درگذشته متاسفانه این اتفاق افتاده که رئیسجمهورکشور اپوزیسیون دولت بوده مثل بنیصدر و برخی نمایندگان مجلس در دوره هشتم با تحصن در مجلس، اپوزیسیون نظام بودهاند و نغمه خروج برحاکمیت سردادند وبرخی از آنهاهم اکنون به غرب پناهنده شده اند!
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم ، متن یادداشت محمد کاظم انبارلویی با عنوان «اپوزیسیون دولت!» به شرح ذیل است:
برخی روزنامههای دوم خردادی عکس مصاحبه رئیسجمهور با خبرنگاران داخلی و خارجی را به همراه عکس یادگاری آقای روحانی با رقبای خود که شنبه بلافاصله پس از مصاحبه انجام گرفت، در صفحه اول خود به چاپ رساندند و با تیتر درشت از قول رئیس دولت نوشتند: "رای مردم در 24 خرداد نه بزرگ به تندروها بود". برخی هم نوشتند پیام انتخابات 24 خرداد نه به افراطیون داخل و خارج بود.
راستی کدامیک از نامزدهای هشتگانه انتخابات سال 92 تندرو و افراطی بودند؟ کدامیک تندروی و افراطیگری را نمایندگی میکردند؟ اگر از آقای روحانی سئوال شود، قاعدتا خواهد گفت هیچیک! چرا که او حاضر نیست عکس خود را در یک قاب با تندروها و افراطیون داشته باشد.
روحانی در دیدار با رقبا گفت: "ما امروز همه هدف واحدی را دنبال میکنیم. این نشست نمادی از همدلی و وحدت برای پیگیری منافع ملی است."
پس اگر در میان نامزدها و رقبای آقای روحانی، افراطی و تندرو وجود ندارد، او با چه کسی از افراطیون و تندروها در انتخابات سال 92 رقابت کرده که پیروز میدان بوده است؟ به نظر میرسد به لحاظ اخلاقی این درست نباشد که یک پهلوان با حریفی که در وسط تشک کشتی نبوده و دست و پنجه با او نرم نکرده، خود را پیروز میدان بداند و یک تنه دستش را خودش به علامت پیروزی بالا ببرد.
اگر در این میدان قرار باشد کسی دستش را به عنوان پیروز میدان بالا ببرد، این شورای نگهبان است که اجازه نداده است عناصر تندرو و افراطی (بخوانید کسانی که التزام آنها به نظام، انقلاب، امام و اسلام مورد تردید است) به رقابتها راه پیدا کنند.
اگر هم گفته شود یکی از رقبا یا همه رقبای آقای روحانی تندرو بودند، اساسا نشست همدلی و وحدت دیروز سالبه به انتفاء موضوع خواهد بود. آیا آقای روحانی با این نشست و نماز جماعتی که به امامت ایشان برگزار شد، میخواست این پیام را برساند که آنها هم سر به راه شدهاند و از تندروی و افراط دوری کردهاند و به راه اعتدال آمدهاند! اگر چنین باشد این مشمئزکنندهترین نوع تبلیغات و غیراخلاقیترین برخورد است.
اما نکته مهم دیگر که تیتر این مقال به آن اختصاص یافته، طرح موضوع "اپوزیسیون دولت" از سوی رئیسجمهور است.
آقای روحانی در مصاحبه مطبوعاتی خود در پاسخ به سئوالی فرمودند: "نهادهای ملی نمیتوانند اپوزیسیون دولت باشند. نهادهای ملی کارشان تلاش و خدمت به کل ملت، کشور و جامعه است. دولت، قوه مقننه، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، شهرداریها، حوزههای علمیه، دانشگاهها و صدا و سیما نهادهای عمومی و ملی هستند."
این سخن درستی است. در گذشته متاسفانه این اتفاق افتاده است که رئیسجمهور کشور اپوزیسیون دولت بوده مثل بنیصدر و برخی نمایندگان مجلس در دوره هشتم با تحصن در مجلس، اپوزیسیون نظام بودهاند و نغمه خروج بر حاکمیت سر دادند و برخی از آنها هم اکنون به غرب پناهنده شدهاند!
در همین انتخابات سال 88 برخی مقامات و نامزدها نقش اپوزیسیون نظام را بازی کردند و تا سرحد "مرگ بر اصل ولایت فقیه" با منافقین و دولتهای استکباری همصدایی نشان دادند.
در این وادی هیچ ملاحظه و تسامحی نباید صورت گیرد و باید قاطعانه با هر مقامی در هر نهاد ملی که بخواهد اپوزیسیونبازی درآورد، برخورد شود و در این برخورد، بیتردید مردم و نهادهای ملی پیشگام خواهند بود.
اما در این مورد باید یک روشنگری انجام شود و معنا و مفهوم اپوزیسیون و مرز آن با نقد مشفقانه معلوم شود.
اپوزیسیون در اصطلاح سیاست به مجموعه افراد و نهادهای مخالف اصل نظام سیاسی گفته میشود(1) و یا اپوزیسیون در لغت به معنای ضدیت، مخالفت و مقابله است.
اگر قرار باشد رئیس دولت، نقدهای مشفقانه مراجع عظام تقلید، رئیس قوهقضائیه یا رئیس قوه مقننه یا نمایندگان و یا برخی مطبوعات و رسانههای مربوط به نهادهای عمومی یا نهادهای ملی را به حساب مخالفت و ضدیت با دولت بگذارد، مردم در درک مفهوم بیان جدید رئیسجمهور محترم دچار مشکل میشوند.
دولتی که مستظهر به پشتیبانی رای ملت و تنفیذ رهبری است، مخالفت و ضدیت با آن حرام است، چه از سوی یک نهاد عمومی باشد، چه از سوی گروههای سیاسی و یا هر فرد از آحاد ملت. هیچ کس نمیتواند مجوز مخالفت و ضدیت با دولت را صادر کند.
اگر چنین کند، حتما میخواهد فتنهگری کند و در برابر رای ملت بایستد. کاری که عدهای روسیاه در انتخابات سال 88 مرتکب شدند و دنیا و آخرت خود را تباه کردند و عدهای هم متاسفانه در برابر این ستم عظیم به نظام و آرای ملت سکوت کردند.
انتقاد از دولت یا به تعبیر اسلامی آن، نصیحت به ائمه مسلمین یک تکلیف است. این تکلیف در چارچوب عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر انجام میشود.
اگر کسی چه از نهادهای ملی و عمومی، چه از نهادهای مدنی و چه هر یک از آحاد ملت به این تکلیف عمل کرد، نباید برچسب تندرو، افراطی، بیسواد، زندگیکننده در عصر حجر، بیکار، متوهم و... و بالاخره اپوزیسیون دولت برآن زد.
تفوه به این مفهوم آن هم در شرایطی که حتی رقبای آقای روحانی با او عکس یادگاری به علامت همدلی، همکاری و وحدت میگیرند، چه معنایی دارد؟ کسانی که به نظام معتقدند هرگز در هیبت اپوزیسیون دولت ظاهر نمیشوند.
کسانی که نقد مشفقانه، رصد هوشمندانه، حمایت حکیمانه و همکاری صمیمانه را در دستور کار دارند، نباید از این سخن رئیسجمهور که بوی بیمهری میدهد، برنجند.
پینوشت:
1- ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
برخی روزنامههای دوم خردادی عکس مصاحبه رئیسجمهور با خبرنگاران داخلی و خارجی را به همراه عکس یادگاری آقای روحانی با رقبای خود که شنبه بلافاصله پس از مصاحبه انجام گرفت، در صفحه اول خود به چاپ رساندند و با تیتر درشت از قول رئیس دولت نوشتند: "رای مردم در 24 خرداد نه بزرگ به تندروها بود". برخی هم نوشتند پیام انتخابات 24 خرداد نه به افراطیون داخل و خارج بود.
راستی کدامیک از نامزدهای هشتگانه انتخابات سال 92 تندرو و افراطی بودند؟ کدامیک تندروی و افراطیگری را نمایندگی میکردند؟ اگر از آقای روحانی سئوال شود، قاعدتا خواهد گفت هیچیک! چرا که او حاضر نیست عکس خود را در یک قاب با تندروها و افراطیون داشته باشد.
روحانی در دیدار با رقبا گفت: "ما امروز همه هدف واحدی را دنبال میکنیم. این نشست نمادی از همدلی و وحدت برای پیگیری منافع ملی است."
پس اگر در میان نامزدها و رقبای آقای روحانی، افراطی و تندرو وجود ندارد، او با چه کسی از افراطیون و تندروها در انتخابات سال 92 رقابت کرده که پیروز میدان بوده است؟ به نظر میرسد به لحاظ اخلاقی این درست نباشد که یک پهلوان با حریفی که در وسط تشک کشتی نبوده و دست و پنجه با او نرم نکرده، خود را پیروز میدان بداند و یک تنه دستش را خودش به علامت پیروزی بالا ببرد.
اگر در این میدان قرار باشد کسی دستش را به عنوان پیروز میدان بالا ببرد، این شورای نگهبان است که اجازه نداده است عناصر تندرو و افراطی (بخوانید کسانی که التزام آنها به نظام، انقلاب، امام و اسلام مورد تردید است) به رقابتها راه پیدا کنند.
اگر هم گفته شود یکی از رقبا یا همه رقبای آقای روحانی تندرو بودند، اساسا نشست همدلی و وحدت دیروز سالبه به انتفاء موضوع خواهد بود. آیا آقای روحانی با این نشست و نماز جماعتی که به امامت ایشان برگزار شد، میخواست این پیام را برساند که آنها هم سر به راه شدهاند و از تندروی و افراط دوری کردهاند و به راه اعتدال آمدهاند! اگر چنین باشد این مشمئزکنندهترین نوع تبلیغات و غیراخلاقیترین برخورد است.
اما نکته مهم دیگر که تیتر این مقال به آن اختصاص یافته، طرح موضوع "اپوزیسیون دولت" از سوی رئیسجمهور است.
آقای روحانی در مصاحبه مطبوعاتی خود در پاسخ به سئوالی فرمودند: "نهادهای ملی نمیتوانند اپوزیسیون دولت باشند. نهادهای ملی کارشان تلاش و خدمت به کل ملت، کشور و جامعه است. دولت، قوه مقننه، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، شهرداریها، حوزههای علمیه، دانشگاهها و صدا و سیما نهادهای عمومی و ملی هستند."
این سخن درستی است. در گذشته متاسفانه این اتفاق افتاده است که رئیسجمهور کشور اپوزیسیون دولت بوده مثل بنیصدر و برخی نمایندگان مجلس در دوره هشتم با تحصن در مجلس، اپوزیسیون نظام بودهاند و نغمه خروج بر حاکمیت سر دادند و برخی از آنها هم اکنون به غرب پناهنده شدهاند!
در همین انتخابات سال 88 برخی مقامات و نامزدها نقش اپوزیسیون نظام را بازی کردند و تا سرحد "مرگ بر اصل ولایت فقیه" با منافقین و دولتهای استکباری همصدایی نشان دادند.
در این وادی هیچ ملاحظه و تسامحی نباید صورت گیرد و باید قاطعانه با هر مقامی در هر نهاد ملی که بخواهد اپوزیسیونبازی درآورد، برخورد شود و در این برخورد، بیتردید مردم و نهادهای ملی پیشگام خواهند بود.
اما در این مورد باید یک روشنگری انجام شود و معنا و مفهوم اپوزیسیون و مرز آن با نقد مشفقانه معلوم شود.
اپوزیسیون در اصطلاح سیاست به مجموعه افراد و نهادهای مخالف اصل نظام سیاسی گفته میشود(1) و یا اپوزیسیون در لغت به معنای ضدیت، مخالفت و مقابله است.
اگر قرار باشد رئیس دولت، نقدهای مشفقانه مراجع عظام تقلید، رئیس قوهقضائیه یا رئیس قوه مقننه یا نمایندگان و یا برخی مطبوعات و رسانههای مربوط به نهادهای عمومی یا نهادهای ملی را به حساب مخالفت و ضدیت با دولت بگذارد، مردم در درک مفهوم بیان جدید رئیسجمهور محترم دچار مشکل میشوند.
دولتی که مستظهر به پشتیبانی رای ملت و تنفیذ رهبری است، مخالفت و ضدیت با آن حرام است، چه از سوی یک نهاد عمومی باشد، چه از سوی گروههای سیاسی و یا هر فرد از آحاد ملت. هیچ کس نمیتواند مجوز مخالفت و ضدیت با دولت را صادر کند.
اگر چنین کند، حتما میخواهد فتنهگری کند و در برابر رای ملت بایستد. کاری که عدهای روسیاه در انتخابات سال 88 مرتکب شدند و دنیا و آخرت خود را تباه کردند و عدهای هم متاسفانه در برابر این ستم عظیم به نظام و آرای ملت سکوت کردند.
انتقاد از دولت یا به تعبیر اسلامی آن، نصیحت به ائمه مسلمین یک تکلیف است. این تکلیف در چارچوب عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر انجام میشود.
اگر کسی چه از نهادهای ملی و عمومی، چه از نهادهای مدنی و چه هر یک از آحاد ملت به این تکلیف عمل کرد، نباید برچسب تندرو، افراطی، بیسواد، زندگیکننده در عصر حجر، بیکار، متوهم و... و بالاخره اپوزیسیون دولت برآن زد.
تفوه به این مفهوم آن هم در شرایطی که حتی رقبای آقای روحانی با او عکس یادگاری به علامت همدلی، همکاری و وحدت میگیرند، چه معنایی دارد؟ کسانی که به نظام معتقدند هرگز در هیبت اپوزیسیون دولت ظاهر نمیشوند.
کسانی که نقد مشفقانه، رصد هوشمندانه، حمایت حکیمانه و همکاری صمیمانه را در دستور کار دارند، نباید از این سخن رئیسجمهور که بوی بیمهری میدهد، برنجند.
پینوشت:
1- ویکیپدیا، دانشنامه آزاد