ما هیچگاه مانند سلمان از رهبری حمایت نکردهایم. ما بهعنوان مسئولین کشور عادت نداریم که در کارهایمان با اسناد بالادستی توجه کنیم و تصمیمات را با توجه به اسناد بالادستی اتخاذ کنیم.
شهدای ایران: غلامعلی حداد عادل عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در مراسم رونمایی از منظومه گفتمان پیشرفت اسلامی درباره جایگاه علمی و اندیشهای رهبر معظم انقلاب سخنانی را ایراد کرد که متن کامل آن در ذیل میآید:
به نظر من مهمترین خصوصیت رهبر انقلاب این است که ایشان یک متفکر است و نظمدهنده، نظمبخش و نظمساز است. اگر ما به سخنرانی برخی دیگر از افراد نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که سخنان آنها تداعی کننده معنا نیست و از مسئلهای به مسئله دیگری میپرند. اما در مورد رهبری به این شکل نیست. شما اگر سخنان 14 خرداد ایشان را بررسی کنید متوجه این نکته خواهید شد که ایشان بر اساس برنامه و چارچوب دقیق بیانات را ارائه کردهاند و تکتککلمات ایشان در جای خود قرار گرفته است.
اینکه آرمانهای مقام معظم رهبری برای انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی است، نشان از رفیع بودن قله تفکر ایشان است. ایشان به دنبال یک جنبش است که امت اسلامی به یک قله بزرگ دست پیدا کند و به یک کشور بزرگ تبدیل شود.
به نظر من مهمترین خصوصیت رهبر انقلاب این است که ایشان یک متفکر است و نظمدهنده، نظمبخش و نظمساز است. اگر ما به سخنرانی برخی دیگر از افراد نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که سخنان آنها تداعی کننده معنا نیست و از مسئلهای به مسئله دیگری میپرند. اما در مورد رهبری به این شکل نیست. شما اگر سخنان 14 خرداد ایشان را بررسی کنید متوجه این نکته خواهید شد که ایشان بر اساس برنامه و چارچوب دقیق بیانات را ارائه کردهاند و تکتککلمات ایشان در جای خود قرار گرفته است.
اینکه آرمانهای مقام معظم رهبری برای انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی است، نشان از رفیع بودن قله تفکر ایشان است. ایشان به دنبال یک جنبش است که امت اسلامی به یک قله بزرگ دست پیدا کند و به یک کشور بزرگ تبدیل شود.
آنچه باید از مقام معظم رهبری مورد توجه قرار داد، جامعیت فکری، علمی، انس با قرآن و نهجالبلاغه، علاقه ایشان به فلسفه و کلام اسلامی و توجه ایشان به ادبیات و سیاست است. واقعبینی را نیز باید به خصوصیات ایشان اضافه کنیم چرا که ایشان سالها در موقعیتهای مختلف همچون ریاستجمهوری تجربیات بسیاری را بهدست آوردهاند. آنچه مهم است تبدیل گفتمان رهبر انقلاب به برنامه اجرایی است. باید بین وظیفههای رهبری و کارهای ما در جامعه پلی زده شود.
احمد بن حنبل در بخشی از گفتارهای خود میگوید: فضائل علی(ع) ناگفته ماند، دشمنان علی(ع) از روی حسد، بزرگی ایشان را به زبان نیاورند و دوستان نیز از روی ترس او را معرفی نکردند. با این اوضاع که دوست و دشمن فضائل ایشان را پنهان کردهاند، شرق و غرب عالم از نور ایشان پر شده است. اکنون نیز در مورد مقام معظم رهبری که نوری از آن نور بزرگ است همین اتفاق روی داده است.
بسیاری از افراد یا غصه گذشته از دسترفته را میخورند و یا در خیال آینده به سر میبرند و از آنچه در زمان حال نقدا در دسترس دارند غافل هستند. این یکی از مشکلات عمومی ما است که دائما غصه آنچه نیامده یا از دست رفته است را میخوریم و از موجود غافل هستیم. برخی از عرفا اعتقاد دارند که گذشته و آینده مجموع آن چیزی است که اکنون در اختیار داریم و از آن غافل هستیم و حسرت گذشته و آینده را میخوریم.
ما باید قدر نعمت وجود رهبری را بدانیم، توجه به گذشته خوب است و به فکر آینده نیز باید باشید اما این دو دغدغه نباید ما را از نعمت موجود غافل کند.
در بین مردم ما، محبت بر معرفت غلبه دارد. شناختن و معرفت پیدا کردن نسبت به انسانها فکر کردن میخواهد و فکر کردن نیز دشوار است. ما در مورد حضرت علی(ع) شاهد هستیم که وقتی مجلس روضه ایشان برپا میشود چه تعداد زیادی در آن مراسم شرکت میکنند و به سر و سینه میزنند. اما باید از آنها سوال کرد که نهجالبلاغه را خواندهاید. آیا توافقی بین محبت و معرفت وجود دارد؟ ما این اتفاق را در مورد رهبر انقلاب شاهد هستیم.
من از طرف تعداد زیادی از علاقهمندان مقام معظم رهبری نامههای محبت آمیز بسیاری برای ارائه به ایشان دریافت میکنم. من تردید دارم که همه این عاشقان در زمان پخش سخنرانی مقام معظم رهبری بنشینند و به این سخنرانیها فکر، توجه و یادداشت کنند. در این 25 سالی که از رهبری مقام معظم رهبری میگذرد ما همواره بین آنچه مقام معظم رهبری بیان کردهاند و آنچه دولتها عمل میکنند فاصله میبینیم.
دولتها همواره به ایشان احترام میگذراند و با الفاظ احترامآمیز از ایشان یاد میکنند و فرمایشات گوهربار زیادی را میگویند. البته منظورم فقط دولت فعلی و حاکم نیست. دولتها همواره کار خود را کردهاند و در مسیری که رهبری تعیین میکنند حرکت نمیکنند و این یک واقعیت است چون ملاک فقط تمجید لفظی نیست و باید پیرو رهبری همواره جا بر پای رهبری بگذارد.
ما هیچگاه مانند سلمان از رهبری حمایت نکردهایم. ما بهعنوان مسئولین کشور عادت نداریم که در کارهایمان با اسناد بالادستی توجه کنیم و تصمیمات را با توجه به اسناد بالادستی اتخاذ کنیم. قرآن، قانونی اساسی، سند چشمانداز، قانون بودجه و برخی اسناد دیگر از اسناد بالادستی ما هستند. ما تربیت عمل به اسناد بالادستی را اجرا نکردهایم. این مراجعه و توجه به اسناد بالادستی عادت و روشنشده است. اگر این مسئله را علاج نکنیم این سکولاریسم عدم رجوع به منابع رخ خواهد داد. رهبر انقلاب به دیندار بودن در سطوح مختلف دعوت میکنند اما هرکس برای خود ساز شخصی خود را میزند.
مبنع: تسنیم