سالها پيش كه بنيانگذار انقلاب اسلامي جمله نغز «اسرائيل بايد از صحنه روزگار محو شود» را جهاني كرد شايد كمتر كسي گمان ميبرد كه بعد از سي و چند سال اين اصل بديهي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، تا به اين حد رنگ عقلانيت و منطق به خود بگيرد.
شهدای ایران: سالها پيش كه بنيانگذار انقلاب اسلامي جمله نغز «اسرائيل بايد از صحنه روزگار محو شود» را جهاني كرد شايد كمتر كسي گمان ميبرد كه بعد از سي و چند سال اين اصل بديهي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، تا به اين حد رنگ عقلانيت و منطق به خود بگيرد.
حضرت امام (ره) در آن دوره زماني به فراخور شرايط بارها وجود اين رژيم جعلي و طرح استقلال آن را براي مسلمانان يك فاجعه ميخواند و بر نابودي آن تأكيد ميكرد و عدهاي– در همان دوره و سالها پس از آن- مواضع ايشان را خلاف قاعده بينالملل و اصول ديپلماسي عنوان ميكردند.
برخي از مواضع حضرت امام در قبال رژيم صهيونيستي با اين مضمون است:
- من طرفدارى از طرح استقلال اسرائيل و شناسايى او را، براى مسلمانان يك فاجعه و براى دولتهاى اسلامى يك انفجار ميدانم.
- دولت غاصب اسرائيل با هدفهايى كه دارد، براى اسلام و ممالك مسلمين خطر عظيم دارد.
- برادران و خواهران بايد بدانند كه امريكا و اسرائيل با اساس اسلام دشمنند.
- خيال ابلهانه اسرائيل بزرگ، آنان را به هر جنايتى مىكشاند.
- ملتهاى برادر عرب و برادران لبنان و فلسطين بدانند كه هر چه بدبختى دارند از اسرائيل و امريكاست.
- اسرائيل بايد از صفحه روزگار محو شود.
بر هر مسلمانى لازم است كه خود را عليه اسرائيل مجهز كند.
- كسانى كه از اسرائيل حمايت مىكنند بايد بدانند كه افعى گزنده را در حمايتخود قوى مىكنند.
- از اسرائيل، اين دشمن اسلام و عرب جانبدارى نكنيد كه اين افعى افسرده اگر دستش برسد بر صغير و كبير شما رحم نمىكند.
مقام معظم رهبري هم در مواضعي مشابه بارها موجوديت رژيم اشغالگر را زير سؤال بردهاند و از بين رفتن آن را صاحب منطق انساني دانستهاند. به عنوان نمونه معظم له در جمع دانشجويان در روزهاي اخير ميفرمايند: «. . . همانگونه كه امام خميني ميفرمود اسرائيل بايد از بين برود البته نابودي اسرائيل به عنوان تنها راه علاج واقعي، به معناي از بين بردن مردم يهود اين منطقه نيست، بلكه براي اين كار منطقي، ساز وكاري عملي وجود دارد كه جمهوري اسلامي آن را در مجامع بينالمللي ارائه داده است.»
همانطور كه اشاره شد در همان روزهايي كه حضرت امام اينگونه مسلمانان را به وحدت و يكپارچگي عليه رژيم كودككش صهيونيست فرا ميخواند گروهي ساز ديگري كوك ميكردند و امروز پس از حملات چند ده ساله به پيكره اين استراتژي، منسوبين به همين دسته با كشتار بيرحمانه زنان و كودكان باريكه غزه پذيرفتهاند كه موجوديت اين رژيم جعلي، حقوق بشر را به خطر انداخته و دامن انسانيت را لكهدار كرده است و بايد در ادامه حيات رژيم صهيونيستي تجديدنظر كرد.
حمايت تجديدنظرطلبان از موجوديت رژيم كودككش
حمله به استراتژي «نابودي رژيم كودككش» حضرت امام نزديك به سه دهه است توسط مدعيان خط امامي دنبال ميشود كه به بخشي از آن در ادامه اشاره ميكنيم تا مشخص شود كه حاميان ديروز رژيم صهيونيستي چرا در ادبيات خود نسبت به اين رژيم دچار چرخش شده و آيا بايد اين را صرفاً تغيير بيان و روش سياسي دانست يا آنكه باورهاي اين جماعت دستخوش تغيير و تحول قرار گرفتهاند.
رهبران فكري اين گروه طي اين سالها نهادينه شدن ادبيات حضرت امام در مورد رژيم صهيونيستي را نوعي «خودزني بينالمللي» براي كشور تعريف كرده و به شيوههاي مختلف راهبرد مذكور را زير سؤال ميبردند. اين گروه نشانهدار كه امروز از حاميان نمادين مردم مظلوم غزه و فلسطين لقب گرفتهاند طي سالهاي گذشته با اظهار اينكه «تعامل با دنياي غرب و حتي رژيم صهيونيستي» بايد جاي «تخاصم و نبرد هزينهزا با نظام سلطه» را بگيرد سعي داشتند در پوشش «تنشزدايي با غرب» موجوديت رژيم كودككش را به رسميت شناخته و با بسياري از مطالبات نامشروع غرب كنار بيايند.
برهمين اساس، تعريف و تمجيد شخصيتهاي وابسته به اين جريان به صورت مستقيم و غيرمستقيم طي سالهاي گذشته ابراز شده كه تنها به برخي از نمونههاي آن اشاره ميشود.
محمد خاتمي در دفاع و پشتيباني از اسرائيل و تطهير چهره اين رژيم در مصاحبه با سي.ان.ان ميگويد: «من به هيچ وجه خواستار نابودي اسرائيل نبوده و نيستم» (7/سپتامبر/ 2006).
وي همچنين در اين مصاحبه در پاسخ به اين سؤال كه آيا شما ايجاد كشوري فلسطيني در كنار اسرائيل را ميپذيريد؟ پاسخ ميدهد: بله.
شمسالواعظين، سردبير روزنامه لغو شده توس و جامعه ميگويد: «اسرائيل علاقهمند نيست يك الگوي مشابه خودش كه نماد دموكراسي متناسب با دينداري است در خاورميانه بهوجود آيد.» (17/10/77)
مدير تحريريه روزنامه جامعه هم در تيرماه سال 77 چنين ميگويد: «از مديريت روزنامه به ما گفتهاند كه از كلمه رژيم اشغالگر صهيونيستي استفاده نكنيد و همان كلمه اسرائيل را به كار ببريد.»
محمدتقي فاضلميبدي، عضو برجسته حزب منحله مشاركت هم با اشاره به سياستهاي ايران در مقابله با اسرائيل ابراز ميكند: «بسياري از كشورهاي عربي با اسرائيل رابطه برقرار كردهاند و مواضعي مانند ايران در روابط بينالمللي ندارند، چون اتخاذ چنين سياستهايي را نسنجيده ميدانند.» (18/08/77)
البته روزنامههاي زنجيرهاي براي پيشبرد اهداف خود مطالبي را در قالب پيامهاي تلفني خوانندگان اينگونه چاپ ميكردند: «چه اصراري است كه اسرائيل سرزمينهاي اشغالي را پس بدهد.»
(آفتاب يزد 4/6/85)
«باور كنيد حزبالله آنقدر نيرومند نيست كه بتواند در مقابل ارتش سرتا پا مسلح اسرائيل ايستادگي كند، اگر اسرائيل از جنوب لبنان بيرون رفت، تصميم خودش بود نه فشار حزبالله.» (همان 7/8/85)
«پس از عقبنشيني اسرائيل از لبنان، ديگر فلسفه وجودي گروهي خودمختار و ضداسرائيلي به نام حزبالله در لبنان چيست؟» (همان 31/4/85)
مواضع شخصيتها و رسانههاي طيف هواخواه ليبراليسم در قبال اصل موجوديت رژيمصهيونيستي و اقدامات متجاوزانهاش در شرايطي اينگونه ابراز ميشد كه «افراي هالوي» رئيس سازمان اطلاعات خارجي رژيمصهيونيستي در همان مقاطع زماني ابراز ميكند: «از ايران اشاراتي ميرسد داير بر اينكه حاضر به پذيرش موجوديت اسرائيل هستند.»
در حالي ميتوان نمونههاي فراواني از اينگونه حمايتهاي چهرهها و رسانههاي دوم خرداد در طول 16سال گذشته به دست آورد كه اغتشاشگران منسوب به اين طيف در شهرآشوب 88 هم يكي از شعارهاي مهم و اساسي خود را «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» قرار داده و در آخرين جمعه ماه مبارك رمضان كه به نام «حمايت از مردم فلسطين» توسط حضرت امام نامگذاري شده با تظاهر به روزهخواري در انظار عموم خواهان توقف حمايتهاي جمهوري اسلامي ايران از مردم لبنان و فلسطين شده و با استفاده از الفاظ ركيك به شدت از سياست كشورمان در قبال مسائل منطقه انتقاد ميكردند.
تغيير ادبيات از روي دكه شروع شد
مرور صفحات نخست روزنامههاي زنجيرهاي
– كه در ادامه به بخشي از آن اشاره ميشود– بخوبي نشان ميدهد كه منسوبان به اين نحله فكري در مواضع خود نسبت به موضوع فلسطين و اشغالگري اين سرزمين دچار گردش رويكرد شدهاند.
«حمله رژيمصهيونيستي به باريكه غزه» يكي از مهمترين محورهاي مطالب روزنامههاي زنجيرهاي است كه در طول سه هفته اخير به شدت بهانهاي بوده تا اين جريان «جداشدن از فاز راديكالي عليه نظام و ورود به مرحله همذات پنداري با نظام » را كنند؛ تنها بخشي از تيتر مطالبي كه با اين مضمون در روزنامههاي اين جريان درج شده را مرور ميكنيم: «آيا كودكان غزه فينال آرژانتين- آلمان را ديدند؟ اعتماد 23/04/93»، «فاجعه هولناك در غزه، آرمان 23/04/93»، «حمام خون در غزه، روزنامه آرمان 21/04/93»، «با من از غزه حرف بزن، حملات نيروهاي رژيمصهيونيستي به كودكان و مردم بيپناه فلسطين ادامه دارد، اعتماد 22/04/93»، «مردم غزه! آغوش ما پناه شماست، همان»، «جنايات اسرائيل و انفعال جهان، شرق 21/04/93»، «هر4دقيقه يك حمله اسرائيل به غزه، همان»، «غزه در آتش و خون، سكوت شوراي امنيت در برابر حملات صهيونيستها به فلسطينيها، آفتاب يزد 21/04/93»، «نداي مظلوميت فلسطين، همان»، «فلسطين در آتش و خون، اعتماد 18/04/93»، «نسلكشي در غزه، شهروند 21/04/93»، «حملات هوايي رژيم صهيونيستي، 104شهيد 670 زخمي در غزه خونين، اعتماد 21/04/93.»
عدول از مباني تكراريترين مسيرمدعيان خط امام
همانطور كه اشاره شد مدعيان امروز خط امام - كه كارنامه قابل توجهي در مخالفت با مباني و اصول انقلاب و نظام دارند- در موضوع استراتژيك «موجوديت رژيم كودككش صهيونيستي» هم دچار كجروي شده و به جاي پيروي از مباني نظري و اعتقادي حضرت امام در اين باره، به مخالفت با آن پرداخته، آن را آفتي براي ديپلماسي كشورمان نشان داده و امروز پس از آنكه افكار عمومي دنيا عليه جنايات اسرائيل اعلام موضع ميكند اين جماعت هم به ناچار و با اهدافي خاص به واكنش نسبت به اين اقدامات پرداخته است.
اما آنچه مهم مينمايد اين است كه افكار عمومي هيچگاه فريب تغيير ادبيات جرياني كه گاه و بيگاه از مباني انقلاب اسلامي و حضرت امام عدول كرده را نخورده و منتظر ميماند تا باورها، اعتقادات و انديشههاي اين جماعت تغيير كرده و در مسير حقيقي خط امام قرار گيرد.
منبع: جوان آنلاین
حضرت امام (ره) در آن دوره زماني به فراخور شرايط بارها وجود اين رژيم جعلي و طرح استقلال آن را براي مسلمانان يك فاجعه ميخواند و بر نابودي آن تأكيد ميكرد و عدهاي– در همان دوره و سالها پس از آن- مواضع ايشان را خلاف قاعده بينالملل و اصول ديپلماسي عنوان ميكردند.
برخي از مواضع حضرت امام در قبال رژيم صهيونيستي با اين مضمون است:
- من طرفدارى از طرح استقلال اسرائيل و شناسايى او را، براى مسلمانان يك فاجعه و براى دولتهاى اسلامى يك انفجار ميدانم.
- دولت غاصب اسرائيل با هدفهايى كه دارد، براى اسلام و ممالك مسلمين خطر عظيم دارد.
- برادران و خواهران بايد بدانند كه امريكا و اسرائيل با اساس اسلام دشمنند.
- خيال ابلهانه اسرائيل بزرگ، آنان را به هر جنايتى مىكشاند.
- ملتهاى برادر عرب و برادران لبنان و فلسطين بدانند كه هر چه بدبختى دارند از اسرائيل و امريكاست.
- اسرائيل بايد از صفحه روزگار محو شود.
بر هر مسلمانى لازم است كه خود را عليه اسرائيل مجهز كند.
- كسانى كه از اسرائيل حمايت مىكنند بايد بدانند كه افعى گزنده را در حمايتخود قوى مىكنند.
- از اسرائيل، اين دشمن اسلام و عرب جانبدارى نكنيد كه اين افعى افسرده اگر دستش برسد بر صغير و كبير شما رحم نمىكند.
مقام معظم رهبري هم در مواضعي مشابه بارها موجوديت رژيم اشغالگر را زير سؤال بردهاند و از بين رفتن آن را صاحب منطق انساني دانستهاند. به عنوان نمونه معظم له در جمع دانشجويان در روزهاي اخير ميفرمايند: «. . . همانگونه كه امام خميني ميفرمود اسرائيل بايد از بين برود البته نابودي اسرائيل به عنوان تنها راه علاج واقعي، به معناي از بين بردن مردم يهود اين منطقه نيست، بلكه براي اين كار منطقي، ساز وكاري عملي وجود دارد كه جمهوري اسلامي آن را در مجامع بينالمللي ارائه داده است.»
همانطور كه اشاره شد در همان روزهايي كه حضرت امام اينگونه مسلمانان را به وحدت و يكپارچگي عليه رژيم كودككش صهيونيست فرا ميخواند گروهي ساز ديگري كوك ميكردند و امروز پس از حملات چند ده ساله به پيكره اين استراتژي، منسوبين به همين دسته با كشتار بيرحمانه زنان و كودكان باريكه غزه پذيرفتهاند كه موجوديت اين رژيم جعلي، حقوق بشر را به خطر انداخته و دامن انسانيت را لكهدار كرده است و بايد در ادامه حيات رژيم صهيونيستي تجديدنظر كرد.
حمايت تجديدنظرطلبان از موجوديت رژيم كودككش
حمله به استراتژي «نابودي رژيم كودككش» حضرت امام نزديك به سه دهه است توسط مدعيان خط امامي دنبال ميشود كه به بخشي از آن در ادامه اشاره ميكنيم تا مشخص شود كه حاميان ديروز رژيم صهيونيستي چرا در ادبيات خود نسبت به اين رژيم دچار چرخش شده و آيا بايد اين را صرفاً تغيير بيان و روش سياسي دانست يا آنكه باورهاي اين جماعت دستخوش تغيير و تحول قرار گرفتهاند.
رهبران فكري اين گروه طي اين سالها نهادينه شدن ادبيات حضرت امام در مورد رژيم صهيونيستي را نوعي «خودزني بينالمللي» براي كشور تعريف كرده و به شيوههاي مختلف راهبرد مذكور را زير سؤال ميبردند. اين گروه نشانهدار كه امروز از حاميان نمادين مردم مظلوم غزه و فلسطين لقب گرفتهاند طي سالهاي گذشته با اظهار اينكه «تعامل با دنياي غرب و حتي رژيم صهيونيستي» بايد جاي «تخاصم و نبرد هزينهزا با نظام سلطه» را بگيرد سعي داشتند در پوشش «تنشزدايي با غرب» موجوديت رژيم كودككش را به رسميت شناخته و با بسياري از مطالبات نامشروع غرب كنار بيايند.
برهمين اساس، تعريف و تمجيد شخصيتهاي وابسته به اين جريان به صورت مستقيم و غيرمستقيم طي سالهاي گذشته ابراز شده كه تنها به برخي از نمونههاي آن اشاره ميشود.
محمد خاتمي در دفاع و پشتيباني از اسرائيل و تطهير چهره اين رژيم در مصاحبه با سي.ان.ان ميگويد: «من به هيچ وجه خواستار نابودي اسرائيل نبوده و نيستم» (7/سپتامبر/ 2006).
وي همچنين در اين مصاحبه در پاسخ به اين سؤال كه آيا شما ايجاد كشوري فلسطيني در كنار اسرائيل را ميپذيريد؟ پاسخ ميدهد: بله.
شمسالواعظين، سردبير روزنامه لغو شده توس و جامعه ميگويد: «اسرائيل علاقهمند نيست يك الگوي مشابه خودش كه نماد دموكراسي متناسب با دينداري است در خاورميانه بهوجود آيد.» (17/10/77)
مدير تحريريه روزنامه جامعه هم در تيرماه سال 77 چنين ميگويد: «از مديريت روزنامه به ما گفتهاند كه از كلمه رژيم اشغالگر صهيونيستي استفاده نكنيد و همان كلمه اسرائيل را به كار ببريد.»
محمدتقي فاضلميبدي، عضو برجسته حزب منحله مشاركت هم با اشاره به سياستهاي ايران در مقابله با اسرائيل ابراز ميكند: «بسياري از كشورهاي عربي با اسرائيل رابطه برقرار كردهاند و مواضعي مانند ايران در روابط بينالمللي ندارند، چون اتخاذ چنين سياستهايي را نسنجيده ميدانند.» (18/08/77)
البته روزنامههاي زنجيرهاي براي پيشبرد اهداف خود مطالبي را در قالب پيامهاي تلفني خوانندگان اينگونه چاپ ميكردند: «چه اصراري است كه اسرائيل سرزمينهاي اشغالي را پس بدهد.»
(آفتاب يزد 4/6/85)
«باور كنيد حزبالله آنقدر نيرومند نيست كه بتواند در مقابل ارتش سرتا پا مسلح اسرائيل ايستادگي كند، اگر اسرائيل از جنوب لبنان بيرون رفت، تصميم خودش بود نه فشار حزبالله.» (همان 7/8/85)
«پس از عقبنشيني اسرائيل از لبنان، ديگر فلسفه وجودي گروهي خودمختار و ضداسرائيلي به نام حزبالله در لبنان چيست؟» (همان 31/4/85)
مواضع شخصيتها و رسانههاي طيف هواخواه ليبراليسم در قبال اصل موجوديت رژيمصهيونيستي و اقدامات متجاوزانهاش در شرايطي اينگونه ابراز ميشد كه «افراي هالوي» رئيس سازمان اطلاعات خارجي رژيمصهيونيستي در همان مقاطع زماني ابراز ميكند: «از ايران اشاراتي ميرسد داير بر اينكه حاضر به پذيرش موجوديت اسرائيل هستند.»
در حالي ميتوان نمونههاي فراواني از اينگونه حمايتهاي چهرهها و رسانههاي دوم خرداد در طول 16سال گذشته به دست آورد كه اغتشاشگران منسوب به اين طيف در شهرآشوب 88 هم يكي از شعارهاي مهم و اساسي خود را «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» قرار داده و در آخرين جمعه ماه مبارك رمضان كه به نام «حمايت از مردم فلسطين» توسط حضرت امام نامگذاري شده با تظاهر به روزهخواري در انظار عموم خواهان توقف حمايتهاي جمهوري اسلامي ايران از مردم لبنان و فلسطين شده و با استفاده از الفاظ ركيك به شدت از سياست كشورمان در قبال مسائل منطقه انتقاد ميكردند.
تغيير ادبيات از روي دكه شروع شد
مرور صفحات نخست روزنامههاي زنجيرهاي
– كه در ادامه به بخشي از آن اشاره ميشود– بخوبي نشان ميدهد كه منسوبان به اين نحله فكري در مواضع خود نسبت به موضوع فلسطين و اشغالگري اين سرزمين دچار گردش رويكرد شدهاند.
«حمله رژيمصهيونيستي به باريكه غزه» يكي از مهمترين محورهاي مطالب روزنامههاي زنجيرهاي است كه در طول سه هفته اخير به شدت بهانهاي بوده تا اين جريان «جداشدن از فاز راديكالي عليه نظام و ورود به مرحله همذات پنداري با نظام » را كنند؛ تنها بخشي از تيتر مطالبي كه با اين مضمون در روزنامههاي اين جريان درج شده را مرور ميكنيم: «آيا كودكان غزه فينال آرژانتين- آلمان را ديدند؟ اعتماد 23/04/93»، «فاجعه هولناك در غزه، آرمان 23/04/93»، «حمام خون در غزه، روزنامه آرمان 21/04/93»، «با من از غزه حرف بزن، حملات نيروهاي رژيمصهيونيستي به كودكان و مردم بيپناه فلسطين ادامه دارد، اعتماد 22/04/93»، «مردم غزه! آغوش ما پناه شماست، همان»، «جنايات اسرائيل و انفعال جهان، شرق 21/04/93»، «هر4دقيقه يك حمله اسرائيل به غزه، همان»، «غزه در آتش و خون، سكوت شوراي امنيت در برابر حملات صهيونيستها به فلسطينيها، آفتاب يزد 21/04/93»، «نداي مظلوميت فلسطين، همان»، «فلسطين در آتش و خون، اعتماد 18/04/93»، «نسلكشي در غزه، شهروند 21/04/93»، «حملات هوايي رژيم صهيونيستي، 104شهيد 670 زخمي در غزه خونين، اعتماد 21/04/93.»
عدول از مباني تكراريترين مسيرمدعيان خط امام
همانطور كه اشاره شد مدعيان امروز خط امام - كه كارنامه قابل توجهي در مخالفت با مباني و اصول انقلاب و نظام دارند- در موضوع استراتژيك «موجوديت رژيم كودككش صهيونيستي» هم دچار كجروي شده و به جاي پيروي از مباني نظري و اعتقادي حضرت امام در اين باره، به مخالفت با آن پرداخته، آن را آفتي براي ديپلماسي كشورمان نشان داده و امروز پس از آنكه افكار عمومي دنيا عليه جنايات اسرائيل اعلام موضع ميكند اين جماعت هم به ناچار و با اهدافي خاص به واكنش نسبت به اين اقدامات پرداخته است.
اما آنچه مهم مينمايد اين است كه افكار عمومي هيچگاه فريب تغيير ادبيات جرياني كه گاه و بيگاه از مباني انقلاب اسلامي و حضرت امام عدول كرده را نخورده و منتظر ميماند تا باورها، اعتقادات و انديشههاي اين جماعت تغيير كرده و در مسير حقيقي خط امام قرار گيرد.
منبع: جوان آنلاین