یکی از شبکههای ماهوارهای در اقدامی تامل برانگیز به مناسبت ماه مبارک رمضان! دست به تولید برنامهای به اصطلاح دینی زده است.
به گزارش شهدای ایران؛ سایت فرهنگ نیوز در گزارشی نوشت: جذب مخاطب از سلایق و عقاید مختلف، یکی از خطوط مشی عمدهی رسانه ها است. اما چرا گفته می شود عمده ی رسانه ها؟ چون برخی از رسانه ها هستند که تنها یک عده ی قلیلی را مخاطب خود قرار می دهند و با فحاشی و رفتارهای از این دست، مخاطبان با سلایق متفاوت را از خود دور می کنند و عده ی محدود هم فکران خود را مخاطب خود قرار می دهند. اگر بخواهیم مثالی از این نوع رسانه ها بزنیم، شبکه های ماهواره ای سلطنت طلب جزو این دسته رسانه ها هستند که مخاطبشان تنها معدود افراد هم فکرشان است.
اما اگر بخواهیم از نوع اول رسانه ها (آن دسته ای که سلایق گوناگون را به خود جذب می کنند) مثالی بزنیم؛ شبکه ی بی بی سی یکی از آن هاست. این رسانه تلاش می کند تا همه حتی مخالفین ایدئولوژیک خود را به خود جذب کند و تاثیر خود را بر روی افکار آنان نیز بگذارد!
یک گروه از مخاطبینی که این نوع رسانه ها باید آنها را به خود جذب کنند؛ مخاطب طیف مذهبی است. که گستره ی این طیف نیز از «خیلی مذهبی» تا «اندکی مذهبی» است. این اقدام هوشمندانه ای است که یک مخاطب طیف مذهبی توسط یک رسانهی غیرمذهبی یا لائیک جذب بشود و به مرور افکار و عقایدش دستخوش تغییر یا دچار التقاط شود!
به عنوان مثال شبکه جم (Gem TV) اخیرا در اقدامی جالب توجه به مناسبت ماه مبارک رمضان(!)، سلسله برنامه هایی تحت عنوان «راه کمال!» را تهیه کرده است که در آن از عناصر دینی مانند مسجد و قرآن و اذان یا عناصر سنتی مانند موسیقی های سنتی و داستان خوانی ادبی، در یک قالب هنری استفاده شده است تا مخاطبان دارای رویکرد سنتی یا رویکرد دینی را به خود جذب کند. یک فرد غیرمتخصص(که از قسمت اول برنامه تا به حال نه خود را معرفی کرده است و نه به نظر می رسد اطلاعات دینی کاملی داشته باشد) نیز مجری برنامه است که ارشاداتی به ظاهر اخلاقی را از یک منبع نامشخص بیان می کند.
اما این برنامه چه تاثیـری بر روی مخاطب مذهبی را دنبال می کنــد؟
به نظر می رسد این برنامه تلاش می کند تا اخلاق منهای دین را ترویج کند. اخلاقی که معلوم نیست اصلاً منبع آن کجاست. آیا صحبت های مجری غیرکارشناس برنامه از روی کتاب و منبع خاصی است یا حدیث نفس اوست؟! حرف هایی که زده می شود کلیت درستی دارند اما در میان آن اشتباهاتی نیز به چشم می خورد. از جمله در قسمت سوم این برنامه که مخاطب را ترغیب می کند به نفس و هرآنچه که در اوست. این که: «باید خود را همانطور که هستیم بپذیریم!» که این خلاف مسئله ی تهذیب و تزکیه و حساب کشیدن از نفس است که اساتید اخلاق توصیه می کنند.
یا از سوی دیگر در میان این برنامهی به ظاهر دینی، وله های تصویری پخش می شود که در برخی از آنها یک زن تکخوانی می کند! کدام فقه و کدام شرع گوش دادن به صدای آواز یک زن را مجاز دانسته؟ از سویی صدای اذان و دعای ربنا و تصویر قرآن در این برنامه پخش می شود و از سوی دیگر صدای تکخوانی زنان و تصاویر نامناسب در وله های پزشکی!
این رفتار موجب ترویج نوعی از دین داری میشود که در آن: به جزییات رفتاری توجه نمی شود؛ اهمیت استفاده از کارشناس دینی و اسلام شناس در اظهار نظرهای دینی در ذهن مخاطب از بین می رود؛ ملغمه ای از درست و غلط به ذهن مخاطب منتقل می شود و در نهایت اخلاق منهای دین به مخاطب آموزش داده می شود. اخلاقی که به مخاطب می گوید: «خوب باش؛ اما متشرّع نباش!»
اما لازم است اندکی راجع به این شبکهی ماهواره ای بدانیم. جِم تی وی (General Entertainment and Music Group) با مدیریت سعید کریمیان اداره می شود. پدر او جزو گروهک مجاهدین خلق بوده و در عملیات مرصاد توسط نیروهای ایرانی کشته شده است و خود در پادگان اشرف زندگی کرده و بعد هم در سوییس پناهنده شده و مدتی هم در لس آنجلس در رادیوصدای ایران فعالیت کرده است.
این شبکه با تهیه ی چنین برنامه هایی می تواند به صورتی هوشمندانه تر و زیرپوستی تر از شبکه ای مثل بیبیسی وارد ذهن مخاطب شود و ذهن او را دستخوش تغییر کند.
اما اگر بخواهیم از نوع اول رسانه ها (آن دسته ای که سلایق گوناگون را به خود جذب می کنند) مثالی بزنیم؛ شبکه ی بی بی سی یکی از آن هاست. این رسانه تلاش می کند تا همه حتی مخالفین ایدئولوژیک خود را به خود جذب کند و تاثیر خود را بر روی افکار آنان نیز بگذارد!
یک گروه از مخاطبینی که این نوع رسانه ها باید آنها را به خود جذب کنند؛ مخاطب طیف مذهبی است. که گستره ی این طیف نیز از «خیلی مذهبی» تا «اندکی مذهبی» است. این اقدام هوشمندانه ای است که یک مخاطب طیف مذهبی توسط یک رسانهی غیرمذهبی یا لائیک جذب بشود و به مرور افکار و عقایدش دستخوش تغییر یا دچار التقاط شود!
به عنوان مثال شبکه جم (Gem TV) اخیرا در اقدامی جالب توجه به مناسبت ماه مبارک رمضان(!)، سلسله برنامه هایی تحت عنوان «راه کمال!» را تهیه کرده است که در آن از عناصر دینی مانند مسجد و قرآن و اذان یا عناصر سنتی مانند موسیقی های سنتی و داستان خوانی ادبی، در یک قالب هنری استفاده شده است تا مخاطبان دارای رویکرد سنتی یا رویکرد دینی را به خود جذب کند. یک فرد غیرمتخصص(که از قسمت اول برنامه تا به حال نه خود را معرفی کرده است و نه به نظر می رسد اطلاعات دینی کاملی داشته باشد) نیز مجری برنامه است که ارشاداتی به ظاهر اخلاقی را از یک منبع نامشخص بیان می کند.
اما این برنامه چه تاثیـری بر روی مخاطب مذهبی را دنبال می کنــد؟
به نظر می رسد این برنامه تلاش می کند تا اخلاق منهای دین را ترویج کند. اخلاقی که معلوم نیست اصلاً منبع آن کجاست. آیا صحبت های مجری غیرکارشناس برنامه از روی کتاب و منبع خاصی است یا حدیث نفس اوست؟! حرف هایی که زده می شود کلیت درستی دارند اما در میان آن اشتباهاتی نیز به چشم می خورد. از جمله در قسمت سوم این برنامه که مخاطب را ترغیب می کند به نفس و هرآنچه که در اوست. این که: «باید خود را همانطور که هستیم بپذیریم!» که این خلاف مسئله ی تهذیب و تزکیه و حساب کشیدن از نفس است که اساتید اخلاق توصیه می کنند.
یا از سوی دیگر در میان این برنامهی به ظاهر دینی، وله های تصویری پخش می شود که در برخی از آنها یک زن تکخوانی می کند! کدام فقه و کدام شرع گوش دادن به صدای آواز یک زن را مجاز دانسته؟ از سویی صدای اذان و دعای ربنا و تصویر قرآن در این برنامه پخش می شود و از سوی دیگر صدای تکخوانی زنان و تصاویر نامناسب در وله های پزشکی!
این رفتار موجب ترویج نوعی از دین داری میشود که در آن: به جزییات رفتاری توجه نمی شود؛ اهمیت استفاده از کارشناس دینی و اسلام شناس در اظهار نظرهای دینی در ذهن مخاطب از بین می رود؛ ملغمه ای از درست و غلط به ذهن مخاطب منتقل می شود و در نهایت اخلاق منهای دین به مخاطب آموزش داده می شود. اخلاقی که به مخاطب می گوید: «خوب باش؛ اما متشرّع نباش!»
اما لازم است اندکی راجع به این شبکهی ماهواره ای بدانیم. جِم تی وی (General Entertainment and Music Group) با مدیریت سعید کریمیان اداره می شود. پدر او جزو گروهک مجاهدین خلق بوده و در عملیات مرصاد توسط نیروهای ایرانی کشته شده است و خود در پادگان اشرف زندگی کرده و بعد هم در سوییس پناهنده شده و مدتی هم در لس آنجلس در رادیوصدای ایران فعالیت کرده است.
این شبکه با تهیه ی چنین برنامه هایی می تواند به صورتی هوشمندانه تر و زیرپوستی تر از شبکه ای مثل بیبیسی وارد ذهن مخاطب شود و ذهن او را دستخوش تغییر کند.