شهدای ایران shohadayeiran.com

استاد و پژوهشگر حوزوی:
یک پژوهشگر حوزوی تأکید کرد: برای تغییر سبک زندگی باید از سطح آموزه ای و محتوایی دین به سمت برنامه ای دین و نظام سازی حرکت کرده و با دیالوگ های عقلانی اسلام را بسط دهیم.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

 به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران حجت‌الاسلام احمد رهدار، استاد حوزه و دانشگاه قم شب گذشته در سومی‌‌ن جلسه از سلسله نشست‌های سبک زندگی در قرارگاه فرهنگی ولی امر، درباره  آسیب شناسی سبک زندگی و تاثیر فرهنگ غرب برسبک کنونی اظهار داشت: در ایام پیروزی انقلاب اسلامی‌‌، غرب در ساحت تفصیلی و انقلاب در ساحت اجمالی خود به سر می‌‌برد از این رو وجوه مواجهه انقلاب با دنیای غرب چندان ملموس و واضح نبود اما به تدریج که انقلاب اسلامی‌به تفصیل رسید این وجوه و مواضعی که می‌بایست در برابر غرب اتخاذ کند بیشتر آشکار شد.

 

تکثرگرایی غرب به خاطر جبران خشکیدن منابع مولد فکری و علمی‌آن است

وی افزود: ما هر چه جلوتر می‌رویم به لحاظ معرفتی برنده ایم، این در حالی است که غرب به محاق می‌رود و کتاب‌های مرگ فلسفه ، غروب غرب و تئوری‌های پایان نوشته می‌شود، بنابراین به لحاظ عینی در برابر تکثرات عینی غرب که بر سرشاخه فلسفه دکارت استوار است، دستمان خالی خالی می‌شود.

حجت‌الاسلام رهدار گفت: امام خمینی(ره) با طرح و احیای اندیشه ولایت فقیه دو تحول بنیادی ایجاد کرد؛ نخست آنکه مباحث ولایت فقیه را از احکام ثانوی ارتقا داده و در مقیاس احکام اولی مطرح کرد و دیگر اینکه تئوری را به نظام تبدیل کرد چرا که چشم انداز فقه سیاسی ما تمدن سیاسی و تبدیل نظام به تمدن است.

وی ادامه داد: ما هر چه جلوتر آمدیم در مقیاس اندیشه به عمق رفتیم و به همان میزان هم آرام تر شدیم در حالی‌که سی سال قبل غرب مدام ما را نقد می‌کرد که شما عصبی و تندرو هستید ولی ما آرام هستیم.

این استاد حوزه و دانشگاه ابراز داشت: ما در حال رسیدن به استقرار و ارائه فکر و طرح هستیم اما غرب در شرایطی که منبع مولد علم و فکرش خشکیده باید پوششی برای اضطراب خود پیدا کند از این رو دست به تکثر زده است.

با نگاه وحدت بین از اسارت کثرت دنیای غرب بیرون بیاییم

وی یادآور شد: مسأله امروز ما و غرب در مورد سبک زندگی همین درگیری ما با کثرت عالمی‌است که بنیادهای فکری‌اش خشکیده و آگاهانه دارد بر کثرت مدل‌های ارائه شده خود می‌افزاید. باید کاری کنیم از اسارت این کثرت درآمده و با چشم وحدت بین به این کثرت نگاه کنیم.

حجت‌الاسلام رهدار در توضیح علت جدی گرفتن غرب در مسائل مختلف انقلاب، گفت: غرب، در واقع غیریت هویت انقلاب ماست و در نقطه اوج رقبای ما قرار دارد بنابراین برای اثبات خود خواه ناخواه باید خود را با آن مقایسه و اتخاذ موضع کنیم.

وی افزود: خلاف آنچه تصور می‌شود، مسأله سبک زندگی، مسأله رفتارهای بیرونی نیست، این‌ها تنها شاخ و برگ است که از یک ریشه نشأت می‌گیرد، طبق سیره مصلحان اسلامی‌برای تغییر در یک جامعه نمی‌توان از جزئی به کلی حرکت کرد؛ به عنوان نمونه، امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی‌‌، کلیت افق ذهنی ما را تغییر داد و به تبع آن رفتارهامان نیز تغییر کرد زیرا انسانی که افقش حقیر باشد خود و رفتارهایش نیز حقیرانه خواهد بود.

 با بخشنامه نمی‌شود زندگی را تغییر داد؛ تبیین افق لازم است

این پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: اگر نتوانیم افق مردم را تغییر دهیم با بخشنامه نمی‌شود اسارت در کثرت غرب را رفع و زندگی را تغییر داد.

وی تصریح کرد: غرب درست زمانی که مبانی فکری اش خشکید، پایگاه معرفی خود را با رویکرد مدیریت سلایق مردم، غریزه قرار داد اما در تفکر دینی، پایگاه معرفی ما فطرت و امیال انسان است نه سلایق او؛ این دو هر یک دو مدل مفاهیم و مصادیق دارد. در دیدگاه دینی ما، مصداقی چون امام خمینی(ره)، مرگ آگاهی، شهادت و سجده را هنر معرفی می‌کند حال آنکه تعریف غرب از هنر به کلی متفاوت است.

این استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: باید این تفاوت مفاهیم را تبیین کرد نه اینکه شروع کنیم یک به یک کثرت غرب را تصرف کنیم؛ به عنوان نمونه، در مهدهای کودک که برخی امروزه با وارد کردن قرآن، به مهدهای قرانی تبدیل شده اند، تنها با دینی کردن نرم افزار اداره مهد نمی‌توان ماهیت و تأثیرات آن را تغییر داد.

تصرف خوب است به شرط درک تفاوت‌های بنیانی

وی یادآور شد: تصرف بد نیست به شرط آن که ابتدا بدانیم در مهد چه اتفاقی می‌افتد بعد به فکر تصرف باشیم، درک کنیم که اساس الگوی زیستی مهدکودک این است که در ابتدای زندگی بشر، بنیادی ترین لایه‌های وجودی ارتباطی او را قطع کند، چرا که انسان با فرزند بسط وجودی پیدا می‌کند چنان که امام با امت، وقتی فرزند را به مهدکودکی که برای جبران بی وقتی والدین برای بودن با کودک ساخته شده است، می‌سپاریم ارتباطات وجودی او را پاره کرده ایم.

حجت الاسلام رهدار با بیان این که باید برای خودمان در هستی مکان یابی کنیم تا بدانیم چگونه باید زندگی کنیم، ادامه داد: باید بنیان‌های تفاوت را درک کنیم و از آنجا شروع به تصرف و تغییر کنیم؛ در عالم مدرن، سؤالات بشر همه از چگونگی‌ها است نه چراها، خود چگونگی موضوعیت پیدا کرده است چرا که در نگاه دینی، حق بیرون از انسان است و برنامه کمال او حرکت به سمت حق است ولی در نگاه غرب، حق در درون انسان است(انسان خدایی یااومانیسم) بنابراین از چرا سوال نمی‌کند از چگونگی ها سوال دارد و همه اندیشه اش اینجا و اکنون است یعنی همان سکولاریزم.

وی با بیان این که خروجی الگوی زندگی غرب، تورم و تکثر است ولی در الگوی دینی، تکامل و وحدت، افزود: ظهور تام کثرت، عدم و پوچ گرایی است که به پررنگی آثار نهیلیستی فیلسوفان غربی و تئوری‌های پایان منجر می‌شود.

این محقق و پژوهشگر حوزوی گفت: غرب آینده دارد اما فردا ندارد، ما الیه الحرکة دارد ولی ما لاجله الحرکة ندارد ولی ما فردا داریم و در عین حال، آینده نگر و آینده گرا هستیم و کمال را در آینده می‌بینیم و با غربی که کمال را در گذشته یا حال می‌بیند فاصله داریم. فقط چشم به فردا ندوخته ایم بلکه در حال حرکت به سمت آن نیز هستیم.

وی افزود: همچنین آینده پرداز هستیم و رفتن خود را به تصادفی تاریخی حواله نمی‌دهیم بنابراین ما در ساحت پایان نیستیم و نمی‌توانیم تئوری پایان بدهیم.

حجت الاسلام رهدار با بیان این که اگر غایت و برنامه نباشد انسان در فروشگاه دنیا سرگردان می‌ماند، خاطرنشان کرد: اگر تغییر همراه با ارتقاء فهم بشر نباشد نمی‌توان خیلی به تغییر جزئیات امیدوار بود؛ افق، روی همه ظواهر زندگی انسان سایه می‌اندازد، انسان باید به کرامت و بزرگی هدفش پی ببرد تا متناسب با آن رفتار کند.

به سمت برنامه سازی دینی حرکت کنیم

وی در پاسخ به سوالی در مورد چگونگی سیر دین پژوهی صحیح اظهار داشت: در بینش توحیدی از کلان به جزء می‌آید اما در بینش دهی الحادی و غیردینی از جزئیات و کثرت به مبانی می‌رسند؛ اگر به این نکته توجه نکنیم آنقدر از جزئیات برایمان شبهه آفرینی می‌کنند که می‌بازیم.

 

 این پژوهشگر حوزوی یادآور شد: در این مسیر همچنین باید غیّ را خوب بشناسیم تا وقتی آن را تزیین شده جلومان گذاشتند به اشتباه آن را حق ندانیم و گرفتار شویم.

 

حجت الاسلام رهدار تأکید کرد: ما باید از سطح آموزه ای و محتوایی دین به سمت برنامه ای دین و نظام سازی حرکت کنیم که البته این مهم مکانیزم خاص خود را می‌طلبد. به عنوان نمونه باید به صورت ملموس و مستدل نشان دهیم صدقه انسان را ثروتمند می‌کند با دیالوگ‌های عقلانی اسلام را بسط دهیم.

وی گفت: دنیای غرب برای اثبات حال خود، گذشته اش را نفی می‌کند لذا همیشه در غرب میان سنت و تجدد جدال و تضاد است در حالی که ما نه تنها گذشته خود را نفی نمی‌کنیم بلکه تجدد خود را هم از رجعت به عمق سنت رقم می‌زنیم./930/پ201/ن

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار