رئیس گروهک نهضت آزادی گفت نئوکانها و صهیونیستها در آمریکا آنقدر قوی هستند که نمیگذاشتند بوش مسائل را با ایران حل کند اما آقای اوباما میخواهد که مسئله را حل کند!
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، ابراهیم یزدی در مصاحبه با روزنامه اجارهای آرمان گفت: اگر ایران به جای روسیه قرارداد نیروگاه هستهای را به یک کشور اروپایی واگذار میکرد تاکنون شاید راه هم افتاده بود، ولی روسها اینگونه نیستند.
وی آنگاه با بیان اینکه تابوی مذاکره با آمریکا شکسته شد، میگوید: الان در وقایع عراق یک فرصت مناسب تاریخی به وجود آمده است که ایران و آمریکا مسائلشان را با هم حل کنند یعنی الان حادثهای در عراق رخ داده است که یک همسویی میان ایران و آمریکا بهوجود آمده است کم و بیش شبیه به افغانستان در زمان حکومت طالبان. در افغانستان دولت ایران نقش کلیدی در سقوط طالبان داشت... دولت بوش با دولت اوباما فرق دارد. بوش از ابتدا نمیخواست با ایران مشکلاتش را حل کند.
یزدی ادامه داد: دولت بوش نمیخواست با ایران آشتی کند. نئوکانها و صهیونیستها در آمریکا آنقدر قوی هستند که نمیگذاشتند. بوش پسر هم آنقدر به صهیونیستها بدهکار بود که او هم نمیخواست. ولی الان چنین نیست. آقای اوباما میخواهد که مسئله را حل کند.
او در ادامه نسخه آمریکایی- سعودی برای عراق را تأیید کرده و با عبور از دموکراسی میگوید: در عراق 65 درصد جمعیت شیعه است. اما اقلیت سنی 80-70 سال، از 1930 در عراق حاکم بوده و قدرت و ریشه دارد. دولت عراق نمیتواند مطلقگرا و مطلقخواه باشد. لاجرم باید رهبران سنی را به بازی میگرفت. اما نکرد و برعکس عمل کرد. این یک اشتباه راهبردی بزرگی بود. درست است که در یک بازی دموکراسی رأی اکثریت معتبر است اما رهبران شیعه در عراق باید بدانند که کشورهای عربی همسایه عراق اکثرا سنی مذهب هستند. این دولتها تحمل یک دولت شیعه دیگری را در منطقه ندارند(!) کما اینکه حاضر نیستند به هیچ قیمتی یک نظام دموکراتیک در بحرین، که اکثریت جمعیت آن شیعه است پیروز شود و یک دولت شیعه سوم در منطقه بهوجود آید.
رئیس گروهک نهضت آزادی- که حضرت امام درباره آنان فرمود اگر سر کار میماندند اسلام و ایران سیلیای میخورد که تا قرنها سر بلند نمیکرد- تعمدا درباره چند موضوع مهم تغافل کرده یا خلاف حقیقت سخن گفته است.
1- تحریمهای فلجکننده به عنوان نهایت دشمنی با یک ملت، محصول دوره اوباماست نه بوش. در همین یک سال اخیر که به ادعای یزدی تابوی مذاکره شکسته، آمریکاییها 14 بار ملت ایران را به گزینه نظامی روی میز تهدید کردهاند، بر گستره تحریمها افزودهاند، در مقابل ویزای سفیر ویژه رئیسجمهور برای نمایندگی ایران در سازمان ملل کارشکنی کردهاند و معاون وزیر خارجه آمریکا ژن ایرانیها را فریبکاری دانسته است.
