و موفق به کسب جایزه در ادوار مختلف شده است.
پاسخ خبرگزاری «نسیم»:
پیش از ورود به جوابیه داده شده، یادآوری نکاتی خدمت دوستان مدیر بد نیست؛ گویا اداره کل هنرهای نمایشی خود را جدا از بدنه تئاتر و مخاطب فرض کرده و هیچ وظیفهای برعهده نمیگیرد. دوستان وظایف خود را بر دوش چند مدیر سالنهای تئاتر گذاشتهاند تا به راحتی سلب مسئولیت کنند و به قول آن مثل معروف بگویند که:”من نبودم، دستم بود، تقصیر آستینم بود!”
البته این رویه در وزارت ارشاد تبدیل به سیاستی جذاب و بی خطر شده است و چندان نمی توان یک اداره کل را ملامت کرد چون وقتی در حد معاونین وزیر به این حربه روی آورده اند، از اداره کل نمایشی نمی توان توقعی جز این داشت.
به جوابیه اداره کل هنرهای نمایشی نگاهی بیندازیم؛ در دیدگاه مدیران دولتی ما، تنها چیزی که باید بررسی شود متون است، حال هرکارگردانی که قرار است آن را روی صحنه بیاورد مساله ای نیست چه کسی که رسما داعیه ضدانقلابی و ضدمذهب بودن دارد و چه کسی که از طیف متعهدان به نظام است؛ شخص برای دوستان مهم نیست فقط متن است که باید نگاه کرد!
سخیف بودن این دیدگاه چندان است که فقط باید برای آن تاسف خورد، حتی نیازی نیست که در نقد و رد آن استدلال کرد گر چه ولو همین دیدگاه را نیز بپذیریم همین نمایشنامه ها و متون نیز با مشکلات عدیده به خورد مخاطب داده می شود ضمن این که طبق گفته وزیر محترم ارشاد؛ "گاه دوستان کارگردان تئاتر خلاف متن تصویب شده را روی صحنه میبرند که باید برخورد هم شود” واقعا مگر میشود نظارت تنها روی متن باشد نه اجرا؟ درحالی که اصل اجرای روی صحنه است.
در این جا است که این سوال مطرح میشود که اساسا اداره کل محترم هنرهای نمایشی ارشاد چه می کند؟ اگر وظیفه آقایان، سالن داری است به صراحت بگویند تا همه تکلیف خود را بدانند؛ دوستان ارشاد هم زحمت صادر کردن بیانیه در دفاع از نورچشمی هایی مودبشان را نیز نکشند.
نکته بعدی این که حتی اگر این کارگردان مذکور(محمد یعقوبی) دارای جوایزی مثل فجر باشد -که طبق ادعای بسیاری بی ربط به حال و هوای انقلاب ماست- چه دخلی به حال و روز آثار امروز او دارد؟ برگزیده دفاع مقدس؟! کدام متن؟ کدام اجرا؟ به قول بسیاری از خاک خورده های متعهد تئاتر، برخی از امثال این کارگردانان خاص مجبورند که برای فرار از همین دست نقدهایی که این روزها صورت گرفته است طی چندسالی یک بار، سراغ یک موضوع انقلابی و دفاع مقدس هم بروند تا بتوانند برای آثار بعدی خود بودجه بگیرند و حمایت کاذب را جمع کنند؛ ادعا کنند ما هم تئاتر مثلا دینی به صحنه برده ایم پس باید حمایت شویم! حال آن تک تئاتر به اجبار به صحنه رفته کجا و ۹۹ درصد نمایشهای او غیر عرف و شرع او کجا!
مسئولان اداره کل هنرهای نمایشی لطف کنند پاسخ دهند که تئاتر ما مگر چقدر سالن دارد که قرار است تمامی آنها در اختیار یک کارگردان عزیزدردانه باشد؟ آنهم برای بازتولید آثار او! معنای این حمایت های خاص چیست؟ لابد قرار است همین تک سالنها مدام در اختیار یک "نمایش تکراری”(بازتولیدی) این کارگردان مورد سوال باشد. پس بقیه کجای بذل و بخشش شما هستند؟
اداره هنرهای نمایش منتسب به وزارت ارشاد اسلامی، ادعای حمایت از همه را دارد پس چرا همه از شهیر و تازهکار گرفته به دوستان و وضعیت همیشه بیچاره تئاتر، گلایه دارند؟ چرا باید سالنها در اختیار باندی چند نفره باشد؟ هر جا و هر زمان که دلشان میخواهد باید نمایش به قول خودشان "زیر لحافی” خود را به صحنه ببرند. نمایشهایی که همیشه با اعتراض روبرو هستند و همیشه با حاشیه.
در پاسخ به یکی دیگر از ادعای این جوابیه باید گفت که دوستان هنرمند میدانند آثار تولیدی از یک منبع اقتباسی همیشه شباهت با هم ندارند! صدا و سیما اقتباسی از رمان "دل سگ” را در تله تئاتری پخش کرده اما که چه؟ اول اینکه این دو به هم شبیه نیستند. در نسخه پخش شده صدا و سیما، حکومت استالین مورد نقد قرار گرفته است اما در اجرایی که کارگردان نورچشمی مدیران ارشاد به صحنه برده است، به صراحت علیه نظام جمهوری اسلامی با طعنه های آشکار تبلیغ شده است دوم اینکه حتی بر فرض یکی بودن، مگر صداوسیما و مدیرانش معصوم اند؟ اشتباه نمیکنند؟
چطور همیشه مدیران دولتی به رسانه ملی نقد دارند و صداوسیما را سیبل انتقادات میگذارند اما در این جور مواقع دست به دامان همین رسانه میشوند؟ یک بام و دو هوا چه معنی میدهد؟ (از نقد صریح رهبر معظم انقلاب بر رمان "دل سگ” که آن را ضدانقلابی دانسته بودند نیز بگذریم)
مدیران اداره هنرهای نمایشی که تازه کارند و از تهیه کنندگی تله فیلم و حوزه های بیربط غیرهنری به این منصب چندماه رسیدهاند، بهتر است دردل دوستان تئاتری را بشنوند تا شاهد تجمع چندوقت اخیر هنرمندان جوان و پیشکوست-مقابل بنیاد رودکی-نباشند.
همین نکته یعنی مدیران عزیز: "سالنها کم است، امکانات نیست، بودجه نیست و هیچی نیست” پس چرا همین امکانات کم باید در اختیار خواصی مثل محمد یعقوبی باشد لابد همه دروغ میگویند و همین یک نفر راست!
اصلا جوانها را رها کنید؛ چرا به گلایه های امثال قطبالدین صادقی که کهنهکار تئاتر است گوش نمیکنید که به طیف اقلیت مورد حمایت شما مثل همین محمد یعقوبی، تاخته بود؟
کار به کجا رسیده که یکی مثل این کارگردان پیشکسوت باید درد دلش را در رسانه همقطار خودتان هم بگوید و آنان هم منتشر کنند. خودتان هم به خودتان نقد جدی دارید، بقیه که جای خود. چرا توقع دارید رسانه ها این بی بیهوده به عناصر ضد انقلاب را نادیده بگیرند تا آبی در دل نورچشمی ها و مدیران حامی آنان تکان نخورد؟
آقایان! به قول معروف تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها… گاه عذرخواهی بهتر از جواب دادن و بیانیه دادن است. نشستهاید و همه هم و غمتان شده دفاع از یک کارگردان خاص که خودتان هم میدانید اکثریت آثارش نه به درد مخاطب میخورد و نه این انقلاب.
عذرخواهی کنید والسلام!