یک استاد دانشگاه امریکایی ادعای رژیم جنایتکار اسرائیل در خصوص "حق دفاع از خود" در برابر فلسطینیان و ساکنان غزه را مسئلهای حیلهگرانه و متقلبانه خواند که این رژیم سعی دارد با بهره گیری از آن جنایات خود را بپوشاند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از میدل ایست آنلاین، "دنیل سی مگوایر" استاد الهیات دانشگاه میلواکی در مقاله ای این ادعای اسرائیل که حمله به غزه را دفاع از خود قلمداد می کند مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و ثابت می کند این ادعا، ادعایی پوچ است.
اسرائیل ادعا می کند تازه ترین کشتار مردم غزه تحت عنوان دفاع از خود قابل توجیه است زیرا برخی به اسرائیل موشک شلیک می کنند. اما این ادعا چارچوب اخلاقی تصرف سرزمین های فلسطین و محاصره سخت 1.7 میلیون نفر محبوس در نوار کوچک غزه را از قلم انداخته است.
"مگوایر" مقاله خود را با این سئوال آغاز می کند که آیا اسرائیل حق ندارد از خود دفاع کند؟
و خود پاسخ می دهد ،هر چند که سخت است سوالی غلط باشد، اما این سوال کاملا غلط است اگرچه این سئوال قلب و روح دفاع اسرائیل از حمله خود بر"غزه کوچک" است.
همچنین این سئوال اساس ارزیابی آمریکا از فاجعه اخلاقی در حال وقوع است. مجلس سنا به اتفاق آرا به این سوال پاسخ مثبت داد در حالی که همه شرایط مرتبط دیگر را نادیده گرفت. هرگز سوالی نابجا چنین اعتبار و پرستیژی نداشته است.
این سئوال نادرست با دغلکاری و حیله گری آمیخته است. با جادوگری کلامی، "حمله" ناگهان به "دفاع" بدل می شود، با تمام مشروعیتی که "دفاع" در دل خود دارد. این سئوال شبیه این است که بپرسیم"آیا یک متجاوز درحین تجاوز، اگر قربانی مقاومت کند، حق دفاع از خود را دارد ؟"
با فراموشی جمعی، اسرائیل و ایالات متحده واقعیت های اساسی جنگ را کنار زده و توجهی به آنها ندارند. محاصره (و یا انسداد) یک عمل جنگی تهاجمی است. در واقع محاصره از جمله مخرب ترین سلاح ها است، که هم از سوی نظریه "جنگ عادلانه" و هم از طرف اصول اخلاق یهودی و مسیحی جنگ محکوم شده است.
خاخام موشه بن میمون در "قرن دوازدهم" دیدگاه تلمود(مجموعه قوانین مدنی و شرعی یهود) در مورد محاصره خلاصه وار ذکر کرده و می گوید که محاصره فقط وقتی می تواند موجه باشد که یک راه را برای فرارغیرنظامیان باز بگذارد. البته، در آن صورت دیگر محاصره نخواهد بود. نتیجه گیری: محاصره غیر اخلاقی است.
همانطور که مایکل والزر(نظریه پرداز سیاسی برجسته امریکایی) در کتاب "جنگ علیه غیرنظامیان"، می گوید: "در محاصره لنینگراد افراد بیشتری در مقایسه با جهنم هامبورگ، درسدن، توکیو، هیروشیما و ناکازاکی جان باختند." اثرات محاصره طولانی مدت و همواره سفت وسخت بر سلامت کودکان و دیگران در غزه وحشتناک است.
از آنجایی که حملات فعلی اسرائیل، محاصره را شدیدتر خواهد کرد مردم غزه مانند کسانی هستند که در بند محکومان به مرگ هستند. ناوگان کمک رسان تلاش کرده اند با آوردن دارو و مواد غذایی به شدت مورد نیاز ساکنان غزه محاصره غزه را بشکنند ولی آنها توسط اسرائیل دفع شده اند. در یک مورد اسرائیلی ها نه نفر از سرنشینان کشتی صلح را به ضرب گلوله کشتند.
اکنون دوباره به این سوال که پایه های توجیهات ضعیف اسرائیل و آمریکا را تشکیل می دهد،برگردیم: آیا محاصره کننده حق دارد از خود در برابر قربانی خود در حین محاصره دفاع کند؟ آیا حق محاصره شده نیست که به محاصره ای که 1.7 میلیون نفر زندانی محدوده باریک غزه را خفه می کند، پایان دهد؟
این واقعیتی آشکار است که مردم غزه در واقع به نوعی در بند محکومان به مرگ قرار دارند. با توجه به حضوراسرائیل در یک طرف و مصر قدرتمند و دشمن صفت در سوی دیگر، و با توجه به ویران شدن تونل هایی که رگ های حیاتی اقتصادی (و نه فقط خطوطی برای انتقال سلاح های دفاعی) محسوب می شدند، این محاصره فاجعه بار شده است.
دروغ های دیگری زیر این سوال نابجا که: "آیا اسرائیل حق ندارد از خود دفاع کند؟"، وجود دارد.از جمله دروغ های برجسته ، و دروغی که بر رسانه های جریان اصلی آمریکا سایه انداخته، "دروغ توازن" است. اینطور القا می شود که ما در اینجا شاهد جنگ میان دو طرف" برابر" هستیم. اما غزه ارتشی ندارد، نیروی دریایی، نیروی هوایی، و حتی یک فرودگاه نظامی ندارد.
در نتیجه به اسرائیل بهانه ای می دهد تا ادعای قربانی شدن کند و از سوال متقلبانه خود برای پوشش گذاشتن بر جنایات مداوم خود علیه بشریت استفاده کند.
دروغ، دروغ می آورد و دروغ های بیشتری هم وجود دارد. رابرت آشمور فیلسوف لبنانی آمریکایی اشاره می کند، اسرائیل و ایالات متحده با تلاش مطالعه شده و لجوجانه خطای اصلی خاورمیانه را نادیده میگیرند، این که چراغزه زندانی پر جمعیت شده است.
آنچه که اسرائیلی ها آن را "جنگ استقلال"، و اعراب آن را به درستی نکبت توصیف می کنند ،در سال 1948 اتفاق افتاد. بیش از 700 هزار فلسطینی از خانه های خود رانده شدند، بیش از 500 روستا نابود و دوباره با نام های عبری بازسازی شد. این ریشه همه شرارت های اسرائیل است. این شرارت ها ادامه دارد و اسرائیل پیشنهادهای مکرر اعراب را که اگر به مرزهای قبل از سال 1967 بازگردد او را به رسمیت خواهند شناخت، رد می کند. اسرائیل به سرقت زمین فلسطین ادامه می دهد و این امر تمام صحبت ها در مورد راه حل "دو دولتی" را یک توهم بدبینانه می سازد .
ایالات متحده ، "صندوق دار" امپریالیسم اسرائیل است. "رابرت آشمور" میگوید کنگره ایالات متحده "قلمرو تحت اشغال اسرائیل" است. رهبران القاعده حمایت بی وقفه آمریکا از اشغالگری اسرائیل را به عنوان انگیزه حمله 11 سپتامبر اشاره کردند. به سود منافع ملی ما است که این مسئله را به یاد داشته باشیم.
خشم عمومی از تجاوز اسرائیل و همدستی ما در اوج است. در عصرسلاح های اتمی به اندازه چمدان ، هواپیماهای بدون سرنشین و میکرو سلاح های شیمیایی- بیولوژیکی ، اصرار بر توانمندساز اصلی اسرائیل خودکشی احمقانه است. آیا 11 سپتامبر هیچ چیزی به ما نمی آموزند!
فلسطینی ها آتش بس مسخره ، به همراه، ادامه محاصره را رد کرده و گفتند ، ما ترجیح می دهیم روی پای خود ایستاده بمریم تا این که زانو بزنیم و بمیریم.. کسانی که آنها را وادار به انتخاب این گزینه کردند ،بهای آن را خواهند پرداخت. همانطور که مارک الیس محقق یهودی می گوید، "تاریخ قدرتمند را غافلگیر می کند."
منبع: باشگاه خبرنگاراناسرائیل ادعا می کند تازه ترین کشتار مردم غزه تحت عنوان دفاع از خود قابل توجیه است زیرا برخی به اسرائیل موشک شلیک می کنند. اما این ادعا چارچوب اخلاقی تصرف سرزمین های فلسطین و محاصره سخت 1.7 میلیون نفر محبوس در نوار کوچک غزه را از قلم انداخته است.
"مگوایر" مقاله خود را با این سئوال آغاز می کند که آیا اسرائیل حق ندارد از خود دفاع کند؟
و خود پاسخ می دهد ،هر چند که سخت است سوالی غلط باشد، اما این سوال کاملا غلط است اگرچه این سئوال قلب و روح دفاع اسرائیل از حمله خود بر"غزه کوچک" است.
همچنین این سئوال اساس ارزیابی آمریکا از فاجعه اخلاقی در حال وقوع است. مجلس سنا به اتفاق آرا به این سوال پاسخ مثبت داد در حالی که همه شرایط مرتبط دیگر را نادیده گرفت. هرگز سوالی نابجا چنین اعتبار و پرستیژی نداشته است.
این سئوال نادرست با دغلکاری و حیله گری آمیخته است. با جادوگری کلامی، "حمله" ناگهان به "دفاع" بدل می شود، با تمام مشروعیتی که "دفاع" در دل خود دارد. این سئوال شبیه این است که بپرسیم"آیا یک متجاوز درحین تجاوز، اگر قربانی مقاومت کند، حق دفاع از خود را دارد ؟"
با فراموشی جمعی، اسرائیل و ایالات متحده واقعیت های اساسی جنگ را کنار زده و توجهی به آنها ندارند. محاصره (و یا انسداد) یک عمل جنگی تهاجمی است. در واقع محاصره از جمله مخرب ترین سلاح ها است، که هم از سوی نظریه "جنگ عادلانه" و هم از طرف اصول اخلاق یهودی و مسیحی جنگ محکوم شده است.
خاخام موشه بن میمون در "قرن دوازدهم" دیدگاه تلمود(مجموعه قوانین مدنی و شرعی یهود) در مورد محاصره خلاصه وار ذکر کرده و می گوید که محاصره فقط وقتی می تواند موجه باشد که یک راه را برای فرارغیرنظامیان باز بگذارد. البته، در آن صورت دیگر محاصره نخواهد بود. نتیجه گیری: محاصره غیر اخلاقی است.
همانطور که مایکل والزر(نظریه پرداز سیاسی برجسته امریکایی) در کتاب "جنگ علیه غیرنظامیان"، می گوید: "در محاصره لنینگراد افراد بیشتری در مقایسه با جهنم هامبورگ، درسدن، توکیو، هیروشیما و ناکازاکی جان باختند." اثرات محاصره طولانی مدت و همواره سفت وسخت بر سلامت کودکان و دیگران در غزه وحشتناک است.
از آنجایی که حملات فعلی اسرائیل، محاصره را شدیدتر خواهد کرد مردم غزه مانند کسانی هستند که در بند محکومان به مرگ هستند. ناوگان کمک رسان تلاش کرده اند با آوردن دارو و مواد غذایی به شدت مورد نیاز ساکنان غزه محاصره غزه را بشکنند ولی آنها توسط اسرائیل دفع شده اند. در یک مورد اسرائیلی ها نه نفر از سرنشینان کشتی صلح را به ضرب گلوله کشتند.
اکنون دوباره به این سوال که پایه های توجیهات ضعیف اسرائیل و آمریکا را تشکیل می دهد،برگردیم: آیا محاصره کننده حق دارد از خود در برابر قربانی خود در حین محاصره دفاع کند؟ آیا حق محاصره شده نیست که به محاصره ای که 1.7 میلیون نفر زندانی محدوده باریک غزه را خفه می کند، پایان دهد؟
این واقعیتی آشکار است که مردم غزه در واقع به نوعی در بند محکومان به مرگ قرار دارند. با توجه به حضوراسرائیل در یک طرف و مصر قدرتمند و دشمن صفت در سوی دیگر، و با توجه به ویران شدن تونل هایی که رگ های حیاتی اقتصادی (و نه فقط خطوطی برای انتقال سلاح های دفاعی) محسوب می شدند، این محاصره فاجعه بار شده است.
دروغ های دیگری زیر این سوال نابجا که: "آیا اسرائیل حق ندارد از خود دفاع کند؟"، وجود دارد.از جمله دروغ های برجسته ، و دروغی که بر رسانه های جریان اصلی آمریکا سایه انداخته، "دروغ توازن" است. اینطور القا می شود که ما در اینجا شاهد جنگ میان دو طرف" برابر" هستیم. اما غزه ارتشی ندارد، نیروی دریایی، نیروی هوایی، و حتی یک فرودگاه نظامی ندارد.
در نتیجه به اسرائیل بهانه ای می دهد تا ادعای قربانی شدن کند و از سوال متقلبانه خود برای پوشش گذاشتن بر جنایات مداوم خود علیه بشریت استفاده کند.
دروغ، دروغ می آورد و دروغ های بیشتری هم وجود دارد. رابرت آشمور فیلسوف لبنانی آمریکایی اشاره می کند، اسرائیل و ایالات متحده با تلاش مطالعه شده و لجوجانه خطای اصلی خاورمیانه را نادیده میگیرند، این که چراغزه زندانی پر جمعیت شده است.
آنچه که اسرائیلی ها آن را "جنگ استقلال"، و اعراب آن را به درستی نکبت توصیف می کنند ،در سال 1948 اتفاق افتاد. بیش از 700 هزار فلسطینی از خانه های خود رانده شدند، بیش از 500 روستا نابود و دوباره با نام های عبری بازسازی شد. این ریشه همه شرارت های اسرائیل است. این شرارت ها ادامه دارد و اسرائیل پیشنهادهای مکرر اعراب را که اگر به مرزهای قبل از سال 1967 بازگردد او را به رسمیت خواهند شناخت، رد می کند. اسرائیل به سرقت زمین فلسطین ادامه می دهد و این امر تمام صحبت ها در مورد راه حل "دو دولتی" را یک توهم بدبینانه می سازد .
ایالات متحده ، "صندوق دار" امپریالیسم اسرائیل است. "رابرت آشمور" میگوید کنگره ایالات متحده "قلمرو تحت اشغال اسرائیل" است. رهبران القاعده حمایت بی وقفه آمریکا از اشغالگری اسرائیل را به عنوان انگیزه حمله 11 سپتامبر اشاره کردند. به سود منافع ملی ما است که این مسئله را به یاد داشته باشیم.
خشم عمومی از تجاوز اسرائیل و همدستی ما در اوج است. در عصرسلاح های اتمی به اندازه چمدان ، هواپیماهای بدون سرنشین و میکرو سلاح های شیمیایی- بیولوژیکی ، اصرار بر توانمندساز اصلی اسرائیل خودکشی احمقانه است. آیا 11 سپتامبر هیچ چیزی به ما نمی آموزند!
فلسطینی ها آتش بس مسخره ، به همراه، ادامه محاصره را رد کرده و گفتند ، ما ترجیح می دهیم روی پای خود ایستاده بمریم تا این که زانو بزنیم و بمیریم.. کسانی که آنها را وادار به انتخاب این گزینه کردند ،بهای آن را خواهند پرداخت. همانطور که مارک الیس محقق یهودی می گوید، "تاریخ قدرتمند را غافلگیر می کند."