سخنراني رهبر معظم انقلاب در مراسم بيست و پنجمين سالگرد ارتحال امام خميني (ره) مانند سالهاي قبل، روشنگرانه و شفاف بود
شهدای ایران: سخنراني رهبر معظم انقلاب در مراسم بيست و پنجمين سالگرد ارتحال امام خميني (ره) مانند سالهاي قبل، روشنگرانه و شفاف بود. ايشان در بخشي از سخنانشان به دو چالش بيروني و دروني اشاره كردند و بعد از توضيح چالش بيروني كه آن را مزاحمتهاي استكبار جهاني يعني امريكا دانستند، به تعريف چالش دروني پرداختند و در اين زمينه توضيح دادند: «چالش درونى براى ملت ما عبارت است از اينكه روحيه و جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداريم و فراموش كنيم و آن را از دست بدهيم، اين بزرگترين خطر است. در شناخت دشمنمان اشتباه كنيم، در شناخت دوستمان اشتباه كنيم، جبهه دشمن و دوست را با هم مخلوط كنيم، نفهميم دشمن كيست، دوست كيست يا در شناخت دشمن اصلى و فرعى اشتباه بكنيم، اين هم خطر است.»
اكنون با اين توضيحات كه رهبر معظم انقلاب درخصوص چالش دروني فرمودهاند، ميتوان يكي از مصاديق اخير آن را بازگو كرد و به وضوح ديد كه از نظر دور داشتن روحيه و جهت نهضت امام، چالش دروني براي نظام ايجاد ميكند.
دوري از جهت امام (ره) به مقصد فتنه ميرسد
پررنگترين مصداقي كه ميتوان در اين زمينه به آن اشاره كرد، بيترديد فتنه 88 و حوادث پس از انتخابات دهم رياست جمهوري بود كه عدهاي بر پايه توهمات شخصي و آرزوهاي خيالي تصميم گرفتند خواب رياست جمهوري خود را با دعوت مردم به اغتشاش و آشوب و كجروي از قانون تعبير كنند. در حالي كه نتيجه انتخابات، خلاف پيشبيني آنان بود، سعي داشتند با گريز از قانون و ابطال انتخابات در مسير دموكراسي كف خياباني، ديكتاتوري را بر كشور حاكم كنند. بارها به آنان تذكر داده شد كه اعتراضات خود را ازمسير قانون و شوراي نگهبان پيگيري كنند اما بيتفاوت در برابر اين تذكرات دلسوزانه، خود را برتر از هر قانوني ديدند و گفتند كه شوراي نگهبان را قبول ندارند! حال آنكه امام(ره) در زمان حيات خود در برابر چالشهايي مشابه به روشني فرمودند: «نميشود از شما پذيرفت كه ما قانون را قبول نداريم. غلط ميكني قانون را قبول نداري! قانون تو را قبول ندارد نبايد از مردم پذيرفت، از كسي پذيرفت، ما شوراي نگهبان را قبول نداريم. نميتواني قبول نداشته باشي. مردم رأي دادن به اينها، مردم 16ميليون تقريباً يا يك قدري بيشتر رأي دادن به قانون اساسي. مردم كه به قانون اساسي رأي دادند منتظرند كه قانون اساسي اجرا بشود، هر كس از هرجا صبح بلند ميشود بگويد من شوراي نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسي را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئيسجمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه بايد مقيد به اين باشيد كه قانون را بپذيريد، ولو برخلاف رأي شما باشد. بايد بپذيريد، براي اينكه ميزان اكثريت است و تشخيص شوراي نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست، ميزان است كه همه بايد بپذيريم.» (صحيفه امام جلد 14 صفحه 378)
از اين سخنان به خوبي ميتوان دريافت فتنه 88 كه بزرگترين چالش دروني نظام در طول انقلاب اسلامي محسوب ميشود، به تعبير دقيق، از نظر دور داشتن روحيه و جهت نهضت امام بود و با اين حساب كساني كه همچنان پايبند به آن مواضع باشند، خواهناخواه در حال دوري از خط امام و حركت در مسير فتنه و ايجاد چالش دروني براي نظام هستند، آنچنانكه رهبر انقلاب هم در سخنان خود در حرم مطهر امام خميني (ره) فرمودند: «آن اقتدارى كه ناشى از زور و غلبه و سلاح باشد، در اسلام و در شريعتِ اسلامى و در مكتب امام معنا ندارد، آن قدرتى كه از انتخاب مردم بهوجود آمد، محترم است، در مقابل آن، كسى نبايستى سينه سپر بكند، در مقابل او كسى نبايد قهر و غلبهاى به كار ببرد كه اگر يك چنين كارى كرد، اسم كار او فتنه است.»
مبارزه در برابر استكبار، نقطه پررنگ نهضت امام(ره)
حال اگر بخواهيم پررنگترين نقطه از روحيه و جهت نهضت امام را مشاهده كنيم با نگاهي كوتاه به صحيفه نور و وصيتنامه امام راحل ميتوان دريافت كه يكي از آن پررنگترين نقاط «دشمنشناسي و استكبارستيزي، دفاع از مظلوم و مبارزه در برابر ظلم» بوده است. شجاعت و صراحت بيان ايشان در برابر قلدرهاي بينالمللي خصوصاً امريكا به اندازهاي بود كه هيچكس قادر به انكار آن نيست. ايشان در عين حال كه روحيه و جهت نهضت را به سمت رابطه و تعامل با دنيا پيش ميبردند اما كمترين واهمهاي در برابر قدرتهاي نظام سلطه به دل راه نميدادند و مبارزه در برابر ظلم و دفاع از مظلوم را سرلوحه رفتارهاي سياسي خود در سطح داخلي و بينالمللي قرار ميدادند. نگاهي به برخي جملات ايشان در برابر استكبار و دشمنان اسلام و مسلمين حاكي از اين واقعيت روشن است.
يادآوري برخي از گفتههاي ايشان در اين ارتباط، مانعي است در برابر آنانكه تصور ميكنند در برابر دشمن نيز بايد سياست دوستي را در پيش گرفت: «حق گرفتني است. قيام كنيد و ابرقدرتها را از صحنه تاريخ و روزگار براندازيد»، «ما اگر چنانچه قدرت داشته باشيم تمام مستكبرين را از بين خواهيم برد»، «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستكبرين است و تا اين سلطهطلبان بيفرهنگ در زمين هستند، مستضعفين به ارث خود كه خداي تعالي به آنها عنايت فرموده است نميرسند»، «امريكا هيچ غلطي نميتواند بكند»، «ما يقين داريم كه اگر دقيقاً به وظيفهمان كه مبارزه با امريكاي جنايتكار است ادامه دهيم، فرزندانمان شهد پيروزي را خواهند چشيد»، «امريكا دشمن شماره يك مردم محروم و مستضعف جهان است.»
اين جملات مستندي است از دشمنشناسي و استكبارستيزي در جهت نهضت امام (ره) كه ثابت ميكند رهبر كبير انقلاب اسلامي همواره به موازات دفاع از مظلومان و مستضعفان عالم، با جنايتكاران بينالمللي از جمله امريكا مبارزه داشتند و تقابل با استكبار را پيششرط هرگونه تعامل با جهان ميدانستند.
امروز هم رهبر معظم انقلاب، دولت امريكا را دشمن شماره يك جهان اسلام ميدانند و مدام تأكيد دارند كه جاي دشمن اصلي با دشمن فرعي در خيال برخي عوض نشود. با اين حساب قطعاً يكي از مواردي كه ميتواند جلوگيري كند از چالش دروني در آينده مسير، اين است كه حتي در شرايط تعامل با جهان، دشمن شماره يك و اصلي خود را فراموش نكنيم و بدانيم كه در مسير تعامل، امريكاست كه بايد دست از روحيه استكباري خود بردارد نه آنكه ما از روحيه انقلابي و خط امامي خود دست بكشيم.
علي رضايي
منبع: جوان
اكنون با اين توضيحات كه رهبر معظم انقلاب درخصوص چالش دروني فرمودهاند، ميتوان يكي از مصاديق اخير آن را بازگو كرد و به وضوح ديد كه از نظر دور داشتن روحيه و جهت نهضت امام، چالش دروني براي نظام ايجاد ميكند.
دوري از جهت امام (ره) به مقصد فتنه ميرسد
پررنگترين مصداقي كه ميتوان در اين زمينه به آن اشاره كرد، بيترديد فتنه 88 و حوادث پس از انتخابات دهم رياست جمهوري بود كه عدهاي بر پايه توهمات شخصي و آرزوهاي خيالي تصميم گرفتند خواب رياست جمهوري خود را با دعوت مردم به اغتشاش و آشوب و كجروي از قانون تعبير كنند. در حالي كه نتيجه انتخابات، خلاف پيشبيني آنان بود، سعي داشتند با گريز از قانون و ابطال انتخابات در مسير دموكراسي كف خياباني، ديكتاتوري را بر كشور حاكم كنند. بارها به آنان تذكر داده شد كه اعتراضات خود را ازمسير قانون و شوراي نگهبان پيگيري كنند اما بيتفاوت در برابر اين تذكرات دلسوزانه، خود را برتر از هر قانوني ديدند و گفتند كه شوراي نگهبان را قبول ندارند! حال آنكه امام(ره) در زمان حيات خود در برابر چالشهايي مشابه به روشني فرمودند: «نميشود از شما پذيرفت كه ما قانون را قبول نداريم. غلط ميكني قانون را قبول نداري! قانون تو را قبول ندارد نبايد از مردم پذيرفت، از كسي پذيرفت، ما شوراي نگهبان را قبول نداريم. نميتواني قبول نداشته باشي. مردم رأي دادن به اينها، مردم 16ميليون تقريباً يا يك قدري بيشتر رأي دادن به قانون اساسي. مردم كه به قانون اساسي رأي دادند منتظرند كه قانون اساسي اجرا بشود، هر كس از هرجا صبح بلند ميشود بگويد من شوراي نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسي را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئيسجمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه بايد مقيد به اين باشيد كه قانون را بپذيريد، ولو برخلاف رأي شما باشد. بايد بپذيريد، براي اينكه ميزان اكثريت است و تشخيص شوراي نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست، ميزان است كه همه بايد بپذيريم.» (صحيفه امام جلد 14 صفحه 378)
از اين سخنان به خوبي ميتوان دريافت فتنه 88 كه بزرگترين چالش دروني نظام در طول انقلاب اسلامي محسوب ميشود، به تعبير دقيق، از نظر دور داشتن روحيه و جهت نهضت امام بود و با اين حساب كساني كه همچنان پايبند به آن مواضع باشند، خواهناخواه در حال دوري از خط امام و حركت در مسير فتنه و ايجاد چالش دروني براي نظام هستند، آنچنانكه رهبر انقلاب هم در سخنان خود در حرم مطهر امام خميني (ره) فرمودند: «آن اقتدارى كه ناشى از زور و غلبه و سلاح باشد، در اسلام و در شريعتِ اسلامى و در مكتب امام معنا ندارد، آن قدرتى كه از انتخاب مردم بهوجود آمد، محترم است، در مقابل آن، كسى نبايستى سينه سپر بكند، در مقابل او كسى نبايد قهر و غلبهاى به كار ببرد كه اگر يك چنين كارى كرد، اسم كار او فتنه است.»
مبارزه در برابر استكبار، نقطه پررنگ نهضت امام(ره)
حال اگر بخواهيم پررنگترين نقطه از روحيه و جهت نهضت امام را مشاهده كنيم با نگاهي كوتاه به صحيفه نور و وصيتنامه امام راحل ميتوان دريافت كه يكي از آن پررنگترين نقاط «دشمنشناسي و استكبارستيزي، دفاع از مظلوم و مبارزه در برابر ظلم» بوده است. شجاعت و صراحت بيان ايشان در برابر قلدرهاي بينالمللي خصوصاً امريكا به اندازهاي بود كه هيچكس قادر به انكار آن نيست. ايشان در عين حال كه روحيه و جهت نهضت را به سمت رابطه و تعامل با دنيا پيش ميبردند اما كمترين واهمهاي در برابر قدرتهاي نظام سلطه به دل راه نميدادند و مبارزه در برابر ظلم و دفاع از مظلوم را سرلوحه رفتارهاي سياسي خود در سطح داخلي و بينالمللي قرار ميدادند. نگاهي به برخي جملات ايشان در برابر استكبار و دشمنان اسلام و مسلمين حاكي از اين واقعيت روشن است.
يادآوري برخي از گفتههاي ايشان در اين ارتباط، مانعي است در برابر آنانكه تصور ميكنند در برابر دشمن نيز بايد سياست دوستي را در پيش گرفت: «حق گرفتني است. قيام كنيد و ابرقدرتها را از صحنه تاريخ و روزگار براندازيد»، «ما اگر چنانچه قدرت داشته باشيم تمام مستكبرين را از بين خواهيم برد»، «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستكبرين است و تا اين سلطهطلبان بيفرهنگ در زمين هستند، مستضعفين به ارث خود كه خداي تعالي به آنها عنايت فرموده است نميرسند»، «امريكا هيچ غلطي نميتواند بكند»، «ما يقين داريم كه اگر دقيقاً به وظيفهمان كه مبارزه با امريكاي جنايتكار است ادامه دهيم، فرزندانمان شهد پيروزي را خواهند چشيد»، «امريكا دشمن شماره يك مردم محروم و مستضعف جهان است.»
اين جملات مستندي است از دشمنشناسي و استكبارستيزي در جهت نهضت امام (ره) كه ثابت ميكند رهبر كبير انقلاب اسلامي همواره به موازات دفاع از مظلومان و مستضعفان عالم، با جنايتكاران بينالمللي از جمله امريكا مبارزه داشتند و تقابل با استكبار را پيششرط هرگونه تعامل با جهان ميدانستند.
امروز هم رهبر معظم انقلاب، دولت امريكا را دشمن شماره يك جهان اسلام ميدانند و مدام تأكيد دارند كه جاي دشمن اصلي با دشمن فرعي در خيال برخي عوض نشود. با اين حساب قطعاً يكي از مواردي كه ميتواند جلوگيري كند از چالش دروني در آينده مسير، اين است كه حتي در شرايط تعامل با جهان، دشمن شماره يك و اصلي خود را فراموش نكنيم و بدانيم كه در مسير تعامل، امريكاست كه بايد دست از روحيه استكباري خود بردارد نه آنكه ما از روحيه انقلابي و خط امامي خود دست بكشيم.
علي رضايي
منبع: جوان