2- دولت اوباما نوکرترین دولتهای آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی است. حتماً رئیسگروهک نهضت آزادی میداند که چند روز پیش شیمونپرز با هافینگتون پست و شبکه 10 تلویزیون اسرائیل مصاحبه کرد و تأکید نمود «اوباما بیشترین کاری را که یک رئیسجمهور آمریکا برای اسرائیل میتواند، انجام داده است... میتوان به او در مذاکرات هستهای با ایران اعتماد کرد. او در طول دوره خدمت خود بیوقفه از منافع اسرائیل در خاورمیانه و به ویژه در مقابل ایران حمایت کرده است. هیچ یک از رؤسای جمهور سابق آمریکا به اندازه اوباما برای دفاع از اسرائیل قدم برنداشت. ما چه خواستهای از رئیسجمهور آمریکا داریم که اجابت نکرده باشد؟ روابط اسرائیل با آمریکا هرگز بهتر از حالا نبوده است».
3- این ادعا که «اگر قرارداد نیروگاه هستهای به یک کشور اروپایی واگذار میشد، تاکنون راه افتاده بود» خلاف واقع است. طرف قرارداد اولیه در ساخت نیروگاه بوشهر، آلمانیها بودند که نقض تعهد کردند. همچنین ایران مالک 10درصد سهام شرکت یوردیف فرانسه در زمینه غنیسازی و فعالیتهای هستهای است اما فرانسه سود سهام کشورمان را بازپس نمیدهد. غربیها همچنین در ماجرای نیاز ایران به سوخت 20 درصد راکتور تهران حاضر نشدند این سوخت را به ما بفروشند.
4- ما منافع مشترکی با آمریکا در عراق نداریم. اولاً به این اعتبار که حمایت دولت اصلاحات از اشغالگران افغانستان، عملاً به ضرر کشورمان و موجب تهدید امنیت ملی شد. ثانیاً ما در عراق از دولت قانونی و منتخب حمایت میکنیم و آمریکا درصدد براندازی همین دولت است. ما از ثبات و امنیت عراق در برابر تروریستها پشتیبانی میکنیم و آمریکا تروریستها و ناامنیهای ایجاد شده از سوی آنها را ابزار فشار بر ایران و دولت عراق میداند و بنابراین حامی گروههای تروریستی در عراق و سوریه است، هرچند که در لفظ از تروریسم انتقاد میکند. به همین دلیل نیز آمریکا درست مطابق ادبیات آقای یزدی، به جای تخطئه تروریستهای داعش به تخطئه دولت منتخب عراق پرداخت و مدعی شد وضعیت فعلی به خاطر نادیده گرفتن حقوق سنیها و کردها پیش آمده و باید فراتر از انتخابات و دموکراسی، دولت نجات ملی فراگیر تأسیس شود! این ادبیات، وارونه نوشتن صورت مسئله تروریسم در عراق است.
5- آیا آقای یزدی مستخدم آل سعود است که میگوید چون برخی دولتهای سنی منطقه (بخوانید وهابی، مرتجع و سازشکار نسبت به آمریکا و رژیم صهیونیستی) با دولت شیعی در عراق مخالفند، بنابراین باید بازی دموکراسی و قانون و انتخابات را در عراق به هم زد؟! آیا به زعم آقای یزدی باید به تروریستهای داعشی کرسی و منصب سپرد و مثلاً بنیصدرهایی در عراق روی کار بیایند که مستظهر به گروهکهایی شبیه سازمان منافقین و نهضت آزادی هستند؟! ثم ماذا؟! آیا آنگاه نباید دور تصاعدی تروریسم و خشونت و آشوب خیابانی و باجخواهی در قبال دولت منتخب را شاهد بود؟
تازهترین مصاحبه یزدی در توجیه مشی دولت آمریکا بار دیگر ثابت میکند که چرا آمریکاییهای جنایتکار و حامی استبداد و جنایتهای رژیم پهلوی، امثال او را به عنوان دوستان و رابطین خوب خود در ایران دستهبندی میکردند و چرا حضرت امام(ره) آنها را «طرفدار وابستگی کشور به آمریکا» و «گروهی که ضرر آنها از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر و بالاتر است»، خواندند؟
6- گروهک نهضت آزادی برخلاف ژست انتقادی امروز نسبت به بوش، طرفدار مذاکره و سازش با دولت آمریکا در دوره ریاست بوش بود و آن زمان انتقادی از مواضع نومحافظهکاران نمیکرد.
وی آنگاه با بیان اینکه تابوی مذاکره با آمریکا شکسته شد، میگوید: الان در وقایع عراق یک فرصت مناسب تاریخی به وجود آمده است که ایران و آمریکا مسائلشان را با هم حل کنند یعنی الان حادثهای در عراق رخ داده است که یک همسویی میان ایران و آمریکا بهوجود آمده است کم و بیش شبیه به افغانستان در زمان حکومت طالبان. در افغانستان دولت ایران نقش کلیدی در سقوط طالبان داشت... دولت بوش با دولت اوباما فرق دارد. بوش از ابتدا نمیخواست با ایران مشکلاتش را حل کند.
یزدی ادامه داد: دولت بوش نمیخواست با ایران آشتی کند. نئوکانها و صهیونیستها در آمریکا آنقدر قوی هستند که نمیگذاشتند. بوش پسر هم آنقدر به صهیونیستها بدهکار بود که او هم نمیخواست. ولی الان چنین نیست. آقای اوباما میخواهد که مسئله را حل کند.
او در ادامه نسخه آمریکایی- سعودی برای عراق را تأیید کرده و با عبور از دموکراسی میگوید: در عراق 65 درصد جمعیت شیعه است. اما اقلیت سنی 80-70 سال، از 1930 در عراق حاکم بوده و قدرت و ریشه دارد. دولت عراق نمیتواند مطلقگرا و مطلقخواه باشد. لاجرم باید رهبران سنی را به بازی میگرفت. اما نکرد و برعکس عمل کرد. این یک اشتباه راهبردی بزرگی بود. درست است که در یک بازی دموکراسی رأی اکثریت معتبر است اما رهبران شیعه در عراق باید بدانند که کشورهای عربی همسایه عراق اکثرا سنی مذهب هستند. این دولتها تحمل یک دولت شیعه دیگری را در منطقه ندارند(!) کما اینکه حاضر نیستند به هیچ قیمتی یک نظام دموکراتیک در بحرین، که اکثریت جمعیت آن شیعه است پیروز شود و یک دولت شیعه سوم در منطقه بهوجود آید.
رئیس گروهک نهضت آزادی- که حضرت امام درباره آنان فرمود اگر سر کار میماندند اسلام و ایران سیلیای میخورد که تا قرنها سر بلند نمیکرد- تعمدا درباره چند موضوع مهم تغافل کرده یا خلاف حقیقت سخن گفته است.
1- تحریمهای فلجکننده به عنوان نهایت دشمنی با یک ملت، محصول دوره اوباماست نه بوش. در همین یک سال اخیر که به ادعای یزدی تابوی مذاکره شکسته، آمریکاییها 14 بار ملت ایران را به گزینه نظامی روی میز تهدید کردهاند، بر گستره تحریمها افزودهاند، در مقابل ویزای سفیر ویژه رئیسجمهور برای نمایندگی ایران در سازمان ملل کارشکنی کردهاند و معاون وزیر خارجه آمریکا ژن ایرانیها را فریبکاری دانسته است.
2- دولت اوباما نوکرترین دولتهای آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی است. حتماً رئیسگروهک نهضت آزادی میداند که چند روز پیش شیمونپرز با هافینگتون پست و شبکه 10 تلویزیون اسرائیل مصاحبه کرد و تأکید نمود «اوباما بیشترین کاری را که یک رئیسجمهور آمریکا برای اسرائیل میتواند، انجام داده است... میتوان به او در مذاکرات هستهای با ایران اعتماد کرد. او در طول دوره خدمت خود بیوقفه از منافع اسرائیل در خاورمیانه و به ویژه در مقابل ایران حمایت کرده است. هیچ یک از رؤسای جمهور سابق آمریکا به اندازه اوباما برای دفاع از اسرائیل قدم برنداشت. ما چه خواستهای از رئیسجمهور آمریکا داریم که اجابت نکرده باشد؟ روابط اسرائیل با آمریکا هرگز بهتر از حالا نبوده است».
3- این ادعا که «اگر قرارداد نیروگاه هستهای به یک کشور اروپایی واگذار میشد، تاکنون راه افتاده بود» خلاف واقع است. طرف قرارداد اولیه در ساخت نیروگاه بوشهر، آلمانیها بودند که نقض تعهد کردند. همچنین ایران مالک 10درصد سهام شرکت یوردیف فرانسه در زمینه غنیسازی و فعالیتهای هستهای است اما فرانسه سود سهام کشورمان را بازپس نمیدهد. غربیها همچنین در ماجرای نیاز ایران به سوخت 20 درصد راکتور تهران حاضر نشدند این سوخت را به ما بفروشند.
4- ما منافع مشترکی با آمریکا در عراق نداریم. اولاً به این اعتبار که حمایت دولت اصلاحات از اشغالگران افغانستان، عملاً به ضرر کشورمان و موجب تهدید امنیت ملی شد. ثانیاً ما در عراق از دولت قانونی و منتخب حمایت میکنیم و آمریکا درصدد براندازی همین دولت است. ما از ثبات و امنیت عراق در برابر تروریستها پشتیبانی میکنیم و آمریکا تروریستها و ناامنیهای ایجاد شده از سوی آنها را ابزار فشار بر ایران و دولت عراق میداند و بنابراین حامی گروههای تروریستی در عراق و سوریه است، هرچند که در لفظ از تروریسم انتقاد میکند. به همین دلیل نیز آمریکا درست مطابق ادبیات آقای یزدی، به جای تخطئه تروریستهای داعش به تخطئه دولت منتخب عراق پرداخت و مدعی شد وضعیت فعلی به خاطر نادیده گرفتن حقوق سنیها و کردها پیش آمده و باید فراتر از انتخابات و دموکراسی، دولت نجات ملی فراگیر تأسیس شود! این ادبیات، وارونه نوشتن صورت مسئله تروریسم در عراق است.
5- آیا آقای یزدی مستخدم آل سعود است که میگوید چون برخی دولتهای سنی منطقه (بخوانید وهابی، مرتجع و سازشکار نسبت به آمریکا و رژیم صهیونیستی) با دولت شیعی در عراق مخالفند، بنابراین باید بازی دموکراسی و قانون و انتخابات را در عراق به هم زد؟! آیا به زعم آقای یزدی باید به تروریستهای داعشی کرسی و منصب سپرد و مثلاً بنیصدرهایی در عراق روی کار بیایند که مستظهر به گروهکهایی شبیه سازمان منافقین و نهضت آزادی هستند؟! ثم ماذا؟! آیا آنگاه نباید دور تصاعدی تروریسم و خشونت و آشوب خیابانی و باجخواهی در قبال دولت منتخب را شاهد بود؟
تازهترین مصاحبه یزدی در توجیه مشی دولت آمریکا بار دیگر ثابت میکند که چرا آمریکاییهای جنایتکار و حامی استبداد و جنایتهای رژیم پهلوی، امثال او را به عنوان دوستان و رابطین خوب خود در ایران دستهبندی میکردند و چرا حضرت امام(ره) آنها را «طرفدار وابستگی کشور به آمریکا» و «گروهی که ضرر آنها از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر و بالاتر است»، خواندند؟
6- گروهک نهضت آزادی برخلاف ژست انتقادی امروز نسبت به بوش، طرفدار مذاکره و سازش با دولت آمریکا در دوره ریاست بوش بود و آن زمان انتقادی از مواضع نومحافظهکاران نمیکرد.