خبرگزاری مهر-گروه اقتصادی: در حال حاضر بین 4.7 تا 7.1 میلیون نفر در ایران دوشغله و یا سه شغله هستند و 5.2 میلیون نفر نیز می گویند در جستجوی آن هستند. افزایش هزینه های زندگی، تجملات، قانع نبودن، افت ارزش ریال و دستمزد پایین ایران در مقایسه با برخی کشورها؛ مهم ترین دلایلی است که باعث شده تا میلیون ها نفر 12 تا 16 ساعت از شبانه روز را در بازار کار به سر ببرند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از مهر، تا دو دهه پیش در بیشتر خانواده ها تنها یک نفر کار می کرد و بقیه اعضای خانواده از طریق درآمد وی، روزگار می گذراندند. مخارج زندگی تامین می شد، فرزندان به مدرسه و دانشگاه می رفتند، هزینه سفرهای زیارتی و سیاحتی خانواده ها تامین می شد و در مواردی مبالغی نیز برای سرمایه گذاری در نزد افراد باقی می ماند.
بر پایه این گزارش، تا دهه 60 زندگی ها تجملاتی نبود و اینقدر مانند این روزها افراد به دنبال به روز کردن سبک زندگی های خود نبودند. معمولا افراد قانع تر بودند و با درآمد اندک نیز روزگار خوشی را سپری می کردند. آن روزها با وجود اینکه خانواده ها نیز پُرجمعیت تر از حالا بود، اما خیلی خبری از زندگی ماشینی و هیاهوهای امروزی نبود.
حالا اما دستکم 20 سالی می شود که سبک زندگی مردم تغییر یافته، همه می خواهند همیشه به روز باشند، از بهترین و آخرین لوازم و خدمات ارائه شده در بازارهای داخلی و خارجی استفاده کنند، برندها را به خانه هایشان ببرند، تجملاتی باشند، همه علاقمند زرق و برق شده اند و خلاصه اینکه مردم می خواهند در برابر آشنایان و اقوام خود سرآمد باشند.
فشار به بازار کار برای کسب درآمد
این طرز فکر نه چندان خوب حتی در نحوه تحصیل افراد نیز به وضوح دیده می شود به نحوی که افزایش روزافزون تمایل جامعه به زندگی های امروزی باعث شده تا درصد قابل توجهی از خانواده ها فرزندان خود را با میل و بی میل راهی دانشگاه های مختلف کشور کنند.
نتیجه اینکه جهش جمعیتی کشور در دهه 60 و متعاقب آن تغییر سبک زندگی خانواده ها، هجوم به دانشگاه ها برای دریافت مدرک، رشد چشمگیر شهرنشینی و افزایش هزینه های زندگی باعث شد تا افراد فشار مضاعفی را به بازار کار کشور وارد کنند.
حضور با ساعات طولانی در محیط کار با هدف کسب درآمد بالاتر، اشغال دو تا چند موقعیت شغلی، قانع نبودن از میزان درآمد، از بین رفتن توازن بین درآمدها و هزینه های زندگی، ایجاد هزینه های جدید در زندگی ها و مسائلی از این دست باعث شد تا امروز میلیون ها نفر از جمعیت کشور دستکم دو شغل داشته باشند.
هرچند دوشغله و چندشغله شدن می تواند درآمد بیشتری را برای افراد و خانواده ها به همراه داشته باشد، اما از آنسو آسیب های بعضا جبران ناپذیری را نیز بر زندگی ها تحمیل می کند.
کمرنگ شدن حضور پدر و مادر در محیط خانه، دورماندن در ساعات طولانی از فرزندان، آسیب خوردن تربیت فرزندان به دلیل حضور کمرنگ والدین در منزل، خستگی های مفرط، سردشدن زندگی ها و گسترش زندگی های اداری و تبدیل شدن بسیاری از منازل به صرفا خوابگاه؛ زیان هایی است که در مقابل درآمد بیشتر ممکن است به افراد تحمیل شود.
افزایش تعداد شاغلان خانواده ها به بیش از یکنفر
با این حال، شرایط جدید زندگی ها باعث شده تا در بسیاری از خانواده ها تعداد شاغلان به بیش از یکنفر افزایش یابد. در حال حاضر، در بسیاری از خانواده ها علاوه بر زن و مرد، حتی فرزندان نیز در بازار کار فعالیت دارند که ماحصل درآمد مجموع افراد خانوار برای تامین هزینه های معیشت به کار گرفته می شود.
دلایل گوناگون مانند افت ارزش درآمد و پول، افزایش هزینه های زندگی، تجملات و موارد دیگر دلایلی است که باعث شده تا منجر به حضور خانوادگی افراد برای کسب درآمد در بازار کار کشور شود. این روزها مردم می گویند دیگر اشتغال یک نفر جوابگوی نیازها و هزینه های زندگی نیست و بنابراین افراد بیشتری از هر خانوداده مجبور هستند برای کسب درآمد، راهی بازار کار شوند.
بروز اینگونه مسائل خود به خود بر از بین رفتن تعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار و فشار بیش از حد به بازار کار تاثیر مستقیم دارد. در کشور ما تقاضای صدها هزار متولد دهه 60 برای اشتغال، عدم انجام سرمایه گذاری های لازم از سوی دولت ها در سالیان متمادی به منظور ایجاد زمینه مناسب و فرصت های جدید شغلی و همچنین اشغال بیش از یک شغل توسط میلیون ها نفر به دلایلی که ذکر شد، باعث شده تا ایران در ردیف بیکارترین کشورهای منطقه قرار گیرد و در حال حاضر، صدها هزار جوان تحصیل کرده دانشگاهی منتظر ورود به بازار کار باشند.
افزایش آمار بیکاران جوان کشور و نرخ بالای بیکاری در این گروه از متقاضیان کار به یکی از چالش برانگیزترین مسائل دولت ها تبدیل شده و اخیرا رئیس جمهور از مسئولان ذیربط خواسته تا در اینباره تدابیر موثری اندیشیده شود.
البته با وجود اینکه گرایش به اشتغال به دلایل ذکر شده در ایران طی 20 سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است، اما نباید از یاد بُرد که ناکافی بودن میزان درآمد افراد، قرار داشتن ایران در ردیف کشورهای با دستمزد بسیار پایین، افت ارزش ریال به ویژه در چند سال گذشته و افزایش هزینه های خانوار؛ نیز به بروز پدیده دوشغله و یا چندشغله شدن افراد کمک کرده است.
به جرات می توان گفت، در صورت حل مشکل درآمدی افراد، بهبود وضعیت دستمزدها و برقراری تعادل بین هزینه ها و درآمدها، می توان جایگاه های فراوانی را برای اشتغال دستکم 2.5 میلیون بیکار مطلق کشور فراهم کرد که در نتیجه می تواند منجر به حل درصد قابل توجه و یا همه مشکل بیکاری در کشور شود.
7 میلیون نفر دوشغله اند
مسلم خانی کارشناس درباره وضعیت بازار فعلی کار ایران و گرایش افراد به مشاغل دوم و سوم گفت: بررسی های بازار کار در کشور نشان می دهد 28 تا 30 درصد نیروی کار در ایران شغل دوم و عده ای هم شغل سوم دارند.
وی اظهارداشت: این آمار مربوط به شاغلان بخش های دولتی و غیردولتی است و 22 درصد نیروی کار هم اعلام کرده اند تمایل دارند شغل دوم یا سوم داشته باشند اما شرایط آن فراهم نشده است.
خانی با بیان اینکه افراد اگر در شغل اول از نظر روانی رضایت نداشته باشند به سمت شغل های دیگر می روند افزود: معمولا بهره وری افرادی که تخصص، استعداد و علاقه آنها با شغلشان تناسب ندارد، کاهش می یابد.
وی تاکید کرد: حدود 17 عامل برای روی آوردن به شغل دوم و سوم وجود دارد که برجسته ترین آنها، کافی نبودن درآمد شغل اول برای تامین هزینه های خانواده است.
وی ادامه داد: افرادی که تحصیلات آنها با شغلشان تناسب ندارد، معمولا تلاش می کنند شغل دوم را متناسب با توانمندی و تخصص خود به دست آورند.
خانی تصریح کرد: اگر نهادهای تصمیم گیر تلاش کنند که درآمد شغل افراد و تخصص با اشتغال تناسب داشته باشد می توان به حذف پدیده دو شغلی و یا چند شغلی کمک کرد، اما نقطه آغاز این کار شایسته سالاری است و در اینصورت می توان نرخ بیکاری را هم کاهش داد.
بر پایه این گزارش، تا دهه 60 زندگی ها تجملاتی نبود و اینقدر مانند این روزها افراد به دنبال به روز کردن سبک زندگی های خود نبودند. معمولا افراد قانع تر بودند و با درآمد اندک نیز روزگار خوشی را سپری می کردند. آن روزها با وجود اینکه خانواده ها نیز پُرجمعیت تر از حالا بود، اما خیلی خبری از زندگی ماشینی و هیاهوهای امروزی نبود.
حالا اما دستکم 20 سالی می شود که سبک زندگی مردم تغییر یافته، همه می خواهند همیشه به روز باشند، از بهترین و آخرین لوازم و خدمات ارائه شده در بازارهای داخلی و خارجی استفاده کنند، برندها را به خانه هایشان ببرند، تجملاتی باشند، همه علاقمند زرق و برق شده اند و خلاصه اینکه مردم می خواهند در برابر آشنایان و اقوام خود سرآمد باشند.
فشار به بازار کار برای کسب درآمد
این طرز فکر نه چندان خوب حتی در نحوه تحصیل افراد نیز به وضوح دیده می شود به نحوی که افزایش روزافزون تمایل جامعه به زندگی های امروزی باعث شده تا درصد قابل توجهی از خانواده ها فرزندان خود را با میل و بی میل راهی دانشگاه های مختلف کشور کنند.
نتیجه اینکه جهش جمعیتی کشور در دهه 60 و متعاقب آن تغییر سبک زندگی خانواده ها، هجوم به دانشگاه ها برای دریافت مدرک، رشد چشمگیر شهرنشینی و افزایش هزینه های زندگی باعث شد تا افراد فشار مضاعفی را به بازار کار کشور وارد کنند.
حضور با ساعات طولانی در محیط کار با هدف کسب درآمد بالاتر، اشغال دو تا چند موقعیت شغلی، قانع نبودن از میزان درآمد، از بین رفتن توازن بین درآمدها و هزینه های زندگی، ایجاد هزینه های جدید در زندگی ها و مسائلی از این دست باعث شد تا امروز میلیون ها نفر از جمعیت کشور دستکم دو شغل داشته باشند.
هرچند دوشغله و چندشغله شدن می تواند درآمد بیشتری را برای افراد و خانواده ها به همراه داشته باشد، اما از آنسو آسیب های بعضا جبران ناپذیری را نیز بر زندگی ها تحمیل می کند.
کمرنگ شدن حضور پدر و مادر در محیط خانه، دورماندن در ساعات طولانی از فرزندان، آسیب خوردن تربیت فرزندان به دلیل حضور کمرنگ والدین در منزل، خستگی های مفرط، سردشدن زندگی ها و گسترش زندگی های اداری و تبدیل شدن بسیاری از منازل به صرفا خوابگاه؛ زیان هایی است که در مقابل درآمد بیشتر ممکن است به افراد تحمیل شود.
افزایش تعداد شاغلان خانواده ها به بیش از یکنفر
با این حال، شرایط جدید زندگی ها باعث شده تا در بسیاری از خانواده ها تعداد شاغلان به بیش از یکنفر افزایش یابد. در حال حاضر، در بسیاری از خانواده ها علاوه بر زن و مرد، حتی فرزندان نیز در بازار کار فعالیت دارند که ماحصل درآمد مجموع افراد خانوار برای تامین هزینه های معیشت به کار گرفته می شود.
دلایل گوناگون مانند افت ارزش درآمد و پول، افزایش هزینه های زندگی، تجملات و موارد دیگر دلایلی است که باعث شده تا منجر به حضور خانوادگی افراد برای کسب درآمد در بازار کار کشور شود. این روزها مردم می گویند دیگر اشتغال یک نفر جوابگوی نیازها و هزینه های زندگی نیست و بنابراین افراد بیشتری از هر خانوداده مجبور هستند برای کسب درآمد، راهی بازار کار شوند.
بروز اینگونه مسائل خود به خود بر از بین رفتن تعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار و فشار بیش از حد به بازار کار تاثیر مستقیم دارد. در کشور ما تقاضای صدها هزار متولد دهه 60 برای اشتغال، عدم انجام سرمایه گذاری های لازم از سوی دولت ها در سالیان متمادی به منظور ایجاد زمینه مناسب و فرصت های جدید شغلی و همچنین اشغال بیش از یک شغل توسط میلیون ها نفر به دلایلی که ذکر شد، باعث شده تا ایران در ردیف بیکارترین کشورهای منطقه قرار گیرد و در حال حاضر، صدها هزار جوان تحصیل کرده دانشگاهی منتظر ورود به بازار کار باشند.
افزایش آمار بیکاران جوان کشور و نرخ بالای بیکاری در این گروه از متقاضیان کار به یکی از چالش برانگیزترین مسائل دولت ها تبدیل شده و اخیرا رئیس جمهور از مسئولان ذیربط خواسته تا در اینباره تدابیر موثری اندیشیده شود.
البته با وجود اینکه گرایش به اشتغال به دلایل ذکر شده در ایران طی 20 سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است، اما نباید از یاد بُرد که ناکافی بودن میزان درآمد افراد، قرار داشتن ایران در ردیف کشورهای با دستمزد بسیار پایین، افت ارزش ریال به ویژه در چند سال گذشته و افزایش هزینه های خانوار؛ نیز به بروز پدیده دوشغله و یا چندشغله شدن افراد کمک کرده است.
به جرات می توان گفت، در صورت حل مشکل درآمدی افراد، بهبود وضعیت دستمزدها و برقراری تعادل بین هزینه ها و درآمدها، می توان جایگاه های فراوانی را برای اشتغال دستکم 2.5 میلیون بیکار مطلق کشور فراهم کرد که در نتیجه می تواند منجر به حل درصد قابل توجه و یا همه مشکل بیکاری در کشور شود.
7 میلیون نفر دوشغله اند
مسلم خانی کارشناس درباره وضعیت بازار فعلی کار ایران و گرایش افراد به مشاغل دوم و سوم گفت: بررسی های بازار کار در کشور نشان می دهد 28 تا 30 درصد نیروی کار در ایران شغل دوم و عده ای هم شغل سوم دارند.
وی اظهارداشت: این آمار مربوط به شاغلان بخش های دولتی و غیردولتی است و 22 درصد نیروی کار هم اعلام کرده اند تمایل دارند شغل دوم یا سوم داشته باشند اما شرایط آن فراهم نشده است.
خانی با بیان اینکه افراد اگر در شغل اول از نظر روانی رضایت نداشته باشند به سمت شغل های دیگر می روند افزود: معمولا بهره وری افرادی که تخصص، استعداد و علاقه آنها با شغلشان تناسب ندارد، کاهش می یابد.
وی تاکید کرد: حدود 17 عامل برای روی آوردن به شغل دوم و سوم وجود دارد که برجسته ترین آنها، کافی نبودن درآمد شغل اول برای تامین هزینه های خانواده است.
وی ادامه داد: افرادی که تحصیلات آنها با شغلشان تناسب ندارد، معمولا تلاش می کنند شغل دوم را متناسب با توانمندی و تخصص خود به دست آورند.
خانی تصریح کرد: اگر نهادهای تصمیم گیر تلاش کنند که درآمد شغل افراد و تخصص با اشتغال تناسب داشته باشد می توان به حذف پدیده دو شغلی و یا چند شغلی کمک کرد، اما نقطه آغاز این کار شایسته سالاری است و در اینصورت می توان نرخ بیکاری را هم کاهش داد.