ام وهب همسر عبدالله بن عمیر کلبی، از طایفه «بنی علیم» و از قبیله «نمربن قاسط» و در کوفه ساکن بود. آن زمانکه همسرش عبدالله تصمیم گرفت تا برای یاری حسین بن علی (ع) از کوفه خارج شود، ام وهب به اصرار خود همراه شوهرش از کوفه بیرون آمد و در کربلا، ظاهرا «شب هشتم محرم» به امام حسین(ع) ملحق شد. او در جریان قیام حسینی و حماسه عاشورا شوهرش را همراهی کرد و روز عاشورا وقتی شوهرش به میدان رفت، او نیز به میدان شتافت تا یاریش کند، میله ای آهنین به دست گرفت و به طرف شوهرش رفت و گفت «خاندان من به فدایت! برای این فرزند پاک رسول خدا بجنگ و از او دفاع کن!» شوهرش عبدالله خواست او را از میدان بازگرداند ولی ام وهب که شوری در دلش افتاده بود و نمی توانست میدان را ترک کند، به شوهرش گفت «من هرگز تو را رها نمی کنم. دوست دارم با تو بمیرم» اما امام حسین (ع)شخصا مانع او شد و فرمود «بر زنان جهاد واجب نیست. خدا تو را رحمت کند»، از او تشکر فرمود و او را بازگرداند.
بعد از شهادت عبدالله، ام وهب از خیمه بیرون دوید و خودش را به بالین او رساند و در حالی که خاک و خون را از صورت همسرش پاک می کرد، گفت «هنیئا لک الجنه، اسئل الله الذی رزقک الجنه؛ بهشت بر تو گوارا باد، از خدایی که بهشت را به تو ارزانی کرد می خواهم که مرا هم در آنجا همنشین تو کند». در این هنگام شمر بن ذی الجوشن به یکی از غلامانش به نام "رستم" دستور داد با گرزی به ام وهب حمله کند. رستم گرز را به سر ام وهب کوبید و ام وهب در همان جا به شهادت رسید و جسدش کنار پیکر همسرش بر خاک افتاد. (بعضی از کتاب های تاریخی و مقاتل زنی را که در کربلا به شهادت رسیده همسر وهب دانسته اند اما بررسی ها بیشتر نشان می دهد که این زن، چنان که گفتیم، همسر عبدالله بن عمیر کلبی (ابو وهب) و مادر وهب بوده است. شاید دلیل این اشتباه تاریخی تبدیل "ابووهب" به "وهب" در گذر زمان بوده است).