۳۵روز گذشت و هنوز خانواده مائده ۷ساله که به طرز مشکوکی از مقابل مدرسهاش ناپدید شد از حال او بیخبرند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از صبحانه، با اینکه کارآگاهان در این مدت تمام تلاش خود را برای پیدا کردن سرنخی از مائده به کار بستند اما راز این پرونده همچنان سر به مهر باقی مانده است. حالا پس از گذشت این روزهای سخت خانواده مائده اعلام کرده به فردی که دخترشان را به آنها بازگرداند 200میلیون تومان پول نقد بهعنوان جایزه اهدا میکند.
یک ماه و چند روز قبل
چهارم خردادماه سالجاری یکی از تلخترین روزهای خانواده کبریایی بود. در این روز دختر 7ساله آنها به طرز مشکوکی از مقابل مدرسهاش ناپدید شد.با ناپدید شدن دختربچه جستوجوها برای پیدا کردن ردی از او آغاز شد اما پس از چندین روز هیچ خبری در دست نیست این در حالی است که در این میان بازار شایعات نیز رونق گرفته و در میان مردم حرفهای زیادی پیچیده است. بعضیها معتقدند پای قاچاقچیان انسان درمیان است و عدهای دیگر از قاتلی میگویند که از بین دختر بچههای ابتدایی قربانیهایش را انتخاب میکند و آن را به قتل میرساند. با این حال کارآگاهان اداره آگاهی در کنار همه این شایعات بیکار ننشستهاند و شبانه روز در تلاشند تا مائده را به آغوش خانوادهاش بازگردانند.
اما ماجرای ناپدید شدن دختربچه چه بود؟
مادر مائده درباره روز حادثه میگوید: چند روزی بود امتحانات دخترم تمام شده بود، در همان روزهای آخر سال تحصیلی از مدرسه به ما خبر دادند باید فرزندانمان را برای آشنایی با کتابهای سال تحصیلی جدید چند روزی به مدرسه بفرستیم. کلاسهایشان از ساعت 8صبح شروع میشد تا 10:30 طول میکشید. هر روز خودم مائده را تا مدرسه میرساندم و بعد از تمام شدن کلاسش نیز دنبالش میرفتم و با مائده به خانه برمیگشتیم. روزی که دخترم ناپدید شد نیز خودم مائده را تا مدرسه رساندم جلوی در مدرسه من را بغل کرد و بوسید این آخرین دیدار ما بود و بعد از آن دیگر هیچوقت دخترم را ندیدم.
زن جوان ادامه میدهد: آن روز قرار بود در شهر مراسمی برگزار شود به همین خاطر اولیای مدرسه تصمیم گرفتند دانشآموزان را نیمساعت زودتر تعطیل کنند اما این تصمیمشان را به ما اطلاع ندادند مثل روزهای دیگر ساعت 10:30 به مدرسه رفتم اما با صحنه عجیبی روبهرو شدم. در مدرسه بسته بود و تنها چند دانشآموز مقابل در مدرسه بسته ایستاده بودند. بین بچهها چشم انداختم تا مائده را پیدا کنم اما خبری از دخترم نبود. احتمال دادم مائده در مدرسه باشد اما وقتی سرایدار مدرسه در را باز کرد، گفت: به خاطر مراسم مدرسه نیمساعت زودتر تعطیل شده و دانشآموزان به خانههایشان رفتند. خیلی ناراحت شدم و به سرایدار مدرسه گفتم چرا زودتر خبر ندادند تا بهدنبال فرزندم بیایم. از دخترم خبری نبود با سرایدار مدرسه را جستوجو کردیم اما مائده نبود.
وی در ادامه میگوید: دلشوره داشتم سریع از مدرسه بیرون آمدم و از چند دانشآموزی که در مقابل مدرسه منتظر والدینشان بودند پرسیدم که مائده را دیدهاند هیچکدام از دانشآموزان دخترم را ندیده بودند. دستپاچه شده بودم به این طرف و آنطرف خیابان چشم انداختم. سریع با همسرم تماس گرفتم و ماجرای ناپدید شدن دخترمان را به او گفتم.
این ماجرای ناپدید شدن مائده 7ساله بود و تا به امروز دیگر خبری از او نیست و جستوجوهای چند روزه خانواده او و ماموران نیروی انتظامی بندر انزلی به هیچ نتیجهای نرسیده است.
از این جای ماجرا را بهزاد پدر مائده میگوید: سر کار بودم که با من تماس گرفتند و از ناپدید شدن دخترم گفتند. سریع خودم را به خانه رساندم. باورم نمیشد به همین راحتی در روز روشن دختر 7سالهای ناپدید شود و هیچکس چیزی ندیده باشد. با چند نفر از اقواممان شروع کردیم به جستوجو در شهر. تمام خیابانهای اطراف مدرسه و هرجا که به فکرمان میرسید را جستوجو کردیم اما هیچ اثری از دخترم نبود. همان روز عکس و مشخصات مائده را به پلیس دادیم اما متاسفانه با اینکه ماموران خیلی تلاش کردند خبری از دخترم بهدست نیامد. از طرفی کلی اعلامیه چاپ کردیم و به درودیوار شهر چسباندیم تا اگر کسی از دخترم خبر دارد ما را در جریان بگذارد اما این کار هم راه به جایی نبرد.
شایعه بچه دزدی در شهر
با ناپدید شدن دختر 7ساله موجی از نگرانی در بین مردم شهر به راه افتاد. شایعه وجود یک باند قاچاق انسان که دختران خردسال را از مرز جمهوری آذربایجان از کشور خارج میکنند دهان به دهان بین مردم شهر پیچیده بود. بعضی از مردم هم از قاتلی حرف میزدند که از بین دختران خردسال قربانیانش را انتخاب میکند. با راه افتادن شایعات که موجی از نگرانیها را در بین اهالی شهر به راهانداخته بود سرهنگ هرمز عشقی فرمانده انتظامی بندر انزلی عنوان کرد: ماموران بررسیهای لازم را آغاز و با استفاده از نیروهای مردمی و نیروهای بسیج تمامی خانههای متروکه، آلاچیقها، سواحل دریا، تالاب و بناهای در حال احداث را به صورت پیاده جستوجو کردند و امیدواریم هر چه سریعتر این جستوجوها نتیجه بدهد و مائده به آغوش گرم خانوادهاش بازگردد. وی با بیان اینکه ربوده شدن کودکان در شهر توسط قاچاقیها نادرست است و هیچ شواهدی مبنی بر قاتل وجود ندارد، بیان کرد: انتظار داریم مردم با پخش شایعات آرامش جامعه را از بین نبرند.
فرزندم را به من بازگردانید
خانهمان سوتوکور شده. همسرم افسردگی گرفته و پسرم نیز مدام بهانه خواهرش را میگیرد. حال ما اصلا خوب نیست. اینها را بهزاد پدر مائده میگوید. مردی که 35روز است خواب به چشمش نرفته و دربهدر بهدنبال ردی از فرزندش است.
او میگوید: در این مدت هیچکس به ما زنگ نزده و هیچ خبری از مائده نشده است. هرجا را که به ذهنمان میرسید جستوجو کردیم اما فایدهای نداشت. هر وقت به پلیس مراجعه کردیم به ما گفتند که در حال تلاش هستند تا سرنخی به دست بیاورند. دیگر طاقت دوری فرزندمان را نداریم به همینخاطر تصمیم گرفتم به کسی که دخترمان را به ما برگرداند 200میلیون تومان جایزه بدهم. اگر کسی از دخترم خبر دارد با شمارههای 09183235821-01813235821 تماس بگیرد و با رساندن دخترمان به ما جایزه نقدی را دریافت کند.
یک ماه و چند روز قبل
چهارم خردادماه سالجاری یکی از تلخترین روزهای خانواده کبریایی بود. در این روز دختر 7ساله آنها به طرز مشکوکی از مقابل مدرسهاش ناپدید شد.با ناپدید شدن دختربچه جستوجوها برای پیدا کردن ردی از او آغاز شد اما پس از چندین روز هیچ خبری در دست نیست این در حالی است که در این میان بازار شایعات نیز رونق گرفته و در میان مردم حرفهای زیادی پیچیده است. بعضیها معتقدند پای قاچاقچیان انسان درمیان است و عدهای دیگر از قاتلی میگویند که از بین دختر بچههای ابتدایی قربانیهایش را انتخاب میکند و آن را به قتل میرساند. با این حال کارآگاهان اداره آگاهی در کنار همه این شایعات بیکار ننشستهاند و شبانه روز در تلاشند تا مائده را به آغوش خانوادهاش بازگردانند.
اما ماجرای ناپدید شدن دختربچه چه بود؟
مادر مائده درباره روز حادثه میگوید: چند روزی بود امتحانات دخترم تمام شده بود، در همان روزهای آخر سال تحصیلی از مدرسه به ما خبر دادند باید فرزندانمان را برای آشنایی با کتابهای سال تحصیلی جدید چند روزی به مدرسه بفرستیم. کلاسهایشان از ساعت 8صبح شروع میشد تا 10:30 طول میکشید. هر روز خودم مائده را تا مدرسه میرساندم و بعد از تمام شدن کلاسش نیز دنبالش میرفتم و با مائده به خانه برمیگشتیم. روزی که دخترم ناپدید شد نیز خودم مائده را تا مدرسه رساندم جلوی در مدرسه من را بغل کرد و بوسید این آخرین دیدار ما بود و بعد از آن دیگر هیچوقت دخترم را ندیدم.
زن جوان ادامه میدهد: آن روز قرار بود در شهر مراسمی برگزار شود به همین خاطر اولیای مدرسه تصمیم گرفتند دانشآموزان را نیمساعت زودتر تعطیل کنند اما این تصمیمشان را به ما اطلاع ندادند مثل روزهای دیگر ساعت 10:30 به مدرسه رفتم اما با صحنه عجیبی روبهرو شدم. در مدرسه بسته بود و تنها چند دانشآموز مقابل در مدرسه بسته ایستاده بودند. بین بچهها چشم انداختم تا مائده را پیدا کنم اما خبری از دخترم نبود. احتمال دادم مائده در مدرسه باشد اما وقتی سرایدار مدرسه در را باز کرد، گفت: به خاطر مراسم مدرسه نیمساعت زودتر تعطیل شده و دانشآموزان به خانههایشان رفتند. خیلی ناراحت شدم و به سرایدار مدرسه گفتم چرا زودتر خبر ندادند تا بهدنبال فرزندم بیایم. از دخترم خبری نبود با سرایدار مدرسه را جستوجو کردیم اما مائده نبود.
وی در ادامه میگوید: دلشوره داشتم سریع از مدرسه بیرون آمدم و از چند دانشآموزی که در مقابل مدرسه منتظر والدینشان بودند پرسیدم که مائده را دیدهاند هیچکدام از دانشآموزان دخترم را ندیده بودند. دستپاچه شده بودم به این طرف و آنطرف خیابان چشم انداختم. سریع با همسرم تماس گرفتم و ماجرای ناپدید شدن دخترمان را به او گفتم.
این ماجرای ناپدید شدن مائده 7ساله بود و تا به امروز دیگر خبری از او نیست و جستوجوهای چند روزه خانواده او و ماموران نیروی انتظامی بندر انزلی به هیچ نتیجهای نرسیده است.
از این جای ماجرا را بهزاد پدر مائده میگوید: سر کار بودم که با من تماس گرفتند و از ناپدید شدن دخترم گفتند. سریع خودم را به خانه رساندم. باورم نمیشد به همین راحتی در روز روشن دختر 7سالهای ناپدید شود و هیچکس چیزی ندیده باشد. با چند نفر از اقواممان شروع کردیم به جستوجو در شهر. تمام خیابانهای اطراف مدرسه و هرجا که به فکرمان میرسید را جستوجو کردیم اما هیچ اثری از دخترم نبود. همان روز عکس و مشخصات مائده را به پلیس دادیم اما متاسفانه با اینکه ماموران خیلی تلاش کردند خبری از دخترم بهدست نیامد. از طرفی کلی اعلامیه چاپ کردیم و به درودیوار شهر چسباندیم تا اگر کسی از دخترم خبر دارد ما را در جریان بگذارد اما این کار هم راه به جایی نبرد.
شایعه بچه دزدی در شهر
با ناپدید شدن دختر 7ساله موجی از نگرانی در بین مردم شهر به راه افتاد. شایعه وجود یک باند قاچاق انسان که دختران خردسال را از مرز جمهوری آذربایجان از کشور خارج میکنند دهان به دهان بین مردم شهر پیچیده بود. بعضی از مردم هم از قاتلی حرف میزدند که از بین دختران خردسال قربانیانش را انتخاب میکند. با راه افتادن شایعات که موجی از نگرانیها را در بین اهالی شهر به راهانداخته بود سرهنگ هرمز عشقی فرمانده انتظامی بندر انزلی عنوان کرد: ماموران بررسیهای لازم را آغاز و با استفاده از نیروهای مردمی و نیروهای بسیج تمامی خانههای متروکه، آلاچیقها، سواحل دریا، تالاب و بناهای در حال احداث را به صورت پیاده جستوجو کردند و امیدواریم هر چه سریعتر این جستوجوها نتیجه بدهد و مائده به آغوش گرم خانوادهاش بازگردد. وی با بیان اینکه ربوده شدن کودکان در شهر توسط قاچاقیها نادرست است و هیچ شواهدی مبنی بر قاتل وجود ندارد، بیان کرد: انتظار داریم مردم با پخش شایعات آرامش جامعه را از بین نبرند.
فرزندم را به من بازگردانید
خانهمان سوتوکور شده. همسرم افسردگی گرفته و پسرم نیز مدام بهانه خواهرش را میگیرد. حال ما اصلا خوب نیست. اینها را بهزاد پدر مائده میگوید. مردی که 35روز است خواب به چشمش نرفته و دربهدر بهدنبال ردی از فرزندش است.
او میگوید: در این مدت هیچکس به ما زنگ نزده و هیچ خبری از مائده نشده است. هرجا را که به ذهنمان میرسید جستوجو کردیم اما فایدهای نداشت. هر وقت به پلیس مراجعه کردیم به ما گفتند که در حال تلاش هستند تا سرنخی به دست بیاورند. دیگر طاقت دوری فرزندمان را نداریم به همینخاطر تصمیم گرفتم به کسی که دخترمان را به ما برگرداند 200میلیون تومان جایزه بدهم. اگر کسی از دخترم خبر دارد با شمارههای 09183235821-01813235821 تماس بگیرد و با رساندن دخترمان به ما جایزه نقدی را دریافت کند.