شهدای ایران shohadayeiran.com

«آرامش دانشگاه‌ها، زمينه‌ساز و شتاب‌بخش حركت علمي كشور است و اگر خداي نكرده اين آرامش ضربه بخورد، حركت علمي متوقف مي‌شود و ايران به عقب باز مي‌گردد» اين يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي سخنان رهبر‌معظم‌انقلاب در ديدار اخير خود با اساتيد دانشگاه بود كه اين سؤال اساسي را مطرح مي‌كند
شهدای ایران: «آرامش دانشگاه‌ها، زمينه‌ساز و شتاب‌بخش حركت علمي كشور است و اگر خداي نكرده اين آرامش ضربه بخورد، حركت علمي متوقف مي‌شود و ايران به عقب باز مي‌گردد» اين يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي سخنان رهبر‌معظم‌انقلاب در ديدار اخير خود با اساتيد دانشگاه بود كه اين سؤال اساسي را مطرح مي‌كند؛ چه كساني آرامش دانشگاه را مختل كرده و چرا در شرايط كنوني ايشان بر حفظ فضاي آرامش در محيط‌هاي علمي تأكيد دارند.
سؤالات بسياري از اين دست مطرح مي‌شود نظير اينكه هدف گروه يا كساني كه فضاي التهاب و اضطراب را به دانشگاه‌ها تزريق مي‌كنند چيست و چگونه مي‌توان از فضاي علمي دانشگاه‌ها صيانت كرد؟
براي پاسخ به سؤالاتي نظير آنچه مطرح شد مي‌توان از برخي از جملات رهبري در همين ديدار وام گرفت؛ آنجايي كه ايشان مي‌فرمايند:
«... مسئولان ذيربط و مديران دانشگاه‌ها بايد با جديت از تبديل مراكز علمي به محل جولان و فعاليت‌هاي جريان‌هاي سياسي جلوگيري كنند... تبديل دانشگاه‌ها به باشگاه‌هاي سياسي سم مهلك حركت علمي كشور است.»
اما براي شناسايي جرياني كه مصداق بارز عبارت‌هاي مورد اشاره رهبري است، بايد اندكي به قبل بازگرديم، به آن زماني كه يك جريان نشانه‌دار سياسي تلاش مي‌كند بسياري از اهداف بالادستي خود را با ابزار دانشجو جلو برده و از آن عامل فشاري استفاده كند، عليه حاكميت سياسي كشور.
بازخواني تحركات و فعاليت‌هاي اين طيف از يكسو شاهد مثال‌هاي مناسبي براي سخنان رهبري به شمار مي‌رود و از سوي ديگر ما را به اهداف، دسيسه‌ها و راهبردهاي اخير جرياني آشنا مي‌كند كه درصدد است مانند گذشته بابرهم زدن فضاي سكون محيط‌هاي علمي و دانشگاهي آنچه را آمال سياسي‌شان است دنبال كنند.
 
  دانشگاه در 8 سال حاكميت اصلاحات
يكي از ثمره‌هاي جريان تجديدنظرطلب در طول حاكميت هشت ساله‌شان بركشور، تغيير بنيادين فضاي دانشگاه‌ها از سمت علمي- فكري به سمت سياسي- ‌حزبي بود، به گونه‌اي كه نقش‌آفريني پررنگ دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران در شكل‌گيري مهم‌ترين شهرآشوب زمان تصدي‌گري اين جريان بر عرصه مديريت اجرايي - غائله 18 تير78- را مي‌توان به وضوح مشاهده كرد.
در طول اين هشت سال بارها دانشجويان نقش اول «فشار از پايين» را براي «چانه‌زني پدرخوانده‌هاي تجديدنظرطلب از بالا» برعهده گرفته و تمثال تندروهاي كف خيابان را جهت پياده‌سازي استراتژي‌هاي پيچيده رهبران تئوريك اين طيف به خوبي ايفا كردند.
هنوز يادمان نرفته كه در طول آن سال‌ها برخي از جنبش‌هاي دانشجويي نظير انجمن اسلامي و تحكيم وحدت چگونه ضمن وابستگي به كانون‌هاي قدرت، زمينه‌ساز انحراف و جدايي بخشي از بدنه تأثيرگذار جريانات دانشجويي از نظام و اجتماع شدند. هنوز فراموش نشده كه وزير علوم وقت، نامه‌اي به رئيس‌جمهور مي‌نويسد تا با 50 دانشجوي عضو انجمن اسلامي مستقل كه در اجتماع اعتراضي جلوي وزارت علوم شركت كرده‌اند برخورد امنيتي، قضايي، اطلاعاتي و سياسي و حقوقي شود.
هنوز از خاطره‌ها حذف نشده زماني كه آغاجري توهين‌هاي بي‌سابقه را عليه اركان نظام مطرح و قوه قضائيه او را محكوم كرد، يك هسته مركزي در بدنه اجرايي كشور تشكيل و به رؤساي دانشگاه‌ها دستور مي‌دهد جهت حمايت از اين فرد مجوز برگزاري تجمعات در درون دانشگاه‌ها صادر شود.
 
  18تير نمونه بارز سوء‌استفاده اصلاحات از فضاي دانشگاه
واقعه 18 تير 1378 يكي از بحران‌هايي است كه معاندان نظام در‌صدد برآمدند تا در لباس جنبش دانشجويي و با شعار مطالبات دانشجويان اصول اساسي نظام جمهوري اسلامي را مورد هدف قرار دهند. پس از توقيف روزنامه سلام در جريان رسيدگي به طرح اصلاح قانون مطبوعات، «دانشگاه تهران» كه مدت‌ها در اثر تحريكات عوامل افراطي، خصوصاً گروهك نهضت آزادي و نيز اتفاقات سياسي پياپي در تب و تاب به سر مي‌برد، پس از اطلاع از ماجرا و نيز با انگيزه مخالفت با تصويب كليات طرح اصلاح قانون «مطبوعات»، در شامگاه هفدهم تيرماه به صحنه تجمع‌هاي اعتراض‌آميز و درگيري‌هاي خشونت‌بار تبديل شد.
«دفتر تحكيم وحدت» در روز پنج‌شنبه 17 تير 1378 بنا بر گزارش كميته تحقيق شوراي عالي امنيت ملي، يك ميتينگ اعتراض‌آميز را در دانشگاه تهران برگزار مي‌كند. پس از آن واقعه در ساعت 22:45 ‌حدود 150 نفر از دانشجويان اقدام به راهپيمايي غيرقانوني كرده و سپس با تحريكات عده‌اي از عناصر افراطي از كوي دانشگاه خارج مي‌شوند و با سر دادن شعارهايي مراتب اعتراض خود را ابراز مي‌دارند.
اين تحركات در ادامه گستره بيشتري پيدا كرد تا جايي كه پليس هم وارد صحنه مي‌شود، عناصر ضدانقلاب پس از اطلاع از اوضاع شهر به «دانشگاه» هجوم مي‌برند، تحريك‌كنندگان حزبي درون حكومت نيز با سخنراني‌ها و شايعات و جعل اخبار نظير به خاك و خون كشيده شدن تعدادي از دانشجويان كوي دانشگاه، زبانه‌هاي اين آتش را شعله‌ور مي‌سازند.
از 18 تير به بعد، دامنه «اغتشاشات» و آشوب‌طلبي‌هاي عناصر معاند و فرصت‌طلب از دانشگاه به كف خيابان كشيده شد و ضدانقلاب، با استخدام اراذل و اوباش به تخريب اموال عمومي و هتك حرمت امام احل و مقام معظم رهبري مي‌پردازند. هرچند رهبري چند روز پس از اين حوادث با سخنراني خود به غائله تلخ 18تير مهر پاياني مي‌زند، اما تحركات دامنه‌دار جريان تجديدنظرطلب در فضاي علمي و فكري دانشگاه‌ها و سوء‌استفاده آنها از دانشجويان، آگاهي بيشتر دولتمردان اعتدال‌گرا از طراحي‌هاي جريان برانداز براي فتنه‌آفريني در دانشگاه‌ها را در طول سال‌هاي آتي مي‌رساند.

   بازتوليد تنش‌زايي در محيط‌هاي علمي
بايد تأكيد كرد فعاليت‌هاي معنادار جرياني نشانه‌دار در عرصه دانشگاه‌ها با روي كارآمدن دولت تدبير و اميد در بهار92، هواخواهان ليبراليسم در داخل اميدي نو براي تحقق اهداف بالادستي خود به دست آوردند چراكه آنها معتقد بودند كنار گذاشتن نامزد اختصاصي‌شان به نفع روحاني و حمايت‌هاي خاتمي و هاشمي از وي مي‌تواند مجوزي براي نفوذ در بدنه دولت و از جمله وزارتخانه‌ها باشد.
يكي از محورهاي مورد توجه جريان دگرانديش براي اعمال نفوذ - باتوجه به مؤلفه‌هاي خاص و قدرت باروري براي ظهور فتنه‌گري آن كه در ادامه به آن اشاره خواهد شد- وزارت علوم، تحقيقات و فناوري بود، برهمين اساس «فشار به رئيس دولت يازدهم براي معرفي چهره تندرو به مجلس جهت انتصاب در وزارت علوم»، « قلع و قمع بسياري از اساتيد و رؤساي دانشگاه‌ها در زمان سرپرست بودن توفيقي در وزارت علوم»، «بازگرداندن دانشجويان ستاره‌دار و فعال فتنه به فضاي آرام علمي دانشگاه» و «احياي جنبش‌هاي دانشجويي افراطي و اثرگذار در غائله‌هاي 78 و 88» همگي با هدف اصلي «ملتهب كردن فضاي دانشگاه» كه يكي از مقدمات بازسازي پروژه استحاله نظام بوده را مورد توجه قرار داده‌اند.
هر چند مصاديق بسياري مي‌توان ذكر كرد اما بارزترين مصداق براي آنكه اثبات كند جريان تجديدنظرطلب در طول يك‌سال گذشته- پس از طي دوره  هشت ساله -  به شدت به‌دنبال ملتهب كردن دانشگاه‌هاست، مراسم«روز دانشجو» 16آذر 92 است؛ آنجايي كه يكي از تشكل‌هاي دانشجويي نزديك به همين جناح سياسي در دانشكده ادبيات در مراسمي با عنوان «سپيده اميد» چهره‌هاي نشانه‌دار از حزب منحله مشاركت و فعال در فتنه 88 كه برخي از ‌آنها سابقه مجرميت در شهرآشوب‌هاي گذشته عليه نظام را دارند، نظير علي شكوري‌راد، محمدرضا خاتمي و داوود سليماني را به ميان دانشجويان كشانده بودند و با برگزاري مراسمي هدفمند درصدد تزريق آشوب و اغتشاش به دانشگاه بودند.
مرور برخي از مواضع كاملاً حزبي و جنجال‌برانگيز افراد مدعو اين مراسم به خوبي از اهداف پدرخوانده‌هاي اين حزب رونمايي مي‌كند، آنجايي كه شكوري‌راد اظهار مي‌كند: « اين جمعيت دل در گرو كساني دارند كه امروز در زندان هستند و براي آزادي آنها لحظه‌شماري مي‌كنند. حال كساني كه يوسف ما را در بند و حصر كردند بدانند كه اگر يوسف زندان كشيد، به عيارش افزوده شد. او توبه نخواهد كرد و پيغام داده است كه نگران من نباشيد، من نگران وي هستم و به عنوان يك پزشك بايد بگويم كه آنها از نظر وضعيت جسمي وضعيت خوبي ندارند. آنها نياز به مراقبت پزشكي و درمان و نور آفتاب دارند. آيا كساني كه افراد را بدون قاضي به زندان مي‌برند مسلمان هستند؟» كه به خوبي نشان مي‌دهد منسوبان به اين طيف تلاش دارند با انحراف در نفس برگزاري روز دانشجو - با اهدافي نظير«استكبارستيزي»و«مقابله با ترفندهاي نظام سلطه » است - اولويت‌هاي حزبي وگروهي نظير«‌آزادي زندانيان سياسي» و«بازگشت اصلاح‌طلبان به قدرت» را جايگزين كرده كه بخشي از آن در شعارهاي ديكته‌شده به بخشي از دانشجويان در اين مراسم تظاهر پيدا مي‌كند.
در همين مراسم هم محمدرضاخاتمي دبيركل حزب منحله مشاركت مي‌گويد: امروز خورشيدهاي ما دانشجويان و اساتيدي هستند كه در زندان به سر مي‌برند و ستاره‌هاي ما نيز دانشجويان ستاره‌داري هستند كه به جرم عدالت‌طلبي از حقوق اوليه خود يعني تحصيل محروم شده‌اند.
وي ضمن ابراز تمايل براي رفع حصر موسوي و كروبي تأكيد كرد: ما براي رسيدن به اين حق كوتاهي نمي‌كنيم و اميدواريم مسئولان نيز پيام 24 خرداد را درك كنند.
گروهي از دانشجويان شركت‌كننده تأثيرپذيرفته از اين عمليات رواني، شعارهاي «زنداني سياسي آزاد بايد گردد»، «يا حسين، ميرحسين»، «مجتهد واقعي، منتظري، صانعي» و«سلام بر خاتمي درود بر موسوي» سر مي‌دهند.

   چرا دانشگاه؟
به زعم پدرخوانده‌هاي اين جريان، «قدرت چانه‌زني» در مقابل حاكميت و عبور از خطوط قرمزي- كه باعث حذف آنها از عرصه سياسي شده است- در انتخابات‌هاي پيش رو مي‌تواند به وسيله دانشگاهيان «افزايش چشمگيري» يابد چراكه مهم‌ترين گروه براي ايفاي «نقش فشار از پايين به نظام» بخشي از همين گروه سني جامعه است كه امتحان خود را در فتنه18 تير78 پس داده‌اند.
به عبارت ديگر به زعم رهبران تئوريك اين طيف، محيط‌هايي كه محور اصلي آن غالباً جوانان پرشور هستند - كه بارزترين ويژگي‌ شخصيتي‌شان احساسي بودن است- مي‌توانند كانون يا محور يك شهرآشوب تمام‌عيار عليه حاكميت سياسي باشند، يكي از مستندات اين تفكر «شكل‌گيري و هدايت فتنه 18تير 78 توسط دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران» و همچنين «نقش‌آفريني پررنگ دانشجويان در فتنه 88» است كه كارنامه دانشجويان را در عمل به دستورات رهبران
جريان برانداز موفق نشان مي‌دهد.
باتوجه به اتفاقات حادث شده در برخي از دانشگاه‌هاي كشور و از جمله دانشگاه تهران در 16آذر سال گذشته و حتي پس از آن -  كه به بيش از ده‌ها مورد هم مي‌رسد- مي‌توان گفت اتاق فكر جريان تجديدنظرطلب، برنامه‌هاي گسترده و ضدحساسيت براي تمام سطح تشكيلاتي و از جمله تشكل‌هاي دانشجويي منسوب به خود در دانشگاه‌ها تعريف و تشريح كرده كه انجام هركدام از اصول ديكته شده به منزله گذراندن يكي از پله‌هايي است كه پدرخوانده‌هاي اين طيف را در رسيدن به قدرت رسمي- كه در نهايت به براندازي ختم مي‌پذيرد- قلمداد مي‌شود.
منبع: جوان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار