با توجه به پیشینه تاریخی اش، اصیل ترین آداب و رسوم محلی را بویژه در ماه مبارک رمضان دارد به گونه ای که مردم این دیار در طول زمان، آنچنان به این اصول بومی پایبند شده اند که این مناسبت های دینی جزو لاینفک رسم و سنتهایشان شده است.
شهدای ایران: یزد با توجه به سابقه دیانت مردم و داشتن علمای سرشناس دینی همچون آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مووسس حوزه علمیه قم، آیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی(صاحب عروه)، شهید آیت الله صدوقی، آیت الله خاتمی(استاد اخلاق)، وحشی بافقی، آیت الله اعرافی و تعداد زیادی از بزرگان شیعه به عنوان دارالعباده شناخته می شود از این رو در روزهای خاصی همچون ماه رمضان آیین های معنوی زیادی با اعتقادات جالبی دارد.
از نیمه ماه شعبان که بگذریم، چهره ظاهری شهرهای استان دگرگون می شود و رمضان کم کم زیر پوست شهرها می خزد.
مردم این استان از چند روز قبل شروع به نظافت و پاکسازی خانه ها و مساجد می کنند و به این ترتیب به استقبال ماه مهمانی خدا می روند.
یزدیها نظافت خانه را در روز انجام می دهند چون عقیده دارند جارو کردن در شب کراهت دارد و شب باید خانه تمیز باشد تا شیطان در کثیفی آن ماندگار نشود به همین دلیل خاکروبه را قبل از غروب آفتاب از خانه بیرون می برند.
**هلال ماه نو
مردم یزد برای رؤیت هلال اول ماه رمضان، غروب روز آخر ماه شعبان به بالای پشت بام و مناره های مساجد می روند و با نگاه به آسمان، ماه را جست وجو می کنند و در صورت مشاهده آن، اعمال مخصوص این ماه را به جا می آورند.
اگر بدلیل ابری بودن آسمان، رؤیت هلال اول ماه ممکن نباشد، یزدیها مجبور می شوند به اصطلاح قاصد در کنند یعنی افرادی را به آبادیها و شهرهای نزدیک بفرستند که افق شان با شهر آنها یکی است.
اگر قاصد در کردن جواب نداد و تا سحرگاهان، امکان دیدن ماه میسر نشد، مردم سحری را خورده و روزه می گیرند تا در صورت آغاز ماه رمضان از تکالیف دینی خود غافل نمانده باشند.
یزدیها به محض رؤیت ماه، چشمانشان را می بندند و صلوات می فرستند تا از برکت ماه نو، حاجاتشان برآورده شود.
**ستارگان اذان گو
مردم این دیار به برکت سرزمین کویریشان، همیشه امکان تماشای ستاره ها و جهت یابی با استفاده از ستاره ها را داشته اند.
در گذشته، در ماه رمضان همین ستاره های روشن و نورانی، نقش موذن را برای یزدیها ایفا می کردند، مثلاً حرکت ستاره پرویز، نشانه هنگامه سحر بوده است.
در سالهایی که مردم از ستاره بینی فاصله گرفتند اما هنوز وسایل ارتباط جمعی آنقدر گسترده نبوده تا کفاف جمعیت را بدهد، خادمان مساجد یکی، دو ساعت به سحر مانده چراغهایی را روشن می کردند و در نقاط مرتفع شهر و گلدسته مسجدها می گذاشتند تا مردم با دیدن نور چراغ به نزدیک شدن سحر پی ببرند و وقت اذان، چراغها را خاموش می کردند تا مردم بدانند باید سفره سحری را ببندند و نماز صبح را به جا آورند.
یکی از مشهورترین چراغها، ˈچراغ ملاکاظمˈ خادم مسجد جامع کبیر یزد بود؛ او هر شب چراغی را روشن و در یکی از گلدسته های مسجد می گذاشت و هنگام اذان صبح آن را خاموش می کرد یااینکه در شهر نقاره می زدند و وقت سحر را اعلام می کردند.
امروزه نیز که تمام امکانات مهیاست، مردم با استفاده از تلفن همدیگر را از فرارسیدن سحر بیدار کنند.
در قدیم مردم برای تشخیص غروب آفتاب به دیوار کاهگلی نگاه می کردند و عقیده داشتند هر وقت کاه های داخل کاهگل دیوار دیده نشد، موقع اذان مغرب فرا رسیده است.
نماز جماعت مغرب و عشا مانند سایر نمازهای یومیه در تمام مساجد برگزار می شود و چون مردم بر این باورند که افطاری دادن و سیر کردن روزه داران از ثواب بسیاری برخوردار است، بر این امر همت گمارده و در بیشتر مساجد یزد افطاری می دهند.
** نخل برداری
نخل در زبان فارسی به معنای تابوت است و در میان شیرازیها بعنوان نمادی از تابوت حضرت سید الشهدا (ع) شناخته می شود که از چوب ساخته شده و به شکل برگ درخت است.
این نخل ها با احترام خاصی در برخی نقاط شهر گردانده می شود و مردم ملبس به رخت مشکی بر سر و سینه زده و در رثای اهل بیت(ع) عزاداری می کنند.
این مراسم بیشتر در ایام ماه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا با شکوه خاصی در شهرهای یزد، تفت، اشکذر، اردکان و بافق برگزار می شود بااین حال یزدیها در روز شهادت حضرت علی(ع) و مصادف با ماه رمضان نیز هیأتهای عزاداری راه می اندازند و مراسم نخل برداری را اجرا می کنند.
** کلوخ اندازی
از دیگر رسوم جالب این خطه این است که مردم با برپایی آیین کلوخ اندازی یا کلوخ اندازون، به استقبال ماه مبارک رمضان می روند.
این رسم مردم یزد بیشتر شبیه خانه تکانی مردم کشور در ایامی پایانی هر سال است به نحوی که مردم چند روز قبل از ماه رمضان به نظافت و پاکسازی خانه ها و مساجد می پردازند و با برگزاری مراسم کلوخ اندازی، به شادی پرداخته و به استقبال ماه رمضان می روند.
در این آیین دیرین، خانواده ها در آخرین روز ماه شعبان در کنار یکدیگر جمع می شوند یا دسته جمعی به دل طبیعت می زنند و آن روز را به شادی و خوشی می گذرانند و از انواع خوراکی ها بهره مند می شوند و به دیگران نیز می دهند.
یکی از خوراکی هایی که روز کلوخ اندازی طرفدار زیاد دارد، خوراک موسوم به ˈشولیˈ است که نوعی آش است و انواع مختلف دارد.
از دیگر خوراکی های روز کلوخ اندازی، آش رشته یا آش خمیر، آش کشک، حلوای برنج، شله زرد و فالوده یزدی است.
در گذشته های دور، مردم یزد در پایان روز به یکدیگر کلوخ های کوچک پرتاب می کردند و می خندیدند و از این روست که به این روز، روز کلوخ اندازی می گویند.
در صورتی که ماه رمضان مثل امسال مصادف با فصل تابستان باشد، جمعه آخر ماه شعبان یا آخرین روز این ماه را جوانترها در دسته های چند نفری یا به اتفاق اعضای خانواده به باغ و صحرا می روند و با پختن آش و تهیه غذاهای مناسب، خوردن شیرینی و آجیل، از آمدن ماه رمضان استقبال می کنند.
مردم یزد در پایان این روز به یکدیگر کلوخ های کوچک پرتاب می کردند و می خندیدند و این روز به ˈکلوخ اندازونˈ معروف بود که در حال حاضر این رسم منسوخ شده است.
در برخی شهرستانهای استان همچون شهرستان بافق، برخی مردم، چند روز قبل از حلول ماه رمضان روزه می گرفتند. این روزه ها به نیت روزه قضا گرفته می شد یا بنا براحتیاط، اگر هلال ماه رمضان زودتر رؤیت می شد، روزه قضا بر گردن آنها نمانده باشد.
عادت این بود قبل از ماه رمضان، خانواده ها خود را برای گرفتن روزه آماده می کردند و کسانی که توانایی داشتند، آذوقه یک ماه خود را که اغلب آرد، حبوبات، خرما و نان خشک بود، خریداری می کردند.
** روضه قنبر
خواندن روضه قنبر از دیگر رسوم مردم یزد است که معمولاً در ماه مبارک رمضان برگزار و از شب نوزدهم تا شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان خوانده می شده است.
این روضه بیشتر مخصوص زنان است که با نذری دادن و طلب حاجت در این چند روز در خانه ها برگزار می شود و بعنوان نماد ضربت خوردن مولای متقیان حضرت علی(ع) است.
قنبر از غلامان حضرت علی(ع) بود و فردی در این مراسم با حالاتی شبیه درویشان با لباس سفیدی بر تن و با کلاه سفید کشکولی بر سر که نماد دوستی حضرت علی(ع) است، مراسم روضه را اجرا می کرد.
در مراسم روضه قنبر، دو شخصیت دیگر نیز حضور دارند که یکی نقش حضرت زینب(س) را با لباس بلند و مشکی و شخصیت دیگر نقش ام کلثوم(س) را بازی می کرد و بین حاضران در گروه، صحبت هایی در قالب شعر رد و بدل و اشعار حزن آلود نیز خوانده می شد.
اکنون هم این مراسم کم و بیش در یزد برگزار می شود و احترام خاصی بین مردم دارد که برای طلب حاجت و رفع گرفتاری توسط زنان برگزار می شود.
**آیین های شب های قدر
مردم یزد عقیده دارند در شبهای قدر، ساعت به دنیا آمدن هر نوزاد و از دنیا رفتن هر شخص، از طرف ملک مقرب خداوند، معین می شود، به همین دلیل در این شبها از خداوند طلب طول عمر و داشتن فرزند می کنند.
مردم خرانق(در نزدیک اردکان) عقیده دارند موقع خواندن دعا و قرآن، اگر قرآن از سر کسی بیفتد، در آن سال می میرد؛ یا کسانی که نماز صد رکعتی بخواند، اگر در وسط نماز چرتش بگیرد، آن سال، سال آخر عمرش خواهد بود.
آنها همچنین معتقدند اگر کسی که بعد از ماه رمضان بمیرد، آمرزیده و عبادتش به درگاه خدا مقبول شده است.
اهالی طزرجان (روستایی خوش آب و هوا در نزدیکی تفت) هم بر این باورند که مقدرات هرکس در شب بیست و سوم رقم می خورد و آنان که سال آخر عمرشان را می گذرانند بر طومار گناهانشان خط کشیده می شود به همین اعتقاد، برخی افراد، شب بیست و سوم پس از مراسم احیاء، دست راست خود را جلوی صورت می گیرند، اگر سایه پنج انگشت خود را بر دیوار دیدند، معتقدند تا رمضان سال بعد زنده خواهند ماند و اگر سایه یکی از انگشتان را ندیدند، تا سال دیگر می میرند.
همچنین در شبهای احیا، دعای جوشن کبیر خوانده می شود و زمانی که به جمله ˈالغوث، الغوث، خلصنا من النار یا ربˈ رسیدند، بر ریسمانی که قبلاً آماده شده است، می دمند و آن را گره می زنند و بدین ترتیب صد گره به ریسمان زده می شود و اعتقاد دارند که هرگاه در زمان مرگ این ریسمان را بر گردن اندازند یا دور کفن خود ببندند، از آتش جهنم در امان خواهند بود.
همچنین برای شفای بیماران، با خواندن همان جمله و دمیدن آن به شیرینی و خوراندن آن به بیمار، طلب بهبود و شفای مریض را مسألت می کنند.
در روز شهادت حضرت علی(ع) نیز در حسینیه شاه ولی تفت، مراسم نخل گردانی برگزار می شود.
**تهیه آجیل مشکل گشا
این رسم در شبهای ماه رمضان بخصوص شبهای احیا و قدر اجرا می شود و کسانی که حاجت دارند، آجیل را تهیه می کنند.
برای این کار، فرد حاجت دار ماهانه مبلغی را کنار می گذارد و پول را به زن مومنی می دهد تا آجیل را از هفت مغز، بخرد و در مراسمی خاصی بین دو نماز در میان نمازگزاران تقسیم کند.
**رسم کیسه دوزی
آیین کیسه دوزی و لباس مراد هم یکی دیگر از آداب و رسم سنتی مردم خطه یزد است که در ماه مبارک رمضان برگزار می شود.
در این مراسم سنتی که ریشه در آیین نیاکان دارد و از تبار آریایی ها به ارث رسیده است، در شب 24 ماه رمضان در میان نماز ظهر و عصر پارچه ای را به نیت شفا برای بیمار تهیه می کنند و آن را برش می دهند تا کار دوخت روی آن انجام شود.
**روزه چند کُتو
بیدار شدن در وقت سحر، سحری خوردن و آمادگی برای روزه گرفتن علاوه بر ثواب و اجر معنوی به لحاظ تفاوتی که با 11 ماه دیگر سال دارد، نوعی تنوع و تفریح برای بزرگترها محسوب می شود؛ بچه ها و نابالغین هم بدلیل اینکه اول شب معمولا خانواده ها از سحر و سحری خوردن و بیدار شدن صحبت می کنند، شور و شوق فراوانی برای بیدار شدن از خود نشان می دهند و از والدین می خواهند که آنها را نیز فراموش نکرده و سحرگاهان بیدار کنند.
کودکان ضمن اینکه روزه های کوتاه تری می گرفتند، با بیدار شدن هنگام سحر با فرهنگ معنوی سحر و روزه و رمضان آشنا می شدند.
البته برای کاستن از فشار گرسنگی و تشنگی طول روز بر حسب توان فرزند نابالغ چند نوبت به آنها آب و غذا خورانده و دوباره روزه آنها را پیوند می زنند که به چنین روزه گرفتنی ˈروزه پیوندی یا دوکُتُوˈ گفته می شود.
** بیدار شدن سحر
در زمان قدیم به لحاظ نبودن ساعت و سایر ابزار و وسایل هشدار دهنده و سنجش زمان که بتوانند در وقت معین و مقرر بیدار یا وقت را از روی آنها تعیین کنند، از روشها و ابزار طبیعی بهره می گرفتند و در زمان مورد نظر یا در وقت سحر بیدار می شدند؛ مثلا یک یا چند نفر از اهالی محل سحرها بیدار می شدند و با صدا زدن و زدن درب منازل، دیگران را بیدار می کردند.
** طبل و دهل نوازی
صدای خواندن خروس بهترین و رایج ترین وسیله برای بیدار کردن مردم در سحر بوده است زیرا مردم به تجربه دریافته بودند که خروس ها در طول شبانه روز در سه نوبت معین بانگ سر می دهند.
زندگی سنتی و غلبه فرهنگ دامداری و کشاورزی در بیشتر مناطق موجب می شد که عامه مردم در منازل خود تعدادی مرغ و خروس نگهداری کنند و حتی کسانی که در طول سال(غیر از ماه رمضان) به هر دلیل مرغ و خروس نداشتند، مخصوص این ماه خروسی خریداری و برای بیدار شدن هنگام سحر در نزدیکترین محل خواب خود از آنها نگهداری می کردند.
خروس خوان اول نیمه شب یعنی ساعت 24 را خبر می داد، خروس خوان دوم سحر و خروس خوان سوم وقت نماز صبح و دمیدن صبح صادق را بانگ می زد.
برخی از مردان که دعا خوان سحر و اذانگوی صبح بودند، از روی ستاره ها و قرار گرفتن آنها در آسمان به اوقات مورد نظر پی می بردند و با صدای خود همسایگان دیگر را بیدار می کردند و به این ترتیب همه شهر از آغاز سحر و پایان آن مطلع می شدند.
** غذاهای سحری و افطاری
همیشه جامعه به طبقات و گروه هایی تقسیم شده و از نظر سطح زندگی و برخورداری از مزایا و امکانات یکسان نبوده و نیستند.
نابرابری و تضاد در همه وجوه زندگی از جمله اندوخته خوراکی ماه مبارک رمضان، تهیه سحری و خوردن افطاری وجود داشته و دارد.
غذای اغنیا، اربابان و ثروتمندان را در طول ماه رمضان گوشت، کشک و روغن گوسفند، برنج و دیگر غذاهای مقوی تشکیل می داد اما بیشتر مردم ˈاشکنه تخم مرغˈ را با مرزنجوش، فلفل، پیاز و در صورت امکان روغن گاو یا گوسفند و درغیر این صورت با یکی از روغن های ارزانتر می پختند بطوری که مقداری آب داشته باشد تا نان خود را در آن تلیت کنند.
شیر گاو یا گوسفند را بیشتر برای سحری استفاده می کردند و در صورتی که ماه مبارک مقارن با زمستان بود، ˈآش تُکیˈ یا شلغم پخته، غذای افطاری مردم را تشکیل می داد.
** ختم قرآن کریم
از رسوم پسندیده مردم این استان که هنوز هم نه تنها در یزد بلکه در تمام شهرستانهای استان مرسوم است، ختم قرآن در ماه مبارک رمضان بوده و هست.
زنان یزدی در ماه رمضان دوره های قرآن خوانی دارند و هر روز یک جزء از قرآن را با هم قرائت می کنند. آنها معتقدند در پایان ماه در نوبت خواندن سوره توحید به هر کس که برسد در کار او گشایش ایجاد می شود و زندگی اش در طول سال توأم با خیر و برکت خواهد بود.
از روز اول ماه رمضان زنان مومنه در قدیم در خانه یکی از آشنایان مسلط به قرائت قرآن معروف به مُلّا گردهم می آمدند و جمع حاضر هر روز یک جزء قرآن را تلاوت می کردند و تا پایان ماه مبارک، 30 جزء قرآن تلاوت می شد.
هم اکنون هم این رسم هر ساله تکرار می شود البته دیگر در جلسه، زنی را ملا خطاب نمی کنند بلکه تقریبا همگی به قرائت قرآن آشنایی دارند و چنانچه شخصی کمی در خواندن قرآن کریم ضعیف باشد، دیگران کمک می کنند که تا پایان ماه مبارک رمضان، غلط خوانی ها برطرف شود.
البته این مراسم در حال حاضر در امامزاده ها و مساجد هم به صورت عمومی برگزار می شود و با استقبال پرشور جوانان و نوجوانان همراه است.
** آداب کهن یزد در شب 27 ماه مبارک رمضان / از جشن و سرور تا مراسم دوست دوست
یک پژوهشگر میراث فرهنگی در باره وجود برخی از آیین های ماه مبارک رمضان در استان یزد به خبرنگار ایرنا گفت: این آیین ها ریشه در آیین های کهن دارد،در شب بیست و هفتم این ماه که شب قصاص ابن ملجم است مراسم متعدد و جالبی در یزد برگزار می شد؛بعضی از افراد در این شب غسل و حتی مراسم احیا برگزار می کردند و معتقد بودند اگر فردی این روز را روزه بگیرد گناهانش به گردن ابن ملجم می افتد.
ˈصدیقه رمضان خانیˈ افزود: مردم در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان به جشن و سرور می پردازند و این روز را مبارک و مقدس می دانند و اگر مراسم خواستگاری، بله برون، عقد و عروسی دارند در این شب برگزار می کنند و همچنین تازه دامادها در این شب به نوعروسان خود هدیه می دهند که به هدیه بیست و هفتمی معروف است.
وی اضافه کرد:در این شب، مردان خضاب و زنان حنا می بندند و لباس نو به تن می کنند و به منزل فامیل و اقوام می روند و بعد از افطار نیز غذاهای یزدی مانند شولی یا کله پاچه می خورند.
این پژوهشگر، یکی دیگر از مراسم را ذکر گفتن و لعنت فرستادن بر ابن ملجم و خواندن ذکرهای:ˈناد علیا مظهر اعجائب، اللهم العن قتل امیرالمومنینˈ عنوان کرد و گفت: این رسوم در شهرهای دیگر کشورمان مانند شیروان، خراسان، طالقان و هرات هم وجود دارد.
مولودی خوانی، دایره زنی از دیگر رسوم این شب عنوان شده است.
دوختن پیراهن مراد نیز از آیین های معروف یزدیها در روز 27 ماه رمضان ذکر شده است.
رمضان خانی اظهار داشت: این مراسم به این شکل است که اگر کسی مریض بود یا دختر دم بختی داشت، از هفت نفر که اسامی حضرت زهرا(س) یا ائمه را داشتند پول می گرفت و با آن پارچه می خرید و در روز 27 ماه رمضان در مسجد آن را می دوخت و حتی در قدیم چرخ خیاطی خود را به مسجد می بردند تا پیراهن هرچه زودتر دوخته شود تا در نهایت لباس دوخته شده را به تن فرد مورد نظر کنند.
البته این رسم بیشتر در مسجد«امیر چخماق» یزد که سنگی را با نام «مراد» در خود دارد انجام می شود، اما در سایر مساجد نیز مرسوم است.
در جای دیگری در تعریف این مراسم آمده است: از چند روز مانده به شب بیست و هفتم، زنهایی که مریض دارند یا بچه دار نمی شوند، به فکر دوختن پیراهن مراد می افتند.
برای تهیه پارچه، زنی که نذر دارد، به هفت خانه رو به قبله که از سادات است، مراجعه کرده و کمک می طلبد؛ صاحبخانه هم با روی گشاده، مقداری پول به آن زن می دهد و برای برآوردن حاجتش دعا می کند.
برای کمک گرفتن به سراغ خانه داغدیده نمی روند، زیرا معتقدند این کار شگون ندارد. بعد از خرید پارچه، در مسجد جمع و به دوختن آن مشغول می شوند و تا زمانی که حاجتشان برآورده نشود آن را برتن می کنند.
در یزد، بیشتر زنان برای دوختن پیرامن مراد به مسجد امیر چخماق می روند. در این مسجد سنگ مرمری است مشهور به سنگ مراد که روی آن کتیبه ای حک و بر دیوار محراب نصب شده است؛ گفته می شود دوختن پیراهن مراد در مقابل این سنگ، باعث می شود که حاجت، زودتر برآورده شود.
رمضان خانی گفت: مردم معتقد بودند با این کار اگر فرد مریض باشد شفا می یابد یا برای دختر دم بخت همسر مناسبی پیدا می شود؛ همچنین بعد از دوخت و دوز لباس، شیرینی به حضار تعارف می کردند البته این رسم هنوز هم وجود دارد.
نکته جالب این است که مردم اعتقاد داشتند اگر پارچه پیراهن مراد با قیچی بریده شود به حاجتشان نمی رسند و آن را با تیغ می بریدند و همچنین بایستی نخ همرنگ پارچه باشد.
رسم دیگر، دوختن کیسه مراد در این روز است به این شکل که پولی از افراد خاص تهیه می شد و با آن پارچه خریده و کیسه ای می دوختند و از مردم مواد خوراکی می گرفتند و داخل کیسه می ریختند و معتقد بودند اگر آن را به مریض بدهند حالش بهتر می شود.
رسم شکستن گردو برای بازگشایی بخت دختران دم بخت نیز که اکنون هم کم و بیش وجود دارد، از دیگر آیین های یزدیها در ایام ماه مبارک رمضان است.
افرادی که دختر دم بختی داشتند مقداری گردو تهیه کرده و از پله های مسجد جامع بالا می رفتند و در هر پله یک عدد گردو را زیرپا می شکستند و زمانی که به بالای مسجد رسیدند بر گنبد مسجد دعای خاصی می خواندند و هفت دور می چرخیدند و از پله ها پایین می آمدند.
در دست دختر دم بخت، قفل و شیرینی قرار داشت که وقتی از پله های مسجد جامع پایین می آمد قفل را به اولین نفری که جوان بود، می داد تا آن را باز کند و به وی شیرینی تعارف می کرد زیرا معتقد بودند با این کار بخت دختر باز شده و همسر مناسبی پیدا می کند.
این کارشناس میراث فرهنگی، پختن نان مراد یا نان بیست و هفتمی را رسم دیگر یزد عنوان کرد و افزود: این نان در استان یزد به«سوروک» هم معروف است که آرد را از هفت نفر که اسم فاطمه دارند، گرفته و به سراغ مغازه ای که رو به قبله بود و صاحبش فرد خوب و مومنی محسوب می شد، می رفتند و پولی می گرفتند .
با این پول آرد خریده و نان را می پختند و به برش های کوچکی تقسیم کرده و به مردم می دادند و معتقد بودند اگر فردی که باید به سربازی برود این نان را بخورد از خدمت سربازی معاف می شود و یا اگر در زندان است آزاد می شود.
رمضان خانی به رسم تهیه حلقه مراد نیز اشاره کرد و گفت:پول تهیه انگشتر را از هفت نفر که اسامی ائمه را داشتند می گرفتند و مقداری پول هم خودشان به آن اضافه می کردند و به زرگر سفارش می دادند تا انگشتری از جنس طلا یا نقره به اندازه انگشت فرد مریض بسازد و روز 27 ماه رمضان اگر فرد مورد نظر دختر بود حلقه را به دستش می کردند و اگر پسر بود حلقه را به گوش راستش می آویختند.
این پژوهشگر، مراسم دوست علی یا دوست دوست را یکی از معروفترین آیین های یزد و یادگاری از ایام باستانی این دیار دانست و گفت: گروهی بنام قاشق زن یا کمچلی زن که اغلب جوانان و نوجوانان بودند به در هفت خانه می رفتند و اشعار: ˈدوست دوست دوست علیه امام اول علیه، میدی یا برم؟ˈ می خواندند و صاحبخانه مقداری مواد خوراکی به آنها می داد که گروه آن را بین خود تقسیم می کردند و اگر فردی مریض بود به او می دادند.
مردم از این بچه ها استقبال می کردند و با روی گشاده و سعه صدر از خوراکی هایی که قبلا برای همین شب تهیه کرده بودند، به آنها می دادند.
عده ای از مردم اعتقاد دارند این کار باعث برآوردن حاجات و همدردی با یتیمان کوفه و همدلی با مولا علی (ع) است.
** نان بیست و هفتمی در روستای بنادک سادات
نان مخصوصی که به «نان بیست و هفتمی» مشهور است، پخت می شود کودکان برای گرفتن آن نان، بصورت دسته جمعی به خانه ها مراجعه و اشعاری را خوانده و نان را طلب می کنند.
** مراسم الاغ ابن ملجم در شهر هرات
در این شب، مجسمه ابن ملجم را با گونی درست کرده و بر الاغی سوار می کنند و در روستا می چرخانند، مردم نیز اجتماع کرده و با تفریح و شادی آن را آتش می زنند.
- هدیه بیست و هفتمی در شهرستان تفت نیز گاهی مراسم عروسی را در این شب برگزار می کنند و یا خانواده داماد برای عروس خود هدیه ای می فرستند که به آن«هدیه بیست و هفتمی» گفته می شود.
** مراسم شب و روز عید فطر
به گزارش ایرنا، نظافت منازل، خرید لباس نو، تهیه شیرینی و میوه های تازه فصل و برنامه ریزی برای دید و بازدید در این روز از جمله مقدمات برای حلول عید سعید فطر و بزرگداشت آن در بین مردمان مومن این استان است.
با اعلام روز اول ماه شوال و فرارسیدن عید سعید فطر، مردم پس ازعمل مستحبی غسل و پوشیدن لباس نظیف و معطر در سطح محله ها و مناطق مختلف تکبیرگویان راهی مصلای اقامه نماز عبادی سیاسی و شکوهمند این روز مبارک می شوند.
مردم با ورود به مصلای نماز عید فطر ضمن مصافحه و تبریک این عید بزرگ به هم برای اقامه نماز آماده می شوند.
رسم این است که قبل از اقامه نماز عید، مکبر و مجری این مراسم چندین مرتبه ذکرهای وارد شده این روز را بلند قرائت و نمازگران نیز با او تکرار می کنند.
مهمترین این ذکرها گفتن الله اکبر، لااله الاالله، صلوات بر محمد و آل محمد(ص) و خواندن دعای سلامت امام زمان(عج) است.
از قدیم الایام رسم بر این بوده است که کسانی که نذر و نیازی دارند با تهیه شیرینی، آن را در محل برگزاری نماز عید فطر و قبل از اقامه نماز بین مردم توزیع می کردند.
طبخ آش معروف به حضرت ابوالفضل العباس(ع) و توزیع آن در صبحگاه عید بین مردم از دیگر آداب و رسوم قدیمی این روز در بین یزدی هاست.
در اکثر مناطق استان بر اساس یک سنت دینی و ارزشی، مردم بلافاصله پس از اتمام نماز عید سعید فطر و قبل از رفتن به منازل خود، بر سر قبور مطهر شهیدان رفته و با به همراه بردن خیرات از قیبل خرما، شیرینی و گل یاد شهدا و گذشتگان خود را گرامی می دارند.
شستن قبور شهدا و اموات، قرائت آیات کلام وحی و ذکر ادعیه از دیگر مواردی است که در این روز صورت می گیرد.
مردم مومن استان یزد در ادامه آداب و رسوم خود در این روز مبارک به دید و بازدید بزرگترها و ریش سفیدان خانواده و محل سکونت خود می روند و این عید را به آنها تبریک می گویند.
برگزاری جشن های اسلامی شامل مولودی خوانی و مدیحه سرایی همراه با دعوت اقوام و بزرگان فامیل از دیگر آداب حسنه این عید بزرگ اسلامی است که در بین یزدیها رایج است.
در بین زنان یزدی نیز رسم است که در روز عید سعید فطر بصورت دسته جمعی به خانه فردی که جلسات ختم قرآن مجید در طول ماه مبارک رمضان در منزل او برگزار شده است می روند و با دادن هدیه و شیرینی از او تقدیر می کنند.
در برخی از مناطق استان نیز بانوانی که در جلسه ختم قرآن مجید ماه رمضان سوره اخلاص به نامشان ختم شده است در روز عید فطر از دیگر زنان محل دعوت کرده و با شیرینی از آنها پذیرایی می کنند.
مردم مومن یزد معتقدند عید سعید فطر همان روز تولد دوباره انسانها و بازگشت به فطرت پاک انسانی و الهی است.
یزدیها، در پایان روز این تولد دوباره را تا پاسی از شب به شکرانه حضورشان در یک ماه میهمانی خدا و انجام عبادات و ترک معصیت ها به شادی و شادمانی می گذارنند.
منبع: ایرنا
از نیمه ماه شعبان که بگذریم، چهره ظاهری شهرهای استان دگرگون می شود و رمضان کم کم زیر پوست شهرها می خزد.
مردم این استان از چند روز قبل شروع به نظافت و پاکسازی خانه ها و مساجد می کنند و به این ترتیب به استقبال ماه مهمانی خدا می روند.
یزدیها نظافت خانه را در روز انجام می دهند چون عقیده دارند جارو کردن در شب کراهت دارد و شب باید خانه تمیز باشد تا شیطان در کثیفی آن ماندگار نشود به همین دلیل خاکروبه را قبل از غروب آفتاب از خانه بیرون می برند.
**هلال ماه نو
مردم یزد برای رؤیت هلال اول ماه رمضان، غروب روز آخر ماه شعبان به بالای پشت بام و مناره های مساجد می روند و با نگاه به آسمان، ماه را جست وجو می کنند و در صورت مشاهده آن، اعمال مخصوص این ماه را به جا می آورند.
اگر بدلیل ابری بودن آسمان، رؤیت هلال اول ماه ممکن نباشد، یزدیها مجبور می شوند به اصطلاح قاصد در کنند یعنی افرادی را به آبادیها و شهرهای نزدیک بفرستند که افق شان با شهر آنها یکی است.
اگر قاصد در کردن جواب نداد و تا سحرگاهان، امکان دیدن ماه میسر نشد، مردم سحری را خورده و روزه می گیرند تا در صورت آغاز ماه رمضان از تکالیف دینی خود غافل نمانده باشند.
یزدیها به محض رؤیت ماه، چشمانشان را می بندند و صلوات می فرستند تا از برکت ماه نو، حاجاتشان برآورده شود.
**ستارگان اذان گو
مردم این دیار به برکت سرزمین کویریشان، همیشه امکان تماشای ستاره ها و جهت یابی با استفاده از ستاره ها را داشته اند.
در گذشته، در ماه رمضان همین ستاره های روشن و نورانی، نقش موذن را برای یزدیها ایفا می کردند، مثلاً حرکت ستاره پرویز، نشانه هنگامه سحر بوده است.
در سالهایی که مردم از ستاره بینی فاصله گرفتند اما هنوز وسایل ارتباط جمعی آنقدر گسترده نبوده تا کفاف جمعیت را بدهد، خادمان مساجد یکی، دو ساعت به سحر مانده چراغهایی را روشن می کردند و در نقاط مرتفع شهر و گلدسته مسجدها می گذاشتند تا مردم با دیدن نور چراغ به نزدیک شدن سحر پی ببرند و وقت اذان، چراغها را خاموش می کردند تا مردم بدانند باید سفره سحری را ببندند و نماز صبح را به جا آورند.
یکی از مشهورترین چراغها، ˈچراغ ملاکاظمˈ خادم مسجد جامع کبیر یزد بود؛ او هر شب چراغی را روشن و در یکی از گلدسته های مسجد می گذاشت و هنگام اذان صبح آن را خاموش می کرد یااینکه در شهر نقاره می زدند و وقت سحر را اعلام می کردند.
امروزه نیز که تمام امکانات مهیاست، مردم با استفاده از تلفن همدیگر را از فرارسیدن سحر بیدار کنند.
در قدیم مردم برای تشخیص غروب آفتاب به دیوار کاهگلی نگاه می کردند و عقیده داشتند هر وقت کاه های داخل کاهگل دیوار دیده نشد، موقع اذان مغرب فرا رسیده است.
نماز جماعت مغرب و عشا مانند سایر نمازهای یومیه در تمام مساجد برگزار می شود و چون مردم بر این باورند که افطاری دادن و سیر کردن روزه داران از ثواب بسیاری برخوردار است، بر این امر همت گمارده و در بیشتر مساجد یزد افطاری می دهند.
** نخل برداری
نخل در زبان فارسی به معنای تابوت است و در میان شیرازیها بعنوان نمادی از تابوت حضرت سید الشهدا (ع) شناخته می شود که از چوب ساخته شده و به شکل برگ درخت است.
این نخل ها با احترام خاصی در برخی نقاط شهر گردانده می شود و مردم ملبس به رخت مشکی بر سر و سینه زده و در رثای اهل بیت(ع) عزاداری می کنند.
این مراسم بیشتر در ایام ماه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا با شکوه خاصی در شهرهای یزد، تفت، اشکذر، اردکان و بافق برگزار می شود بااین حال یزدیها در روز شهادت حضرت علی(ع) و مصادف با ماه رمضان نیز هیأتهای عزاداری راه می اندازند و مراسم نخل برداری را اجرا می کنند.
** کلوخ اندازی
از دیگر رسوم جالب این خطه این است که مردم با برپایی آیین کلوخ اندازی یا کلوخ اندازون، به استقبال ماه مبارک رمضان می روند.
این رسم مردم یزد بیشتر شبیه خانه تکانی مردم کشور در ایامی پایانی هر سال است به نحوی که مردم چند روز قبل از ماه رمضان به نظافت و پاکسازی خانه ها و مساجد می پردازند و با برگزاری مراسم کلوخ اندازی، به شادی پرداخته و به استقبال ماه رمضان می روند.
در این آیین دیرین، خانواده ها در آخرین روز ماه شعبان در کنار یکدیگر جمع می شوند یا دسته جمعی به دل طبیعت می زنند و آن روز را به شادی و خوشی می گذرانند و از انواع خوراکی ها بهره مند می شوند و به دیگران نیز می دهند.
یکی از خوراکی هایی که روز کلوخ اندازی طرفدار زیاد دارد، خوراک موسوم به ˈشولیˈ است که نوعی آش است و انواع مختلف دارد.
از دیگر خوراکی های روز کلوخ اندازی، آش رشته یا آش خمیر، آش کشک، حلوای برنج، شله زرد و فالوده یزدی است.
در گذشته های دور، مردم یزد در پایان روز به یکدیگر کلوخ های کوچک پرتاب می کردند و می خندیدند و از این روست که به این روز، روز کلوخ اندازی می گویند.
در صورتی که ماه رمضان مثل امسال مصادف با فصل تابستان باشد، جمعه آخر ماه شعبان یا آخرین روز این ماه را جوانترها در دسته های چند نفری یا به اتفاق اعضای خانواده به باغ و صحرا می روند و با پختن آش و تهیه غذاهای مناسب، خوردن شیرینی و آجیل، از آمدن ماه رمضان استقبال می کنند.
مردم یزد در پایان این روز به یکدیگر کلوخ های کوچک پرتاب می کردند و می خندیدند و این روز به ˈکلوخ اندازونˈ معروف بود که در حال حاضر این رسم منسوخ شده است.
در برخی شهرستانهای استان همچون شهرستان بافق، برخی مردم، چند روز قبل از حلول ماه رمضان روزه می گرفتند. این روزه ها به نیت روزه قضا گرفته می شد یا بنا براحتیاط، اگر هلال ماه رمضان زودتر رؤیت می شد، روزه قضا بر گردن آنها نمانده باشد.
عادت این بود قبل از ماه رمضان، خانواده ها خود را برای گرفتن روزه آماده می کردند و کسانی که توانایی داشتند، آذوقه یک ماه خود را که اغلب آرد، حبوبات، خرما و نان خشک بود، خریداری می کردند.
** روضه قنبر
خواندن روضه قنبر از دیگر رسوم مردم یزد است که معمولاً در ماه مبارک رمضان برگزار و از شب نوزدهم تا شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان خوانده می شده است.
این روضه بیشتر مخصوص زنان است که با نذری دادن و طلب حاجت در این چند روز در خانه ها برگزار می شود و بعنوان نماد ضربت خوردن مولای متقیان حضرت علی(ع) است.
قنبر از غلامان حضرت علی(ع) بود و فردی در این مراسم با حالاتی شبیه درویشان با لباس سفیدی بر تن و با کلاه سفید کشکولی بر سر که نماد دوستی حضرت علی(ع) است، مراسم روضه را اجرا می کرد.
در مراسم روضه قنبر، دو شخصیت دیگر نیز حضور دارند که یکی نقش حضرت زینب(س) را با لباس بلند و مشکی و شخصیت دیگر نقش ام کلثوم(س) را بازی می کرد و بین حاضران در گروه، صحبت هایی در قالب شعر رد و بدل و اشعار حزن آلود نیز خوانده می شد.
اکنون هم این مراسم کم و بیش در یزد برگزار می شود و احترام خاصی بین مردم دارد که برای طلب حاجت و رفع گرفتاری توسط زنان برگزار می شود.
**آیین های شب های قدر
مردم یزد عقیده دارند در شبهای قدر، ساعت به دنیا آمدن هر نوزاد و از دنیا رفتن هر شخص، از طرف ملک مقرب خداوند، معین می شود، به همین دلیل در این شبها از خداوند طلب طول عمر و داشتن فرزند می کنند.
مردم خرانق(در نزدیک اردکان) عقیده دارند موقع خواندن دعا و قرآن، اگر قرآن از سر کسی بیفتد، در آن سال می میرد؛ یا کسانی که نماز صد رکعتی بخواند، اگر در وسط نماز چرتش بگیرد، آن سال، سال آخر عمرش خواهد بود.
آنها همچنین معتقدند اگر کسی که بعد از ماه رمضان بمیرد، آمرزیده و عبادتش به درگاه خدا مقبول شده است.
اهالی طزرجان (روستایی خوش آب و هوا در نزدیکی تفت) هم بر این باورند که مقدرات هرکس در شب بیست و سوم رقم می خورد و آنان که سال آخر عمرشان را می گذرانند بر طومار گناهانشان خط کشیده می شود به همین اعتقاد، برخی افراد، شب بیست و سوم پس از مراسم احیاء، دست راست خود را جلوی صورت می گیرند، اگر سایه پنج انگشت خود را بر دیوار دیدند، معتقدند تا رمضان سال بعد زنده خواهند ماند و اگر سایه یکی از انگشتان را ندیدند، تا سال دیگر می میرند.
همچنین در شبهای احیا، دعای جوشن کبیر خوانده می شود و زمانی که به جمله ˈالغوث، الغوث، خلصنا من النار یا ربˈ رسیدند، بر ریسمانی که قبلاً آماده شده است، می دمند و آن را گره می زنند و بدین ترتیب صد گره به ریسمان زده می شود و اعتقاد دارند که هرگاه در زمان مرگ این ریسمان را بر گردن اندازند یا دور کفن خود ببندند، از آتش جهنم در امان خواهند بود.
همچنین برای شفای بیماران، با خواندن همان جمله و دمیدن آن به شیرینی و خوراندن آن به بیمار، طلب بهبود و شفای مریض را مسألت می کنند.
در روز شهادت حضرت علی(ع) نیز در حسینیه شاه ولی تفت، مراسم نخل گردانی برگزار می شود.
**تهیه آجیل مشکل گشا
این رسم در شبهای ماه رمضان بخصوص شبهای احیا و قدر اجرا می شود و کسانی که حاجت دارند، آجیل را تهیه می کنند.
برای این کار، فرد حاجت دار ماهانه مبلغی را کنار می گذارد و پول را به زن مومنی می دهد تا آجیل را از هفت مغز، بخرد و در مراسمی خاصی بین دو نماز در میان نمازگزاران تقسیم کند.
**رسم کیسه دوزی
آیین کیسه دوزی و لباس مراد هم یکی دیگر از آداب و رسم سنتی مردم خطه یزد است که در ماه مبارک رمضان برگزار می شود.
در این مراسم سنتی که ریشه در آیین نیاکان دارد و از تبار آریایی ها به ارث رسیده است، در شب 24 ماه رمضان در میان نماز ظهر و عصر پارچه ای را به نیت شفا برای بیمار تهیه می کنند و آن را برش می دهند تا کار دوخت روی آن انجام شود.
**روزه چند کُتو
بیدار شدن در وقت سحر، سحری خوردن و آمادگی برای روزه گرفتن علاوه بر ثواب و اجر معنوی به لحاظ تفاوتی که با 11 ماه دیگر سال دارد، نوعی تنوع و تفریح برای بزرگترها محسوب می شود؛ بچه ها و نابالغین هم بدلیل اینکه اول شب معمولا خانواده ها از سحر و سحری خوردن و بیدار شدن صحبت می کنند، شور و شوق فراوانی برای بیدار شدن از خود نشان می دهند و از والدین می خواهند که آنها را نیز فراموش نکرده و سحرگاهان بیدار کنند.
کودکان ضمن اینکه روزه های کوتاه تری می گرفتند، با بیدار شدن هنگام سحر با فرهنگ معنوی سحر و روزه و رمضان آشنا می شدند.
البته برای کاستن از فشار گرسنگی و تشنگی طول روز بر حسب توان فرزند نابالغ چند نوبت به آنها آب و غذا خورانده و دوباره روزه آنها را پیوند می زنند که به چنین روزه گرفتنی ˈروزه پیوندی یا دوکُتُوˈ گفته می شود.
** بیدار شدن سحر
در زمان قدیم به لحاظ نبودن ساعت و سایر ابزار و وسایل هشدار دهنده و سنجش زمان که بتوانند در وقت معین و مقرر بیدار یا وقت را از روی آنها تعیین کنند، از روشها و ابزار طبیعی بهره می گرفتند و در زمان مورد نظر یا در وقت سحر بیدار می شدند؛ مثلا یک یا چند نفر از اهالی محل سحرها بیدار می شدند و با صدا زدن و زدن درب منازل، دیگران را بیدار می کردند.
** طبل و دهل نوازی
صدای خواندن خروس بهترین و رایج ترین وسیله برای بیدار کردن مردم در سحر بوده است زیرا مردم به تجربه دریافته بودند که خروس ها در طول شبانه روز در سه نوبت معین بانگ سر می دهند.
زندگی سنتی و غلبه فرهنگ دامداری و کشاورزی در بیشتر مناطق موجب می شد که عامه مردم در منازل خود تعدادی مرغ و خروس نگهداری کنند و حتی کسانی که در طول سال(غیر از ماه رمضان) به هر دلیل مرغ و خروس نداشتند، مخصوص این ماه خروسی خریداری و برای بیدار شدن هنگام سحر در نزدیکترین محل خواب خود از آنها نگهداری می کردند.
خروس خوان اول نیمه شب یعنی ساعت 24 را خبر می داد، خروس خوان دوم سحر و خروس خوان سوم وقت نماز صبح و دمیدن صبح صادق را بانگ می زد.
برخی از مردان که دعا خوان سحر و اذانگوی صبح بودند، از روی ستاره ها و قرار گرفتن آنها در آسمان به اوقات مورد نظر پی می بردند و با صدای خود همسایگان دیگر را بیدار می کردند و به این ترتیب همه شهر از آغاز سحر و پایان آن مطلع می شدند.
** غذاهای سحری و افطاری
همیشه جامعه به طبقات و گروه هایی تقسیم شده و از نظر سطح زندگی و برخورداری از مزایا و امکانات یکسان نبوده و نیستند.
نابرابری و تضاد در همه وجوه زندگی از جمله اندوخته خوراکی ماه مبارک رمضان، تهیه سحری و خوردن افطاری وجود داشته و دارد.
غذای اغنیا، اربابان و ثروتمندان را در طول ماه رمضان گوشت، کشک و روغن گوسفند، برنج و دیگر غذاهای مقوی تشکیل می داد اما بیشتر مردم ˈاشکنه تخم مرغˈ را با مرزنجوش، فلفل، پیاز و در صورت امکان روغن گاو یا گوسفند و درغیر این صورت با یکی از روغن های ارزانتر می پختند بطوری که مقداری آب داشته باشد تا نان خود را در آن تلیت کنند.
شیر گاو یا گوسفند را بیشتر برای سحری استفاده می کردند و در صورتی که ماه مبارک مقارن با زمستان بود، ˈآش تُکیˈ یا شلغم پخته، غذای افطاری مردم را تشکیل می داد.
** ختم قرآن کریم
از رسوم پسندیده مردم این استان که هنوز هم نه تنها در یزد بلکه در تمام شهرستانهای استان مرسوم است، ختم قرآن در ماه مبارک رمضان بوده و هست.
زنان یزدی در ماه رمضان دوره های قرآن خوانی دارند و هر روز یک جزء از قرآن را با هم قرائت می کنند. آنها معتقدند در پایان ماه در نوبت خواندن سوره توحید به هر کس که برسد در کار او گشایش ایجاد می شود و زندگی اش در طول سال توأم با خیر و برکت خواهد بود.
از روز اول ماه رمضان زنان مومنه در قدیم در خانه یکی از آشنایان مسلط به قرائت قرآن معروف به مُلّا گردهم می آمدند و جمع حاضر هر روز یک جزء قرآن را تلاوت می کردند و تا پایان ماه مبارک، 30 جزء قرآن تلاوت می شد.
هم اکنون هم این رسم هر ساله تکرار می شود البته دیگر در جلسه، زنی را ملا خطاب نمی کنند بلکه تقریبا همگی به قرائت قرآن آشنایی دارند و چنانچه شخصی کمی در خواندن قرآن کریم ضعیف باشد، دیگران کمک می کنند که تا پایان ماه مبارک رمضان، غلط خوانی ها برطرف شود.
البته این مراسم در حال حاضر در امامزاده ها و مساجد هم به صورت عمومی برگزار می شود و با استقبال پرشور جوانان و نوجوانان همراه است.
** آداب کهن یزد در شب 27 ماه مبارک رمضان / از جشن و سرور تا مراسم دوست دوست
یک پژوهشگر میراث فرهنگی در باره وجود برخی از آیین های ماه مبارک رمضان در استان یزد به خبرنگار ایرنا گفت: این آیین ها ریشه در آیین های کهن دارد،در شب بیست و هفتم این ماه که شب قصاص ابن ملجم است مراسم متعدد و جالبی در یزد برگزار می شد؛بعضی از افراد در این شب غسل و حتی مراسم احیا برگزار می کردند و معتقد بودند اگر فردی این روز را روزه بگیرد گناهانش به گردن ابن ملجم می افتد.
ˈصدیقه رمضان خانیˈ افزود: مردم در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان به جشن و سرور می پردازند و این روز را مبارک و مقدس می دانند و اگر مراسم خواستگاری، بله برون، عقد و عروسی دارند در این شب برگزار می کنند و همچنین تازه دامادها در این شب به نوعروسان خود هدیه می دهند که به هدیه بیست و هفتمی معروف است.
وی اضافه کرد:در این شب، مردان خضاب و زنان حنا می بندند و لباس نو به تن می کنند و به منزل فامیل و اقوام می روند و بعد از افطار نیز غذاهای یزدی مانند شولی یا کله پاچه می خورند.
این پژوهشگر، یکی دیگر از مراسم را ذکر گفتن و لعنت فرستادن بر ابن ملجم و خواندن ذکرهای:ˈناد علیا مظهر اعجائب، اللهم العن قتل امیرالمومنینˈ عنوان کرد و گفت: این رسوم در شهرهای دیگر کشورمان مانند شیروان، خراسان، طالقان و هرات هم وجود دارد.
مولودی خوانی، دایره زنی از دیگر رسوم این شب عنوان شده است.
دوختن پیراهن مراد نیز از آیین های معروف یزدیها در روز 27 ماه رمضان ذکر شده است.
رمضان خانی اظهار داشت: این مراسم به این شکل است که اگر کسی مریض بود یا دختر دم بختی داشت، از هفت نفر که اسامی حضرت زهرا(س) یا ائمه را داشتند پول می گرفت و با آن پارچه می خرید و در روز 27 ماه رمضان در مسجد آن را می دوخت و حتی در قدیم چرخ خیاطی خود را به مسجد می بردند تا پیراهن هرچه زودتر دوخته شود تا در نهایت لباس دوخته شده را به تن فرد مورد نظر کنند.
البته این رسم بیشتر در مسجد«امیر چخماق» یزد که سنگی را با نام «مراد» در خود دارد انجام می شود، اما در سایر مساجد نیز مرسوم است.
در جای دیگری در تعریف این مراسم آمده است: از چند روز مانده به شب بیست و هفتم، زنهایی که مریض دارند یا بچه دار نمی شوند، به فکر دوختن پیراهن مراد می افتند.
برای تهیه پارچه، زنی که نذر دارد، به هفت خانه رو به قبله که از سادات است، مراجعه کرده و کمک می طلبد؛ صاحبخانه هم با روی گشاده، مقداری پول به آن زن می دهد و برای برآوردن حاجتش دعا می کند.
برای کمک گرفتن به سراغ خانه داغدیده نمی روند، زیرا معتقدند این کار شگون ندارد. بعد از خرید پارچه، در مسجد جمع و به دوختن آن مشغول می شوند و تا زمانی که حاجتشان برآورده نشود آن را برتن می کنند.
در یزد، بیشتر زنان برای دوختن پیرامن مراد به مسجد امیر چخماق می روند. در این مسجد سنگ مرمری است مشهور به سنگ مراد که روی آن کتیبه ای حک و بر دیوار محراب نصب شده است؛ گفته می شود دوختن پیراهن مراد در مقابل این سنگ، باعث می شود که حاجت، زودتر برآورده شود.
رمضان خانی گفت: مردم معتقد بودند با این کار اگر فرد مریض باشد شفا می یابد یا برای دختر دم بخت همسر مناسبی پیدا می شود؛ همچنین بعد از دوخت و دوز لباس، شیرینی به حضار تعارف می کردند البته این رسم هنوز هم وجود دارد.
نکته جالب این است که مردم اعتقاد داشتند اگر پارچه پیراهن مراد با قیچی بریده شود به حاجتشان نمی رسند و آن را با تیغ می بریدند و همچنین بایستی نخ همرنگ پارچه باشد.
رسم دیگر، دوختن کیسه مراد در این روز است به این شکل که پولی از افراد خاص تهیه می شد و با آن پارچه خریده و کیسه ای می دوختند و از مردم مواد خوراکی می گرفتند و داخل کیسه می ریختند و معتقد بودند اگر آن را به مریض بدهند حالش بهتر می شود.
رسم شکستن گردو برای بازگشایی بخت دختران دم بخت نیز که اکنون هم کم و بیش وجود دارد، از دیگر آیین های یزدیها در ایام ماه مبارک رمضان است.
افرادی که دختر دم بختی داشتند مقداری گردو تهیه کرده و از پله های مسجد جامع بالا می رفتند و در هر پله یک عدد گردو را زیرپا می شکستند و زمانی که به بالای مسجد رسیدند بر گنبد مسجد دعای خاصی می خواندند و هفت دور می چرخیدند و از پله ها پایین می آمدند.
در دست دختر دم بخت، قفل و شیرینی قرار داشت که وقتی از پله های مسجد جامع پایین می آمد قفل را به اولین نفری که جوان بود، می داد تا آن را باز کند و به وی شیرینی تعارف می کرد زیرا معتقد بودند با این کار بخت دختر باز شده و همسر مناسبی پیدا می کند.
این کارشناس میراث فرهنگی، پختن نان مراد یا نان بیست و هفتمی را رسم دیگر یزد عنوان کرد و افزود: این نان در استان یزد به«سوروک» هم معروف است که آرد را از هفت نفر که اسم فاطمه دارند، گرفته و به سراغ مغازه ای که رو به قبله بود و صاحبش فرد خوب و مومنی محسوب می شد، می رفتند و پولی می گرفتند .
با این پول آرد خریده و نان را می پختند و به برش های کوچکی تقسیم کرده و به مردم می دادند و معتقد بودند اگر فردی که باید به سربازی برود این نان را بخورد از خدمت سربازی معاف می شود و یا اگر در زندان است آزاد می شود.
رمضان خانی به رسم تهیه حلقه مراد نیز اشاره کرد و گفت:پول تهیه انگشتر را از هفت نفر که اسامی ائمه را داشتند می گرفتند و مقداری پول هم خودشان به آن اضافه می کردند و به زرگر سفارش می دادند تا انگشتری از جنس طلا یا نقره به اندازه انگشت فرد مریض بسازد و روز 27 ماه رمضان اگر فرد مورد نظر دختر بود حلقه را به دستش می کردند و اگر پسر بود حلقه را به گوش راستش می آویختند.
این پژوهشگر، مراسم دوست علی یا دوست دوست را یکی از معروفترین آیین های یزد و یادگاری از ایام باستانی این دیار دانست و گفت: گروهی بنام قاشق زن یا کمچلی زن که اغلب جوانان و نوجوانان بودند به در هفت خانه می رفتند و اشعار: ˈدوست دوست دوست علیه امام اول علیه، میدی یا برم؟ˈ می خواندند و صاحبخانه مقداری مواد خوراکی به آنها می داد که گروه آن را بین خود تقسیم می کردند و اگر فردی مریض بود به او می دادند.
مردم از این بچه ها استقبال می کردند و با روی گشاده و سعه صدر از خوراکی هایی که قبلا برای همین شب تهیه کرده بودند، به آنها می دادند.
عده ای از مردم اعتقاد دارند این کار باعث برآوردن حاجات و همدردی با یتیمان کوفه و همدلی با مولا علی (ع) است.
** نان بیست و هفتمی در روستای بنادک سادات
نان مخصوصی که به «نان بیست و هفتمی» مشهور است، پخت می شود کودکان برای گرفتن آن نان، بصورت دسته جمعی به خانه ها مراجعه و اشعاری را خوانده و نان را طلب می کنند.
** مراسم الاغ ابن ملجم در شهر هرات
در این شب، مجسمه ابن ملجم را با گونی درست کرده و بر الاغی سوار می کنند و در روستا می چرخانند، مردم نیز اجتماع کرده و با تفریح و شادی آن را آتش می زنند.
- هدیه بیست و هفتمی در شهرستان تفت نیز گاهی مراسم عروسی را در این شب برگزار می کنند و یا خانواده داماد برای عروس خود هدیه ای می فرستند که به آن«هدیه بیست و هفتمی» گفته می شود.
** مراسم شب و روز عید فطر
به گزارش ایرنا، نظافت منازل، خرید لباس نو، تهیه شیرینی و میوه های تازه فصل و برنامه ریزی برای دید و بازدید در این روز از جمله مقدمات برای حلول عید سعید فطر و بزرگداشت آن در بین مردمان مومن این استان است.
با اعلام روز اول ماه شوال و فرارسیدن عید سعید فطر، مردم پس ازعمل مستحبی غسل و پوشیدن لباس نظیف و معطر در سطح محله ها و مناطق مختلف تکبیرگویان راهی مصلای اقامه نماز عبادی سیاسی و شکوهمند این روز مبارک می شوند.
مردم با ورود به مصلای نماز عید فطر ضمن مصافحه و تبریک این عید بزرگ به هم برای اقامه نماز آماده می شوند.
رسم این است که قبل از اقامه نماز عید، مکبر و مجری این مراسم چندین مرتبه ذکرهای وارد شده این روز را بلند قرائت و نمازگران نیز با او تکرار می کنند.
مهمترین این ذکرها گفتن الله اکبر، لااله الاالله، صلوات بر محمد و آل محمد(ص) و خواندن دعای سلامت امام زمان(عج) است.
از قدیم الایام رسم بر این بوده است که کسانی که نذر و نیازی دارند با تهیه شیرینی، آن را در محل برگزاری نماز عید فطر و قبل از اقامه نماز بین مردم توزیع می کردند.
طبخ آش معروف به حضرت ابوالفضل العباس(ع) و توزیع آن در صبحگاه عید بین مردم از دیگر آداب و رسوم قدیمی این روز در بین یزدی هاست.
در اکثر مناطق استان بر اساس یک سنت دینی و ارزشی، مردم بلافاصله پس از اتمام نماز عید سعید فطر و قبل از رفتن به منازل خود، بر سر قبور مطهر شهیدان رفته و با به همراه بردن خیرات از قیبل خرما، شیرینی و گل یاد شهدا و گذشتگان خود را گرامی می دارند.
شستن قبور شهدا و اموات، قرائت آیات کلام وحی و ذکر ادعیه از دیگر مواردی است که در این روز صورت می گیرد.
مردم مومن استان یزد در ادامه آداب و رسوم خود در این روز مبارک به دید و بازدید بزرگترها و ریش سفیدان خانواده و محل سکونت خود می روند و این عید را به آنها تبریک می گویند.
برگزاری جشن های اسلامی شامل مولودی خوانی و مدیحه سرایی همراه با دعوت اقوام و بزرگان فامیل از دیگر آداب حسنه این عید بزرگ اسلامی است که در بین یزدیها رایج است.
در بین زنان یزدی نیز رسم است که در روز عید سعید فطر بصورت دسته جمعی به خانه فردی که جلسات ختم قرآن مجید در طول ماه مبارک رمضان در منزل او برگزار شده است می روند و با دادن هدیه و شیرینی از او تقدیر می کنند.
در برخی از مناطق استان نیز بانوانی که در جلسه ختم قرآن مجید ماه رمضان سوره اخلاص به نامشان ختم شده است در روز عید فطر از دیگر زنان محل دعوت کرده و با شیرینی از آنها پذیرایی می کنند.
مردم مومن یزد معتقدند عید سعید فطر همان روز تولد دوباره انسانها و بازگشت به فطرت پاک انسانی و الهی است.
یزدیها، در پایان روز این تولد دوباره را تا پاسی از شب به شکرانه حضورشان در یک ماه میهمانی خدا و انجام عبادات و ترک معصیت ها به شادی و شادمانی می گذارنند.
منبع: ایرنا