بلغوریات فرد تکفیری ادامه داشت. مترجم دوباره شروع کرد: در انتخابات (سال ۸۸) به چه کسی رای دادید؟ طرفداران احمدینژاد دست بلند کنند. منتظر بود طرفداران احمدینژاد دست بلند کرده و خود را معرفی کنند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از همت نیوز، کتاب «شام برفی» به قلم محمد محمودی نورآبادی با مقدمه و بازنگری سعید عاکف آخرین اثری است که از سوی انتشارات ملک اعظم روانه بازار نشر شده است. این کتاب شرح ۱۵۹ روز اسارت ۴۹ زائر ایرانی حرم حضرت زینب (س) است که در مرداد سال ۹۱ به دست تکفیریان و تروریستهای وهابی جیشالحر سوریه به اسارت درآمدند.
این گروه ایرانی به منظور زیارت عزم دمشق کرده ولی به بهانه اینکه این گروه پاسدار بوده و سابقه نظامی دارند، اتوبوس آنها را ربوده و به منظور تحت فشار قرار دادن جبهه مقاومت در سوریه و کشورهای حامی سوریه از جمله جمهوری اسلامی آنها را مورد شکنجه و آزار قرار دادند.
این گروهک که در این کتاب و از زبان اسرای در بند، معرفی شدهاند به شدت بی رحم و قسی هستند و رفتار آنها با ایرانیها به شدت غیر اسلامی و غیر اخلاقی است و این درحالی است که این گروهها خود را مقید به احکام اسلام و پیرو سنت نبوی (ص) قلمداد میکنند.
در مدت اسارت که در منزلهای گوناگون آنها را حبس کرده بودند علاوه بر فشارهای جسمی و فیزیکی به فشارهای عقیدتی و تفکری نیز دست میزدند و ایشان را تحت فشار قرار میدادند. وضو گرفتن به روش اهل تسنن، نماز خواندن بر اساس روش جماعت اهل سنت، خطاب قرار دادن ایرانیها به نام مجوس و بی احترامی به رهبران اسلام از زمره رفتارهایی است که با زوار ایرانی پیش گرفته بودند. یکی از برخوردهای جالب توجه که ایرانیها نیز به اجبار آن را پذیرفتند خواندن نماز جمعه و سب و لعن بشار اسد بود.
«خطبه اول شیخ کوتاهتر از آن چیزی بود که فکرش را میکردیم، اما آن قدر به دلم نشست که برای لحظههایی خودم را در مصلای جهرم دیدم. در خطبه دوم، شیخ در خصوص ظلم و ظالم سخن گفت و این که ظلم همیشه در طول تاریخ قبیح بوده و انسانهای ظالمی مثل بشار اسد، ماندگار نیستند …»
شرایط سخت زندگی نیز از دیگر سختیهای بود که علاوه بر اسارت بر این گروه تحمیل شده بود و با روان و جسم فرزندان ایران اسلامی بازی میکرده است.
«سهشبانه روز تمام، چاهِ پر از فاضلاب سرش باز بود و ما نه تنها ناچار به تحمل بوی بد آن بودیم بلکه باید دور و بر آن مینشستیم، نماز میخواندیم، غذا میخوردیم و میخوابیدیم. چه حالی به من و صادق دست میداد وقتی ناچار میشدیم در کنار چاه پر از نجاست غذا بخوریم … وقتی دیدیم نگهبانها کاری به چاه ندارند، ناچار در چاه را با همان وضع بستین و منتظر نرم شدن دل جماعت تکفیری ماندیم، جماعتی که خود را معتدلترین گروه معارض سوریه میدانستند و گاهی منت همین را نیز بر ما میگذاشتند. مثلا میگفتند خدا را شکر کنید که به پس النصره نخوردید.»
تفتیش عقاید از دیگر رفتارهایی بوده که در دوران اسارت به تناوب باز آنها صورت میگرفته است. استفاده از روشهای سهمگین شکنجه برای بازجویی و تفتیش عقاید مواردی است که در این کتاب به چشم میآید و میتواند سندی بر جنایتهای تروریستهای وهابی باشد. یکی از سوالهای این گروه تکفیری از اسرای ایرانی پرسش در ارتباط با نامزدهای انتخاباتی در سال ۸۸ است.
«بلغوریات فرد تکفیری ادامه داشت. مترجم دوباره شروع کرد: در انتخابات (سال ۸۸) به چه کسی رای دادید؟ طرفداران احمدینژاد دست بلند کنند… نگاهی به بچهها کردم و نگاهی به شخص تکفیری. متنظر بود طرفداران احمدینژاد دست بلند کرده و خود را معرفی کنند. اما هرکس به کاندیدایی غیر از احمدینژاد پناه برد! اسامی کاندیداهای انتخابات نهم و دهم با هم قاطی شده بودند؛ چیزی که دار و دسته توفیق از آن سر در نمیآوردند.
-بله من به دکتر معین رای دادم…
-منم به قالیباف رای دادم…
-رضایی…
-منم به موسوی رای دادم…»
این کتاب که خواندن آن برای علاقهمندان به مسائل منطقه و کسانی که نسبت به این گروه خوشبین هستند توصیه میشود. در بخشی از این کتاب آمده است.
«شماها مدت زیادی است که مهمان ما هستید. میبینید که برادران جیش الحر به شما هیچ آزاری نرساندهاند! پس باید فرق ما را با بشار ظالم فهمیده باشید! انشاءالله زمانی که آزاد میشوید، باید به ملت و دولت خود بگویید این تفاوتها را! بگویید که بشار ظالم و ستمگر است! مطمئن باشید که این مدت اگر برادران و همکاران ما از شماها مراقبت نمیکردند، همگی به وسیله ارتش بشار کشته میشدید…شما مدیون ما خواهید بود، اگر واقعیتهای سوریه را بازگو نکنید…»
و این در حالی است که از بدترین روشهای شکنجه مانند: سوزاندن با سیگار، شوکر برقی، استفاده از کابل و باتوم، استفاده از روش های روانی برای تحریک کردن ذهن اسرا تا بتوانند به مقاصد سیاسی خود دست یابند و دیگر رفتارهای خشن و وحشیانه اقداماتی است که در برخورد با ایشان از ابوجهلها و ابن ملجمهای زمانه صادر میشده است. این گروهکها که بازیچه دست ایادی استکبار و سران کشورهای عرب بودند بارها اعتراف کردهاند که مورد اغفال واقع شده و از رفتارهای خود پشیمان هستند.
علاقهمندان به تهیه کتاب «شام برفی» میتوانند به فروشگاه اینترنتی ملک اعظم مراجعه کنند و از تخفیف ده درصدی خرید اینترنتی بهره ببرند.
این گروه ایرانی به منظور زیارت عزم دمشق کرده ولی به بهانه اینکه این گروه پاسدار بوده و سابقه نظامی دارند، اتوبوس آنها را ربوده و به منظور تحت فشار قرار دادن جبهه مقاومت در سوریه و کشورهای حامی سوریه از جمله جمهوری اسلامی آنها را مورد شکنجه و آزار قرار دادند.
این گروهک که در این کتاب و از زبان اسرای در بند، معرفی شدهاند به شدت بی رحم و قسی هستند و رفتار آنها با ایرانیها به شدت غیر اسلامی و غیر اخلاقی است و این درحالی است که این گروهها خود را مقید به احکام اسلام و پیرو سنت نبوی (ص) قلمداد میکنند.
در مدت اسارت که در منزلهای گوناگون آنها را حبس کرده بودند علاوه بر فشارهای جسمی و فیزیکی به فشارهای عقیدتی و تفکری نیز دست میزدند و ایشان را تحت فشار قرار میدادند. وضو گرفتن به روش اهل تسنن، نماز خواندن بر اساس روش جماعت اهل سنت، خطاب قرار دادن ایرانیها به نام مجوس و بی احترامی به رهبران اسلام از زمره رفتارهایی است که با زوار ایرانی پیش گرفته بودند. یکی از برخوردهای جالب توجه که ایرانیها نیز به اجبار آن را پذیرفتند خواندن نماز جمعه و سب و لعن بشار اسد بود.
«خطبه اول شیخ کوتاهتر از آن چیزی بود که فکرش را میکردیم، اما آن قدر به دلم نشست که برای لحظههایی خودم را در مصلای جهرم دیدم. در خطبه دوم، شیخ در خصوص ظلم و ظالم سخن گفت و این که ظلم همیشه در طول تاریخ قبیح بوده و انسانهای ظالمی مثل بشار اسد، ماندگار نیستند …»
شرایط سخت زندگی نیز از دیگر سختیهای بود که علاوه بر اسارت بر این گروه تحمیل شده بود و با روان و جسم فرزندان ایران اسلامی بازی میکرده است.
«سهشبانه روز تمام، چاهِ پر از فاضلاب سرش باز بود و ما نه تنها ناچار به تحمل بوی بد آن بودیم بلکه باید دور و بر آن مینشستیم، نماز میخواندیم، غذا میخوردیم و میخوابیدیم. چه حالی به من و صادق دست میداد وقتی ناچار میشدیم در کنار چاه پر از نجاست غذا بخوریم … وقتی دیدیم نگهبانها کاری به چاه ندارند، ناچار در چاه را با همان وضع بستین و منتظر نرم شدن دل جماعت تکفیری ماندیم، جماعتی که خود را معتدلترین گروه معارض سوریه میدانستند و گاهی منت همین را نیز بر ما میگذاشتند. مثلا میگفتند خدا را شکر کنید که به پس النصره نخوردید.»
تفتیش عقاید از دیگر رفتارهایی بوده که در دوران اسارت به تناوب باز آنها صورت میگرفته است. استفاده از روشهای سهمگین شکنجه برای بازجویی و تفتیش عقاید مواردی است که در این کتاب به چشم میآید و میتواند سندی بر جنایتهای تروریستهای وهابی باشد. یکی از سوالهای این گروه تکفیری از اسرای ایرانی پرسش در ارتباط با نامزدهای انتخاباتی در سال ۸۸ است.
«بلغوریات فرد تکفیری ادامه داشت. مترجم دوباره شروع کرد: در انتخابات (سال ۸۸) به چه کسی رای دادید؟ طرفداران احمدینژاد دست بلند کنند… نگاهی به بچهها کردم و نگاهی به شخص تکفیری. متنظر بود طرفداران احمدینژاد دست بلند کرده و خود را معرفی کنند. اما هرکس به کاندیدایی غیر از احمدینژاد پناه برد! اسامی کاندیداهای انتخابات نهم و دهم با هم قاطی شده بودند؛ چیزی که دار و دسته توفیق از آن سر در نمیآوردند.
-بله من به دکتر معین رای دادم…
-منم به قالیباف رای دادم…
-رضایی…
-منم به موسوی رای دادم…»
این کتاب که خواندن آن برای علاقهمندان به مسائل منطقه و کسانی که نسبت به این گروه خوشبین هستند توصیه میشود. در بخشی از این کتاب آمده است.
«شماها مدت زیادی است که مهمان ما هستید. میبینید که برادران جیش الحر به شما هیچ آزاری نرساندهاند! پس باید فرق ما را با بشار ظالم فهمیده باشید! انشاءالله زمانی که آزاد میشوید، باید به ملت و دولت خود بگویید این تفاوتها را! بگویید که بشار ظالم و ستمگر است! مطمئن باشید که این مدت اگر برادران و همکاران ما از شماها مراقبت نمیکردند، همگی به وسیله ارتش بشار کشته میشدید…شما مدیون ما خواهید بود، اگر واقعیتهای سوریه را بازگو نکنید…»
و این در حالی است که از بدترین روشهای شکنجه مانند: سوزاندن با سیگار، شوکر برقی، استفاده از کابل و باتوم، استفاده از روش های روانی برای تحریک کردن ذهن اسرا تا بتوانند به مقاصد سیاسی خود دست یابند و دیگر رفتارهای خشن و وحشیانه اقداماتی است که در برخورد با ایشان از ابوجهلها و ابن ملجمهای زمانه صادر میشده است. این گروهکها که بازیچه دست ایادی استکبار و سران کشورهای عرب بودند بارها اعتراف کردهاند که مورد اغفال واقع شده و از رفتارهای خود پشیمان هستند.
علاقهمندان به تهیه کتاب «شام برفی» میتوانند به فروشگاه اینترنتی ملک اعظم مراجعه کنند و از تخفیف ده درصدی خرید اینترنتی بهره ببرند.