شهدای ایران shohadayeiran.com

دختری جوان که زنی باردار را به قتل رسانده بود بعد از گذشت دو سال از وقوع جنایت به جرمش اعتراف کرد و پرونده اتهامی‌اش به جریان افتاد. کارآگاهان جنایی استان خراسان رضوی رسیدگی به این پرونده را از سال 91 آغاز کردند.
به گزارش شهدای ایران، روزنامه شرق نوشت:دختری جوان که زنی باردار را به قتل رسانده بود بعد از گذشت دو سال از وقوع جنایت به جرمش اعتراف کرد و پرونده اتهامی‌اش به جریان افتاد. کارآگاهان جنایی استان خراسان رضوی رسیدگی به این پرونده را از سال 91 آغاز کردند.


 آنها وقتی باخبر شدند زنی باردار به نام بنفشه در خانه‌اش به قتل رسیده است به آنجا رفتند و به تحقیق پرداختند. جنازه مقتول خون‌آلود بود اما آثار برجای‌مانده روی گردنش حکایت از آن داشت که قاتل یا قاتلان با استفاده از رشته‌ای منعطف او را خفه کرده‌اند.

کارآگاهان وقتی راه‌های ورودی خانه را بررسی کردند به این اطمینان رسیدند که بنفشه توسط فردی آشنا که توانسته به‌راحتی وارد خانه شود به قتل رسیده است. از سوی دیگر النگوهای این زن به سرقت رفته بود اما به نظر می‌رسید جنایت با انگیزه دزدی صورت نگرفته بلکه سرقت طلاها فقط به‌منظور منحرف‌کردن مسیر تحقیقات انجام شده است.

شوهر مقتول به نام شهرام وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت از ماجرای قتل همسرش بی‌اطلاع است او توضیح داد قرار بود فرزند او و بنفشه یک هفته دیگر به دنیا بیاید و او دلیلی برای کشتن همسرش نداشت.

این مرد گفت: «صبح امروز-روز حادثه-طبق معمول از خانه بیرون رفتم و تا آن زمان حال همسرم خوب بود و مشکلی وجود نداشت. بعد از آن نمی‌دانم چه اتفاقی رخ داد و چه کسی و به چه دلیل بنفشه را به قتل رساند.» کارآگاهان با وجود انکارهای شهرام همچنان به این مرد ظنین بودند و به صورت نامحسوس به تحقیق درباره وی پرداختند. آنها فهمیدند شهرام با دختری 25ساله به نام مهناز رابطه دارد. به همین دلیل احتمال دادند مرد جوان به‌خاطر رسیدن به این دختر همسرش را قربانی کرده باشد.

 به همین دلیل شهرام بازداشت شد و بازجویی‌ها از وی ادامه یافت اما این مرد اتهام همسرکشی را رد کرد و گفت در قتل بنفشه هیچ نقشی نداشت. افسران جنایی برای یافتن سرنخی از این معما مهناز را پشت میز بازجویی نشاندند اما او نیز از قتل زن باردار ابراز بی‌اطلاعی کرد. به این ترتیب راز قتل در هاله‌ای از ابهام ماند تا اینکه سرانجام کارآگاهان بعد از گذشت دو سال از وقوع جنایت به سرنخ‌هایی دست یافتند که ثابت می‌کرد مهناز روز حادثه در خانه مقتول بود. دختر جوان برای دومین بار بازداشت شد و مورد تحقیق قرار گرفت. او این بار وقتی با مدارک پلیسی مواجه شد لب به اعتراف گشود و اعتراف کرد بنفشه را کشته است.

دختر جوان گفت: «مدتی قبل از قتل در خیابان با شهرام آشنا و با هم دوست شدیم. من به او علاقه‌مند شده بودم و وقتی فهمیدم شهرام متاهل است باز هم به این رابطه ادامه دادم البته شهرام قول داده بود فکری خواهد کرد و ما به‌زودی به هم می‌رسیم.

 مدتی از شروع دوستی ما گذشت اما شهرام به وعده‌اش عمل نکرد همین مساله باعث شد با او اختلاف پیدا کنم و چندبار از وی خواستم هرچه زودتر راه‌حلی را برای مشکل‌مان پیدا کند اما شهرام باز هم هیچ اقدامی انجام نداد تا اینکه تهدیدش کردم اگر تکلیفم را هر چه زودتر مشخص نکند طور دیگری رفتار خواهم کرد. به این شکل بود که به فکر انتقام‌گیری افتادم. برای اینکه نقشه‌ام را عملی کنم کلید خانه شهرام را برداشتم و روز حادثه بعد از اینکه مطمئن شدم او از منزل خارج شده و به محل کارش رفته است راهی خانه وی شدم.»

 متهم به قتل ادامه داد: «وقتی به خانه شهرام رسیدم در را باز کردم. بنفشه تا مرا دید پرسید تو کی هستی؟ در حالی‌که هلش می‌دادم به او گفتم واقعا مرا نمی‌شناسی. آنقدر هلش دادم تا اینکه سرش به دیوار خورد و نقش بر زمین شد. بلافاصله به آشپزخانه دویدم، چاقویی برداشتم و با آن ضربه‌ای را به شکم بنفشه وارد کردم. او همچنان مقاومت می‌کرد و توانست چاقو را از دستم دربیاورد و آن را پشت تلویزیون بیندازد. من که به‌شدت عصبانی بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم سیم تلفن را دور گردن او پیچیدم و آنقدر فشار دادم تا از حال رفت. بعد لیوانی را شکستم و با تکه شیشه رگ‌های دستش را بریدم.»

مهناز در ادامه اعترافاتش گفت: «بعد از آنکه مطمئن شدم بنفشه مرده است سعی کردم آثار جرم را از بین ببرم البته من اول قصد قتل نداشتم اما در آن لحظات از شدت عصبانیت کنترل خودم را از دست داده بودم.»

کارآگاهان در ادامه با توجه به اعترافات مهناز فهمیدند او به محض خروج از خانه مقتول سعی کرد با صحنه‌سازی خودش را بی‌گناه نشان بدهد. مهناز ابتدا برای شهرام پیامکی فرستاد و در آن نوشت مادرش به وی اجازه نمی‌دهد از خانه بیرون برود و به همین دلیل نمی‌توانند همدیگر را ملاقات کنند. دختر جوان سپس راهی خانه‌اش شد.

متهم در این‌باره توضیح داد: «آن روز شهرام چند بار برایم پیامک فرستاد اما اصلا حوصله نداشتم و جوابش را ندادم. غروب بود که به او زنگ زدم و دیدم موبایلش خاموش است. احتمال دادم او را به اتهام قتل همسرش دستگیر کرده باشند. با یکی از دوستانم که در حوالی خانه شهرام آرایشگاه داشت تماس گرفتم و او گفت در محله‌شان زنی به قتل رسیده است اینطوری بود که فهمیدم پلیس تحقیقاتش را شروع کرده است.

 در این مدت سعی کردم کاری نکنم که پلیس به من شک کند اما ماموران یک‌بار مرا بازداشت کردند. در بازجویی‌ها ادعای بی‌گناهی کردم و به این ترتیب آزاد شدم اما ایندفعه همه مدارک علیه‌ من بود. من بنفشه را به تنهایی کشتم و شهرام در این قتل هیچ نقشی نداشت.» بنابر این گزارش دختر جوان در حال حاضر در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات از وی ادامه دارد.
منبع: دانا

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار