در چند روز اخیر برخی سخنان از سوی شخص رئیس جمهور و به دنبال آن پاسخهایی از سوی مراجع، علما و حوزویان منتشر شده است. این دیدگاهها که اغلب به صورت نظری است، بیشتر حول محور وظایف حاکمیت دینی و نوع مأموریت آن در مواجهه با مردم جامعه اسلامی است.
به گزارش شهدای ایران رجا، سایت مباحثات وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این زمینه نوشت: اینکه شخص رئیس جمهور با وجود دغدغهها و مشغلههای اجرایی خود همچنان به مسائل فکری و نظری درباره وظائف حاکمیت دینی در قبال مردم میپردازد، امری نیکو و مثبت است. ولی با توجه به حواشی ایجادشده پیرامون این بحثها لازم است نکاتی را به ایشان متذکر شویم.
در چند سال اخیر به دلایل مختلفی اقتصاد کشورمان با بحرانهای متعددی مواجه بوده است. بر همین اساس، جناب آقای روحانی در شعارهای انتخاباتی خود به این امر توجه جدی داشته و حل مشکلات اقتصادی را در اولویت برنامههای خود قرار دادند؛ تا جایی که موضوع چالشبرانگیز مذاکره با کشورهای غربی را نیز مقدمه و لازمه حل این مشکلات عنوان نمودند.
خوشبختانه از ابتدای انتخاب جناب آقای روحانی به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران، قریب به اتفاق مراجع عظام تقلید و حوزویان بر اساس مبانی فکری و تأییدات رهبر معظم انقلاب از شخص ایشان و برنامههای دولت یازدهم حمایت کردهاند. این حمایت در موضوع مذاکرات هستهای نمود کامل پیدا کرد و در ماجرای طرح انصراف از دریافت یارانهها نیز به اوج خود رسید.
حال این سؤال جدی مطرح است که با توجه به اولویت و مشکل اصلی کشور که مسئله اقتصاد است و نیاز شدید دولت به حمایتهای همهجانبه از اقدامات خود در این زمینه، چه ضرورتی برای پرداختن به مسائلی وجود دارد که هیچ ثمره عملی در مسائل اجرایی نخواهد داشت؟
دوزخی و یا بهشتی کردن مردم توسط دولت یا فلسفه دین دولتی و دولت دینی مسائلی کاملاً نظری و علمیاند که باید در کرسیهای آزاداندیشی و در مراکز علمی و دانشگاهی مورد بررسی قرار گیرد.
ریاست محترم جمهور چه ضرورتی احساس کردهاند که این مسائل را از تریبونهای رسمی مطرح کردهاند؟ نخستین آسیب این اقدام، ورود رسانههای سطحینگر به این عرصه است که هر کدام تلاش میکنند نتیجه بحث را با طرح استدلالهای عوامانه به سود جناح سیاسی خود مصادره نمایند.
اگر این مسائل، ابتدا از سوی دیگران و رسانههای منتقد مطرح میشد، دولتمردان و شخص رئیس جمهور هشدار نمیدادند که مسئله اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم، اولویت نخست ماست و منتقدین از ایجاد حاشیههای غیرضروری پرهیز کنند؟
از سوی دیگر توجه به این نکته کاملاً ضروری است که در چند ماه گذشته، دولت یازدهم وارد عرصه بسیار حساس مذاکرات هستهای شده است. با توجه به لزوم اتحاد ملی در این زمینه، همیشه مسئولان دستگاه دیپلماسی و شخص ریاست جمهور از مردم و نخبگان و بزرگان خواستهاند که از مذاکرهکنندگان حمایت کرده تا دستگاه دیپلماسی با اقتدار تمام، مأموریت خود را ابه سرانجام برساند.
حال جای این سؤال وجود دارد که چرا شخص رئیس جمهور در چنین موقعیتی اقدام به طرح مسائل کاملاً بیاهمیت و حاشیهساز میکند و بخش عمدهای از حمایتهای بزرگان دینی را تحتالشعاع قرار میدهد.
چنانچه مسائل مطرحشده دغدغه واقعی دولتمردان باشد، میتوانند در اقدامی کاملاً سنجیده، موضوع را به مراکز علمی، دانشگاهی و حوزوی محول نمایند تا این مراکز پس از برگزاری نشستهای تخصصی و بحثها و مناظرات مختلف، نتیجه نظرات را به دولت منعکس نمایند.
به نظر میرسد ارتباط مراجع عظام تقلید و بزرگان حوزوی با دولت و شخص رئیس جمهور در شرایط حساسی قرار دارد و لازم است ریاست محترم جمهور با فضلای دلسوز نظام و حوزویان جامعنگر مشورتهای بیشتری داشته باشند تا مبادا حمایتهای همهجانبه مراجع و علما از دولت تحت تأثیر حواشی کاملاً بیاهمیت قرار گیرد.
در چند سال اخیر به دلایل مختلفی اقتصاد کشورمان با بحرانهای متعددی مواجه بوده است. بر همین اساس، جناب آقای روحانی در شعارهای انتخاباتی خود به این امر توجه جدی داشته و حل مشکلات اقتصادی را در اولویت برنامههای خود قرار دادند؛ تا جایی که موضوع چالشبرانگیز مذاکره با کشورهای غربی را نیز مقدمه و لازمه حل این مشکلات عنوان نمودند.
خوشبختانه از ابتدای انتخاب جناب آقای روحانی به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران، قریب به اتفاق مراجع عظام تقلید و حوزویان بر اساس مبانی فکری و تأییدات رهبر معظم انقلاب از شخص ایشان و برنامههای دولت یازدهم حمایت کردهاند. این حمایت در موضوع مذاکرات هستهای نمود کامل پیدا کرد و در ماجرای طرح انصراف از دریافت یارانهها نیز به اوج خود رسید.
حال این سؤال جدی مطرح است که با توجه به اولویت و مشکل اصلی کشور که مسئله اقتصاد است و نیاز شدید دولت به حمایتهای همهجانبه از اقدامات خود در این زمینه، چه ضرورتی برای پرداختن به مسائلی وجود دارد که هیچ ثمره عملی در مسائل اجرایی نخواهد داشت؟
دوزخی و یا بهشتی کردن مردم توسط دولت یا فلسفه دین دولتی و دولت دینی مسائلی کاملاً نظری و علمیاند که باید در کرسیهای آزاداندیشی و در مراکز علمی و دانشگاهی مورد بررسی قرار گیرد.
ریاست محترم جمهور چه ضرورتی احساس کردهاند که این مسائل را از تریبونهای رسمی مطرح کردهاند؟ نخستین آسیب این اقدام، ورود رسانههای سطحینگر به این عرصه است که هر کدام تلاش میکنند نتیجه بحث را با طرح استدلالهای عوامانه به سود جناح سیاسی خود مصادره نمایند.
اگر این مسائل، ابتدا از سوی دیگران و رسانههای منتقد مطرح میشد، دولتمردان و شخص رئیس جمهور هشدار نمیدادند که مسئله اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم، اولویت نخست ماست و منتقدین از ایجاد حاشیههای غیرضروری پرهیز کنند؟
از سوی دیگر توجه به این نکته کاملاً ضروری است که در چند ماه گذشته، دولت یازدهم وارد عرصه بسیار حساس مذاکرات هستهای شده است. با توجه به لزوم اتحاد ملی در این زمینه، همیشه مسئولان دستگاه دیپلماسی و شخص ریاست جمهور از مردم و نخبگان و بزرگان خواستهاند که از مذاکرهکنندگان حمایت کرده تا دستگاه دیپلماسی با اقتدار تمام، مأموریت خود را ابه سرانجام برساند.
حال جای این سؤال وجود دارد که چرا شخص رئیس جمهور در چنین موقعیتی اقدام به طرح مسائل کاملاً بیاهمیت و حاشیهساز میکند و بخش عمدهای از حمایتهای بزرگان دینی را تحتالشعاع قرار میدهد.
چنانچه مسائل مطرحشده دغدغه واقعی دولتمردان باشد، میتوانند در اقدامی کاملاً سنجیده، موضوع را به مراکز علمی، دانشگاهی و حوزوی محول نمایند تا این مراکز پس از برگزاری نشستهای تخصصی و بحثها و مناظرات مختلف، نتیجه نظرات را به دولت منعکس نمایند.
به نظر میرسد ارتباط مراجع عظام تقلید و بزرگان حوزوی با دولت و شخص رئیس جمهور در شرایط حساسی قرار دارد و لازم است ریاست محترم جمهور با فضلای دلسوز نظام و حوزویان جامعنگر مشورتهای بیشتری داشته باشند تا مبادا حمایتهای همهجانبه مراجع و علما از دولت تحت تأثیر حواشی کاملاً بیاهمیت قرار گیرد.