رضا برادر شهید نیز درحالی که ترکشی در گردن داشت همراه جنازه اش به بندرعباس آمده بود در مراسم برای اینکه دوستان و آشنایان متوجه مجروحیتش نشوند سعی می کرد آن را با یقه پیراهنش بپوشاند.
شهدای ایران: همرزم شهید رضا رایکا ادامه داد: با چهره ای حق به جانب و با لحنی از سر دلسوزی به رضا گفتم: حالا که برادرت حسین شهید شده و پدر و مادرت داغ دار هستند و از طرفی مجروح نیز هستی، بهتر است مدتی استراحت کنی و تا بعد هم خدا کریم است.
می خواستم ادامه بدهم که متوجه سرازیر شدن قطرات اشک بر گونه های هایش شدم، درحال پاک کردن اشکهایش با گلویی بغض آلود گفت: شهید رهرو می خواهد و اگر من و دیگر رزمندگان به جبهه ها نروند چه کسی باید راه شهیدان به خصوص برادرم حسین را ادامه بدهد؟ بعد از شهادتش وقتی که وصیت نامه اش را باز کردند با خط درشت نوشته بود:شهید که شدم مرا پایین پای برادرم حسین دفن کنید.
به راستی که شهدا به یکدیگر اقتدا می کنند.
شهید والامقام رضا رایکا و دیگر رزمندگانی که به ملکوت اعلی پیوستند از چنان اخلاق نیکویی برخوردار بودند که همه رزمندگان را شیفته خود می کردند و آنان نیز با استفاده از لحظه لحظه های فضای معنوی حاکم بر جبهه های دفاع مقدس ، رزمندگان را به درس خواندن و فراگرفتن فنون نظامی تشویق می کردند.
شهید رضا رایکا زمستان سال 61 در عملیات والفجر مقدماتی و بهار سال 1362در عملیات والفجر یک نیز حضور داشت که در اثر اصابت ترکش به گردنش به سختی مجروح شد.
وی پس از حضور مستمر در جبهه های نبرد دفاع مقدس و فرماندهی یکی از رده های لشکر 41ثارالله سرانجام بیست و ششم اسفند ماه سال 63خورشیدی در عملیات بدر به دوستان پرواز کرده اش و به خصوص برادر شهیدش حسین پیوست.
عملیات بدر ساعت 23 روز بیستم اسفند ماه سال 1363 خورشیدی با اسم رمز مبارک یاالله، یاالله، یاالله و قاتلواهم حتی لاتکون فتنه، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا (س) آغاز شد و روز 26 اسفند نیز با استقرار رزمندگان در جاده خندق و پدهای مختلف آن پایان یافت.
دوستان هم رزم و هم سنگرش نقل کرده اند که رضا رایکا در عملیات بدر در حالی که پاتک سنگین دشمن را با دیگر رزمند گان در منطقه ی شرق دجله دفع می کرد به در جه رفیع شهادت نائل آمد.
نبرد جانانه سردار شهید رضا رایکا و ایستادگی او مقابل دشمن بعثی آنقدر افتخار آفرین بود که یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به نام علی عبداللهی در وصف او شعری با نام سردار شرق دجله سروده است :
شرق دجله جلوه ای از کربلاست کربلا هم وعده گاه کبریاست
شرق دجله ،رایکا را دیده است خصم دون از بانگ او لرزیده است
آب دجله گر وضو با خون گرفت تا ابد جاری شد وافزون گرفت
رود دجله برخودش بالیده است با خروش رایکا نالیده است
راه سردار شهیدم زنده باد تا ابد جاوید باد،پاینده باد
رضا رایکا متولد 1341شهر بندرعباس است که در آخرین روز از نبرد عملیات بدر یعنی 26اسفندماه با بدنی مملو از ترکش و تیر به دیدار معبود پرکشید. دربخشی از وصیت نامه سردار شهید رضا رایکا آمده است: باید خواهران همچون زینب پیام رسان .
منبع: ایرنا
می خواستم ادامه بدهم که متوجه سرازیر شدن قطرات اشک بر گونه های هایش شدم، درحال پاک کردن اشکهایش با گلویی بغض آلود گفت: شهید رهرو می خواهد و اگر من و دیگر رزمندگان به جبهه ها نروند چه کسی باید راه شهیدان به خصوص برادرم حسین را ادامه بدهد؟ بعد از شهادتش وقتی که وصیت نامه اش را باز کردند با خط درشت نوشته بود:شهید که شدم مرا پایین پای برادرم حسین دفن کنید.
به راستی که شهدا به یکدیگر اقتدا می کنند.
شهید والامقام رضا رایکا و دیگر رزمندگانی که به ملکوت اعلی پیوستند از چنان اخلاق نیکویی برخوردار بودند که همه رزمندگان را شیفته خود می کردند و آنان نیز با استفاده از لحظه لحظه های فضای معنوی حاکم بر جبهه های دفاع مقدس ، رزمندگان را به درس خواندن و فراگرفتن فنون نظامی تشویق می کردند.
شهید رضا رایکا زمستان سال 61 در عملیات والفجر مقدماتی و بهار سال 1362در عملیات والفجر یک نیز حضور داشت که در اثر اصابت ترکش به گردنش به سختی مجروح شد.
وی پس از حضور مستمر در جبهه های نبرد دفاع مقدس و فرماندهی یکی از رده های لشکر 41ثارالله سرانجام بیست و ششم اسفند ماه سال 63خورشیدی در عملیات بدر به دوستان پرواز کرده اش و به خصوص برادر شهیدش حسین پیوست.
عملیات بدر ساعت 23 روز بیستم اسفند ماه سال 1363 خورشیدی با اسم رمز مبارک یاالله، یاالله، یاالله و قاتلواهم حتی لاتکون فتنه، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا (س) آغاز شد و روز 26 اسفند نیز با استقرار رزمندگان در جاده خندق و پدهای مختلف آن پایان یافت.
دوستان هم رزم و هم سنگرش نقل کرده اند که رضا رایکا در عملیات بدر در حالی که پاتک سنگین دشمن را با دیگر رزمند گان در منطقه ی شرق دجله دفع می کرد به در جه رفیع شهادت نائل آمد.
نبرد جانانه سردار شهید رضا رایکا و ایستادگی او مقابل دشمن بعثی آنقدر افتخار آفرین بود که یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به نام علی عبداللهی در وصف او شعری با نام سردار شرق دجله سروده است :
شرق دجله جلوه ای از کربلاست کربلا هم وعده گاه کبریاست
شرق دجله ،رایکا را دیده است خصم دون از بانگ او لرزیده است
آب دجله گر وضو با خون گرفت تا ابد جاری شد وافزون گرفت
رود دجله برخودش بالیده است با خروش رایکا نالیده است
راه سردار شهیدم زنده باد تا ابد جاوید باد،پاینده باد
رضا رایکا متولد 1341شهر بندرعباس است که در آخرین روز از نبرد عملیات بدر یعنی 26اسفندماه با بدنی مملو از ترکش و تیر به دیدار معبود پرکشید. دربخشی از وصیت نامه سردار شهید رضا رایکا آمده است: باید خواهران همچون زینب پیام رسان .
منبع: ایرنا