کارشناس مسائل خاورمیانه در اندیشکده بروکینگز در گزارشی به بررسی اجمالی گروه تروریستی داعش و شکلگیری آن پرداخته و معتقد است حضور داعش در عراق نتیجه سیاست گذاریهای غلط دولت بوش است.
به گزارش شهدای ایران تسنیم، به نقل از اندیشکده بروکینگز، کارشناس این اندیشکده در گزارشی معتقد است آنچه امروز ما آن را داعش مینامیم، نتیجه سیاستگذاریهای اشتباه در دوران جورج بوش است که باعث شکلگیری القاعده در عراق گردید و پس از آن، با راه اندازی جنگ سوریه، این گروه قدرت بیشتری پیدا کرد. وی در ادامه مدعی است، همانطور که جنگ بوش در عراق به نفع ایران تمام شد، تجاوز فعلی داعش نیز به نوعی به نفع ایران تمام خواهد شد.
قبل از تجاوز آمریکا و انگلیس به عراق در سال 2003، در واقع القاعده در این کشور حضور نداشت. اصلاً تنها احمد فاضل الخلایله، موسوم به ابو مصعب الزرقاوی، مؤسس آنچه امروز داعش مینامیم، در عراق حضور داشت. الزرقاوی- نام مستعار او- یک تبهکار کوچک اردنی بود که در سال 2001 از افغانستان به عراق آمد تا مهیای حمله و تجاوز شود.
او در سال 2002 عضو گیری برای سازمان خود را از افراطیهای سنی آغاز کرد. از آن زمانی که جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، به طور علنی برنامههایش را پیش از جنگ مخابره میکرد، زرقاوی زمان کافی در اختیار داشت تا مقدمه چینی کرده و گروههایی را برای حمله پس از تجاوز آماده نماید. سپس زرقاوی دفاتر سازمان ملل را در بغداد منفجر کرد و بیشتر خارجیها را از کشور بیرون راند. زرقاوی، پس از منزوی نمودن آمریکاییها و انگلیسیها، کشور را به ورطه جنگ داخلی فرقهای خشونتباری کشاند و از طریق اعمال خشونت آمیز خود، واشنگتن را متقاعد کرد که جنگ، برای آنها اشتباه بزرگی بوده است.
رشد داعش در طول بحران سوریه
تیم بوش میدانست که زرقاوی پیش از جنگ نیز در عراق حضور داشته است، اما درک نکرده بود که او مشغول انجام چه کاری است. کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، چندین بار در سخنرانیهای مشهور خود در شورای امنیت سازمان ملل به زرقاوی اشاره نموده و تلاش کرد نشان دهد که حضور او اثبات کننده ارتباط میان صدام حسین و القاعده است. این دروغ بزرگی بود؛ جامعه اطلاعاتی آمریکا میدانستند که عراق هیچ ارتباطی با حادثه 11 سپتامبر و اسامه بن لادن نداشته است.
در واقع، اسامه بن لادن حتی قبل از حادثه 11 سپتامبر به شاگرد اردنی خود مشکوک بود و سعی داشت او را از خود دور نگه دارد. بن لادن در سال 2000 زرقاوی را برای مدتی به غرب افغانستان تبعید کرد، زیرا به وفاداری او و خشونت شدید او نسبت به شیعیان بیاعتماد بود. اما بن لادن توانایی و کفایت او را با آغاز جنگ عراق مورد ارزیابی قرار داد.
حرکت ناگهانی بوش در سال 2006 ظاهراً امپراطوری دهشتناک الزرقاوی را نابود کرد. زرقاوی و جانشین نخست آن به هلاکت رسیدند. اما گردن زدن این گروه و جلب وفاداری قبایل سنی، تنها تروریستها را وادار کرد تا بیش از پیش به سنیهای خشمگین زیرزمینی تبدیل شوند. تنها یک حکمرانی مداوم خوب و هوشمندانه میتواند القاعده را مضمحل کند. این همان چیزی است که عراق پس از صدام- با کمک آمریکا یا بدون کمک آن- قادر به تولید آن نبوده است. سیاستمداران عراقی قصد نداشتند با اختلافات فرقهای مواجه شوند و از فرمانروایان متعصب کوتهفکر بودن دست بردارند و هیچ اهمیتی نداشت که واشنگتن چه میخواهد و برای چه چیز لابی میکند. اما واشنگتن خود را متقاعد کرد که القاعده عراق، نیروی بیرمقی بوده و حمله ناگهانی یک موفقیت است. جنگ داخلی سوریه هدیهای به داعش بود. در وهله اول، این جنگ جبهه النصره را به عنوان عامل خودش در عراق ایجاد کرد. النصره را میتوان به عنوان گروهی مستقل ترسیم کرد که تحت رهبری یکی از معاونان سابق زرقاوی، یعنی محمد الجولانی، است. سپس، گروه تروریستی موسوم به داعش تقاضا کرد که داعش باید قبول کند که به ابوبکر البغدادی، رهبر داعش، وفادار باشد و نه به ایمن الظواهری، جانشین بن لادن. این شاگرد تحت الحمایه به وارث رهبر خود تبدیل شده بود. به طرز عجیبی، ظواهری از گذشته به بن لادن در مورد این وضعیت هشدار داده بود. بن لادن در روزهای پایانی مخفی شدن خود در پاکستان، به ظواهری گفت که همواره در مورد این شخص تازه به دوران رسیده اردنی و گروه عراقیاش حق با او بوده است. اما دیگر دیر شده بود.
البغدادی، مرد جاه طلبی است. او به طور موفقیت آمیزی خود را در رمز و راز مخفی کرده است. او از ظاهر شدن و در معرض نمایش قرار گرفتن، که زرقاوی آرزوی آن را داشت، اجتناب میکند. او رهبری قدیمی القاعده را نادیده میگیرد، چرا که البغدادی معتقد است زرقاوی تنفر فرقهای را به اندازه کافی برنمیانگیزد. حامیان او تقاضا داشتند که البغدادی به عنوان وارث مسلم بن لادن- رهبر جهاد جهانی- پذیرفته شود.
گروه تروریستی داعش قبل از اینکه دومین شهر عراق، یعنی موصل، را تصرف کند، بیشتر قسمتهای استان الانبار در عراق و رقه در سوریه را تصرف کرده بود. در آنجا این گروه قوانین تحریف شده اسلامی را به سبک طالبان به اجرا میگذارد. موصل جایزه بسیار بزرگتری است؛ شهری باستانی با ارزش نمادین عالی. داعش همچنین 400 میلیون دلار یا بیشتر را از بانکهای موصل غارت کرده است و این اقدام، آن را به ثروتمندترین گروه تروریستی در طول تاریخ تبدیل کرده است. داعش به طور مؤثری در حال ایجاد پناهگاهی مستحکم در سرتاسر صحرای سوریه در مرکز جهان عرب بوده و مرزهایی را که یک قرن پیش و پس از سقوط عثمانی توسط انگلیس و فرانسه تعیین شدند، از میان برمیدارد.
البغدادی، مانند زرقاوی، آمال و آرزوهای بلندتری دارد. ماه گذشته، سعودیها یکی از نقشههای بزرگ داعش را برای حمله به پادشاهی آنها خنثی کردند. در این میان، تعداد زیادی دستگیر شدند. داعش هزاران جنگجوی خارجی را به استخدام خود درآورده است تا در سوریه مبارزه کنند. برخی از آنها ظاهراً آموزش دیدهاند تا به خانه بازگردند و در سرزمین مادری خود دست به عملیات بزنند. داعش احتمالاً مسلمانان فرانسوی را، که در ماه می موزه یهودی را در بروکسل مورد حمله قرار داده و چهار نفر را به قتل رساندند، آموزش داده بوده است.
ایران ظاهراً مانند سایرین از تهاجم گسترده در عراق شگفت زده شده است؛ تهاجمی که ارتش عراق را از موصل و تکریت عقب رانده و تروریستهای سنی را به حاشیه بغداد رسانده است. به نظر میرسد سرویسهای اطلاعاتی ایران، مانند همتایان غربی خود، داعش الهام گرفته شده از القاعده را دست کم گرفتهاند. اما در عراق، جغرافیا، جمعیت و تاریخ همگی به نفع ایران هستند. ایران میتواند به راحتی مشاوران، متخصصان و نیروهای ویژه خود را به بغداد و هر جای دیگر در عراق اعزام کند بدون اینکه کسی متوجه این موضوع شود. گزارشها مبنی بر حضور قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در عراق، نشان میدهد که تهران به چه سرعتی میتواند دست به اقدام بزند و تا چه حد با حکومت مالکی ارتباط حسنه دارد.
موقعیتی تاریخی برای گسترش نفوذ
تهران همچنین شبه نظامیان شیعه عراقی را به بسیج 65 درصد از عراقیها، که در نبرد با حملات تروریستها از شیعیان پیروی میکنند، تشویق میکند. برای تهران این موقعیتی تاریخی است که نفوذ خود را در غرب و در میان بزرگترین جمعیت شیعیان جهان گسترش دهد. نفر دوم در وزارت اطلاعات و امنیت ایران گفته است: «جمهوری اسلامی ایران شیری است که تروریستهای داعش نمیتوانند با آن بازی کنند. درست همانطور که آنها در سوریه با خشم شدید ایران مواجه شدند، با این خشم در عراق نیز مواجه خواهند شد».
ایرانیها داعش و گروه ماقبل آن، یعنی القاعده، را مقصر تجاوز آمریکا و انگلیس به عراق میدانند. نکته جالب توجه این است که بزرگترین منتفع از جنگ جورج بوش، ایران بوده است. این جنگ، صدام حسین، دشمن قسم خورده ایران، را از میان برداشت، که جنگ هشت ساله را بر جمهوری اسلامی تحمیل کرده بود.
ایران با مسئله اعاده تمامیت ارضی عراق و اتحاد دوباره ملت بازی خواهد کرد. پس از آن، شیعیان دست بالا را خواهند داشت، اما به تهران وابسته باقی میمانند. کمک ایرانیها بدون تقاضا برای تقسیم قدرت گستردهتر توسط شیعیان با سایر اقوام و فرقههای عراقی ارائه میشود؛ تقاضایی که از طرف واشنگتن مطرح شده است.
البغدادی قصد نداشت حمله به عراق در راستای منافع ایران باشد، اما مانند خشونت فرقهای شدید ابو مصعب الزرقاوی، رئیس او، که یک دهه قبل شکل گرفت، این نیز احتمالاً در نهایت به نفع ایران تمام شود. در این میان، تمام منطقه گرفتار تنفر فرقهای است که به راحتی شعلهور میشود اما خاموش کردن آن تقریباً غیر ممکن است.
قبل از تجاوز آمریکا و انگلیس به عراق در سال 2003، در واقع القاعده در این کشور حضور نداشت. اصلاً تنها احمد فاضل الخلایله، موسوم به ابو مصعب الزرقاوی، مؤسس آنچه امروز داعش مینامیم، در عراق حضور داشت. الزرقاوی- نام مستعار او- یک تبهکار کوچک اردنی بود که در سال 2001 از افغانستان به عراق آمد تا مهیای حمله و تجاوز شود.
او در سال 2002 عضو گیری برای سازمان خود را از افراطیهای سنی آغاز کرد. از آن زمانی که جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، به طور علنی برنامههایش را پیش از جنگ مخابره میکرد، زرقاوی زمان کافی در اختیار داشت تا مقدمه چینی کرده و گروههایی را برای حمله پس از تجاوز آماده نماید. سپس زرقاوی دفاتر سازمان ملل را در بغداد منفجر کرد و بیشتر خارجیها را از کشور بیرون راند. زرقاوی، پس از منزوی نمودن آمریکاییها و انگلیسیها، کشور را به ورطه جنگ داخلی فرقهای خشونتباری کشاند و از طریق اعمال خشونت آمیز خود، واشنگتن را متقاعد کرد که جنگ، برای آنها اشتباه بزرگی بوده است.
رشد داعش در طول بحران سوریه
تیم بوش میدانست که زرقاوی پیش از جنگ نیز در عراق حضور داشته است، اما درک نکرده بود که او مشغول انجام چه کاری است. کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، چندین بار در سخنرانیهای مشهور خود در شورای امنیت سازمان ملل به زرقاوی اشاره نموده و تلاش کرد نشان دهد که حضور او اثبات کننده ارتباط میان صدام حسین و القاعده است. این دروغ بزرگی بود؛ جامعه اطلاعاتی آمریکا میدانستند که عراق هیچ ارتباطی با حادثه 11 سپتامبر و اسامه بن لادن نداشته است.
در واقع، اسامه بن لادن حتی قبل از حادثه 11 سپتامبر به شاگرد اردنی خود مشکوک بود و سعی داشت او را از خود دور نگه دارد. بن لادن در سال 2000 زرقاوی را برای مدتی به غرب افغانستان تبعید کرد، زیرا به وفاداری او و خشونت شدید او نسبت به شیعیان بیاعتماد بود. اما بن لادن توانایی و کفایت او را با آغاز جنگ عراق مورد ارزیابی قرار داد.
حرکت ناگهانی بوش در سال 2006 ظاهراً امپراطوری دهشتناک الزرقاوی را نابود کرد. زرقاوی و جانشین نخست آن به هلاکت رسیدند. اما گردن زدن این گروه و جلب وفاداری قبایل سنی، تنها تروریستها را وادار کرد تا بیش از پیش به سنیهای خشمگین زیرزمینی تبدیل شوند. تنها یک حکمرانی مداوم خوب و هوشمندانه میتواند القاعده را مضمحل کند. این همان چیزی است که عراق پس از صدام- با کمک آمریکا یا بدون کمک آن- قادر به تولید آن نبوده است. سیاستمداران عراقی قصد نداشتند با اختلافات فرقهای مواجه شوند و از فرمانروایان متعصب کوتهفکر بودن دست بردارند و هیچ اهمیتی نداشت که واشنگتن چه میخواهد و برای چه چیز لابی میکند. اما واشنگتن خود را متقاعد کرد که القاعده عراق، نیروی بیرمقی بوده و حمله ناگهانی یک موفقیت است. جنگ داخلی سوریه هدیهای به داعش بود. در وهله اول، این جنگ جبهه النصره را به عنوان عامل خودش در عراق ایجاد کرد. النصره را میتوان به عنوان گروهی مستقل ترسیم کرد که تحت رهبری یکی از معاونان سابق زرقاوی، یعنی محمد الجولانی، است. سپس، گروه تروریستی موسوم به داعش تقاضا کرد که داعش باید قبول کند که به ابوبکر البغدادی، رهبر داعش، وفادار باشد و نه به ایمن الظواهری، جانشین بن لادن. این شاگرد تحت الحمایه به وارث رهبر خود تبدیل شده بود. به طرز عجیبی، ظواهری از گذشته به بن لادن در مورد این وضعیت هشدار داده بود. بن لادن در روزهای پایانی مخفی شدن خود در پاکستان، به ظواهری گفت که همواره در مورد این شخص تازه به دوران رسیده اردنی و گروه عراقیاش حق با او بوده است. اما دیگر دیر شده بود.
البغدادی، مرد جاه طلبی است. او به طور موفقیت آمیزی خود را در رمز و راز مخفی کرده است. او از ظاهر شدن و در معرض نمایش قرار گرفتن، که زرقاوی آرزوی آن را داشت، اجتناب میکند. او رهبری قدیمی القاعده را نادیده میگیرد، چرا که البغدادی معتقد است زرقاوی تنفر فرقهای را به اندازه کافی برنمیانگیزد. حامیان او تقاضا داشتند که البغدادی به عنوان وارث مسلم بن لادن- رهبر جهاد جهانی- پذیرفته شود.
گروه تروریستی داعش قبل از اینکه دومین شهر عراق، یعنی موصل، را تصرف کند، بیشتر قسمتهای استان الانبار در عراق و رقه در سوریه را تصرف کرده بود. در آنجا این گروه قوانین تحریف شده اسلامی را به سبک طالبان به اجرا میگذارد. موصل جایزه بسیار بزرگتری است؛ شهری باستانی با ارزش نمادین عالی. داعش همچنین 400 میلیون دلار یا بیشتر را از بانکهای موصل غارت کرده است و این اقدام، آن را به ثروتمندترین گروه تروریستی در طول تاریخ تبدیل کرده است. داعش به طور مؤثری در حال ایجاد پناهگاهی مستحکم در سرتاسر صحرای سوریه در مرکز جهان عرب بوده و مرزهایی را که یک قرن پیش و پس از سقوط عثمانی توسط انگلیس و فرانسه تعیین شدند، از میان برمیدارد.
البغدادی، مانند زرقاوی، آمال و آرزوهای بلندتری دارد. ماه گذشته، سعودیها یکی از نقشههای بزرگ داعش را برای حمله به پادشاهی آنها خنثی کردند. در این میان، تعداد زیادی دستگیر شدند. داعش هزاران جنگجوی خارجی را به استخدام خود درآورده است تا در سوریه مبارزه کنند. برخی از آنها ظاهراً آموزش دیدهاند تا به خانه بازگردند و در سرزمین مادری خود دست به عملیات بزنند. داعش احتمالاً مسلمانان فرانسوی را، که در ماه می موزه یهودی را در بروکسل مورد حمله قرار داده و چهار نفر را به قتل رساندند، آموزش داده بوده است.
ایران ظاهراً مانند سایرین از تهاجم گسترده در عراق شگفت زده شده است؛ تهاجمی که ارتش عراق را از موصل و تکریت عقب رانده و تروریستهای سنی را به حاشیه بغداد رسانده است. به نظر میرسد سرویسهای اطلاعاتی ایران، مانند همتایان غربی خود، داعش الهام گرفته شده از القاعده را دست کم گرفتهاند. اما در عراق، جغرافیا، جمعیت و تاریخ همگی به نفع ایران هستند. ایران میتواند به راحتی مشاوران، متخصصان و نیروهای ویژه خود را به بغداد و هر جای دیگر در عراق اعزام کند بدون اینکه کسی متوجه این موضوع شود. گزارشها مبنی بر حضور قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در عراق، نشان میدهد که تهران به چه سرعتی میتواند دست به اقدام بزند و تا چه حد با حکومت مالکی ارتباط حسنه دارد.
موقعیتی تاریخی برای گسترش نفوذ
تهران همچنین شبه نظامیان شیعه عراقی را به بسیج 65 درصد از عراقیها، که در نبرد با حملات تروریستها از شیعیان پیروی میکنند، تشویق میکند. برای تهران این موقعیتی تاریخی است که نفوذ خود را در غرب و در میان بزرگترین جمعیت شیعیان جهان گسترش دهد. نفر دوم در وزارت اطلاعات و امنیت ایران گفته است: «جمهوری اسلامی ایران شیری است که تروریستهای داعش نمیتوانند با آن بازی کنند. درست همانطور که آنها در سوریه با خشم شدید ایران مواجه شدند، با این خشم در عراق نیز مواجه خواهند شد».
ایرانیها داعش و گروه ماقبل آن، یعنی القاعده، را مقصر تجاوز آمریکا و انگلیس به عراق میدانند. نکته جالب توجه این است که بزرگترین منتفع از جنگ جورج بوش، ایران بوده است. این جنگ، صدام حسین، دشمن قسم خورده ایران، را از میان برداشت، که جنگ هشت ساله را بر جمهوری اسلامی تحمیل کرده بود.
ایران با مسئله اعاده تمامیت ارضی عراق و اتحاد دوباره ملت بازی خواهد کرد. پس از آن، شیعیان دست بالا را خواهند داشت، اما به تهران وابسته باقی میمانند. کمک ایرانیها بدون تقاضا برای تقسیم قدرت گستردهتر توسط شیعیان با سایر اقوام و فرقههای عراقی ارائه میشود؛ تقاضایی که از طرف واشنگتن مطرح شده است.
البغدادی قصد نداشت حمله به عراق در راستای منافع ایران باشد، اما مانند خشونت فرقهای شدید ابو مصعب الزرقاوی، رئیس او، که یک دهه قبل شکل گرفت، این نیز احتمالاً در نهایت به نفع ایران تمام شود. در این میان، تمام منطقه گرفتار تنفر فرقهای است که به راحتی شعلهور میشود اما خاموش کردن آن تقریباً غیر ممکن است.