شهدای ایران shohadayeiran.com

همسر شهید «محمدقاسم سلگی» می‌گوید: همسرم همیشه لبخند بر چهره داشت و این خوشرویی ناشی از ایمان قوی ‌اش بود.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

به گزارش پایگاه خبری شهدای ایران از فارس، شهیدان «حسن طهرانی‌مقدم»، «محمدقاسم سلگی» و «مهدی نواب» ارتباط عمیقی با هم داشتند؛ شهید نواب و شهید سلگی دو محافظ و همراه همیشگی حاج حسن این بار هم در نزدیکی او و با فاصله کمی در قطعه 24 آرام گرفته‌ اند.

«آرزو سیف» همسر شهید «محمدقاسم سلگی»، در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) با روی خوش و بدون اینکه غمی بر چهره داشته باشد، میزبان مهمانان همسرش بود؛ وی اظهار داشت: همسرم همیشه لبخند بر چهره داشت؛ این خوشرویی ناشی از ایمان قوی‌ اش بود؛ او به من هم می‌گفت «اگر تو بنده ‌ای را با خنده خود بخندانی، انگار در بهشت را به روی خودت باز کردی؛ نگذار اخم به چهره ‌ات بنشیند؛ اگر بخندی تمام سلول‌های بدنت انرژی می‌گیرند».

وی ادامه داد: او از 13 سالگی به جبهه رفت و جانباز شیمیایی از ناحیه ریه بود؛ من 23 سال با شهید سلگی زندگی کردم؛ اما تا لحظه شهادت همسرم فکر می‌کردم در سپاه «مکانیک» است و بعد از شهادتش به من گفتند او مسئول ترابری در مرکز تحقیقات سپاه بوده است؛ او هیچ وقت کار و سختی بیرون را به منزل نمی‌آورد.

همسر شهید «محمدقاسم سلگی» با اشاره به توجه این شهید به تربیت فرزندان گفت: شهید در بحث تربیت فرزندان تأکید زیادی به خوش‌ اخلاقی داشت و به پسرم گفته بود: «اگر در بیرون از منزل مسئله‌ ای تو را ناراحت و عصبانی کرد، این ناراحتی را به منزل نیاور چون خانه مکان مقدسی است».

«زهرا حسینی» یکی از اقوام این شهید نیز گفت: تمام شهدا خصوصیات خاصی دارند، اما تا کنارشان نباشیم نمی‌توانیم این همه معرفتشان را درک کنیم؛ شهید سلگی خیلی با ایمان بود؛ او مردمدار و با خانواده ‌اش نیز رفتار بسیار خوبی داشت.

وی بیان داشت: به نماز جمعه رفته بودم؛ ماشین ما خراب شد و در راه مانده بودم؛ شهید سلگی مرا سوار ماشین خود کرد تا به منزل برساند؛ مسیر طولانی را طی کرد، بدون اینکه منتی بگذارد؛ آن روز برخورد خوب او مرا جذب کرد؛ گاهی پیش خودم می‌گویم ای کاش آن روز شهید سلگی را نمی‌دیدم که این همه در فراقش بسوزم.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار