دو پدر بلژیکی که چند هفته گذشته در شمال سوریه به دنبال پسرانشان بودند بدون آنها به خانه بازگشتهاند. خبرنگار بیبیسی با آنها در ترکیه و قبل از اینکه سوار هواپیمای عازم بلژیک شوند صحبت کرد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از مثلث، در لابی هتلی در شهر مرزی غازی عینتاب نشسته است و اشکش هر لحظه ممکن است جاری شود.
ادریس بوتالیس میگوید میخواهم پسرم را ببیننم. ولی سخت است. او حالا با گروه داعش است.
ادریس بوتالیس چهلوپنج ساله از شهر کورتریک در بلژیک ده روز را در شمال سوریه گذراند تا بتواند پسرنوزده سالهاش عبدالملک را که به بیماری دیابت مبتلاست در میان گروههای جهادی پیدا کند و به خانه برگرداند.
می گوید موفق شدم خودم را به رقه برسانم و آنجا با رهبران مختلفی از گروه داعش دیدار کردم. او توضیح میدهد که چطور رهبران داعش که خود را امیر مینامند را در ادارت مختلف شهر دیده است. اوهمچنین با یک پدر روسی ملاقات کرده که او هم به دنبال پسرش بوده است.
بوتالیس همراه یک پدر بلژیکی دیگر به نام پل ون هسه که پسر هجده سالهاش لوکاس به سوریه رفته به این کشور سفر کرد.
یکی از رهبران داعش گفت آنها در سلوک نزدیک رقه هستند. آقای بوتالیس میگوید ما به رقه سفر کردیم و سرانجام به ما اجازه دادند پسرانمان را ببینیم.
لوکاس و عبدالملک دو نوجوان بلژیکی در ترکیه و قبل از سفر به سوریه
آنها پسران نوجوان خود را که با هم دوستان صمیمیاند در خانهای یافتند که با باقی اروپاییها و جوان هایی از دیگر ملیت ها آموزشهای سختگیرانه شریعت اسلامی میبینند.
مردان مسلح گروه داعش به عبدالملک و لوکاس اجازه دادند با پدرانشان صحبت کنند. هر دو پسر نوجوان بلژیکی با ترک آنجا مخالفت کردند.
بوتالیس میگوید پسرش عبدالملک گفت نمیخواهد آنجا را ترک کند چون به محض اینکه به بلژیک برگردد پلیس او را زندانی میکند.
او به پسرش برای دیابتش انسولین داد ولی خیلی نگران است. به نظر نمیآید که انسولین در سوریه به راحتی در دسترس بیماران دیابتی باشد و پسرش بتواند آن را تامین کند.
بوتالیس میگوید پسرش نمیتواند بدون دارو زندگی کند.میگوید یک بیمار دیابتی چهار بار در روز نیاز به انسولین دارد و اگر نتواند انسولین تزریق کند خواهد مرد.
بعد ازآن ملاقات هردو پسر با داعش باقی ماندند. ون هسه یکی از پدران بلژیکی به ترکیه بازگشت. بوتالیس تصمیم گرفت در سوریه بماند، به امید اینکه بتواند پسر نوجوانش را دوباره ببیند و نظرش را عوض کند.
او در شهر منبج در نزدیکی رقه با یک خانواده سوریه ای مدتی را گذراند.
رقه پایگاه اصلی گروه داعش است، جایی که آنها تفسیر افراطی را از قوانین شرعی اسلامی به اجرا گذاشتهاند و مردم را برای مجازات به صلیب میکشند و سر میبرند.
این شهر همچنین شاهد خشونتهای شدید بین داعش و گروههای رقیبش بوده است. گروههایی که از آغاز بحران در سوریه با نیروهای بشار اسد رئیس جمهوری در حال جنگ بوده اند.
بوتالیس که ناامیدانه میخواهد پسرش را به خانه برگرداند میگوید شاهد اتفاق بیرحمانه ای نبوده و کسی را ندیده که به صلیب کشیده شده باشد.
با وجود تلاشهای دوباره بوتالیس برای ملاقات با فرزندش او هیچ پاسخی نگرفت.
او مطلع شد که رقه و راههای ارتباطی دیگر به سلوک برای دیدن دوباره دو نوجوان به خاطر جنگهایی که در آن منطقه در جریان است خیلی خطرناکند.
بوتالیس مضطرب و نگران چند روز پیش دوباره به ترکیه برگشت.
در حالیکه سعی میکند جلوی اشکهایش را بگیرد می گوید خیلی برایم سخت است. بدون او نمیتوانم زندگی کنم.
"همسرم، فرزندانم، برادران و خواهرانش نمیتوانند بدون او زندگی کنند. نمیتوانند بدون پسرم زندگی کنند."
به گزارش بی بی سی، ادریس بوتالیس و پل ون هسه حالا ترکیه را ترک کردهاند. در زمان نگارش این مطلب آنها هیچ اطلاع و تماس دیگری با فرزندانشان لوکاس و عبدالملک در سوریه نداشتند. سفر آنها به کمک یک سرباز پیشین بلژیک دمیتری بونتیک که سال قبل پسرش را از سوریه نجات داده بود انجام شد.
ادریس بوتالیس میگوید میخواهم پسرم را ببیننم. ولی سخت است. او حالا با گروه داعش است.
ادریس بوتالیس چهلوپنج ساله از شهر کورتریک در بلژیک ده روز را در شمال سوریه گذراند تا بتواند پسرنوزده سالهاش عبدالملک را که به بیماری دیابت مبتلاست در میان گروههای جهادی پیدا کند و به خانه برگرداند.
می گوید موفق شدم خودم را به رقه برسانم و آنجا با رهبران مختلفی از گروه داعش دیدار کردم. او توضیح میدهد که چطور رهبران داعش که خود را امیر مینامند را در ادارت مختلف شهر دیده است. اوهمچنین با یک پدر روسی ملاقات کرده که او هم به دنبال پسرش بوده است.
بوتالیس همراه یک پدر بلژیکی دیگر به نام پل ون هسه که پسر هجده سالهاش لوکاس به سوریه رفته به این کشور سفر کرد.
یکی از رهبران داعش گفت آنها در سلوک نزدیک رقه هستند. آقای بوتالیس میگوید ما به رقه سفر کردیم و سرانجام به ما اجازه دادند پسرانمان را ببینیم.
لوکاس و عبدالملک دو نوجوان بلژیکی در ترکیه و قبل از سفر به سوریه
آنها پسران نوجوان خود را که با هم دوستان صمیمیاند در خانهای یافتند که با باقی اروپاییها و جوان هایی از دیگر ملیت ها آموزشهای سختگیرانه شریعت اسلامی میبینند.
مردان مسلح گروه داعش به عبدالملک و لوکاس اجازه دادند با پدرانشان صحبت کنند. هر دو پسر نوجوان بلژیکی با ترک آنجا مخالفت کردند.
بوتالیس میگوید پسرش عبدالملک گفت نمیخواهد آنجا را ترک کند چون به محض اینکه به بلژیک برگردد پلیس او را زندانی میکند.
او به پسرش برای دیابتش انسولین داد ولی خیلی نگران است. به نظر نمیآید که انسولین در سوریه به راحتی در دسترس بیماران دیابتی باشد و پسرش بتواند آن را تامین کند.
بوتالیس میگوید پسرش نمیتواند بدون دارو زندگی کند.میگوید یک بیمار دیابتی چهار بار در روز نیاز به انسولین دارد و اگر نتواند انسولین تزریق کند خواهد مرد.
بعد ازآن ملاقات هردو پسر با داعش باقی ماندند. ون هسه یکی از پدران بلژیکی به ترکیه بازگشت. بوتالیس تصمیم گرفت در سوریه بماند، به امید اینکه بتواند پسر نوجوانش را دوباره ببیند و نظرش را عوض کند.
او در شهر منبج در نزدیکی رقه با یک خانواده سوریه ای مدتی را گذراند.
رقه پایگاه اصلی گروه داعش است، جایی که آنها تفسیر افراطی را از قوانین شرعی اسلامی به اجرا گذاشتهاند و مردم را برای مجازات به صلیب میکشند و سر میبرند.
این شهر همچنین شاهد خشونتهای شدید بین داعش و گروههای رقیبش بوده است. گروههایی که از آغاز بحران در سوریه با نیروهای بشار اسد رئیس جمهوری در حال جنگ بوده اند.
بوتالیس که ناامیدانه میخواهد پسرش را به خانه برگرداند میگوید شاهد اتفاق بیرحمانه ای نبوده و کسی را ندیده که به صلیب کشیده شده باشد.
با وجود تلاشهای دوباره بوتالیس برای ملاقات با فرزندش او هیچ پاسخی نگرفت.
او مطلع شد که رقه و راههای ارتباطی دیگر به سلوک برای دیدن دوباره دو نوجوان به خاطر جنگهایی که در آن منطقه در جریان است خیلی خطرناکند.
بوتالیس مضطرب و نگران چند روز پیش دوباره به ترکیه برگشت.
در حالیکه سعی میکند جلوی اشکهایش را بگیرد می گوید خیلی برایم سخت است. بدون او نمیتوانم زندگی کنم.
"همسرم، فرزندانم، برادران و خواهرانش نمیتوانند بدون او زندگی کنند. نمیتوانند بدون پسرم زندگی کنند."
به گزارش بی بی سی، ادریس بوتالیس و پل ون هسه حالا ترکیه را ترک کردهاند. در زمان نگارش این مطلب آنها هیچ اطلاع و تماس دیگری با فرزندانشان لوکاس و عبدالملک در سوریه نداشتند. سفر آنها به کمک یک سرباز پیشین بلژیک دمیتری بونتیک که سال قبل پسرش را از سوریه نجات داده بود انجام شد.