همزمان با تحرکات تروریستهای داعش در عراق، یک جریان غربگرا در ایران تمام تلاش خود را به کار بست تا موضوع همکاری نظامی ایران و آمریکا در عراق علیه داعش را برجسته و تقویت کند. این اقدام به مرور در رسانههای حامی دولت به صورت ویژه و هدفمند دنبال شد تا نشان دهد یک نگرش در بخشی از قدرت دنبال همکاری با آمریکا علیه داعش است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از وطن امروز، این موضوع زمانی جدیتر شد که حسن روحانی رئیسجمهور صراحتا اعلام کرد ایران علیه تروریسم میجنگد. روحانی 22 خردادماه در جشنی که به مناسبت 24 خردادماه برگزار شده بود با اشاره به تحرکات تروریستهای داعش در عراق گفت: «ما به عنوان دولت جمهوری اسلامی ایران این خشونتها و ترورها را تحمل نخواهیم کرد و به نوبه خود همانطور که در سازمان ملل اعلام کردیم، با خشونت و افراط و تروریسم در منطقه و جهان میجنگیم و مبارزه میکنیم.» رسانههای خارجی این اظهار نظر حسن روحانی را گزارهای مبنی بر افزایش احتمال دخالت نظامی ایران در عراق ارزیابی کردند.
پس از روحانی، این جواد ظریف بود که در اظهارنظری خط همکاری با آمریکا در عراق را تقویت کرد. ظریف در فیلم ویدئویی که در آستانه مذاکرات وین 6 منتشر کرد، از احتمال همکاری ایران و آمریکا در عراق گفت. به گزارش «وطن امروز»، ظریف در ابتدای آن پیام ویدئویی گفت: «تا 3 هفته آینده ما یک فرصت استثنایی داریم تا تاریخساز شویم. تا بر روی توافقنامه جامع هستهای ایران به اجماع برسیم و پایان دادن به یک بحران غیرضروری، که ما را از رسیدگی به چالشهای مشترک بازداشته است. چالشهایی مانند اتفاقات هولناکی که در چند هفته پیش در عراق شاهد آن بودهایم.» این اظهارنظر ظریف نیز بهگونهای مطرح شد که گمانه همکاری ایران و آمریکا در عراق را تقویت میکرد با این حال اظهارنظر صریح رهبر انقلاب مبنی بر مخالفت ایران با دخالت آمریکا در عراق، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در این موضوع را آشکار کرد. جمهوری اسلامی ایران رسما اعلام کرد که داعش را گروهی مجزا و منفک از آمریکا نمیداند و به همین دلیل دخالت آمریکا در عراق وجهی نخواهد داشت.
هاشمی وارد میشود
آقای هاشمی را برخی پدر معنوی و سیاسی دولت یازدهم میدانند، چه اینکه او خود نیز بهگونهای رفتار کرده که این موضوع را برجسته میکند. برخی معتقدند در موارد مختلف مشخص شده این هاشمی است که در موضوعات مختلف زمینه را برای فعالیتها و اقدامات دولت آقای روحانی فراهم میکند. آقای هاشمیرفسنجانی درباره موضوع همکاری با آمریکا در عراق هم وارد میدان شده است. او در گفتوگو با روزنامه آساهی ژاپن که دیروز منتشر شد؛ نشان داد به طراحی یک زمین بازی برای همکاری با آمریکا در عراق علاقهمند است. او در پاسخ به این سؤال خبرنگار که آیا ایران و آمریکا میتوانند در موضوع عراق با هم همکاری کنند؟ گفت: «کشورهای بزرگ در مسائل جهانی منافع مشترک دارند و ایران و آمریکا هم در عراق مسائل مشترک دارند و مانعی هم برای همکاری نداریم. اگر دو کشور لازم بدانند که نیاز به همکاری است، ممکن است برنامهریزی کنند. عراق درگیر مقابله با تروریسم است و ایران هم در خارج با این موضوع درگیر است. آمریکاییها هم مشکلات زیادی با تروریسم دارند. به نفع همه کشورهای دنیاست که شر تروریسم را از سر مردم کوتاه کنیم.» او افزود: الان آمریکا میخواهد کاری برای عراق بکند. ما هم میخواهیم کاری بکنیم. هر وقت لازم شد که این کارها در حالت همکاری باشد، طبعاً مذاکره میشود. رفسنجانی نوع این همکاری را نیز شرح داد و گفت: مسأله خیلی پیچیده نیست. گاهی لازم میشود که از اطلاعات همدیگر استفاده کنند و گاهی لازم میشود که در مواردی خاص، کمکهای مالی مشترک کنند. گاهی لازم میشود که کمکهای فنی کنند. از این موارد در همکاری کشورها معمول است. رفسنجانی در این اظهارات صراحتا آمریکا را در مقابل تروریسم داعش نشانده است و با طرح موضوع مقابله با تروریسم، ایران و آمریکا را در یک جبهه و علیه داعش تعریف کرده و سپس این الگو را برای همکاری ایران و آمریکا در عراق مناسب میبیند. این اظهارات آقای هاشمیرفسنجانی کاملا در تناقض با آن چیزی است که این روزها دیگر برای همه دنیا آشکار شده است. این یک موضوع پنهان نیست که داعش و امثال این گروهکهای تروریستی با حمایتهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا ایجاد شدهاند و به همین دلیل مقابله آمریکا با داعش در عراق یک موضوع غیرواقعی و متوهمانه است. البته شفافیت این موضوع به اندازهای است که حتی خبرنگار آساهی نیز متوجه آن شد و از هاشمی پرسید: «در رابطه با آمریکا هم انگار در سوریه از داعش حمایت میکرد» که آقای هاشمی در پاسخ به این سؤال مجبور شد به حمایت آمریکا از داعش اعتراف کند. اما ببینید آقای هاشمی چه توجیهی برای این مساله به کار میبرد: «بله، عمدتاً غربیها از همه مخالفان سوریه، از جمله داعش حمایت میکردند. اصولاً ذات تروریستها اینگونه است که اول با حمایتهای بیگانگان در کشوری رشد میکنند و وقتی کمی تقویت شدند، علیه منافع همان کشورهای حمایتکننده مبارزه میکنند. مثل طالبان در افغانستان که سرانجام آمریکا برای مقابله با آنها مجبور به اشغال آن کشور شد و بعدها ناتو هم وارد شد که اخبارش را میدانید.»
به عبارتی آقای هاشمی تناقض رفتار آمریکا در سوریه و عراق را اینگونه توجیه و رفو کرده است که داعش در سوریه مطابق منافع آمریکا اقدام کرده اما در عراق بر خلاف منافع آمریکا وارد میدان شده است!
این ادعای آقای هاشمی یک اظهارنظر غیرواقعی و تقریبا بیاساس است با این حال برای آنکه تناقض در این قبیل اظهارنظرها بیشتر نمودار شود؛ میتوان چند سؤال در اینباره از آقای هاشمی پرسید:
آقای هاشمی میگوید داعش در سوریه با حمایتهای غربیها و بیگانگان (آمریکا) بهوجود آمده است. اگر اینگونه است؛ چرا مواضع آقای هاشمی در تحولات سوریه علیه منافع تروریستها و حامیان تروریستها نبود؟ به هر حال آنگونه که هاشمی گفته داعش دستپرورده آمریکا بود تا در کشور دوست و همپیمان ایران آشوب و ناامنی کند. آیا آقای هاشمی در آن زمان علیه این شرارت آمریکا و داعش موضع گرفت؟ بررسی رفتار آقای هاشمی در آن ایام نشان میدهد آقای هاشمی بیشتر از هر چیز بشار اسد و حاکمیت قانونی سوریه را هدف قرار داده بود. نعیمه اشراقی که روابط نزدیکی با خانواده آقای هاشمی دارد، همزمان با بحران سوریه که توسط همین تروریستهای تکفیری راه افتاده و منجر به تهدید حمله نظامی آمریکا به سوریه شده بود؛ در صفحه فیسبوک خود خبر داد: آقای هاشمیرفسنجانی در ملاقات با جمعی از مردم استان اصفهان در حسینیه جماران که ساعاتی پیش انجام شد در ارتباط با بمباران اخیر سوریه سخنانی بدین مضمون ایراد نمود: «دولتی که ملت خود را بمباران شیمیایی کند عواقب سخت آن را خواهد دید همانگونه که صدام در بمباران حلبچه ننگ ابدی را بر خود خرید و دچار چنین سرنوشت هولناکی شد.»
این یک اظهارنظر بیسابقه بود! هاشمی از تهران بشار اسد را به صدام تشبیه میکرد. اما اظهار نظر رسمی او در تضعیف اسد مربوط به سخنرانی او در سوادکوه بود. او همزمان با تهدیدهای اوباما برای حمله نظامی به سوریه، در سوادکوه گفت: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد، بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند، شرایط بدی بر مردم حاکم است، مردم از یک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگر امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند.» فیلم و صوت این سخنان هاشمی منتشر شد و غیرقابل انکار است. اینها نشان میدهد آقای هاشمی حتی آن زمان که به ادعای وی داعش هماهنگ با آمریکا در سوریه عمل میکرد؛ مواضعی اتخاذ میکرد که علیه بشار اسد بود. آیا بشار اسد با کسی غیراز داعش و حامیان داعش میجنگید؟ پس چرا آقای هاشمی علیه اسد موضع میگرفت؟ بنابراین آقای هاشمی کارنامه خوبی در قبال تحولات سوریه و مقابله با داعش ندارد. و اینکه اکنون به فکر مقابله با داعش افتاده نیز آن را در قالب همکاری با آمریکا مطرح میکند. واقعیت این است و این واقعیت در افکار عمومی نیز توزیع شده که تروریستهای داعش هم در سوریه و هم در عراق مطابق میل آمریکاییها رفتار میکند. در سوریه آنها بشار اسد وابسته به جریان مقاومت را تضعیف میکنند و در عراق نیز آنها به داد آمریکا رسیدهاند تا دولت شیعی مقاوم را تضعیف کنند. آمریکاییها پس از ترک عراق و افغانستان سیاستهای متناقضی علیه این کشورها اتخاذ کردهاند. آنها نشان دادهاند دموکراسی عراق و افغانستان را تحمل نمیکنند. در عراق آنها نمیخواهند ائتلاف مالکی که اخیرا انتخابات پارلمانی را از آن خود کرده مجددا قدرت اجرایی را در دست بگیرد. به همین دلیل داعش وارد عراق شده است تا شرایط را برای اعمال نفوذ و قدرت آمریکا فراهم کند و متاسفانه آقای هاشمی نیز در هر 2 موضوع مواضعی خلاف و مغایر اهداف آمریکاییها اتخاذ نکرده است. او با اظهاراتش، نظام سوریه را محکوم کرد و اینک درباره عراق نیز به گونهای حرف میزند که شرایط بازیگری آمریکا را فراهم میکند. به هر حال اکنون داعش بهانه است و برخی بشدت علاقه دارند به این بهانه با آمریکاییها زمینه همکاری تعریف کنند.
پس از روحانی، این جواد ظریف بود که در اظهارنظری خط همکاری با آمریکا در عراق را تقویت کرد. ظریف در فیلم ویدئویی که در آستانه مذاکرات وین 6 منتشر کرد، از احتمال همکاری ایران و آمریکا در عراق گفت. به گزارش «وطن امروز»، ظریف در ابتدای آن پیام ویدئویی گفت: «تا 3 هفته آینده ما یک فرصت استثنایی داریم تا تاریخساز شویم. تا بر روی توافقنامه جامع هستهای ایران به اجماع برسیم و پایان دادن به یک بحران غیرضروری، که ما را از رسیدگی به چالشهای مشترک بازداشته است. چالشهایی مانند اتفاقات هولناکی که در چند هفته پیش در عراق شاهد آن بودهایم.» این اظهارنظر ظریف نیز بهگونهای مطرح شد که گمانه همکاری ایران و آمریکا در عراق را تقویت میکرد با این حال اظهارنظر صریح رهبر انقلاب مبنی بر مخالفت ایران با دخالت آمریکا در عراق، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در این موضوع را آشکار کرد. جمهوری اسلامی ایران رسما اعلام کرد که داعش را گروهی مجزا و منفک از آمریکا نمیداند و به همین دلیل دخالت آمریکا در عراق وجهی نخواهد داشت.
هاشمی وارد میشود
آقای هاشمی را برخی پدر معنوی و سیاسی دولت یازدهم میدانند، چه اینکه او خود نیز بهگونهای رفتار کرده که این موضوع را برجسته میکند. برخی معتقدند در موارد مختلف مشخص شده این هاشمی است که در موضوعات مختلف زمینه را برای فعالیتها و اقدامات دولت آقای روحانی فراهم میکند. آقای هاشمیرفسنجانی درباره موضوع همکاری با آمریکا در عراق هم وارد میدان شده است. او در گفتوگو با روزنامه آساهی ژاپن که دیروز منتشر شد؛ نشان داد به طراحی یک زمین بازی برای همکاری با آمریکا در عراق علاقهمند است. او در پاسخ به این سؤال خبرنگار که آیا ایران و آمریکا میتوانند در موضوع عراق با هم همکاری کنند؟ گفت: «کشورهای بزرگ در مسائل جهانی منافع مشترک دارند و ایران و آمریکا هم در عراق مسائل مشترک دارند و مانعی هم برای همکاری نداریم. اگر دو کشور لازم بدانند که نیاز به همکاری است، ممکن است برنامهریزی کنند. عراق درگیر مقابله با تروریسم است و ایران هم در خارج با این موضوع درگیر است. آمریکاییها هم مشکلات زیادی با تروریسم دارند. به نفع همه کشورهای دنیاست که شر تروریسم را از سر مردم کوتاه کنیم.» او افزود: الان آمریکا میخواهد کاری برای عراق بکند. ما هم میخواهیم کاری بکنیم. هر وقت لازم شد که این کارها در حالت همکاری باشد، طبعاً مذاکره میشود. رفسنجانی نوع این همکاری را نیز شرح داد و گفت: مسأله خیلی پیچیده نیست. گاهی لازم میشود که از اطلاعات همدیگر استفاده کنند و گاهی لازم میشود که در مواردی خاص، کمکهای مالی مشترک کنند. گاهی لازم میشود که کمکهای فنی کنند. از این موارد در همکاری کشورها معمول است. رفسنجانی در این اظهارات صراحتا آمریکا را در مقابل تروریسم داعش نشانده است و با طرح موضوع مقابله با تروریسم، ایران و آمریکا را در یک جبهه و علیه داعش تعریف کرده و سپس این الگو را برای همکاری ایران و آمریکا در عراق مناسب میبیند. این اظهارات آقای هاشمیرفسنجانی کاملا در تناقض با آن چیزی است که این روزها دیگر برای همه دنیا آشکار شده است. این یک موضوع پنهان نیست که داعش و امثال این گروهکهای تروریستی با حمایتهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا ایجاد شدهاند و به همین دلیل مقابله آمریکا با داعش در عراق یک موضوع غیرواقعی و متوهمانه است. البته شفافیت این موضوع به اندازهای است که حتی خبرنگار آساهی نیز متوجه آن شد و از هاشمی پرسید: «در رابطه با آمریکا هم انگار در سوریه از داعش حمایت میکرد» که آقای هاشمی در پاسخ به این سؤال مجبور شد به حمایت آمریکا از داعش اعتراف کند. اما ببینید آقای هاشمی چه توجیهی برای این مساله به کار میبرد: «بله، عمدتاً غربیها از همه مخالفان سوریه، از جمله داعش حمایت میکردند. اصولاً ذات تروریستها اینگونه است که اول با حمایتهای بیگانگان در کشوری رشد میکنند و وقتی کمی تقویت شدند، علیه منافع همان کشورهای حمایتکننده مبارزه میکنند. مثل طالبان در افغانستان که سرانجام آمریکا برای مقابله با آنها مجبور به اشغال آن کشور شد و بعدها ناتو هم وارد شد که اخبارش را میدانید.»
به عبارتی آقای هاشمی تناقض رفتار آمریکا در سوریه و عراق را اینگونه توجیه و رفو کرده است که داعش در سوریه مطابق منافع آمریکا اقدام کرده اما در عراق بر خلاف منافع آمریکا وارد میدان شده است!
این ادعای آقای هاشمی یک اظهارنظر غیرواقعی و تقریبا بیاساس است با این حال برای آنکه تناقض در این قبیل اظهارنظرها بیشتر نمودار شود؛ میتوان چند سؤال در اینباره از آقای هاشمی پرسید:
آقای هاشمی میگوید داعش در سوریه با حمایتهای غربیها و بیگانگان (آمریکا) بهوجود آمده است. اگر اینگونه است؛ چرا مواضع آقای هاشمی در تحولات سوریه علیه منافع تروریستها و حامیان تروریستها نبود؟ به هر حال آنگونه که هاشمی گفته داعش دستپرورده آمریکا بود تا در کشور دوست و همپیمان ایران آشوب و ناامنی کند. آیا آقای هاشمی در آن زمان علیه این شرارت آمریکا و داعش موضع گرفت؟ بررسی رفتار آقای هاشمی در آن ایام نشان میدهد آقای هاشمی بیشتر از هر چیز بشار اسد و حاکمیت قانونی سوریه را هدف قرار داده بود. نعیمه اشراقی که روابط نزدیکی با خانواده آقای هاشمی دارد، همزمان با بحران سوریه که توسط همین تروریستهای تکفیری راه افتاده و منجر به تهدید حمله نظامی آمریکا به سوریه شده بود؛ در صفحه فیسبوک خود خبر داد: آقای هاشمیرفسنجانی در ملاقات با جمعی از مردم استان اصفهان در حسینیه جماران که ساعاتی پیش انجام شد در ارتباط با بمباران اخیر سوریه سخنانی بدین مضمون ایراد نمود: «دولتی که ملت خود را بمباران شیمیایی کند عواقب سخت آن را خواهد دید همانگونه که صدام در بمباران حلبچه ننگ ابدی را بر خود خرید و دچار چنین سرنوشت هولناکی شد.»
این یک اظهارنظر بیسابقه بود! هاشمی از تهران بشار اسد را به صدام تشبیه میکرد. اما اظهار نظر رسمی او در تضعیف اسد مربوط به سخنرانی او در سوادکوه بود. او همزمان با تهدیدهای اوباما برای حمله نظامی به سوریه، در سوادکوه گفت: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد، بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند، شرایط بدی بر مردم حاکم است، مردم از یک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگر امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند.» فیلم و صوت این سخنان هاشمی منتشر شد و غیرقابل انکار است. اینها نشان میدهد آقای هاشمی حتی آن زمان که به ادعای وی داعش هماهنگ با آمریکا در سوریه عمل میکرد؛ مواضعی اتخاذ میکرد که علیه بشار اسد بود. آیا بشار اسد با کسی غیراز داعش و حامیان داعش میجنگید؟ پس چرا آقای هاشمی علیه اسد موضع میگرفت؟ بنابراین آقای هاشمی کارنامه خوبی در قبال تحولات سوریه و مقابله با داعش ندارد. و اینکه اکنون به فکر مقابله با داعش افتاده نیز آن را در قالب همکاری با آمریکا مطرح میکند. واقعیت این است و این واقعیت در افکار عمومی نیز توزیع شده که تروریستهای داعش هم در سوریه و هم در عراق مطابق میل آمریکاییها رفتار میکند. در سوریه آنها بشار اسد وابسته به جریان مقاومت را تضعیف میکنند و در عراق نیز آنها به داد آمریکا رسیدهاند تا دولت شیعی مقاوم را تضعیف کنند. آمریکاییها پس از ترک عراق و افغانستان سیاستهای متناقضی علیه این کشورها اتخاذ کردهاند. آنها نشان دادهاند دموکراسی عراق و افغانستان را تحمل نمیکنند. در عراق آنها نمیخواهند ائتلاف مالکی که اخیرا انتخابات پارلمانی را از آن خود کرده مجددا قدرت اجرایی را در دست بگیرد. به همین دلیل داعش وارد عراق شده است تا شرایط را برای اعمال نفوذ و قدرت آمریکا فراهم کند و متاسفانه آقای هاشمی نیز در هر 2 موضوع مواضعی خلاف و مغایر اهداف آمریکاییها اتخاذ نکرده است. او با اظهاراتش، نظام سوریه را محکوم کرد و اینک درباره عراق نیز به گونهای حرف میزند که شرایط بازیگری آمریکا را فراهم میکند. به هر حال اکنون داعش بهانه است و برخی بشدت علاقه دارند به این بهانه با آمریکاییها زمینه همکاری تعریف کنند.