در حالی که این روزها برخی جریانات ضدانقلاب و تجزیه طلب با اقداماتی به دنبال ایجاد فضای ناامنی و رعب و وحشت در خوزستان هستند شاهد بستر سازی خواسته یا ناخواسته برخی رسانه های استان برای تکمیل پازل طراحی شده تجزیه طلبان در حوزه سیاسی خوزستان هستیم .
شهدای ایران: در حالی که این روزها برخی جریانات ضدانقلاب و تجزیه طلب با اقداماتی به دنبال ایجاد فضای ناامنی و رعب و وحشت در خوزستان هستند شاهد بستر سازی خواسته یا ناخواسته برخی رسانه های استان برای تکمیل پازل طراحی شده تجزیه طلبان در حوزه سیاسی خوزستان هستیم .
بازسازی و تطهیر چهره نیروهای سیاسی مردود شده و زاویه دار با نظام و زدودن گردوخاک از پیکره برخی شخصیت های قومی که سابقا وابستگی عمیقی به جریانات تجزیه طلب خارج از مرزها داشته اند و پیوند دادن آن ها با یکدیگربرای ایجاد یک جریان قومی و سیاسی ملتهب ، برای بهره برداری حداکثری در حوزه های سیاسی و اجتماعی ، اولین گامی است که این رسانه ها در هفته های اخیر برداشته اند.
این فضای نوپای سیاسی درحال شکل گیری که از پیوند دو جریان سیاسی و قومی حاصل می آید مشابه همان فضایی است که در سال های حضور دولت اصلاحات تحت عنوان لجنه الوفاق در خوزستان پیگیری شد و سرانجام آن با حوادثی بسیار ناگوار برای مردم خوزستان ختم شد.
حال که برخی رسانه های استان پس از سال ها انتظار موضع خود را روشن کرده وبر طبل همراهی با جریان های معاند می کوبند و پیوند این دوجریان و تطهیر چهره لیدرهای احزاب منحل شده را در دستور کار قرار داده اند لازم دیدیم به بازخوانی اجمالی فعالیت های این احزاب منحل شده در گذشته بپردازیم.
با توجه به ذوق زدگی این رسانه ها برای مطرح کردن نام جریان لجنه الوفاق مناسب دیدیم که در اولین گام پرده از چهره کریه و زشت این حزب منحل شده برداریم:
حزب لجنهالوفاق فعالیت خود را همزمان با آغاز دولت اصلاحات و با اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در قالب همسان نمودن آراء، انتخاب افراد قومیتی در انتخابات، عرضاندام سیاسی و فعالیتهای فرهنگی در سطح استان خوزستان آغاز نموده است.
دوره اصلاحات فرصتی برای این گروه و سایر عناصر تجزیه طلب ایجاد کرد تا فعالیتی گستردهتر داشته باشند. تشکیل «لجنه الوفاق الاسلامی» که همان شاخه عربی جبهه مشارکت ایران اسلامی است موجب شد جریان تجزیه طلبی که از اوایل انقلاب در خوزستان با سوء استفاده از ظرفیت های قومیتی به دنبال ایجاد ناامنی بود فرصتی برای حضور در فضای سیاسی و بهره برداری از ظرفیت های اجرایی استان پیدا کند.
این تشكیلات با تمام توان و پتانسیل خود در اولین اقدام، موفق به كسب كرسی و راهیابی یکی از نیروها به مجلس شورای اسلامی شد نکته جالب توجه در خصوص فرد منتخب این است که وی در آن سال ها در سفری به لندن با جریانات ضدانقلاب و خلق عرب دیدارهایی صورت می دهد که بعد ها اسناد این دیدارها نیز منتشر می شود.
این حزب همچنین توانست مدیریت شهری اهواز را از طریق انتخابات شورای شهر بهدست گیرد که متاسفانه در آن ایام مدیریت شهری اهواز بدترین دوران خود را تجربه کرد به نحوی که هنوز برخی کارشناسان ریشه مشکلات قومیتی این سازمان را از نهال کاشته شده توسط شورای شهر دوم می دانند.
گفتنی است لجنه الوفاق الاسلامی یا همان شاخه عربی جبهه منحله مشارکت دی 81 طی بیانیهای که سایتهای ضدایرانی و جداییطلب خوزستان نیز آن را منتشر کردند، اعلام کرد که نام خود را از کمیته به حزب وفاق اسلامی تغییر داده است.
به دنبال اقدامات مشکوک این حزب برخوردهای امنیتی و قضایی جدیتری در خصوص آن ها دنبال شد تا اینکه با کشف خانههای تیمی و ابزار بمبگذاری، پرده از اهداف پلید آن ها برداشته شد.
تغییرات صوری نیز نتوانست مانع از اقدامات غیرمتعارف توسط این جریان شود چرا که جوّ حاكم بر تشكیلات حزب وفاق و حضور افراد تجزیهطلب در سكان هدایت آن، بستر مناسبی را جهت فعالیتهای پنهان و پرورش نیرویهای عملیاتی و بمبگذار در سطح استان خوزستان مهیا نمود كه اوج آن اغتشاشات در فروردین ماه و به تبع آن سلسله بمبگذاریهای سال 1384 استان خوزستان میباشد.
خسارتهای جبرانناپذیر مادی و معنوی از جمله شهادت بیش از 22 نفر و مجروحیت بیش از 300 نفر و خسارتهای میلیاردی، شاهدی بر این واقعیت است.
نگاهی گذرا به پرونده یك دهه فعالیت حزب فاقد مجوز لجنهالوفاق مصادیق متعددی از موارد فوق را تصدیق مینماید.
لذا به همین جهت در سال 85 و پس از گسترش تحرکات قوم گرایانه این گروه، دادسرای انقلاب اهواز فعالیت آنها را ممنوع اعلام کرد. در اطلاعیه دادسرای اهواز آمده بود: «نظر به اینکه حزب لجنه الوفاق فاقد مجوز و غیرقانونی بوده و فعالیتهای این حزب در راستای مقابله با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ایجاد اغتشاش و تنش میان مردم بالاخص اقوام عرب و عجم است، لذا متذکر میگردد عضویت و هرگونه رابطه با حزب فوق جرم محسوب و در صورت مشاهده با این افراد شدیدا برخورد قانونی به عمل خواهد آمد».
در حال حاضرنیز تلاش برخی رسانه های استانی برای مطرح کردن دوباره نام هایی که مسبب بحران هایی خونین برای استان بوده اند نه تنها قابل تامل بلکه نیاز به پیگیری های دقیق تری دارد لذا به نظر می رسد مسئولین امنیتی و قضایی استان می بایست توجه بیشتری به تحرکات اخیر جریان های ملتهب سیاسی داشته باشند و از ظرفیت سازی این گروه ها برای اقدامات حساسیت برانگیزقاطعانه جلوگیری کنند چرا که در صورت بی توجهی می تواند موجب بحران هایی چون اغتشاشات سال 84اهواز را رقم بزند
منبع: رهیاب
بازسازی و تطهیر چهره نیروهای سیاسی مردود شده و زاویه دار با نظام و زدودن گردوخاک از پیکره برخی شخصیت های قومی که سابقا وابستگی عمیقی به جریانات تجزیه طلب خارج از مرزها داشته اند و پیوند دادن آن ها با یکدیگربرای ایجاد یک جریان قومی و سیاسی ملتهب ، برای بهره برداری حداکثری در حوزه های سیاسی و اجتماعی ، اولین گامی است که این رسانه ها در هفته های اخیر برداشته اند.
این فضای نوپای سیاسی درحال شکل گیری که از پیوند دو جریان سیاسی و قومی حاصل می آید مشابه همان فضایی است که در سال های حضور دولت اصلاحات تحت عنوان لجنه الوفاق در خوزستان پیگیری شد و سرانجام آن با حوادثی بسیار ناگوار برای مردم خوزستان ختم شد.
حال که برخی رسانه های استان پس از سال ها انتظار موضع خود را روشن کرده وبر طبل همراهی با جریان های معاند می کوبند و پیوند این دوجریان و تطهیر چهره لیدرهای احزاب منحل شده را در دستور کار قرار داده اند لازم دیدیم به بازخوانی اجمالی فعالیت های این احزاب منحل شده در گذشته بپردازیم.
با توجه به ذوق زدگی این رسانه ها برای مطرح کردن نام جریان لجنه الوفاق مناسب دیدیم که در اولین گام پرده از چهره کریه و زشت این حزب منحل شده برداریم:
حزب لجنهالوفاق فعالیت خود را همزمان با آغاز دولت اصلاحات و با اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در قالب همسان نمودن آراء، انتخاب افراد قومیتی در انتخابات، عرضاندام سیاسی و فعالیتهای فرهنگی در سطح استان خوزستان آغاز نموده است.
دوره اصلاحات فرصتی برای این گروه و سایر عناصر تجزیه طلب ایجاد کرد تا فعالیتی گستردهتر داشته باشند. تشکیل «لجنه الوفاق الاسلامی» که همان شاخه عربی جبهه مشارکت ایران اسلامی است موجب شد جریان تجزیه طلبی که از اوایل انقلاب در خوزستان با سوء استفاده از ظرفیت های قومیتی به دنبال ایجاد ناامنی بود فرصتی برای حضور در فضای سیاسی و بهره برداری از ظرفیت های اجرایی استان پیدا کند.
این تشكیلات با تمام توان و پتانسیل خود در اولین اقدام، موفق به كسب كرسی و راهیابی یکی از نیروها به مجلس شورای اسلامی شد نکته جالب توجه در خصوص فرد منتخب این است که وی در آن سال ها در سفری به لندن با جریانات ضدانقلاب و خلق عرب دیدارهایی صورت می دهد که بعد ها اسناد این دیدارها نیز منتشر می شود.
این حزب همچنین توانست مدیریت شهری اهواز را از طریق انتخابات شورای شهر بهدست گیرد که متاسفانه در آن ایام مدیریت شهری اهواز بدترین دوران خود را تجربه کرد به نحوی که هنوز برخی کارشناسان ریشه مشکلات قومیتی این سازمان را از نهال کاشته شده توسط شورای شهر دوم می دانند.
گفتنی است لجنه الوفاق الاسلامی یا همان شاخه عربی جبهه منحله مشارکت دی 81 طی بیانیهای که سایتهای ضدایرانی و جداییطلب خوزستان نیز آن را منتشر کردند، اعلام کرد که نام خود را از کمیته به حزب وفاق اسلامی تغییر داده است.
به دنبال اقدامات مشکوک این حزب برخوردهای امنیتی و قضایی جدیتری در خصوص آن ها دنبال شد تا اینکه با کشف خانههای تیمی و ابزار بمبگذاری، پرده از اهداف پلید آن ها برداشته شد.
تغییرات صوری نیز نتوانست مانع از اقدامات غیرمتعارف توسط این جریان شود چرا که جوّ حاكم بر تشكیلات حزب وفاق و حضور افراد تجزیهطلب در سكان هدایت آن، بستر مناسبی را جهت فعالیتهای پنهان و پرورش نیرویهای عملیاتی و بمبگذار در سطح استان خوزستان مهیا نمود كه اوج آن اغتشاشات در فروردین ماه و به تبع آن سلسله بمبگذاریهای سال 1384 استان خوزستان میباشد.
خسارتهای جبرانناپذیر مادی و معنوی از جمله شهادت بیش از 22 نفر و مجروحیت بیش از 300 نفر و خسارتهای میلیاردی، شاهدی بر این واقعیت است.
نگاهی گذرا به پرونده یك دهه فعالیت حزب فاقد مجوز لجنهالوفاق مصادیق متعددی از موارد فوق را تصدیق مینماید.
لذا به همین جهت در سال 85 و پس از گسترش تحرکات قوم گرایانه این گروه، دادسرای انقلاب اهواز فعالیت آنها را ممنوع اعلام کرد. در اطلاعیه دادسرای اهواز آمده بود: «نظر به اینکه حزب لجنه الوفاق فاقد مجوز و غیرقانونی بوده و فعالیتهای این حزب در راستای مقابله با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ایجاد اغتشاش و تنش میان مردم بالاخص اقوام عرب و عجم است، لذا متذکر میگردد عضویت و هرگونه رابطه با حزب فوق جرم محسوب و در صورت مشاهده با این افراد شدیدا برخورد قانونی به عمل خواهد آمد».
در حال حاضرنیز تلاش برخی رسانه های استانی برای مطرح کردن دوباره نام هایی که مسبب بحران هایی خونین برای استان بوده اند نه تنها قابل تامل بلکه نیاز به پیگیری های دقیق تری دارد لذا به نظر می رسد مسئولین امنیتی و قضایی استان می بایست توجه بیشتری به تحرکات اخیر جریان های ملتهب سیاسی داشته باشند و از ظرفیت سازی این گروه ها برای اقدامات حساسیت برانگیزقاطعانه جلوگیری کنند چرا که در صورت بی توجهی می تواند موجب بحران هایی چون اغتشاشات سال 84اهواز را رقم بزند
منبع: رهیاب