شهدای ایران shohadayeiran.com

تحولات اوکراين بيانگر رويارويي قدرت‌هاي تاثيرگذار در ساختار مبهم نظام بين‌الملل مي‌باشد. از يک‌سو ايالات متحده؛ داعيه‌دار تک ابرقدرتي و از سويي ديگر روسيه که در راستاي بازگشت به قدرت دوران جنگ سرد گام بر مي‌دارد، و در نهايت اتحاديه اروپا به دنبال اثبات نقش خود بعنوان يک قدرت بزرگ و تاثير‌گذار در يک ساختار چند قطبي مي‌باشد.
شهدای ایران: اين چند قدرت همزمان در چند بحران ديگر در حال ايفاي نقش هستند، که سوريه را از مهمترين آنها ياد مي‌توان کرد. چنانچه ساختار نظام بين‌الملل را چند قطبي فرض کنيم، منطق نظام چند قطبي حکم مي‌كند که در هر رقابت منطقه‌اي قدرت‌ها بدنبال توازن باشند. اما واقعيت امر چيز ديگري است.
در سوريه رويارويي چند قدرت تا اينجا به نفع روسيه رقم خورده و ايالات متحده بدنبال اين بود که در اوکراين عدم توازن در سوريه را جبران کرده و اقدام به امتياز‌گيري از روسيه نمايد. اما مساله‌اي که ايالات متحده در برآوردهاي خود در مورد اوکراين به خطا رفته اين است که منافع روسيه در اوکراين از نوع حياتي بوده و نبايد انتظار داشت که اين کشور رفتاري منفلانه‌اي را از خود به نمايش بگذارد. از سوي ديگر موقعيت ژئوپليتيکي اين کشور بعنوان شاه راه انتقال انرژي روسيه به اروپا بسيار استراتژيک مي‌باشد.
مزيتي که روسيه در قبال غرب بويژه اتحاديه اروپا توانسته امتيازات گرانبهايي را کسب نمايد و اتحاديه اروپا بعلت وابستگي به گاز روسيه در موقعيت ضعف قرار دارد و اين دو قدرت نمي‌توانند همانند مساله سوريه با تمام قوا رويارويي کنند. منافع حياتي يک کشور قابل مذاکره نبوده و در حکم بازي با حاصل جمع جبري صفر يا به عبارتي برد - باخت مي‌باشد.
بنابراين رويکرد قدرت‌ها و بويژه روسيه در اوکراين بر‌اساس مزيت نسبي و تعارض‌آميز مي‌باشد و همکاري در اين وضعيت متصور نيست. از آنجايي که روسيه تجربه انقلاب‌هاي رنگي يک دهه پيش را در دست داشته، بلافاصله با شروع تحرکات غرب در اوکراين وارد عمل شده و جهت تامين امنيت خود بويژه امنيت انرژي شبه‌جزيره خودمختار کريمه را پس از راي آوردن رفراندوم جدايي، و بنا به خواست پارلمان آن به خاک خود منضم کرد تا براي هميشه خيال خود و غرب را در اين مساله راحت کند.
اقدامي که غرب بويژه آمريکا به هيچ عنوان آن را پيش‌بيني نمي‌کرد. پس از آن روسيه به انضمام کريمه نيز اکتفا نکرده و با توجه به جمعيت روسي‌تبار‌هاي شرق اوکراين و حمايت از آنها، وضعيت اين کشور را با عدم ثبات روبرو ساخت.
اگرچه از همان ابتدا به نظر مي‌رسيد روسيه بدنبال تجزيه اوکراين و انضمام اوکراين شرقي به خاک خود را ندارد. زيرا مهمترين هدف روسيه بحث تامين امنيت انرژي بوده و با توجه به مشکلات مالي اوکراين تمايلي به همراه کردن يک کشور داراي بحران اقتصادي به خود را ندارد، بلکه از اين وضعيت جهت چانه‌زني با غرب بهره جست. همچنان که شاهد همزماني عقب‌نشيني تروريست‌ها از شهر حمص در سوريه و نيروهاي روسي از شرق اوکراين مي‌باشيم. اين موضوع شاهدي بر ادعاي مطرح شده مي‌باشد.
با ادامه فشارهاي غرب و تهديد به تحريم‌هاي بيشتر، روسيه در اقدامي پيش‌دستانه اقدام به امضاي قرارداد فروش گاز به چين نمود. کشوري که به همراه روسيه اتحاديه همکاري شانگهاي را به عنوان سدي در برابر غرب هم به در حوزه اقتصادي و سياسي - امنيتي پايه‌ريزي کردند.
به عبارتي اگر غرب با تحريم‌هاي مالي بدنبال فشار بر روسيه بوده اما با امضاي اين قرارداد توسط همپيمان خود به شکلي اين فشار‌ها را کاهش داد. اين اقدام نيز توسط غرب برآورد و پيش‌بيني نشده بود. در مجموع مي‌توان بيان کرد در بحران اوکراين غرب در رويارويي با روسيه به حالت انفعال درآمده و عملا علاوه بر ميدان سوريه در ميدان اوکراين گوي رقابت را به روسيه واگذار کرده است.
بعيد به نظر مي‌رسد با توجه به اينکه روسيه انتخابات اوکراين را به رسميت شناخته و قصد تعامل با اين کشور را دارد، غرب بتواند فشار جديدي را بر روسيه وارد آورد. زيرا در ادامه و با گذار از فصل تابستان و فرا رسيدن پائيز اتحاديه اروپا مجبور است بر سر تامين گاز خود وارد تعامل با روسيه گردد. به همين علت است که اتحاديه اروپا و ناتو در جريان اوکران منفعلانه و با احتياط گام بر مي‌دارند.
 مصطفي انتظار‌المهدي
منبع: سیاست روز

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار