شهدای ایران: جراحت عمیق و کهنهای که بیش از 60 سال پیش بر پیکر جهان اسلام، نقش بسته بود این روزها دوباره سرباز کرده و بشدت ملتهب و دردناک شده است. پارهی تن جهان اسلام و قبلهی اول مسلمانان، در زنجیری از خباثت و قساوت، گرفتار آمده است و عدهای بیریشه و مجهولالهویه، با ادعای مالکیت این سرزمین، صاحبان اصلی آن را آواره کرده و روزانه به کشتار مردم و تخریب خانههای فلسطینیان میپردازند. بارانی از گلوله و موشک است که فرو میریزد و مردم را با دهان روزه و سر سفرهی افطار و سحری، به کام مرگ میکشاند. رژیم کودک کش اسراییل، اهدافش را از میان زنان و کودکان بیدفاع، انتخاب میکند بطوری که تا به امروز، بخش اعظم کشته ها از همین دسته هستند. اینروزها به نمازهای پنجگانه اهالی غزه، یک نماز دیگر هم اضافه شده است و آن هم نماز میت است.
در این میان اما سکوت شرمآور و مرگبار سران کشورهای اسلامی، بیشترین دلگرمی را به صهیونیستها داده است و خیال آنان را از عواقب جنایاتشان، راحت نموده است. براستی اگر رمضان و روزه، نتواند این سران بظاهر مسلمان را سر عقل و غیرت بیاورد پس دیگر باید به چه چیزی امیدوار بود؟ آیا در چنین شرایطی میتوان از کفاری مثل «بانکیمون» و سازمان ملل، انتظار واکنش و کمک داشت؟ البته در میان غیرمسلمانان، هستند افرادی که بخاطر وجدانهای بیدار و فطرت نوعدوستی، فریادشان را بر سر اسراییل، بلند کردهاند و حتی برخی از آنان برای کمک به مردم غزه، به آنجا سفر کردهاند.
مصیبت جهل و نادانی عدهای در داخل کشور هم بر غم و اندوه انسان، میافزاید. همانها که همان حرف تکراری و غلط را دوباره بر سر زبانها میآورند و نسبت به حمایت از مظلومان فلسطینی، ایجاد تردید میکنند. واقعا چرا این جماعت، قصد بیدارشدن از خواب غفلت را ندارند؟ البته از آنها که در جریان فتنه88، ماهیت واقعی خود را فریاد زدند و شعار اسراییلپسندِ «نه غزه نه لبنان» را به زبان آوردند، انتظاری نمیرود چون باطن پلیدشان، به همان پلیدی اصل فتنه88 بود و امید چندانی به مداوای آنها وجود ندارد.
اما آن گروهی که واقعا از سر بیخبری و تحتتأثیر تبلیغات دشمن، دچار چنین افکاری شدند را دعوت میکنم به اندکی تعقل و تحقیق. اگر مردم فلسطین، ناصبی باشند پس وجود مساجدی به نام معصومین (علیهمالسلام) در این سرزمین، به چه معناست؟ مساجدی مثل مسجد «الامام علی بن ابی طالب» در نابلس، مسجد «فاطمه الزهرا» واقع در جنوب طولکرم و مسجد "الحسین بن علی" واقع در غزه و نیز در الخلیل، شاهد گویایی است که ادعای ناصبیبودنِ فلسطینیان، پوچ و بیاساس است. حالا اگر هم در میان مردم فلسطین، عدهی قلیلی چنین عقیدهای داشته باشند آیا باید آنرا بهپای همهی فلسطین نوشت؟ آیا در کشور خود ما افراد اندک و جاهلی که به مقدسات اهلسنت، لعن علنی میکنند وجود ندارند؟ در چنین شرایطی، آیا صحیح است که دیگران، مردم ایران را «ضد وحدت» بدانند؟
این افراد، باید بدانند که سیاست تفرقهافکنی میان مسلمانان، از ابزارهای قدیمی دشمنان اسلام است که همیشه بکار بردهاند و بزرگان ما هم همیشه نسبت به چنین رویکردی، هشدار دادهاند.
به عنوان نمونه و برای حسنختام این نوشته، به کلامی از استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری(رحمهالله) اشاره میکنم که سالها پیش، پرده از حیله و دسیسهی دشمن صهیونیست، برداشته است.
«یک وقتی شایع بود و شاید هنوز هم در میان بعضی ها شایع است. یک وقتی دیدم یک کسی میگفت: این فلسطینیها ناصبی هستند. ناصبی یعنی دشمن علی(علیهالسلام). ناصبی غیر از سنی است... سنی برای امیرالمؤمنین احترام قائل است چون او را خلیفه چهارم و پیشوای چهارم میداند و علی را دوست دارد. ناصبی یعنی کسی که علی را دشمن میدارد.
سنی مسلمان است، ولی ناصبی کافر است، نجس است. ما با ناصبی نمیتوانیم معامله مسلمان بکنیم. حال یک کسی میآید میگوید این فلسطینیها ناصبی هستند. آن یکی میگوید. این به آن میگوید، او هم یک جای دیگر تکرار میکند و همینطور... هیچ فکر نمیکنند که این، حرفی است که یهودی ها جعل کردهاند. در هر جایی یک حرف جعل میکنند برای این که احساس هم دردی نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند. میدانند مردم ایران شیعهاند و شیعه، دوستدار علی و معتقد است هر کس دشمن علی باشد کافر است، برای این که احساس همدردی را از بین ببرند، این مطلب را جعل میکنند. در صورتی که ما یکی از سالهایی که مکه رفته بودیم، فلسطینیها را زیاد میدیدیم، یکی از آنها آمد به من گفت: «فلان مسئله از مسائل حج حکمش چیست؟ بعد گفت من شیعه هستم، این رفقایم سنیاند.» معلوم شد داخل اینها شیعه هم وجود دارد. بعد خودشان میگفتند بین ما شیعه و سنی هست. شیعه هم زیاد داریم... ولی دشمن یهودی یک عده مزدوری را که دارد، مأمور میکند و میگوید: شما پخش کنید که اینها ناصبیاند.»
1- نامه تکان دهنده پزشک نروژی به رییس جمهور آمریکا
2- آشنایی باقرآن، جلد ۴، پاورقی صفحه ۳۲
در این میان اما سکوت شرمآور و مرگبار سران کشورهای اسلامی، بیشترین دلگرمی را به صهیونیستها داده است و خیال آنان را از عواقب جنایاتشان، راحت نموده است. براستی اگر رمضان و روزه، نتواند این سران بظاهر مسلمان را سر عقل و غیرت بیاورد پس دیگر باید به چه چیزی امیدوار بود؟ آیا در چنین شرایطی میتوان از کفاری مثل «بانکیمون» و سازمان ملل، انتظار واکنش و کمک داشت؟ البته در میان غیرمسلمانان، هستند افرادی که بخاطر وجدانهای بیدار و فطرت نوعدوستی، فریادشان را بر سر اسراییل، بلند کردهاند و حتی برخی از آنان برای کمک به مردم غزه، به آنجا سفر کردهاند.
مصیبت جهل و نادانی عدهای در داخل کشور هم بر غم و اندوه انسان، میافزاید. همانها که همان حرف تکراری و غلط را دوباره بر سر زبانها میآورند و نسبت به حمایت از مظلومان فلسطینی، ایجاد تردید میکنند. واقعا چرا این جماعت، قصد بیدارشدن از خواب غفلت را ندارند؟ البته از آنها که در جریان فتنه88، ماهیت واقعی خود را فریاد زدند و شعار اسراییلپسندِ «نه غزه نه لبنان» را به زبان آوردند، انتظاری نمیرود چون باطن پلیدشان، به همان پلیدی اصل فتنه88 بود و امید چندانی به مداوای آنها وجود ندارد.
اما آن گروهی که واقعا از سر بیخبری و تحتتأثیر تبلیغات دشمن، دچار چنین افکاری شدند را دعوت میکنم به اندکی تعقل و تحقیق. اگر مردم فلسطین، ناصبی باشند پس وجود مساجدی به نام معصومین (علیهمالسلام) در این سرزمین، به چه معناست؟ مساجدی مثل مسجد «الامام علی بن ابی طالب» در نابلس، مسجد «فاطمه الزهرا» واقع در جنوب طولکرم و مسجد "الحسین بن علی" واقع در غزه و نیز در الخلیل، شاهد گویایی است که ادعای ناصبیبودنِ فلسطینیان، پوچ و بیاساس است. حالا اگر هم در میان مردم فلسطین، عدهی قلیلی چنین عقیدهای داشته باشند آیا باید آنرا بهپای همهی فلسطین نوشت؟ آیا در کشور خود ما افراد اندک و جاهلی که به مقدسات اهلسنت، لعن علنی میکنند وجود ندارند؟ در چنین شرایطی، آیا صحیح است که دیگران، مردم ایران را «ضد وحدت» بدانند؟
این افراد، باید بدانند که سیاست تفرقهافکنی میان مسلمانان، از ابزارهای قدیمی دشمنان اسلام است که همیشه بکار بردهاند و بزرگان ما هم همیشه نسبت به چنین رویکردی، هشدار دادهاند.
به عنوان نمونه و برای حسنختام این نوشته، به کلامی از استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری(رحمهالله) اشاره میکنم که سالها پیش، پرده از حیله و دسیسهی دشمن صهیونیست، برداشته است.
«یک وقتی شایع بود و شاید هنوز هم در میان بعضی ها شایع است. یک وقتی دیدم یک کسی میگفت: این فلسطینیها ناصبی هستند. ناصبی یعنی دشمن علی(علیهالسلام). ناصبی غیر از سنی است... سنی برای امیرالمؤمنین احترام قائل است چون او را خلیفه چهارم و پیشوای چهارم میداند و علی را دوست دارد. ناصبی یعنی کسی که علی را دشمن میدارد.
سنی مسلمان است، ولی ناصبی کافر است، نجس است. ما با ناصبی نمیتوانیم معامله مسلمان بکنیم. حال یک کسی میآید میگوید این فلسطینیها ناصبی هستند. آن یکی میگوید. این به آن میگوید، او هم یک جای دیگر تکرار میکند و همینطور... هیچ فکر نمیکنند که این، حرفی است که یهودی ها جعل کردهاند. در هر جایی یک حرف جعل میکنند برای این که احساس هم دردی نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند. میدانند مردم ایران شیعهاند و شیعه، دوستدار علی و معتقد است هر کس دشمن علی باشد کافر است، برای این که احساس همدردی را از بین ببرند، این مطلب را جعل میکنند. در صورتی که ما یکی از سالهایی که مکه رفته بودیم، فلسطینیها را زیاد میدیدیم، یکی از آنها آمد به من گفت: «فلان مسئله از مسائل حج حکمش چیست؟ بعد گفت من شیعه هستم، این رفقایم سنیاند.» معلوم شد داخل اینها شیعه هم وجود دارد. بعد خودشان میگفتند بین ما شیعه و سنی هست. شیعه هم زیاد داریم... ولی دشمن یهودی یک عده مزدوری را که دارد، مأمور میکند و میگوید: شما پخش کنید که اینها ناصبیاند.»
1- نامه تکان دهنده پزشک نروژی به رییس جمهور آمریکا
2- آشنایی باقرآن، جلد ۴، پاورقی صفحه ۳۲