یادبودی از شهید جلال ذوالقدر
شهید ذولقدر هنگام حضور در جبهه های جنگ منتظر دیدار اولین فرزند خود بود.او می توانست مانند هر فرد معمولی در این دنیا احساس پدر بودن را درک کند.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در دوران هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان اسلام با شنیدن ندای جهاد از سوی رهبر انقلاب امام خمینی پا به عرصه جنگ گذاشتند. دراین راه نه تنها ازتمام علائق و خواسته های خود گذشتند بلکه با پشت پا زدن به تمام چیز های که هر انسانی به واسطه آنها احساس بودن می کند.به عبارت دیگر مسائلی هستند که بنیادی ترین نیاز های یک انسان را تشکیل می دهند و تنها یک نیروی عظیم درونی می تواند انسان را وادار به بی توجهی به این نیاز ها بکند.
خانواده و ملاقات اولین دیدار فرزند در لحظه به دنیا آمدن، جز یکی از بنیادی ترین نیازها و احساسات یک انسان است که نمی تواند به راحتی به این نیاز درونی و معنوی پاسخ نگفت اما در تاریخ هشت سال دفاع مقدس رزمندگانی بودند که در ازای حفظ شرف و حیثیت خود، حتی از خانواده و دیدار فرزندان خود چشم پوشی کردند. اینان مردان تارخ سازند که باید به عنوان قهرمان از آنها یاد شود.
شهید جلال ذوالقدر یکی از این قهرمانانی است که باید یادش را به خاطر سپرد. شهید ذولقدر هنگام حضور در جبهه های جنگ منتظر دیدار اولین فرزند خود بود.او می توانست مانند هر فرد معمولی در این دنیا احساس پدر بودن را درک کند.اما به طور قطع او یک فرد معمولی نبود بلکه یک قهرمان بود. جلال یکی از شهدای عملیات بیت القدس و آزاد سازی خرمشهر است.
سمیه دختر شهید ذوالقدر که دارای دو فرزند دختر است میگوید: وقتی تصاویر قبل از عملیات را میبینم دنبال «بابا» میگردم اما وقتی تصاویر آزادسازی خرمشهر را میبینم حس عجیبی پیدا میکنم چون بابا یک روز قبل از آزادسازی خرمشهر به شهادت رسیده بود.
من پدر را ندیدم اما در خواب او را میبینم و مانند سایر پدر و دخترها با هم درددل میکنیم. حضور پدر را در کنار خود احساس میکنم و برای درد دل بیشتر، شب ها به گلزار شهدا میروم.
جلال ذوالقدر دوم خرداد ۱۳۶۱، در امالرصاص عراق بر اثر اصابت گلوله به گردن، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین واقع است.
در قمستی از وصیت نامه این شهید آمده است: از درگاه خداوند منان و سبحان بخواهید و سعی کنید هر چه بیشتر در نماز جمعه و نمازهای جماعت و دعای کمیل شرکت داشته باشید، تا روحتان را به اخلاق خدایی مزین کنید و کلمهی رمز پیروزی، یعنی وحدت، «لا اله الا الله» را حفظ کرده و پشتیبان رزمندگان اسلام باشید و خانوادههای شهدا و مجروحین جنگی را فراموش نکنید.
خانواده و ملاقات اولین دیدار فرزند در لحظه به دنیا آمدن، جز یکی از بنیادی ترین نیازها و احساسات یک انسان است که نمی تواند به راحتی به این نیاز درونی و معنوی پاسخ نگفت اما در تاریخ هشت سال دفاع مقدس رزمندگانی بودند که در ازای حفظ شرف و حیثیت خود، حتی از خانواده و دیدار فرزندان خود چشم پوشی کردند. اینان مردان تارخ سازند که باید به عنوان قهرمان از آنها یاد شود.
شهید جلال ذوالقدر یکی از این قهرمانانی است که باید یادش را به خاطر سپرد. شهید ذولقدر هنگام حضور در جبهه های جنگ منتظر دیدار اولین فرزند خود بود.او می توانست مانند هر فرد معمولی در این دنیا احساس پدر بودن را درک کند.اما به طور قطع او یک فرد معمولی نبود بلکه یک قهرمان بود. جلال یکی از شهدای عملیات بیت القدس و آزاد سازی خرمشهر است.
سمیه دختر شهید ذوالقدر که دارای دو فرزند دختر است میگوید: وقتی تصاویر قبل از عملیات را میبینم دنبال «بابا» میگردم اما وقتی تصاویر آزادسازی خرمشهر را میبینم حس عجیبی پیدا میکنم چون بابا یک روز قبل از آزادسازی خرمشهر به شهادت رسیده بود.
من پدر را ندیدم اما در خواب او را میبینم و مانند سایر پدر و دخترها با هم درددل میکنیم. حضور پدر را در کنار خود احساس میکنم و برای درد دل بیشتر، شب ها به گلزار شهدا میروم.
جلال ذوالقدر دوم خرداد ۱۳۶۱، در امالرصاص عراق بر اثر اصابت گلوله به گردن، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین واقع است.
در قمستی از وصیت نامه این شهید آمده است: از درگاه خداوند منان و سبحان بخواهید و سعی کنید هر چه بیشتر در نماز جمعه و نمازهای جماعت و دعای کمیل شرکت داشته باشید، تا روحتان را به اخلاق خدایی مزین کنید و کلمهی رمز پیروزی، یعنی وحدت، «لا اله الا الله» را حفظ کرده و پشتیبان رزمندگان اسلام باشید و خانوادههای شهدا و مجروحین جنگی را فراموش نکنید.