کارشناسان بسیاری بر این باورند که دلیل روی کار آمدن دولت یازدهم به ریاست آقای روحانی، ناشی از غلبه یک گفتمان مشخص در سطح جامعه نبوده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از همت نیوز، کارشناسان بسیاری بر این باورند که دلیل روی کار آمدن دولت یازدهم به ریاست آقای روحانی، ناشی از غلبه یک گفتمان مشخص در سطح جامعه نبوده است. همانطورکه برخی از دولتمردان نیز شعار اعتدال را یک روش می دانند و نه یک گفتمان!
اساسا همین عامل هم باعث شده است که دولت یازدهم، پیش از تمام دولت های گذشته، با بحران محبوبیت دست و پنجه نرم کند. استقبال کم شور مردم از رئیس جمهور در سفرهای استانی، نه ۹۷ درصدی خانوارها به درخواست دولت برای انصراف از یارانه ها، عدم توجه اساتید دانشگاه ها به تقاضای شخص آقای روحانی مبنی بر دفاع از توافق ژنو و… همگی نشان از عدم محبوبیت لازم دولت در بین مردم و نخبگان دارد.
مجموع همین عوامل هم باعث شده است که دولت یازدهم، به هر دستاویزی برای فرار از عدم مقبولیت خود چنگ بزند. یکی از اصلی ترین این دستاویزها را می توان عملکرد دولت گذشته دانست.
دولتمردان کنونی کشور به خوبی می دانند که در صورت افزایش نارضایتی های عمومی نسبت به عملکرد دولت، غبار نشسته بر روی تفکرات و مبانی دولت های نهم و دهم، کنار می رود و مردم شاید حتی بیشتر از گذشته به سمت آن تفکرات گرایش پیدا کنند. همین امر نیز باعث تقلای هر چه بیشتر دولت فعلی برای انزوا و در نهایت حذف تفکرات مذکور شده است.
تا جایی که حتی شخص رئیس جمهور، هراسان تر از دیگران به دنبال تحقق این هدف است. قسم جلاله وی در یکی از دیدارهای اخیر خود که گفته بود: «والله بالله تالله سال های ۸۴ تا ۹۲ گذشت و دیگر تکرار نمی شود.»، ضمن اینکه شائبه دخالت دولت در انتخابات آینده را در اذهان متبادر می کند، از استیصال دولت نیز حکایت دارد.
گویا مشاوران آقای روحانی، تنها کورسوی امید برای پیروزی دولت فعلی در انتخابات آینده را در تخریب شدید دولت گذشته می بینند. به همین منظور هم هست که حجم ادعاهای مضحک و عجیب و غریب نسبت به عملکرد دکتر احمدی نژاد و اعضای کابینه اش رو به افزایش نهاده است.
از ادعای بورسیه غیر قانونی به ۳۰۰۰ هزار نفر از دانشجویان که شور شدن آش آن باعث شد که حتی وزارت علوم نیز طی اطلاعیه ای تلویحا از دانشجویان بورسیه به دلیل حواشی دروغین به وجود آمده عذرخواهی کند، تا ماجرای استخدام غیرقانونی ۴۵۰ هزار نفر در دولت قبل که لطف الله فرزنده، معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی دولت دهم، آن را دروغ محض خوانده و گفته بود:«دولت باید اسنادش را بدهد و بگوید چرا دارد این حرف ها را می زند.» و همچنین ادعاهای بدون سند دیگری نظیر تحویل ندادن خودروهای دولتی از سوی احمدی نژاد که همگی نشان از استراتژی اصلی دولت برای فرار از بحران مقبولیت دارد.
چرا که اصلی ترین تاکتیک دولت یازدهم برای رفع مشکلات معیشتی (که اساسا علت اصلی اقبال شکننده مردم به سوی او بود)، یعنی مذاکرات هسته ای و رفع تحریم ها، مشخصا به شکستی دیگر در کارنامه دولت مبدل شده است و اساسا به همین دلیل است که دولت بی برنامه فعلی، باید وجود خود را در حذف دیگران ببیند.
گفتنی است حرکات انتحاری دولتمردان و پناه بردن آنها به دروغ های بزرگ به منظور حذف تفکرات انقلابی، گویا مطلقا برای ایشان نتیجه مطلوبی به بار نیاورده است. چرا که اصلاح طلبان نیز که خود دولت موسوم به اعتدال را رحمی اجاره ای می دانند، امروز به خوبی دریافته اند که باید تدریجا خط خود را از دولت یازدهم جدا کنند تا ترکش های نارضایتی های عمومی، دامان آنها را نگیرد. به همین دلیل هم هست که از سید محمد خاتمی تا صادق زیباکلام، حق خود می دانند که برای دولت تعیین تکلیف کنند و از موضع بالا با آنها سخن بگویند.
اساسا همین عامل هم باعث شده است که دولت یازدهم، پیش از تمام دولت های گذشته، با بحران محبوبیت دست و پنجه نرم کند. استقبال کم شور مردم از رئیس جمهور در سفرهای استانی، نه ۹۷ درصدی خانوارها به درخواست دولت برای انصراف از یارانه ها، عدم توجه اساتید دانشگاه ها به تقاضای شخص آقای روحانی مبنی بر دفاع از توافق ژنو و… همگی نشان از عدم محبوبیت لازم دولت در بین مردم و نخبگان دارد.
مجموع همین عوامل هم باعث شده است که دولت یازدهم، به هر دستاویزی برای فرار از عدم مقبولیت خود چنگ بزند. یکی از اصلی ترین این دستاویزها را می توان عملکرد دولت گذشته دانست.
دولتمردان کنونی کشور به خوبی می دانند که در صورت افزایش نارضایتی های عمومی نسبت به عملکرد دولت، غبار نشسته بر روی تفکرات و مبانی دولت های نهم و دهم، کنار می رود و مردم شاید حتی بیشتر از گذشته به سمت آن تفکرات گرایش پیدا کنند. همین امر نیز باعث تقلای هر چه بیشتر دولت فعلی برای انزوا و در نهایت حذف تفکرات مذکور شده است.
تا جایی که حتی شخص رئیس جمهور، هراسان تر از دیگران به دنبال تحقق این هدف است. قسم جلاله وی در یکی از دیدارهای اخیر خود که گفته بود: «والله بالله تالله سال های ۸۴ تا ۹۲ گذشت و دیگر تکرار نمی شود.»، ضمن اینکه شائبه دخالت دولت در انتخابات آینده را در اذهان متبادر می کند، از استیصال دولت نیز حکایت دارد.
گویا مشاوران آقای روحانی، تنها کورسوی امید برای پیروزی دولت فعلی در انتخابات آینده را در تخریب شدید دولت گذشته می بینند. به همین منظور هم هست که حجم ادعاهای مضحک و عجیب و غریب نسبت به عملکرد دکتر احمدی نژاد و اعضای کابینه اش رو به افزایش نهاده است.
از ادعای بورسیه غیر قانونی به ۳۰۰۰ هزار نفر از دانشجویان که شور شدن آش آن باعث شد که حتی وزارت علوم نیز طی اطلاعیه ای تلویحا از دانشجویان بورسیه به دلیل حواشی دروغین به وجود آمده عذرخواهی کند، تا ماجرای استخدام غیرقانونی ۴۵۰ هزار نفر در دولت قبل که لطف الله فرزنده، معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی دولت دهم، آن را دروغ محض خوانده و گفته بود:«دولت باید اسنادش را بدهد و بگوید چرا دارد این حرف ها را می زند.» و همچنین ادعاهای بدون سند دیگری نظیر تحویل ندادن خودروهای دولتی از سوی احمدی نژاد که همگی نشان از استراتژی اصلی دولت برای فرار از بحران مقبولیت دارد.
چرا که اصلی ترین تاکتیک دولت یازدهم برای رفع مشکلات معیشتی (که اساسا علت اصلی اقبال شکننده مردم به سوی او بود)، یعنی مذاکرات هسته ای و رفع تحریم ها، مشخصا به شکستی دیگر در کارنامه دولت مبدل شده است و اساسا به همین دلیل است که دولت بی برنامه فعلی، باید وجود خود را در حذف دیگران ببیند.
گفتنی است حرکات انتحاری دولتمردان و پناه بردن آنها به دروغ های بزرگ به منظور حذف تفکرات انقلابی، گویا مطلقا برای ایشان نتیجه مطلوبی به بار نیاورده است. چرا که اصلاح طلبان نیز که خود دولت موسوم به اعتدال را رحمی اجاره ای می دانند، امروز به خوبی دریافته اند که باید تدریجا خط خود را از دولت یازدهم جدا کنند تا ترکش های نارضایتی های عمومی، دامان آنها را نگیرد. به همین دلیل هم هست که از سید محمد خاتمی تا صادق زیباکلام، حق خود می دانند که برای دولت تعیین تکلیف کنند و از موضع بالا با آنها سخن بگویند.