پس از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره میزان ظرفیت غنی سازی که ایران به آن نیاز دارد، تلاش هایی آغاز شده تا اینگونه القا کنند که این سخنان کار مذاکره کنندگان ایرانی را سخت کرده و در صورت شکست مذاکرات یکی ازدلایل اصلی ناکامی ،این سخنان رهبر انقلاب بوده است.
به گزارش شهدای ایران، پس از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره میزان ظرفیت غنی سازی که ایران به آن نیاز دارد، تلاش هایی آغاز شده تا اینگونه القا کنند که این سخنان کار مذاکره کنندگان ایرانی را سخت کرده و در صورت شکست مذاکرات یکی ازدلایل اصلی ناکامی ،این سخنان رهبر انقلاب بوده است.
لذا با توجه به راه اندازی چنین جوی در برخی محافل بیان چندین نکته در این باب مفید و حائز اهمیت خواهد بود که در ادامه به برخی از این نکات اشاره می شود.
نخستین نکته این است که باید از جنبه راهبردی به این قضیه نگاه کرد. اقدام رهبر معظم انقلاب اسلامی توجیه استراتژیک بسیار روشن و قدرتمندی دارد. در مذاکراتی از این دست، یکی از بهترین تاکتیک ها برای امتیاز گیری از حریف این است که طرفی که احساس قدرت و اعتماد به نفس میکند خطوط قرمز خود را علنی و رسمی کند. این اقدام در واقع به مذاکرات جهت می دهد و حریف را وادار به واگذار کردن حداکثر مقدار امتیازهای ممکن به منظور اجتناب از شکست در مذاکرات می نماید.
رهبر معظم انقلاب از بزرگترین سیاست مداران هستند و از همین جهت با علمی که دارند این موضع را اتخاذ کردند تا دشمن توان جولان دهی نداشته باشد و لذا ایشان با این تاکتیک انقلابی وار بار دیگر اصول و خطوط قرمز را ترسیم کرده و به نوعی ضربه روانی به دشمن زدند و بنابر این بیان این شبهه که جای این سخنان اینجا نبوده و نباید علنی مطرح میشد، ناصحیح و همراه با دشمنی و اغراض است چرا که رهبر انقلاب بدون شک بهتر از هرکسی صلاح ملت و کشور را می داند همانطور که طی این سی و چند سال کشور را اداره کرده و از بلایای مختلف نجات دادهاند.
نکته دوم این است که این خطوط قرمز در واقع اساسا جدید نبوده و قبل از مذاکرات به تیم مذاکره کننده ابلاغ شده است. این سیاست های کلی پیش از اعلام رسمی در جلسات مختلف توسط رهبر انقلاب ابلاغ شده ولی لذا اعضای تیم مذاکره کننده آن را کاملا قبول داشته و ثانیا بر اساس همین خطوط قرمز مذاکره کرده اند.
اگر مذاکرات تا کنون به این نتیجه نسبی و فعلی رسیده و دستگاه دیپلماسی توانسته تا این لحظه مذاکره ای انجام دهد مرهون تدابیر و حمایت های رهبر معظم انقلاب است.
در واقع، این خطوط قرمز قبل از اینکه از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی علنی شود کاملا در دستور کار تیم مذاکره کننده ایران قرار داشته و معنا ندارد که گفته شود آنها با اعلام این خطوط قرمز غافلگیر شده یا در تنگنا قرار گرفتهاند.
این که عده ای در برخی رسانه ها و یا محافل خصوصی به انحا مختلف القا کنند که این اظهارات کار را دشوار کرده و تیم مذاکره کننده غافلگیر شده اساسا غلط و همراه با اغماض و به صورت هدف دار است و در آینده ای نزدیک مشخص خواهد شد که این اظهارات چه سودی برای ملت و کشور داشته است.
رهبر انقلاب و حتی برخی خواص و صاحب نظران این مسائل مطرح شده در کلام رهبری را بارها و بارها متذکر شدهاند و راه و روش همان راه گذشته است و تغییری ایجاد نشده که باعث شود خللی در جریان مذاکرات ایجاد شود.
البته مواضع تیم مذاکره کننده روشن است و در ابتدای راه هنگامی که رهبری خطوط قرمز را اعلام کردند دستگاه دیپلماسی و دولت مردان بسیار استقبال کرده و ان را بسیار سود مند و چراغ راه دانستند و لذا این فضاسازی ها توسط برخی افراد و جریانات خاص به راه افتاده که مسئولان و آحاد مردم باید هوشیار باشند.
نکته سوم این است که سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در واقع توصیف کننده شرایط یک معامله خوب بوده است و طبعا ملت ایران هم از تیم مذاکره کننده می خواهد در شرایطی که می تواند یک توافق خوب بکند، توافقات ضعیف را نپذیرد.
موضع و امتیازاتی که ما نسبت به غرب داریم درجایگاه مناسبی است و همه انتظار دارند در حالی که برگ برنده بسیاری در دست داریم به توافق بد تن ندهیم. علم هسته ای ما در سایه تحریم بسیار قدرتمند شده و دست آوردهای مختلف و تاثیر گذاری داریم و به همین دلیل میبایست بهترین توافق بین ما و طرف های غربی صورت بگیرد تا حقوق پایمال شده مردم دوباره بهشان برگردانده شود.
آخرین نکته در اینجا که باید به آن تصریح شود این است که اگر هم در اثر سخنان رهبر معظم انقلاب طرفی در تنگنا و فشار قرار گرفته باشد این غربی ها هستند که دریافتهاند نمی توانند مواضع سابق خود را حفظ کنند و اگر امتیازهای بیشتری به ایران واگذار نکنند مذاکرات شکست خواهد خورد.
آمریکا و طرف های دیگر به روشنی فهمیده اند که باید با ایران به عنوان یک کشور قدرتمند و دارای علم و استقلال سخن بگویند و از همین رو با چنین مواضعی که رهبری گرفته اند این طرف غربی است که در میدان مذاکره و جنگ روانی بازی را میبازد و به عبارتی خود این مسئله هم برگ برندهای برای ایران است و در عین حال عرصه بر دشمن تنگ میشود.
منبع: دانا
لذا با توجه به راه اندازی چنین جوی در برخی محافل بیان چندین نکته در این باب مفید و حائز اهمیت خواهد بود که در ادامه به برخی از این نکات اشاره می شود.
نخستین نکته این است که باید از جنبه راهبردی به این قضیه نگاه کرد. اقدام رهبر معظم انقلاب اسلامی توجیه استراتژیک بسیار روشن و قدرتمندی دارد. در مذاکراتی از این دست، یکی از بهترین تاکتیک ها برای امتیاز گیری از حریف این است که طرفی که احساس قدرت و اعتماد به نفس میکند خطوط قرمز خود را علنی و رسمی کند. این اقدام در واقع به مذاکرات جهت می دهد و حریف را وادار به واگذار کردن حداکثر مقدار امتیازهای ممکن به منظور اجتناب از شکست در مذاکرات می نماید.
رهبر معظم انقلاب از بزرگترین سیاست مداران هستند و از همین جهت با علمی که دارند این موضع را اتخاذ کردند تا دشمن توان جولان دهی نداشته باشد و لذا ایشان با این تاکتیک انقلابی وار بار دیگر اصول و خطوط قرمز را ترسیم کرده و به نوعی ضربه روانی به دشمن زدند و بنابر این بیان این شبهه که جای این سخنان اینجا نبوده و نباید علنی مطرح میشد، ناصحیح و همراه با دشمنی و اغراض است چرا که رهبر انقلاب بدون شک بهتر از هرکسی صلاح ملت و کشور را می داند همانطور که طی این سی و چند سال کشور را اداره کرده و از بلایای مختلف نجات دادهاند.
نکته دوم این است که این خطوط قرمز در واقع اساسا جدید نبوده و قبل از مذاکرات به تیم مذاکره کننده ابلاغ شده است. این سیاست های کلی پیش از اعلام رسمی در جلسات مختلف توسط رهبر انقلاب ابلاغ شده ولی لذا اعضای تیم مذاکره کننده آن را کاملا قبول داشته و ثانیا بر اساس همین خطوط قرمز مذاکره کرده اند.
اگر مذاکرات تا کنون به این نتیجه نسبی و فعلی رسیده و دستگاه دیپلماسی توانسته تا این لحظه مذاکره ای انجام دهد مرهون تدابیر و حمایت های رهبر معظم انقلاب است.
در واقع، این خطوط قرمز قبل از اینکه از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی علنی شود کاملا در دستور کار تیم مذاکره کننده ایران قرار داشته و معنا ندارد که گفته شود آنها با اعلام این خطوط قرمز غافلگیر شده یا در تنگنا قرار گرفتهاند.
این که عده ای در برخی رسانه ها و یا محافل خصوصی به انحا مختلف القا کنند که این اظهارات کار را دشوار کرده و تیم مذاکره کننده غافلگیر شده اساسا غلط و همراه با اغماض و به صورت هدف دار است و در آینده ای نزدیک مشخص خواهد شد که این اظهارات چه سودی برای ملت و کشور داشته است.
رهبر انقلاب و حتی برخی خواص و صاحب نظران این مسائل مطرح شده در کلام رهبری را بارها و بارها متذکر شدهاند و راه و روش همان راه گذشته است و تغییری ایجاد نشده که باعث شود خللی در جریان مذاکرات ایجاد شود.
البته مواضع تیم مذاکره کننده روشن است و در ابتدای راه هنگامی که رهبری خطوط قرمز را اعلام کردند دستگاه دیپلماسی و دولت مردان بسیار استقبال کرده و ان را بسیار سود مند و چراغ راه دانستند و لذا این فضاسازی ها توسط برخی افراد و جریانات خاص به راه افتاده که مسئولان و آحاد مردم باید هوشیار باشند.
نکته سوم این است که سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در واقع توصیف کننده شرایط یک معامله خوب بوده است و طبعا ملت ایران هم از تیم مذاکره کننده می خواهد در شرایطی که می تواند یک توافق خوب بکند، توافقات ضعیف را نپذیرد.
موضع و امتیازاتی که ما نسبت به غرب داریم درجایگاه مناسبی است و همه انتظار دارند در حالی که برگ برنده بسیاری در دست داریم به توافق بد تن ندهیم. علم هسته ای ما در سایه تحریم بسیار قدرتمند شده و دست آوردهای مختلف و تاثیر گذاری داریم و به همین دلیل میبایست بهترین توافق بین ما و طرف های غربی صورت بگیرد تا حقوق پایمال شده مردم دوباره بهشان برگردانده شود.
آخرین نکته در اینجا که باید به آن تصریح شود این است که اگر هم در اثر سخنان رهبر معظم انقلاب طرفی در تنگنا و فشار قرار گرفته باشد این غربی ها هستند که دریافتهاند نمی توانند مواضع سابق خود را حفظ کنند و اگر امتیازهای بیشتری به ایران واگذار نکنند مذاکرات شکست خواهد خورد.
آمریکا و طرف های دیگر به روشنی فهمیده اند که باید با ایران به عنوان یک کشور قدرتمند و دارای علم و استقلال سخن بگویند و از همین رو با چنین مواضعی که رهبری گرفته اند این طرف غربی است که در میدان مذاکره و جنگ روانی بازی را میبازد و به عبارتی خود این مسئله هم برگ برندهای برای ایران است و در عین حال عرصه بر دشمن تنگ میشود.
منبع: دانا