شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۴۴۹۴۲
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۴
عالم مجاهد حضرت آيت‌الله حاج‌شيخ ابوالقاسم خزعلي، نزديك به 90 سال سن دارد، اما در مقام دفاع از انقلاب و نظام اسلامي، هنوز بسان دوران جواني‌اش بي‌باك و صريح سخن مي‌گويد. مانند دوره‌اي كه در اوج قدرت شاه، در منبري در شهر رفسنجان، به گونه‌اي به او حمله برد كه شاه دستور برقراري محاكمه صحرايي برايش داده بود و تنها دخالت قاطع آيت‌الله العظمي بروجردي بود كه داستان را به نفع وي خاتمه داد. گفت‌وگو با اين پير روشن ضمير در روزهايي انجام شد كه رسانه‌هاي بيگانه و حاميان فتنه، درپي ماجراجويي جديدِ فرزند ناهمفكر او، شانتاژي ديگر را آغاز كرده بودند، اما وي در تمام فرصت اين مصاحبه، با آرامش و در عين حال قدرت و صلابت، به بازگويي ديدگاه‌هاي خود درباره وضعيت كنوني و انتخابات آينده مجلس خبرگان رهبري پرداخت. او از باب عدم تأثير جريان فتنه بر اين مجلس و انتخابات مربوط به آن، دل آرام است و بر اين باور كه آگاهي مردم انقلابي، به آنها مجال مانور نخواهد داد. عمرش دراز باد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از جوان، با آنكه هنوز يك سال و اندي به انتخابات مجلس خبرگان رهبري زمان باقي مانده است، شاهديم كه برخي عناصر و جريانات سياسي فعال در فتنه 88، از هم اينك تبليغات انتخاباتي خود را آغاز كرده‌اند. از ديدگاه جنابعالي، اين افراد با اينكه مي‌دانند به لحاظ پيشينه خود، در اين مجلس جايگاهي نخواهند داشت، از چه روي اين تبليغات اغواگرانه و زودهنگام را آغاز كرده‌اند؟ چرا مجلس خبرگان تا اين حد براي اين جماعت اهميت پيدا كرده است؟

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم، ولاحول ولا قوه الابالله العلي العظيم. همگان مي‌دانند كه مجلس خبرگان، مركزي مرتبط به رهبري يعني نقطه اصلي و كانوني نظام اسلامي است. در اين مجلس افراد برجسته‌اي مانند آيت‌الله مصباح يزدي، آيت‌الله جنتي، آيت‌الله يزدي و ديگران هستند، بنده هم در كنارشان هستم. اين جمع وزين و كم‌نظير، دائماً نقاط قوت‌ يا ضعف‌هاي احتمالي رهبر را رصد مي‌كند، الحمدلله تا‌كنون نه تنها ضعفي نداشته‌اند، بلكه ما‌ همواره شاهد علو بينش و توانايي مديريتي ايشان بوده‌ايم، اين امري است كه دشمنان هم به آن اذعان دارند. طبيعي است كه به لحاظ اين جايگاه خطير، دشمنان در انتخابات مربوط به آن، تحركاتي داشته باشند. بنابراين تعجب نكنيد كه دشمن درباره اين مجلس، در مقام فتنه‌انگيزي است. يكي از علل فتنه‌انگيزي زودهنگام اينها اين است كه الان جناب آيت‌الله مهدوي كني رئيس خبرگان بيمارند ـ اميدواريم خداوند به ايشان شفاي عاجل عنايت فرمايد ـ آنها به اين امر توجه نكرده‌اند كه در چنين شرايطي هم، قانون پيش‌بيني لازم را كرده و كسي كه نايب رئيس خبرگان هست، بايد رياست داشته باشد. رياست از بين نمي‌رود و ديگران و مخصوصاً كسي كه فتنه‌گران به او تمايل دارند، نمي‌تواند رياست را بگيرد. اگر هم خداي ناكرده، كسي حرف خلافي بزند، هستند كساني كه جواب او را بدهند و جلويش را بگيرند.

يعني جنابعالي تحركات اين جماعت در اين ماه‌ها و در آستانه انتخابات خبرگان را جدي نمي‌گيريد؟

البته انسان بايد هميشه با فكر باشد و دشمنان را در نظر بگيرد و لكن بااين همه، بعيد به نظر مي‌رسد كه بتوانند كاري بكنند. اگر براي زمان باقي مانده از مجلس خبرگان كنوني برنامه‌اي داشته باشند، افراد بزرگي در جلسه حضور دارند كه جلوگيري مي‌كنند. اگر هم در پي فتنه‌گري در دوره بعد انتخابات خبرگان باشند، همان مردمي كه فتنه سال 88 را فرونشاندند، جلوي اينها را هم مي‌گيرند. البته مي‌دانم كه بعضي‌ها خيالاتي دارند و ممكن است با آن خيالات تصور كنند مي‌توانند كاري بكنند، آنها در مقام براندازي نظام هستند. غائله موسوم به «سبز» براي براندازي بود، آنها مي‌خواستند كشور و انقلاب اسلامي و ميراث امام را ويران كنند، الحمدلله با همه كارهايي كه كردند به جايي نرسيدند. با امريكا و همه جا تماس گرفتند، اما كاري از پيش نبردند. الحمدلله در جامعه، در برابر تبليغات زهرآگيني كه دشمنان در داخل و خارج مي‌كنند، نوعي مصونيت به وجود آمده است. آنها از اين تبليغات پرهزينه‌اي كه از طريق ماهواره‌ها و ديگر وسايل مي‌كنند، نتيجه مطلوب را نمي‌گيرند. علاوه براين در ارگان‌هاي نظام، از جمله در سپاه هم، بيداري خوبي وجود دارد. خود من در سپاه درباره بعضي از اشخاص ناموزون و نامناسب صحبت مي‌كردم، آنها گفتند: چرا تنها تو صحبت مي‌كني؟ چرا ديگران به وظيفه خود عمل نمي‌كنند؟ ديدم بيدارند. بعد از آن بود كه وزير اطلاعات سابق آمد و در مدرسه فيضيه گفت كه: فلاني ـ يعني آن كسي كه نامناسب بود ـ چنين كارنامه‌اي دارد و در هر فتنه‌اي پايي داشته است. خيلي خوب بود و ما از اين بيداري اسلامي جوانان خود و نهاد‌هاي نظام اسلامي از جمله سپاه پاسداران، بسيار خرسنديم.

اشاره فرموديد به بيماري حضرت آيت‌الله مهدوي كني و اميدهايي كه بر اثر آن، در برخي از معاندان نظام و رهبري ايجاد شده است. به نظر شما چقدر اين امكان وجود دارد كه جريان فتنه بتواند به مدد جنجال و تبليغات، فرد مورد علاقه خود را مجدداً بر صندلي رياست مجلس خبرگان بنشاند؟

عرض كردم كه اگر در دوره فعلي چنين خيالي داشته باشند، موفق نمي‌شوند، چون در چنين شرايطي، نايب رئيس جلسات را اداره مي‌كند. اگر هم براي دوره آينده چنين تصميمي داشته باشند، نهادهاي نظارتي نظام و از آن مهم‌تر، مردم نخواهند گذاشت كه اين خواسته آنها محقق شود. اين را هم براي ثبت در تاريخ عرض مي‌كنم. چند سال قبل به دانشگاه امام صادق (ع)رفتم و به آقاي مهدوي كني گفتم: شما بياييد رياست خبرگان را قبول كنيد، الان شما رأي مي‌آوريد و آقاي ‌هاشمي رأي نخواهد آورد! بعد دستش را بوسيدم! گفت: «چرا دستم را مي‌بوسي؟ من سابقاً دركلاس مطول شاگرد شاگرد بوده‌ام». گفتم: «تقاضا دارم شما بياييد». متواضعانه گفت: «چشم، مي‌آيم». آمد و قبول كرد و به رياست هم رسيد. الان هم او نباشد كسان ديگري هستند كه به رياست برسند، ديگران هستند. كسي كه فتنه‌گران به دنبال او هستند، ليبرال شده است! با دشمنان نظام و رهبري همدست شده است، در چنين شرايطي اگرهم بيايد، نمي‌تواند مجلس خبرگان را باشرايط كنوني آن، اداره كند...

يعني در حال حاضر فضاي مجلس خبرگان به گونه‌اي نيست كه اساساً ايشان بتواند آن را اداره كند؟

بله، اشخاص پخته‌اي در خبرگان هستند كه اساساً به او نظر منفي دارند. بنابراين خيلي نگران نباشيد. البته بايد با فكر بود، بايد دشمن را در نظر گرفت، نبايد دشمن را ناديده گرفت، ولي نهايتاً با توكل برخدا و حضور مردمي كه تا به حال نظام را نگه داشته‌اند، دشمن نمي‌تواند كاري بكند.

يكي از محورهاي تبليغات عليه مجلس خبرگان رهبري از بدو شكل‌گيري آن و به ويژه بعد از رحلت حضرت امام اين بوده كه اين مجلس، صرفاً يك نهاد صوري و تشريفاتي است و به وظيفه نظارتي خود عمل نمي‌كند! اينها صرفاً فضايل و مناقب رهبري را مي‌گويند و هيچ نظارتي بر او و دستگاه‌هاي زير نظر او نمي‌كنند! به هرحال تأكيد بر «تشريفاتي و صوري بودن نظارت خبرگان» يكي از محورهاي معاندان با نظام، امام و رهبري است. حضرتعالي از اولين دوره مجلس خبرگان رهبري، الي يومنا هذا، از نمايندگان آن بوده و شاهد و ناظر بركارنامه آن هستيد. لطفا بفرماييد كه خبرگان چگونه بر رهبري نظارت مي‌كند؟ از مشهودات و خاطرات خود در اين‌باره بفرماييد.

اولاً: خبرگان در مقام تقويت رهبري است و تقويت رهبري هم از طريق تأييد است و هم تنقيد. اين طور نيست كه بناي خبرگان تنها بيان فضايل رهبري بوده باشد. نه درگذشته چنين بنايي داشته‌اند و نه الان دارند. اگر خداي ناكرده نقصي ببينند ـ كه بحمدالله به طور عمده نيست كه ببينند ـ قطعاً تذكر مي‌دهند. اين وظيفه اسلامي آنهاست. اگر در رهبري يا روابط او با ديگران نقطه ضعفي ببينند صراحتاً مي‌گويند. اين طور نيست كه نگويند، منتها ما تا به حال نقطه ضعفي نديده‌ايم. در جايي گفتم: خدا را شاكرم كه حضرت امام و رهبرمعظم را پيشواي ما قرار داد، نعمت بزرگي است. خودِ اين بزرگوار به قدري مواظب كار است كه نمي‌گذارد كار به عيب بيني و تذكر مجلس خبرگان برسد. مراقبت ايشان در احوال فردي و اجتماعي خانواده و اطرافيانش كم نظير است، برخلاف برخي كه با همه ادعاها، دست فرزندان خود را براي هر كاري باز گذارده‌اند و راضي نمي‌شوند عليه خلاف كاري‌هاي فرزندانشان، قوه ‌قضائيه اقدامي كند. ايشان با اين سابقه و جايگاهي كه دارد، خانه ملكي ندارد! براي بچه‌هايش خانه اجاره‌اي قرار داده است، يك خانه اجاره‌اي كوچك كه مبادا راه سوء‌استفاده‌اي باز شود. به بچه‌هايش هم گفته است: اگر خواستيد در فعاليت اقتصادي وارد شويد، نام «خامنه‌اي» را از روي خودتان برداريد! واقعاً خدا را شاكرم كه رهبري اين چنين داريم. با اين همه، ما به عنوان نمايندگان خبرگان، بيداريم و مواظبيم. خود من در جلسات خصوصي، بارها با ايشان درباره برخي نقايص و مشكلات حكومتي صحبت كرده‌ام و مشكلاتي را كه به نظرم مي‌رسد، گفته‌ام....

بله اخبارش مي‌رسد كه گاه شما با ايشان درباره برخي مسائل و مشكلات صحبت مي‌كنيد...

اصلاً روش من درطول عمرم اينطور بوده كه حرفم را به صراحت مي‌زنم. چه در زمان مبارزات و اوج قدرت شاه و چه دردوره برقراري نظام اسلامي، چه به عنوان نماينده خبرگان يا عضو شوراي نگهبان يا يك طلبه معمولي، هميشه با امام و رهبري حرف‌هايم را صريحاً گفته‌ام، ايرادي ديده‌ام منتقل كرده‌ام. دراين‌باره داستان‌هايي وجود دارد كه برخي از آنها را حتي مردم عادي هم شنيده‌اند چه برسد به خواص. بنابراين من و امثال من، با اين روحيه دليلي ندارد كه وظيفه شرعي و قانوني خودمان را كه همان نظارت و امر به معروف و نهي از منكر است، انجام ندهيم. ثانياً: عده‌اي هستند كه مي‌خواهند بيان انتقاد و رفع عيوب را وسيله‌اي كنند براي تسويه‌حساب با نظام و رهبري. يعني براي اينها انتقاد بهانه است و مشكلشان چيز ديگري است. ما از نيت افراد خبر نداريم، اما سوابق اينها نشان مي‌دهد كه چه هدفي دارند. ممكن است روزي معدودي از اين افراد هم به اين مجلس بيايند، ولي افراد آگاه و بيداري كه در اين مجلس هستند، ضعف وجود اينها را جبران مي‌كنند و بحمدالله تا به حال هم جبران شده است. در ادوار قبل هم اشخاصي بوده‌اند كه ناجور فكر مي‌كردند و ما آنها را عقب زديم. بنابراين بيداريم تا جايي كه زنده هستيم و قدرت داريم. بعضي از اينها كه مي‌خواهند به خبرگان بيايند، منتظرند انقلابي در مقابل انقلاب برپا كنند! اما نمي‌توانند، خاطر جمع باشيد.

در مجلس خبرگان كميسيوني به نام «كميسيون نظارت» هست. اين كميسيون در طول سال به طور مرتب جلساتي دارد و رفتارهاي نهادهاي زير نظر رهبري را رصد مي‌كنند. از كميسيون نظارت و گزارش‌هايي كه به اعضا مي‌دهد، چقدر اطلاع داريد؟

گزارش‌هاي اين كميسيون به هيئت رئيسه داده مي‌شود و آنها اگر لازم باشد براي نظر‌خواهي از جمع، مطرح مي‌كنند. البته همانطور كه عرض كردم اين موارد خيلي معدود اتفاق مي‌افتد و از آن طرف هم، رهبر معظم و دفترشان پاسخگوي همه مسائلي كه از طرف خبرگان مطرح مي‌شود، هستند. البته برخي از خبرگان از جمله بنده، اگر ضعفي ببينيم، اساساً نمي‌گذاريم به كميسيون نظارت برسد، خودمان با ايشان مطرح مي‌كنيم. من در مواردي كه صلاح باشد، برخي مشكلات و كاستي‌ها را حتي روي منبر هم گفته‌ام. سابقه گفته‌هاي من در اين 35 سال، اين را نشان مي‌دهد.

با توجه به برنامه‌ريزي كه يك عده براي تسخير مجلس خبرگان كرده‌اند، به نظر جنابعالي چه كساني بايد در دوره آتي كانديدا شوند كه ما مطمئن باشيم مجلس خبرگاني در تراز انقلاب و جمهوري اسلامي خواهيم داشت. يعني وظيفه چه كساني مي‌دانيد كه بيايند و براي مجلس خبرگان كانديدا شوند تا كساني كه مخالف نظام و رهبري هستند نيايند؟

هستند كساني كه از جنبه ديني و انقلابي قوي هستند و نخواهند گذاشت افراد ضعيف و نامناسب راه به اين مجلس پيدا كنند. آدم‌هايي بايد بيايند كه محبّ رهبرِ خوب هستند. رهبر خوب، هر كسي كه مي‌خواهد باشد. الان بحمدالله جناب آقاي خامنه‌اي (حفظه‌ الله) است. اشخاصي هستند كه به اين اصل پايبندند و نفوذ و پايگاه اجتماعي خوبي هم در كشور و استان‌هاي مختلف آن دارند. مجلس خبرگان جاي «نظارت» بر رهبري هست اما جاي «عداوت» با رهبري نيست و مردم هم از فتنه 88 به اين طرف، اين مطلب را خوب تشخيص مي‌دهند ولله الحمد. نگران نباشيد هستند پختگاني كه نخواهند گذاشت امثال آن اشخاص به خبرگان بيايند.

اخيراً آقاي ‌هاشمي رفسنجاني به تيمي مأموريت داده است افرادي را كه با خودش همفكر هستند، انتخاب و هماهنگ كنند كه براي خبرگان كانديدا شوند و به آنها نيز گفته است اگر شما بتوانيد در خبرگان به اكثريت تبديل شويد، من هم حاضرم بيايم و رئيس مجلس شوم! [نقل به مضمون]. به اين ترتيب، اين عده دارند براي دراختيار گرفتن مجلس خبرگان زمينه‌سازي مي‌كنند و اسم‌هايي مانند: «خبرگان جوان» يا «‌مجتهدين جوان» را هم روي خودشان گذاشته‌اند! علاوه بر اينكه اين تفكر در ذات خود «تداوم فتنه 88» را نمايندگي مي‌كند، ايراد ديگري نيز به آن وارد است، عده‌اي از علما و نمايندگان فعلي خبرگان معتقدند كه اين مجلس، اساساً محل وجود شيوخ يعني كساني است كه امام و مبارزات انقلاب را از نزديك درك كرده و در آن دخيل بوده‌اند و با فراز و فرود آن آشنا باشند، نه كساني كه مثلاً 40 سال دارند و مجتهد هم شده‌اند، اما در مبارزات انقلاب شركت نداشته‌اند و با مسائل بعدي آن نيز ارتباط ملموس نداشته‌اند، اين سنخ افراد راحت‌تر طعمه اين گروه‌ها قرار مي‌گيرند. نظر حضرتعالي چيست؟ حضور شيخوخ و سابقون انقلاب در خبرگان ترجيح دارد يا جوانان؟

من نمي‌خواهم اين را بگويم، مي‌گويم اعضاي خبرگان بايد افراد پخته‌اي باشند كه شرايط انقلاب را بدانند، اثرات و ايده‌هاي امام را بدانند، گروه‌هايي را كه از اول انقلاب مورد عتاب و طرد امام واقع شده‌اند، بشناسند، اينطور افراد بايد باشند. البته اينگونه افراد، نوعاً هم پيرمردها هستند. اين خيال خامي است كه بخواهند عده‌اي را بپرورند! كساني كه هستند نگذارند اين اتفاق بيفتد، بنابراين برنامه‌هاي ايشان براي مجلس خبرگان عملي نخواهد شد. همان‌طور كه عرض كردم من دست آقاي مهدوي را بوسيدم، گفت: من شاگرد تو بوده‌‌ام! گفتم الان وظيفه اين است كه شما بياييد و قبول كرد. هنوز هستند كساني مثل آن بزرگوار فكر مي‌كنند و تهديدات و مشكلات را مي‌شناسند، مثل آقاي مصباح يزدي. ايشان خيلي محكم است. اول كسي كه ماهيت اين فرد را نشان داد، او بود. گفت: اين فرد، ليبرال است، به درد نمي‌خورد. الان هم امثال آقاي مهدوي، آقاي مصباح، آقاي جنتي و ديگران هستند و به وظيفه شرعي و قانوني خود عمل خواهند كرد. مگر اينكه خداي ناكرده همه اينها از بين بروند! آن مطلب ديگري است، ولي خدا را شكر هنوز هستند. آقاي جنتي بود كه كانديداتوري همين شخص را براي رياست جمهوري رد كرد و گفت: ايشان شرايط لازم را ندارد و بدترين ضربه‌اي بود كه به ايشان خورد.

اشاره كرديد به نقش شوراي نگهبان درحراست از مجلس خبرگان. حضرتعالي خودتان سال‌ها در اين شورا بوده‌ايد و در بررسي صلاحيت افراد نقش داشتيد. به نظر شما وظيفه شوراي نگهبان در بررسي صلاحيت اين كانديداها چيست؟ اينهايي كه الان دارند با ظواهر و شعارهاي گوناگون مي‌آيند و گاهي هم مشكوك هستند! شوراي نگهبان در برابر اينها چه وظيفه‌اي دارند؟

همان وظيفه‌اي كه درباره رئيس اينها داشت و كوتاه هم نيامد! من اعضاي كنوني شورا را دوست دارم و اگر هم لازم باشد به اينها تذكراتي هم مي‌دهم. بحمدالله همه‌شان خوب هستند، مجتهد مسلم با ديد خوب هستند كه حتي در بعضي از جاهايي ابراز نظر مي‌كنند كه برخي مصلحتا معتقدند جاي اظهار نظر نيست. يعني توقع نيست، اما ابراز نظر مي‌كنند. الان افراد خوبي در شوراي نگهبان هستند.

شوراي نگهبان هنوز با جنابعالي جلساتِ مشورتي دارند؟

بله، گاهي جلساتي هست. مثلاً آقاي جنتي الان منتظر است كه زماني را تعيين كنم و بروم براي اعضاي شورا صحبت كنم. خودم هم دارم آمادگي پيدا مي‌كنم، ولي مقداري ضعف دارم! مطالبي دارم كه بايد بعد از نيمه رمضان بيان كنم، والا ايشان مي‌خواست جلسه قبل از نيمه رمضان باشد. مطالبي را كه مي‌گويم آقاي جنتي مي‌پذيرد. هنوز در آنجا نفوذ مختصري داريم ]باخنده[.

خدا را شكر! كمي هم به خاطرات حضرتعالي از ادوار گوناگون مجلس خبرگان رهبري بپردازيم. همانطور كه اشاره شد، حضرتعالي از اولين دوره اين مجلس تاكنون، عضو آن بوده‌ايد. از اين ادوار چه خاطره‌اي داريد كه بر ديگر خاطراتتان از نمايندگي در اين مجلس ترجيح مي‌دهيد؟

به نظر من داستان رحلت امام و انتخاب رهبرمعظم خيلي مهم است. شب فوت حضرت امام(ره) رفتم به جماران. مشخص بود كه عمر مبارك امام رو به تمام است و بايد براي شرايط پس از آن فكري كرد. نشسته بوديم و آقاي‌هاشمي به رهبر معظم گفت: «ما تا 24 ساعت خبر فوت امام را نمي‌گوييم تا جانشين امام انتخاب شود، بعد اعلام مي‌كنيم». رهبر معظم در جواب ايشان فرمود: «نمي‌توان اين كار را كرد، احتمالاً راديوهاي خارجي از طريقي، خبر رحلت امام را دريافت خواهند كرد و اين خيلي بد خواهد شد كه مردم خبر درگذشت امام را اول از راديو‌هاي خارجي بشنوند تا راديوي خودمان!». متوجه شدم ايشان بسيار بيدار است و اتفاقا همين‌طور هم شد و معلوم نشد كه آنها از كجا باخبر شده بودند! من در همان ساعات مثل بقيه نگران رهبري بعد از امام بودم و به رهبر معظم پيشنهاد كردم كه خودشان اين مسئوليت را بپذيرند، البته هنوز از تأييدات و ارجاعات امام به ايشان در موضوع رهبري مطلع نبودم، پيشنهاد خودم بود. ديدم خيلي ايشان در نپذيرفتن، خيلي محكم است و حاضر نيست خودش رهبر شود، با اين حال با شناختي كه از ايشان داشتم، مي‌دانستم كه اگر انتخاب شود مسئوليت را با قدرت به عهده مي‌گيرد، به‌رغم اينكه خودش حاضر به اين امر نيست. اين را قبلاً در ماجراي پذيرش رياست جمهوري از ايشان ديده بوديم. در همين احوال بوديم كه خبر فوت امام را دادند و مجلس از جا كنده شد. همه خيلي متأثر بوديم. به هرحال نوبت انتخاب رهبري كه شد...

در جلسه فردا صبح ؟...

بله، درآن جلسه يك جمله از امام نقل شد كه وقتي آقاي خامنه‌اي به كره رفته بود، امام گفته بودند او لياقت رهبري را دارد. اين جمله باعث شد اكثرا به ايشان رأي دادند، غير از خود آقاي خامنه‌اي كه به خوش رأي نداد.

فقط صحبت امام موجب اين رأي شد؟ چون اخيرا عده‌اي از شبهه‌افكنان گفته‌اند كه خبرگان در فضايي احساسي و تنها متأثر از نقل قول امام به ايشان رأي دادند!

خير! گفتم كه من شب قبل و حتي قبل از رحلت امام به ايشان پيشنهاد اين امر را دادم، آنوقت هنوز قول امام نقل نشده بود. من از مدت‌ها قبل ايشان را مجتهد مسلم مي‌دانستم. مدت آشنايي من با آقاي خامنه‌اي از كلِ عمرِ اين شبه‌اندازان بيشتر است! سال‌ها بود كه به مراتب فضل و علميت ايشان اعتقاد داشتم. اينها بهتر است عرض خود نبرند و زحمت ما ندارند!

گذشته از اين، يك نكته‌اي را بگويم كه شايد شما خبر نداشته باشيد. من قبلاً هم در متقاعد كردن ايشان به قبول رياست جمهوري، يك نقشي داشتم. در آن دوره امام مايل نبودند كسي از روحانيون رئيس‌جمهور شود، مبادا مردم فكر كنند همه چيز آخوندي شده است! من درجلسه‌اي به ايشان گفتم كه من در قبل از پيروزي انقلاب، با مردم خوزستان و اهواز زياد ارتباط دارم، در آنجا زياد منبر رفته‌ام، اينها مي‌گويند از غير از آخوندها هر كسي بشود باز يك خيانتي مي‌كند، لكن آخوندها خيانت نمي‌كنند، اين نظر را دارند. آقاي ‌هاشمي هم مي‌خواست بيايد درباره رياست جمهوري آقاي خامنه‌اي با ايشان صحبت كند. منتها نوبت من جلوتر بود. به ايشان گفتم جريان اين است و قبول كردند و مطلب تمام شد. آقاي‌ هاشمي كه آمد مطلب تمام شده بود.

شما قبلاً در مصاحبه‌اي فرموده بوديد در مجلس خبرگان اول به اتفاق آيت‌الله جوادي آملي و چند نفر ديگر، به قائم مقامي رهبري آقاي منتظري رأي نداديد. همه مي‌دانند كه شما از قديم‌الايام با آقاي منتظري دوست بوده‌‌ايد، چرا به ايشان رأي نداديد؟

بعضي از بستگان آقاي منتظري خوب نبودند و همان‌ها گمراهش كردند. آدم متديني بود اما كم‌فكر بود، فكر وسيع نداشت. من كه به او رأي ندادم از باب اين بود كه مي‌ديدم بستگان و دامادي دارد...

هادي‌هاشمي...

بله، اينها افكار و رفتارهايي دارند كه صحيح نيست. امام هم بعدها به او فرمود: قعر جهنم را براي خودت مهيا نكن! نامه ششم فروردين را ببينيد، خيلي حرف بزرگي است. آدم خوبي بود، ولي فكور نبود و چون فكور نبود، گمراهش مي‌كردند.

در پايان اين گفت‌وشنود، با توجه به اهميتي كه انتخابات آتي مجلس خبرگان دارد، در مورد انتخاب اصلح با مردم چه صحبتي داريد؟

مردم تا به حال پي برده‌اند چه كساني اصلح هستند، لذا مي‌دانند كه به چه كساني بايد رأي بدهند كه ضمن انجام وظايف خود، با نظام و رهبري همراه باشند. آنها اشخاصي را كه در خبرگان بر مواضع حق خود پا بر جا بوده‌اند را مي‌شناسند. آنچه مهم است اين است كه آدم‌هاي حق‌طلب، دست حمايت خدا را پشت سر خبرگان مي‌بيننند. مردم هم متوجه حق ولايت هستند. از اين نظر باكي ندارم. دلهره و دغدغه نداشته باشيد. خدا ياري مي‌كند.

از حضرتعالي سپاسگزاريم كه وقت خود را به انجام اين گفت و شنود اختصاص داديد...

من هم شما را دعا مي‌كنم و توصيه مي‌كنم به حفظ نظم و وقت. چون ديدم قدري ديرتر از زمان تعيين شده براي مصاحبه آمديد ]باخنده[. يك داستاني به شما بگويم از منش آقاي جعفري (علامه محمد‌تقي جعفري). ايشان قول داده بود سر ساعت هشت و نيم صبح براي سخنراني در يكي از دانشگاه‌ها حاضر باشد و حاضر هم شد و گفت: دختر من چند ساعت پيش فوت كرد، اما چون قول داده بودم سر ساعت در اينجا حاضر شوم، آمدم ولي حال سخن گفتن ندارم!... اين خيلي درس مهمي است.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار