پسري كه پدرش را به خاطر دختر مورد علاقهاش به قتل رسانده بود، خود را تسليم قانون كرد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از اعتماد، پسري كه پدرش را به خاطر دختر مورد علاقهاش به قتل رسانده بود، خود را تسليم قانون كرد.
صبح روز 8 مرداد ماه در تماسي كه با مركز فوريتهاي پليسي 110 در خصوص وقوع يك مورد قتل عمد در يكي از محلات شهرستان نايين اصفهان گرفته شد، بلافاصله ماموران به محل حادثه اعزام شدند.
در بررسيهاي صورت گرفته مشخص شد مردي 58 ساله به نام قربان در اتاق خواب منزلش در حالي كه آثار جراحت بر بدن وي مشهود بود، به قتل رسيده بود.
در تحقيقات صورت گرفته از يكي از فرزندان مقتول كه با مركز 110 تماس گرفته بود، مشخص شد كه قاتل پسر كوچكتر خانواده است و از مدتها پيش با پدرش مشكل داشته و سرانجام شب گذشته با يكديگر درگير و اين درگيري منجر به قتل پدر شده بود.
ماموران با شنيدن اظهارات فرزند مقتول تحقيقات را براي دستگيري، شناسايي و مخفيگاه قاتل در دستور كار خود قرار داده بودند كه محسن (فرزند مقتول) خود را به يكي از كلانتريهاي شهر معرفي و به قتل پدرش اعتراف كرد.
محسن در اعترافات خود گفت: از مدتها قبل با دختري آشنا شده و قصد ازدواج با او را داشتم. اما پدرم با اين موضوع مخالف بود و اصلا دوست نداشت در مورد آن دختر و ازدواج با او صحبت كنم.
وي افزود: شب حادثه با دختر مورد علاقهام به گردش و تفريح رفته بوديم و وقتي به خانه برگشتم، پدرم چراغها را روشن كرد و دوباره با هم درگيري لفظي پيدا كرديم و گفت اگر باز هم به آن دختر فكر كنم، مرا از ارث محروم ميكند. از شدت ناراحتي با پدرم درگير شدم و درگيري به اتاق خواب كشيده شد. در اين بين من با دمبلي كه روي زمين بود، يك ضربه محكم به سر پدرم زدم و او از شدت خونريزي به زمين افتاد. پدرم چند نفس بلند كشيد و بعد هم جلوي چشمانم جان داد. من كه حسابي وحشت كرده بودم، از خانه فرار كردم و بعد با برادر بزرگترم تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم.
صبح روز 8 مرداد ماه در تماسي كه با مركز فوريتهاي پليسي 110 در خصوص وقوع يك مورد قتل عمد در يكي از محلات شهرستان نايين اصفهان گرفته شد، بلافاصله ماموران به محل حادثه اعزام شدند.
در بررسيهاي صورت گرفته مشخص شد مردي 58 ساله به نام قربان در اتاق خواب منزلش در حالي كه آثار جراحت بر بدن وي مشهود بود، به قتل رسيده بود.
در تحقيقات صورت گرفته از يكي از فرزندان مقتول كه با مركز 110 تماس گرفته بود، مشخص شد كه قاتل پسر كوچكتر خانواده است و از مدتها پيش با پدرش مشكل داشته و سرانجام شب گذشته با يكديگر درگير و اين درگيري منجر به قتل پدر شده بود.
ماموران با شنيدن اظهارات فرزند مقتول تحقيقات را براي دستگيري، شناسايي و مخفيگاه قاتل در دستور كار خود قرار داده بودند كه محسن (فرزند مقتول) خود را به يكي از كلانتريهاي شهر معرفي و به قتل پدرش اعتراف كرد.
محسن در اعترافات خود گفت: از مدتها قبل با دختري آشنا شده و قصد ازدواج با او را داشتم. اما پدرم با اين موضوع مخالف بود و اصلا دوست نداشت در مورد آن دختر و ازدواج با او صحبت كنم.
وي افزود: شب حادثه با دختر مورد علاقهام به گردش و تفريح رفته بوديم و وقتي به خانه برگشتم، پدرم چراغها را روشن كرد و دوباره با هم درگيري لفظي پيدا كرديم و گفت اگر باز هم به آن دختر فكر كنم، مرا از ارث محروم ميكند. از شدت ناراحتي با پدرم درگير شدم و درگيري به اتاق خواب كشيده شد. در اين بين من با دمبلي كه روي زمين بود، يك ضربه محكم به سر پدرم زدم و او از شدت خونريزي به زمين افتاد. پدرم چند نفس بلند كشيد و بعد هم جلوي چشمانم جان داد. من كه حسابي وحشت كرده بودم، از خانه فرار كردم و بعد با برادر بزرگترم تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم.