من برای سخنرانی در دانشگاه علم و صنعت دعوت شده بودم، یک باندی که همه کنار هم نشسته بودند، یک آخوندی هم بین آنها بود، این باند علیه موسوی شعارهای تندی میدادند، یک آقایی بلند شد یک نسبتی به آقای میرحسین موسوی داد، من گفتم اگر راست میگویی بر پدرت لعنت. گفت با پدرم چه کار داری؟ گفتم اتفاقا من به پدرت لعنت نفرستادم چون میدانم دروغ میگویی.
به گزارش شهدای ایران، هادی غفاری از فعالان فتنه 88، با بیان اینکه «سال ۶۴ به خاطر میرحسین موسوی دعوای تندی با احمدینژاد کردم» گفت: من سال ۶۴ و ۶۵ دعوای تندی را با احمدینژاد کردم، در اوج جنگ. آن زمان این آقا در دانشگاه علم و صنعت دانشجو بود. آقای میرحسین موسوی، نخستوزیر بودند، در آن شرایط سخت جنگ، یک باندی که امروز هم مخالف آقای میرحسین موسوی هستند آن روز هم علیه ایشان فعال بودند، اما امام طرفدار جدی آقای موسوی بود.
من برای سخنرانی در دانشگاه علم و صنعت دعوت شده بودم، یک باندی که همه کنار هم نشسته بودند، یک آخوندی هم بین آنها بود، این باند علیه موسوی شعارهای تندی میدادند، یک آقایی بلند شد یک نسبتی به آقای میرحسین موسوی داد، من گفتم اگر راست میگویی بر پدرت لعنت. گفت با پدرم چه کار داری؟ گفتم اتفاقا من به پدرت لعنت نفرستادم چون میدانم دروغ میگویی.
هادی غفاری با بیان اینکه «من آن زمان نمیدانستم که احمدینژاد است» افزود: دقیق خاطرم نیست اما نسبت ناروای سیاسی داد.
من برای سخنرانی در دانشگاه علم و صنعت دعوت شده بودم، یک باندی که همه کنار هم نشسته بودند، یک آخوندی هم بین آنها بود، این باند علیه موسوی شعارهای تندی میدادند، یک آقایی بلند شد یک نسبتی به آقای میرحسین موسوی داد، من گفتم اگر راست میگویی بر پدرت لعنت. گفت با پدرم چه کار داری؟ گفتم اتفاقا من به پدرت لعنت نفرستادم چون میدانم دروغ میگویی.
هادی غفاری با بیان اینکه «من آن زمان نمیدانستم که احمدینژاد است» افزود: دقیق خاطرم نیست اما نسبت ناروای سیاسی داد.