اصلاحطلبان بهرغم برخی اظهارنظرهای پراکنده اما اصرار دارند تا بگویند همچنان به شعار غیرانسانی «نه غزه نه لبنان» پایبندند.
شهدای ایران: بعد از شیطنتهای مستمر رسانههای وابسته به فتنه 88 در نحوه پوشش وحشیگریهای اسرائیل در غزه، اینبار صادق زیباکلام صراحتا گفت از نگاه او شعار «نه غزه نه لبنان» شعار بسیار درستی بوده است و او همچنان از این شعار دفاع میکند.
بنابر این گزارش، صادق زیباکلام فعال اصلاح طلب، درباره اظهارات برخی اصلاحطلبان برای اعلام برائت دیرهنگام از «نه غزه نه لبنان» گفت: بنده به عنوان یک ایرانی مسلمان نمیدانم چرا باید از شعار «نه غزه نه لبنان» اعلام برائت کنم. من فکر میکنم هنوز هم برای من اول ایران میآید، دوم ایران میآید و مهم است و سوم هم ایران میآید و آخر هم ایران میآید. همچنانکه برای فلسطینیان هم اول فلسطین در اولویت قرار دارد، دوم فلسطین است و سوم هم فلسطین است. برای لبنان هم چنین است. نه! برای بنده یعنی صادق زیباکلام، شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران درست است» و برای من اول ایران میآید و مصالح و منافع جمهوری اسلامی ایران میآید.
وی در پاسخ به این سؤال افکار که «شما اعتقاد دارید اصلاحطلبان نباید اعلام برائت میکردند؟» افزود: نه منظورم این نیست. من میگویم بر خلاف هجمهای که اصولگرایان کردند و گفتند شما باید شعار «نه غزه نه لبنان» را پس بگیرید، در گفتن شعار «نه غزه نه لبنان» در روز قدس سال ۸۸، من فکر نمیکنم که اصلاحطلبان خطایی مرتکب شده باشند. ما باید فضایی که در سال ۸۸ وجود داشت را در نظر بگیریم. ما باید این فضا را در نظر بگیریم که در مناقشه سیاسی داخلی که به راه افتاده بود، حزبالله لبنان از جناحی که خود را پیروز انتخابات میدانست حمایت کرد و معترضان هم این بغض و کینه را به این شیوه نشان دادند که آن شعار را مطرح کردند. این چهره اصلاحطلب نزدیک به هاشمی در حالی برای شعار «نه غزه نه لبنان» توجیه دخالت حزبالله را مطرح کرده که اساساً حزبالله لبنان به هیچ وجه در آن برهه دخالتی نداشت و موضوع دخالت حزبالله در سرکوب آشوبگران تنها یک دروغ و شانتاژ رسانهای بوده است که بیاساس بودن آن نیز در همان ایام آشکار شد.
نکته دیگری که درباره توجیه عجیب زیباکلام وجود دارد این است که در منطق شعار «نه غزه نه لبنان» نوعی کمک به رژیم صهیونیستی نیز دیده میشود. کما اینکه همین آقای زیباکلام معتقد است رژیم صهیونیستی یک کشور مشروع بینالمللی است و باید این کشور را به رسمیت شناخت. قاعدتا زمانی که فردی صهیونیستهای غاصب کودککش را دارای حق مشروعیت حکومتداری میداند، نسبت به مقاومت غزه و لبنان نیز واکنش منفی نشان میدهد. البته واقعیتهای موجود درباره مناسبات جریان اصلاحات و منافع صهیونیستها به گونهای است که همزمان با اوج وحشیگری صهیونیستها در غزه، چهرههای این جریان به فکر مالهکشی بر افتضاح خود هستند اما همزمان گویا بدنه جریان درباره هزینههای این هنرنمایی فتنه هنوز توجیه نشدهاند.
کاریکاتور زشت روزنامه حامی هاشمی
اما همانند زیباکلام، رسانههای حامی فتنه 88 همچنان در موضوع «نه غزه نه لبنان» اقدام به شیطنت میکنند. روزنامه آرمان حامی هاشمیرفسنجانی در کاریکاتوری توهینآمیز، جنایات بیسابقه صهیونیستها در غزه را به بازی میان رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطین تشبیه کرد که در آن زنان و کودکان آسیب میبینند! این روزنامه در این کاریکاتور، جریان مقاومت را نیز به عنوان مقصر قتلعام مسلمانان در غزه دانسته است. این رفتار البته دور از انتظار نیست. به هر حال وقتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در جریان فتنه 88 صراحتا گفت که اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند، آیا تلاش سرمایههای اسرائیل برای کاهش نفرت مردم ایران از این رژیم غیرانسانی اقدام عجیبی است؟
منبع: وطن امروز
بنابر این گزارش، صادق زیباکلام فعال اصلاح طلب، درباره اظهارات برخی اصلاحطلبان برای اعلام برائت دیرهنگام از «نه غزه نه لبنان» گفت: بنده به عنوان یک ایرانی مسلمان نمیدانم چرا باید از شعار «نه غزه نه لبنان» اعلام برائت کنم. من فکر میکنم هنوز هم برای من اول ایران میآید، دوم ایران میآید و مهم است و سوم هم ایران میآید و آخر هم ایران میآید. همچنانکه برای فلسطینیان هم اول فلسطین در اولویت قرار دارد، دوم فلسطین است و سوم هم فلسطین است. برای لبنان هم چنین است. نه! برای بنده یعنی صادق زیباکلام، شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران درست است» و برای من اول ایران میآید و مصالح و منافع جمهوری اسلامی ایران میآید.
وی در پاسخ به این سؤال افکار که «شما اعتقاد دارید اصلاحطلبان نباید اعلام برائت میکردند؟» افزود: نه منظورم این نیست. من میگویم بر خلاف هجمهای که اصولگرایان کردند و گفتند شما باید شعار «نه غزه نه لبنان» را پس بگیرید، در گفتن شعار «نه غزه نه لبنان» در روز قدس سال ۸۸، من فکر نمیکنم که اصلاحطلبان خطایی مرتکب شده باشند. ما باید فضایی که در سال ۸۸ وجود داشت را در نظر بگیریم. ما باید این فضا را در نظر بگیریم که در مناقشه سیاسی داخلی که به راه افتاده بود، حزبالله لبنان از جناحی که خود را پیروز انتخابات میدانست حمایت کرد و معترضان هم این بغض و کینه را به این شیوه نشان دادند که آن شعار را مطرح کردند. این چهره اصلاحطلب نزدیک به هاشمی در حالی برای شعار «نه غزه نه لبنان» توجیه دخالت حزبالله را مطرح کرده که اساساً حزبالله لبنان به هیچ وجه در آن برهه دخالتی نداشت و موضوع دخالت حزبالله در سرکوب آشوبگران تنها یک دروغ و شانتاژ رسانهای بوده است که بیاساس بودن آن نیز در همان ایام آشکار شد.
نکته دیگری که درباره توجیه عجیب زیباکلام وجود دارد این است که در منطق شعار «نه غزه نه لبنان» نوعی کمک به رژیم صهیونیستی نیز دیده میشود. کما اینکه همین آقای زیباکلام معتقد است رژیم صهیونیستی یک کشور مشروع بینالمللی است و باید این کشور را به رسمیت شناخت. قاعدتا زمانی که فردی صهیونیستهای غاصب کودککش را دارای حق مشروعیت حکومتداری میداند، نسبت به مقاومت غزه و لبنان نیز واکنش منفی نشان میدهد. البته واقعیتهای موجود درباره مناسبات جریان اصلاحات و منافع صهیونیستها به گونهای است که همزمان با اوج وحشیگری صهیونیستها در غزه، چهرههای این جریان به فکر مالهکشی بر افتضاح خود هستند اما همزمان گویا بدنه جریان درباره هزینههای این هنرنمایی فتنه هنوز توجیه نشدهاند.
کاریکاتور زشت روزنامه حامی هاشمی
اما همانند زیباکلام، رسانههای حامی فتنه 88 همچنان در موضوع «نه غزه نه لبنان» اقدام به شیطنت میکنند. روزنامه آرمان حامی هاشمیرفسنجانی در کاریکاتوری توهینآمیز، جنایات بیسابقه صهیونیستها در غزه را به بازی میان رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطین تشبیه کرد که در آن زنان و کودکان آسیب میبینند! این روزنامه در این کاریکاتور، جریان مقاومت را نیز به عنوان مقصر قتلعام مسلمانان در غزه دانسته است. این رفتار البته دور از انتظار نیست. به هر حال وقتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در جریان فتنه 88 صراحتا گفت که اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند، آیا تلاش سرمایههای اسرائیل برای کاهش نفرت مردم ایران از این رژیم غیرانسانی اقدام عجیبی است؟
منبع: وطن امروز
انسان ممکن است علامه دهرباشد ولی تشخیص درستی از اوضاع پیرامونی نداشته باشد ویا فورمولهایش منجمد وغیرقابل انعطاف باشدواز درک موقعیتها ناتوان باشد"خوب حرف بزند ولی حرف خوبی نزند"