شهدای ایران: "غلامعلی افروز" استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه باورهای "دینی" باید درست شود، اظهار داشت: اگر باورهای "دینی" درست شود، شاهد ایجاد رفتارهای "دینی" در کشور خواهیم بود!
” اگر از دختران ایران بخواهیم که یک انشاء در رابطه با "حجاب" و "عفاف" بنویسند، در این میان، احتمال اینکه دخترانی که حجاب مناسبی ندارند، انشای بهتری بنویسند زیاد است و این نشان دهنده این است که در کشور ما بسیاری از افراد باورهای دینی لازم را ندارند. "
وي میگوید: علت اصلی "بدحجابی" در جامعه ایران این است که خانوادههای "مذهبی" نتوانستهاند احساس و باور "مذهبی" را به فرزندان خود "منتقل" کنند!
آنها فقط آگاهی "دینی" به فرزندان خود دادهاند، در حالی که در خانوادههای متدین، باید رابطه آرامشبخش و متقابل بین پدر و مادر وجود داشته باشد تا فرزندان در کنار آموزههای "دینی" و شناختی که مستقیم از "حجاب"، "نماز" و "ارزشهای دینی" پیدا میکنند، احساس خوشایندی هم به این رفتارها داشته باشند. تربیت دینی، تربیت تحمیلی و بیرونی نیست. خدا انسان را کنجکاو آفریده و این کنجکاوی است که انسان را به خداجویی هدایت میکند.
او با بیان اینکه رفتارهای "دینی" بر بستر باورهای "دینی" شکل میگیرد،اظهار کرد: اگر باورهای "دینی"، متعادل و متعالی باشد، بستر پدیدار شدن رفتارهای "دینی" میشود. بنابراین آنچه دارای اهمیت می باشد، این است که باورهای "دینی" باید درست شود چرا که اگر باورها درست شد، شاهد ایجاد رفتارهای دینی در کشور خواهیم بود.
رئیس سابق سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور تاکید کرد: "عفاف" و "حجاب" زمانی موثر است که باور عمیقی پشت سر "حجاب" باشد. همانگونه که مشاهده میکنیم، هر کجا که دختران در گستره جهان باورهای "دینی" درستی دارند، رفتارهای "دینی" مناسبی از خود بروز دادهاند و بنابراین، مشکل ما در ایران، این است که دختران ما مسائل "دینی" را میدانند اما آن را باور ندارند!
دانش لزوما انسان را به طرف باور هدایت نمیکند و به همین دلیل تا دختران جامعه ایران باوری به حجاب و نماز نداشته باشند، شاهد بروز "حجاب" و "نماز" در جامعه نخواهیم بود!
در خانهای که پدر و مادر "محبوب" هستند، در کنار انتقال ارزشهای "دینی"، احساس قوی و غنی "دینی" در بچهها ایجاد میشود. زیرا فقط در صورتی که بچهها شیفته پدر و مادر "مذهبی" خود باشند ، احساس "دینی" در آنها به وجود میآید.
افروز گفت: اگر مادر رضايمندی "زوجیتی" نداشته باشد و دچار رگههایی از "اضطراب" و "افسردگی" شده باشد و از "ازدواج" خود ناراحت باشد، احساس "خوشایندی" را در فرزند خود ایجاد نمیکند و بنابراین، "حجاب" او تاثیر "مثبتی" در فرزندانش ایجاد نخواهد کرد!
بچهها به طور قطع عروسک "باربی" را با آن سر و ظاهر به مادر "باحجاب" خود که "چادر" را موقع "قهر" کردن از "خانه" به سر میکند، ترجیع میدهند.
چطور میتوان انتظار داشت فرزندی به "چادر" علاقمند شود، در صورتی که میبیند مادر وقتی از "بیرون" به "منزل" میآید، "چادر" را به کناری "پرت" میکند و میگوید از "گرما" پختم! وقتی "چادر" این قدر بد است، چطور میتوان انتظار داشت که فرزندان بخواهند آن را به سر کنند!
مادری که حجاب برتر دارد؛ ولی اخلاق برتر ندارد، معنویت برتر ندارد، هرگز نمیتواند به فرزندان خود احساس خوشایندی در زمینه حجاب منتقل کند
” اگر از دختران ایران بخواهیم که یک انشاء در رابطه با "حجاب" و "عفاف" بنویسند، در این میان، احتمال اینکه دخترانی که حجاب مناسبی ندارند، انشای بهتری بنویسند زیاد است و این نشان دهنده این است که در کشور ما بسیاری از افراد باورهای دینی لازم را ندارند. "
وي میگوید: علت اصلی "بدحجابی" در جامعه ایران این است که خانوادههای "مذهبی" نتوانستهاند احساس و باور "مذهبی" را به فرزندان خود "منتقل" کنند!
آنها فقط آگاهی "دینی" به فرزندان خود دادهاند، در حالی که در خانوادههای متدین، باید رابطه آرامشبخش و متقابل بین پدر و مادر وجود داشته باشد تا فرزندان در کنار آموزههای "دینی" و شناختی که مستقیم از "حجاب"، "نماز" و "ارزشهای دینی" پیدا میکنند، احساس خوشایندی هم به این رفتارها داشته باشند. تربیت دینی، تربیت تحمیلی و بیرونی نیست. خدا انسان را کنجکاو آفریده و این کنجکاوی است که انسان را به خداجویی هدایت میکند.
او با بیان اینکه رفتارهای "دینی" بر بستر باورهای "دینی" شکل میگیرد،اظهار کرد: اگر باورهای "دینی"، متعادل و متعالی باشد، بستر پدیدار شدن رفتارهای "دینی" میشود. بنابراین آنچه دارای اهمیت می باشد، این است که باورهای "دینی" باید درست شود چرا که اگر باورها درست شد، شاهد ایجاد رفتارهای دینی در کشور خواهیم بود.
رئیس سابق سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور تاکید کرد: "عفاف" و "حجاب" زمانی موثر است که باور عمیقی پشت سر "حجاب" باشد. همانگونه که مشاهده میکنیم، هر کجا که دختران در گستره جهان باورهای "دینی" درستی دارند، رفتارهای "دینی" مناسبی از خود بروز دادهاند و بنابراین، مشکل ما در ایران، این است که دختران ما مسائل "دینی" را میدانند اما آن را باور ندارند!
دانش لزوما انسان را به طرف باور هدایت نمیکند و به همین دلیل تا دختران جامعه ایران باوری به حجاب و نماز نداشته باشند، شاهد بروز "حجاب" و "نماز" در جامعه نخواهیم بود!
در خانهای که پدر و مادر "محبوب" هستند، در کنار انتقال ارزشهای "دینی"، احساس قوی و غنی "دینی" در بچهها ایجاد میشود. زیرا فقط در صورتی که بچهها شیفته پدر و مادر "مذهبی" خود باشند ، احساس "دینی" در آنها به وجود میآید.
افروز گفت: اگر مادر رضايمندی "زوجیتی" نداشته باشد و دچار رگههایی از "اضطراب" و "افسردگی" شده باشد و از "ازدواج" خود ناراحت باشد، احساس "خوشایندی" را در فرزند خود ایجاد نمیکند و بنابراین، "حجاب" او تاثیر "مثبتی" در فرزندانش ایجاد نخواهد کرد!
بچهها به طور قطع عروسک "باربی" را با آن سر و ظاهر به مادر "باحجاب" خود که "چادر" را موقع "قهر" کردن از "خانه" به سر میکند، ترجیع میدهند.
چطور میتوان انتظار داشت فرزندی به "چادر" علاقمند شود، در صورتی که میبیند مادر وقتی از "بیرون" به "منزل" میآید، "چادر" را به کناری "پرت" میکند و میگوید از "گرما" پختم! وقتی "چادر" این قدر بد است، چطور میتوان انتظار داشت که فرزندان بخواهند آن را به سر کنند!
مادری که حجاب برتر دارد؛ ولی اخلاق برتر ندارد، معنویت برتر ندارد، هرگز نمیتواند به فرزندان خود احساس خوشایندی در زمینه حجاب منتقل کند