به گزارش شهدای ایران وبلاگ نگاه آزاد نوشت: در حالی که امروز نگاه تمامی جهانیان به مسابقات جام جهانی معطوف است، دردی در دل تمامی مسلمانان جهان وجو دارد که شور و شوق عجیب رقابتهای جام جهانی فوتبال هم نمیتواند آن را از بین ببرد؛ دردی که بیش از پیش خصومت فکری غرب علیه زنان در پس شعارهای زیبا و تهییج کننده فمینیستی را نمایان میکند.
اول ژوئن (10 تیر) مصادف است با حادثهای دلخراشی برای امت واحد اسلامی که احساسات هر فرد آزادهای را بر میانگیزد و هر انسانی را با هر گرایش دینی و نژادی وادار به واکنش میکند.
در این روز «مروه الشربینی» بانوی محجبهای اهل مصر و ساکن آلمان با تیغ خصم روشن فکران غربی در پیش چشم همسر و فرزند خردسال خود در حالی که سه ماهه باردار بود با ضربات چاقو فردی که به بهانه حجاب او را «فاحشه اسلامی» خطاب کرده بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهادت مروه الشربینی حاصل دفاع از دیدگاه متضاد غرب علیه زنان در مقایسه با جوامع اسلامی است، این در حالی است که اندیشه جوامع غربی تاکنون هیچ دست آورد روشنی برای زنان به ارمغان نیاورده است و بارزترین نتیجهای که مایه افتخار و مباهات روشن فکران غربی است افزایش روز افزون بیبند و باریهای اخلاقی جامعه است که به بهانه آزادیهای انسانی و بهای فروپاشی نظام خانواده بر آن سر پوش گذاشته میشود.
اختلاف نظرها بین جوامع سکولار و مدنی در قبال حقوق زنان با توجه به عینیت داشتن آن در جوامع مختلف قابل تجزیه و تحلیل و ابهام زدایی است؛ بعنوان مثال آمار بالای خشونت علیه زنان در اروپا، تجاوز به زنان در ارتش ایالات متحده آمریکا و آمار بالای خشونت جنسی علیه زنان شاغل در انگلستان نمونههای روشنی است که به جای ایجاد کمپینهایی برای جلوگیری از روند آن توسط رسانههای تبلیغاتی غرب سانسور میشوند.
غرب همواره در قبال زنان دیدگاهی نادرست داشته است تا جایی که زشتترین نگاهها در طول تاریخ نسبت به جایگاه زن مربوط به قرون وسطی در اروپاست؛ در این دوران زن را نماد سرچشمه گناهان شیطانی میپنداشتند و بدین ترتیب زنان را از ابتداییترین حقوق خود محروم میکردند.
و اما با توجه به پیشینه سیاه و نا مفهوم غرب در ارائه شخصیتی منسجم از زن میشود به ادعاهای خوش رنگ و لعاب آن مبنی بر دفاع از حقوق زنان اعتماد کرد؟
از طرف دیگر اسلام اما در قیاس با دوران حکومت تحریف شده کلیسا، با ظهور خود روحی تازه و امید بخش بر کالبد زنان دمید، به آنان جایگاه والایی داد و نقشهایی را به آنان سپرد که فقط زنان از عهده آن بر میآیند در طرف مقابل جوامع غربی در گرداب افراط و تفریط فکری گیر افتاده و در دورانهایی زن را سرچشمه شیطانی گناهان و در دورهای به بهانه تساوی حقوق اجتماعی، وظایف مردان را بر دوش زنها گذاشته است.
این یادداشت صرفا جهت اطلاع مرعوبان غرب زدهای است که عواقب اندیشه خود را به روشنی میبینند اما از درک آن عاجزند.
و جالب اینکه همین جوامع به راحتی دم از احقاق حقوق زنان در جوامع مدنی میزنند اما از عهده حفاظت از حریم زنان در جامعه خود بر نمیآیند، آزادیهای مشروع دینی که به تعابیر اسلامی ضمانت نقش آفرینی انسانی زن در اجتماع است را با تبلیغات رسانهای محدودیت میخوانند و تبعات ناشی از بیبندباری اخلاقی علیه زنان در جوامع غربی را سانسور میکنند تا مبادا در تزریق اندیشههای کج خود ناتوان بمانند.
اول ژوئن (10 تیر) مصادف است با حادثهای دلخراشی برای امت واحد اسلامی که احساسات هر فرد آزادهای را بر میانگیزد و هر انسانی را با هر گرایش دینی و نژادی وادار به واکنش میکند.
در این روز «مروه الشربینی» بانوی محجبهای اهل مصر و ساکن آلمان با تیغ خصم روشن فکران غربی در پیش چشم همسر و فرزند خردسال خود در حالی که سه ماهه باردار بود با ضربات چاقو فردی که به بهانه حجاب او را «فاحشه اسلامی» خطاب کرده بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهادت مروه الشربینی حاصل دفاع از دیدگاه متضاد غرب علیه زنان در مقایسه با جوامع اسلامی است، این در حالی است که اندیشه جوامع غربی تاکنون هیچ دست آورد روشنی برای زنان به ارمغان نیاورده است و بارزترین نتیجهای که مایه افتخار و مباهات روشن فکران غربی است افزایش روز افزون بیبند و باریهای اخلاقی جامعه است که به بهانه آزادیهای انسانی و بهای فروپاشی نظام خانواده بر آن سر پوش گذاشته میشود.
اختلاف نظرها بین جوامع سکولار و مدنی در قبال حقوق زنان با توجه به عینیت داشتن آن در جوامع مختلف قابل تجزیه و تحلیل و ابهام زدایی است؛ بعنوان مثال آمار بالای خشونت علیه زنان در اروپا، تجاوز به زنان در ارتش ایالات متحده آمریکا و آمار بالای خشونت جنسی علیه زنان شاغل در انگلستان نمونههای روشنی است که به جای ایجاد کمپینهایی برای جلوگیری از روند آن توسط رسانههای تبلیغاتی غرب سانسور میشوند.
غرب همواره در قبال زنان دیدگاهی نادرست داشته است تا جایی که زشتترین نگاهها در طول تاریخ نسبت به جایگاه زن مربوط به قرون وسطی در اروپاست؛ در این دوران زن را نماد سرچشمه گناهان شیطانی میپنداشتند و بدین ترتیب زنان را از ابتداییترین حقوق خود محروم میکردند.
و اما با توجه به پیشینه سیاه و نا مفهوم غرب در ارائه شخصیتی منسجم از زن میشود به ادعاهای خوش رنگ و لعاب آن مبنی بر دفاع از حقوق زنان اعتماد کرد؟
از طرف دیگر اسلام اما در قیاس با دوران حکومت تحریف شده کلیسا، با ظهور خود روحی تازه و امید بخش بر کالبد زنان دمید، به آنان جایگاه والایی داد و نقشهایی را به آنان سپرد که فقط زنان از عهده آن بر میآیند در طرف مقابل جوامع غربی در گرداب افراط و تفریط فکری گیر افتاده و در دورانهایی زن را سرچشمه شیطانی گناهان و در دورهای به بهانه تساوی حقوق اجتماعی، وظایف مردان را بر دوش زنها گذاشته است.
این یادداشت صرفا جهت اطلاع مرعوبان غرب زدهای است که عواقب اندیشه خود را به روشنی میبینند اما از درک آن عاجزند.
و جالب اینکه همین جوامع به راحتی دم از احقاق حقوق زنان در جوامع مدنی میزنند اما از عهده حفاظت از حریم زنان در جامعه خود بر نمیآیند، آزادیهای مشروع دینی که به تعابیر اسلامی ضمانت نقش آفرینی انسانی زن در اجتماع است را با تبلیغات رسانهای محدودیت میخوانند و تبعات ناشی از بیبندباری اخلاقی علیه زنان در جوامع غربی را سانسور میکنند تا مبادا در تزریق اندیشههای کج خود ناتوان بمانند.