آخرین وزیر امور خارجه شوروی سابق که نقش مهمی در پایان جنگ سرد و فروپاشی دیوار برلین داشت، در حالی در سن 86 سالگی درگذشت که دیدار وی با حضرت امام (ره) را بخشی از مهمترین دیدارها در طول حیات سیاسی خود میدانست.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس در دوشنبه، «ادوارد شواردنادزه» آخرین وزیر امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی و نخستین رئیس جمهور گرجستان، دوشنبه در سن 86 سالگی درگذشت.
ادوارد شوارد نادزه در نیمه دوم سالهای دهه 1980 هنگامی که میخائیل گورباچف، رهبری اتحاد جماهیر شوروی را به دست گرفت و برنامه اصلاحات سیاسی و اقتصادیاش موسوم به «پروستریکا» را اجرا کرد، وزیر خارجه اتحاد جماهیر شوروی بود.
وی نقش بسیار مهمی در پایان دادن به جنگ سرد و فرو ریختن دیوار برلین و اتحاد آلمان داشت.
دوران تصدی شواردنادزه بر وزارت امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی با روی کار آمدن بوریس یلتیسن به سر رسید.
شواردنادزه دسامبر سال 1991 به موطنش گرجستان بازگشت و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال 1992 به عنوان نخستین رئیس جمهور گرجستان که تازه به استقلال دست یافته بود، انتخاب شد.
وی گرجستان را در مسیر پایان دادن به بیثباتی و جنگ داخلی رهبری کرد، اما دولتش در سال 2003 در قیامی مردمی که «انقلاب گل سرخ» نام گرفت، سرنگون شد.
شواردنادزه در دوران ریاست جمهوریاش دو بار مورد سوءقصد قرار گرفت اما هر بار جان سالم به در برد. او پس از «انقلاب گل سرخ» انزوا و گوشهنشینی را به فعالیت سیاسی ترجیح داد.
در 11 دی 1367 (اولین روز سال 1989 میلادی) عبدالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیدچیدباغ به نمایندگی از سوی امام خمینی (ره) نامهای را خطاب به میخائیل گورباچف آخرین دبیرکل حزب کمونیست شوروی تسلیم شواردنادزه کرده بودند.
در واکنش به این نامه بود که شواردنادزه همراه با هیأتی به تهران سفر کرد که پیام گورباچف را تقدیم امام خمینی (ره) نماید.
شوارد نادزه که بعد از دیدار با امام با صدام در بصره دیدار کرده بود، رفتار و منش امام را با صدام مقایسه کرده که جای تأمل دارد.
شوارد نادزه زمانی که به دیدار امام(ره) آمد، بسیار ساده و بدون انجام مراسم خاصی با وی برخورد شد اما شواردنادزه میگوید وقتی من در بصره به ملاقات صدام رفتم آنجا از من تجلیل کردند و احترام گذاشتند ولی با این وجود او از امام به عظمت یاد میکند و صدام را فردی لجوج معرفی میکند.
وی همچنین در خاطرات خود از این ملاقات به عنوان یکی از دیدارهای عجیب در طول حیات سیاسی خود یاد میکند.
شواردنادزه میگوید: برای من تعجبآور بود چرا که من از طرف گورباچف و شوروی آمده بودم نه از طرف گرجستان. جلسه هم کاملاً ساکت بود، من بودم و چند نفر از همراهان (وزیر خارجه ایران، مترجم و یک چند نفر دیگر).
تصورات و جریانهای تاریخی همین طور از ذهن من میگذشت تا اینکه بعد از یک ربع ساعت دیدم فرزند امام آمدند و با ادب و متانت و خوشرویی گفتند: امام دارند میآیند.
وی ادامه داد: ورود امام را به من خبر دادند و من منتظر شدم. تا اینکه دیدم یک شخصیت بسیار ساده و روحانی وارد جلسه ما شدند و من را به ایشان معرفی کردند.
(به خاطر کسالت امام پزشکان گفته بودند امام ربع ساعت بیشتر نباید صحبت کنند یا دیدار داشته باشند). وزیر امور خارجه ایران به من یادآوری کردند که شما باید طی یک ربع ساعت یا حداکثر 20 دقیقه تمام محتوای نامه گورباچف را برای امام نقل کنید.
من در حالی که خیلی هم سردم شده بود، شروع کردم به بیان محتوای این نامه و دیدم که امام چند مرتبه در برخی نقاط سر تکان دادند و بعد فرمودند که این نامه پاسخ نامه من نبود. من هدف اصلیام این بود که آقای گورباچف را ببرم به یک دنیای جاوید، دنیای پس از مرگ و با یک عالم دیگر آشنا کنم و این جواب من نبود.
خلاصه با یک حالتی ایشان از این جلسه بلند شدند و پس از آن من یک احساس نارضایتی کردم. احساس کردم که خیلی تحویل گرفته نشدم.
شواردنادزه در جای دیگر میگوید: بر خلاف انتظارم که تصور میکردم میخواهند من را در جماران به سبک پادشاهان تحقیر کنند، دیدم نه آن روحیه اصلاً در امام نیست. امام چنین روحیهای ندارد، من آن روحیه استکباری را در صدام دیدم و دیدم یک آدم بسیار لجوجی است.
ادوارد شوارد نادزه در نیمه دوم سالهای دهه 1980 هنگامی که میخائیل گورباچف، رهبری اتحاد جماهیر شوروی را به دست گرفت و برنامه اصلاحات سیاسی و اقتصادیاش موسوم به «پروستریکا» را اجرا کرد، وزیر خارجه اتحاد جماهیر شوروی بود.
وی نقش بسیار مهمی در پایان دادن به جنگ سرد و فرو ریختن دیوار برلین و اتحاد آلمان داشت.
دوران تصدی شواردنادزه بر وزارت امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی با روی کار آمدن بوریس یلتیسن به سر رسید.
شواردنادزه دسامبر سال 1991 به موطنش گرجستان بازگشت و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال 1992 به عنوان نخستین رئیس جمهور گرجستان که تازه به استقلال دست یافته بود، انتخاب شد.
وی گرجستان را در مسیر پایان دادن به بیثباتی و جنگ داخلی رهبری کرد، اما دولتش در سال 2003 در قیامی مردمی که «انقلاب گل سرخ» نام گرفت، سرنگون شد.
شواردنادزه در دوران ریاست جمهوریاش دو بار مورد سوءقصد قرار گرفت اما هر بار جان سالم به در برد. او پس از «انقلاب گل سرخ» انزوا و گوشهنشینی را به فعالیت سیاسی ترجیح داد.
در 11 دی 1367 (اولین روز سال 1989 میلادی) عبدالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیدچیدباغ به نمایندگی از سوی امام خمینی (ره) نامهای را خطاب به میخائیل گورباچف آخرین دبیرکل حزب کمونیست شوروی تسلیم شواردنادزه کرده بودند.
در واکنش به این نامه بود که شواردنادزه همراه با هیأتی به تهران سفر کرد که پیام گورباچف را تقدیم امام خمینی (ره) نماید.
شوارد نادزه که بعد از دیدار با امام با صدام در بصره دیدار کرده بود، رفتار و منش امام را با صدام مقایسه کرده که جای تأمل دارد.
شوارد نادزه زمانی که به دیدار امام(ره) آمد، بسیار ساده و بدون انجام مراسم خاصی با وی برخورد شد اما شواردنادزه میگوید وقتی من در بصره به ملاقات صدام رفتم آنجا از من تجلیل کردند و احترام گذاشتند ولی با این وجود او از امام به عظمت یاد میکند و صدام را فردی لجوج معرفی میکند.
وی همچنین در خاطرات خود از این ملاقات به عنوان یکی از دیدارهای عجیب در طول حیات سیاسی خود یاد میکند.
شواردنادزه میگوید: برای من تعجبآور بود چرا که من از طرف گورباچف و شوروی آمده بودم نه از طرف گرجستان. جلسه هم کاملاً ساکت بود، من بودم و چند نفر از همراهان (وزیر خارجه ایران، مترجم و یک چند نفر دیگر).
تصورات و جریانهای تاریخی همین طور از ذهن من میگذشت تا اینکه بعد از یک ربع ساعت دیدم فرزند امام آمدند و با ادب و متانت و خوشرویی گفتند: امام دارند میآیند.
وی ادامه داد: ورود امام را به من خبر دادند و من منتظر شدم. تا اینکه دیدم یک شخصیت بسیار ساده و روحانی وارد جلسه ما شدند و من را به ایشان معرفی کردند.
(به خاطر کسالت امام پزشکان گفته بودند امام ربع ساعت بیشتر نباید صحبت کنند یا دیدار داشته باشند). وزیر امور خارجه ایران به من یادآوری کردند که شما باید طی یک ربع ساعت یا حداکثر 20 دقیقه تمام محتوای نامه گورباچف را برای امام نقل کنید.
من در حالی که خیلی هم سردم شده بود، شروع کردم به بیان محتوای این نامه و دیدم که امام چند مرتبه در برخی نقاط سر تکان دادند و بعد فرمودند که این نامه پاسخ نامه من نبود. من هدف اصلیام این بود که آقای گورباچف را ببرم به یک دنیای جاوید، دنیای پس از مرگ و با یک عالم دیگر آشنا کنم و این جواب من نبود.
خلاصه با یک حالتی ایشان از این جلسه بلند شدند و پس از آن من یک احساس نارضایتی کردم. احساس کردم که خیلی تحویل گرفته نشدم.
شواردنادزه در جای دیگر میگوید: بر خلاف انتظارم که تصور میکردم میخواهند من را در جماران به سبک پادشاهان تحقیر کنند، دیدم نه آن روحیه اصلاً در امام نیست. امام چنین روحیهای ندارد، من آن روحیه استکباری را در صدام دیدم و دیدم یک آدم بسیار لجوجی است.