راهکار نظامی دشمنان جهت مقابله با کشورمان در پی مقاومت هشت ساله و وحدت ملی و فرهنگ دینی و عاشورایی با شکست مواجه گردید و دشمن به این نکته مهم پی برد که پس شکست در عرصه نظامی باید از دو جنبه به ایران هجوم آورد یکی از بعد سیاسی و بین المللی مثل داستان هسته ای و حقوق بشر و دوم اینکه هجوم همه جانبه فرهنگی به باورهای دینی و ملی مردم.
به گزارش شهدای ایران قرارگاه عماریون دزفول در بیانیهای در این زمینه افزود: رهبر انقلاب بلافاصله بعد از جنگ نسبت به این طراحی دشمن و تغییر تاکتیک دشمن همگان را هشدار داد و از آغاز جنگ فرهنگی و نرم، شیپور دفاع را نواختند که متاسفانه بسیاری از ما و بویژه مسئولین این هشدار را جدی نگرفته و خود را مشغول کارهای دیگر کردیم. دشمن امروز راههای زیادی جهت از بین بردن فرهنگ اسلامی طی کرده است و حضور و عملکرد گاها برخی مسئولان ساده اندیش به مقاصد دشمنان کمک کرده است به گونه ای که بیشتر جاده تاخت و تاز دشمن را هموار می کردند تا اینکه مانع پیشروی ماشین فرهنگی دشمن شوند.
آرایش فرهنگی ما در برابر دشمن ضعیف است و این را می شود از جامعه به خوبی دریافت کرد. هر روزه چهره ها و سبک زندگی ما بیشتر از سبک زندگی ایرانی و اسلامی دورتر می شود و هر روزه داشتن زندگی های اسلامی و ایرانی که در آنها صفا و صمیمیت و وحدت و همدلی موج می زد بیشتر افسوسی بر دل می گذارد که چه حیف آن دوران گذشت!
امروز مصرف گرایی و داشتن زندگی تجمل گرا به عنوان یک مزیت قلمداد می گردد ؛ امروز خاکریز دشمن تا خانه های ما کشیده شده است . ماهواره در پشت بام های منازل ما خودنمایی می کند و برنامه های آن مهمترین رکن یک جامعه را که خانواده است را هدف قرار داده است و اینها در حالی است که مسئولان از زیر بار مسئولیت شانه خالی نموده و وظایف خود را به دیگری پاس می دهند. همه دم از فرهنگ سازی و کار فرهنگی می زنند اما معلوم نیست پس چرا هیچ کس کاری نمی کند؟! رسانه ملی ما، سازمان تبلیغات ، ارشاد اسلامی، دانشگاهها، حوزه علمیه و صاحبان تریبون و موعظه، مدارس، چه نقشی می توانند داشته باشند؟ آیا تا کنون توانسته اند به وظایف خود در این خصوص به درستی عمل نمایند؟! همه از کار سلبی گریزان هستند ، اما پرونده درخشانی در قالب کار ایجابی در حوزه فرهنگ جهت ارائه ندارند ؛ چرا؟
همه از اثرات ماهواره بر خانواده های ایرانی سخن گفته اند و آمار طلاق و برخی بزه ها در جامعه گویای تاثیر ماهواره است و مستند های زیادی از گرفتاران ماهواره تهیه و پخش شده است ، اما راهکار درست و عملی با ماهواره چیست؟ آگاه سازی های ما آیا دربرابر تبلیغات رنگارنگ ماهواره همراهی می کند؟دستگاههای مسئول به وظایف خود در این خصوص عمل کردند؟ ثمره اش چه بوده است ؟! اگر جواب منفی است مشکل از ضعف برنامه ریزی آقایان است و تا حدودی وادادگی برنامه ریزان در برابر فرهنگ غرب را حکایت می کند .
چرا باید رسانه ملی برای اینکه از ماهواره عقب نماند با انواع برنامه حتی تبلیغات بازرگانی، دارد خواسته یا ناخواسته در مسیر دشمنان که در تلاش اند تا سبک زندگی ایرانی را تغییر دهند ،گام بر می دارد؟ غالبا این برنامه ها در مسیر مصرف گرایی و زندگی تجمل گرا گام بر می دارد تا یک زندگی اسلامی.
به نظر می رسد در این حوزه نیاز به همت همه جانبه است . همه دستگاهها اعم از دولتی و غیر دولتی باید خود را مسئول بدانند همانگونه که در جنگ همه خود را موظف به دفاع می دانستند . جامعه امروز از شعار و سخنان سمیناری و نشست های پر طمطراق خسته است و منتظر گام های عملی است.
در این راه باید فضا برای نیروهای متعهد و متخصص و دغدغه مند مهیا شود ، متاسفانه عملکرد برخی از دستگاهها راه را برای ورود افراد با انگیزه و متدین مسدود کرده است و این افراد به حاشیه رانده شده اند.
در هجوم فرهنگی غرب نباید خود را با آمار گول بزنیم ، اثرات اقدامات فرهنگی درست، باید در جامعه ملموس باشد. نباید با سخنان و هشدار های رهبر معظم انقلاب سمیناری و تشکیل ستادهای گوناگون برخورد کرد، باید وارد میدان عمل شد . معظم له چند سال پیش در سفر به بجنورد سئوالاتی در خصوص سبک زندگی مطرح کردند ، آیا دستگاههای مسئول اقدامی شایسته در این خصوص انجام داده اند؟
پرواضح است که می شود مقابل هجوم فرهنگی دشمن ایستاد اما به شرطی اینکه همه دغدغه دفاع از دین و فرهنگ این مرزو بوم را داشته باشند و این حوزه را فدای بازیهای سیاسی و انتخاباتی خود ننمایند . باید طبق فرمایش رهبری در این حوزه نیز همچون حوزه های دیگر جهادی وارد عمل شد و در این راه رضای خدا را مدنظر قرار دهند و نه کسب و حفظ میز صندلی ریاست را.
منبع: پلاک دزفول
آرایش فرهنگی ما در برابر دشمن ضعیف است و این را می شود از جامعه به خوبی دریافت کرد. هر روزه چهره ها و سبک زندگی ما بیشتر از سبک زندگی ایرانی و اسلامی دورتر می شود و هر روزه داشتن زندگی های اسلامی و ایرانی که در آنها صفا و صمیمیت و وحدت و همدلی موج می زد بیشتر افسوسی بر دل می گذارد که چه حیف آن دوران گذشت!
امروز مصرف گرایی و داشتن زندگی تجمل گرا به عنوان یک مزیت قلمداد می گردد ؛ امروز خاکریز دشمن تا خانه های ما کشیده شده است . ماهواره در پشت بام های منازل ما خودنمایی می کند و برنامه های آن مهمترین رکن یک جامعه را که خانواده است را هدف قرار داده است و اینها در حالی است که مسئولان از زیر بار مسئولیت شانه خالی نموده و وظایف خود را به دیگری پاس می دهند. همه دم از فرهنگ سازی و کار فرهنگی می زنند اما معلوم نیست پس چرا هیچ کس کاری نمی کند؟! رسانه ملی ما، سازمان تبلیغات ، ارشاد اسلامی، دانشگاهها، حوزه علمیه و صاحبان تریبون و موعظه، مدارس، چه نقشی می توانند داشته باشند؟ آیا تا کنون توانسته اند به وظایف خود در این خصوص به درستی عمل نمایند؟! همه از کار سلبی گریزان هستند ، اما پرونده درخشانی در قالب کار ایجابی در حوزه فرهنگ جهت ارائه ندارند ؛ چرا؟
همه از اثرات ماهواره بر خانواده های ایرانی سخن گفته اند و آمار طلاق و برخی بزه ها در جامعه گویای تاثیر ماهواره است و مستند های زیادی از گرفتاران ماهواره تهیه و پخش شده است ، اما راهکار درست و عملی با ماهواره چیست؟ آگاه سازی های ما آیا دربرابر تبلیغات رنگارنگ ماهواره همراهی می کند؟دستگاههای مسئول به وظایف خود در این خصوص عمل کردند؟ ثمره اش چه بوده است ؟! اگر جواب منفی است مشکل از ضعف برنامه ریزی آقایان است و تا حدودی وادادگی برنامه ریزان در برابر فرهنگ غرب را حکایت می کند .
چرا باید رسانه ملی برای اینکه از ماهواره عقب نماند با انواع برنامه حتی تبلیغات بازرگانی، دارد خواسته یا ناخواسته در مسیر دشمنان که در تلاش اند تا سبک زندگی ایرانی را تغییر دهند ،گام بر می دارد؟ غالبا این برنامه ها در مسیر مصرف گرایی و زندگی تجمل گرا گام بر می دارد تا یک زندگی اسلامی.
به نظر می رسد در این حوزه نیاز به همت همه جانبه است . همه دستگاهها اعم از دولتی و غیر دولتی باید خود را مسئول بدانند همانگونه که در جنگ همه خود را موظف به دفاع می دانستند . جامعه امروز از شعار و سخنان سمیناری و نشست های پر طمطراق خسته است و منتظر گام های عملی است.
در این راه باید فضا برای نیروهای متعهد و متخصص و دغدغه مند مهیا شود ، متاسفانه عملکرد برخی از دستگاهها راه را برای ورود افراد با انگیزه و متدین مسدود کرده است و این افراد به حاشیه رانده شده اند.
در هجوم فرهنگی غرب نباید خود را با آمار گول بزنیم ، اثرات اقدامات فرهنگی درست، باید در جامعه ملموس باشد. نباید با سخنان و هشدار های رهبر معظم انقلاب سمیناری و تشکیل ستادهای گوناگون برخورد کرد، باید وارد میدان عمل شد . معظم له چند سال پیش در سفر به بجنورد سئوالاتی در خصوص سبک زندگی مطرح کردند ، آیا دستگاههای مسئول اقدامی شایسته در این خصوص انجام داده اند؟
پرواضح است که می شود مقابل هجوم فرهنگی دشمن ایستاد اما به شرطی اینکه همه دغدغه دفاع از دین و فرهنگ این مرزو بوم را داشته باشند و این حوزه را فدای بازیهای سیاسی و انتخاباتی خود ننمایند . باید طبق فرمایش رهبری در این حوزه نیز همچون حوزه های دیگر جهادی وارد عمل شد و در این راه رضای خدا را مدنظر قرار دهند و نه کسب و حفظ میز صندلی ریاست را.
منبع: پلاک دزفول