مستند زندگی نخستین شهدای خلبان کشور با پایان جالبی همراه بود که هوشنگ میرزایی کارگردان مستند «آلفارد» به روایت آن می پردازد.
به گزارش پایگاه خبری شهدای ایران، با پیدا شدن پیکر خلبانان شهید خالد حیدری و محمد صالحی بعد از سی و دو سال چشمانتظاری خانوادههایشان، فیلم مستند «آلفارد» آخرین ساخته هوشنگ میرزایی با پایانی جالب روبرو شد.
هوشنگ میرزایی که به همراه گروهش عازم شلمچه شده بودند تا این رویداد و اتفاق بزرگ تاریخی را به تصویر بکشند، مشاهدات خود و ضبط صحنههای جدید فیلم مستند «آلفارد» را چنین روایت میکند:
ساخت فیلم مستند «آلفارد» یک سال طول کشید و من در این یک سال سختیهای زیادی را پشت سر گذاشتم، یک هفته قبل از پیدا شدن پیکر خلبان شهید خالد حیدری، یکی از اهالی شهر مهاباد یقه من را گرفت و در حالی که فحاشی میکرد، به من گفت که کی گفته خالد حیدری شهید شده، او به کشور سوئد پناهنده شده و در آنجا به خوشگذرانی مشغول است. این موضوع خیلی مرا ناراحت کرد و همان شب دوربین و کامپیوتر و همه وسایلم را بار ماشینم کردم تا شبانه از مهاباد به سمت تهران حرکت کنم که برادر شهید،ایرج حیدری مانع از رفتن و رانندگی من در شب شد و گفت بهتر است با حال بدی که پیدا کردم فردا صبح حرکت کنم. صبح زود این موضوع را به اطلاع مدیر کل صدا و سیمای مهاباد رساندم و او از من دلجویی کرد که ناراحت نشوم و اجر کارم را از خدا و شهدا طلب کنم و گفت این اتفاق هم مشیت الهی است و حتما در پس این اتفاق خیر و برکتی نهفته است. صبح زود برادر شهید مرا بدرقه کرد و به سمت تهران راه افتادم. برادر شهید همان روز موضوع را به اطلاع دختر شهید، خانم طلا حیدری میرساند و او هم دعا میکند و از خدا میخواهد که پدرش را با نشانهای بازگرداند. چهار پنج روز از آمدن من از مهاباد به تهران نگذشته بود که مدیر کل صدا و سیمای مهاباد، صبح زود زنگ زد و گفت پیکر شهید خالد حیدری و 6 خلبان دیگر پیدا شده است و این همان مشیت الهی و پاسخی است به آن شخصی که مدعی بود شهید حیدری زنده و پناهنده به کشور سوئد شده است.
قرار بود پیکر شهید در گلزار شهدای شهر به خاک سپرده شود که با رسانه ای شدن این موضوع و اتفاقی که آن شب برای من افتاد و بیان آن از زبان دختر شهید،پیکر شهید حیدری در کنار یادمان و هواپیمایش که در تیرماه و در جریان ساخت فیلم مستند «آلفارد» رونمایی شده بود، بعد از سی و دو سال در مراسمی باشکوه به خاک سپرده شد. تنها خلبان شهیدی که بی سر اما با نشانههای کامل برگشت، خالد حیدری بود. او یک عکس از دو ماهگی دخترش طلا را - که قبل از پرواز و ماموریت با لباس خلبانی بغل کرده بود و در جیب لباس پروازیاش جا داده بود - بعد از سی و دو سال همراه پیکرش داشت که به صحنههای فیلم اضافه شد، البته رنگ و روی عکس از بین رفته بود اما همسر شهید تمام جزئیات عکس را به خاطر داشت که این صحنه به صحنههای فیلم اضافه شد. همچنین همراه پیکر شهید، دستخطی از عراقیها بود که اسم او را روی کاغذ به عربی نوشته بودند و آثاری که از شهید حیدری به دست آمد، باعث مشخص شدن هویت و پیدا شدن پیکر خلبان کابین یک، شهید سرلشگر خلبان محمد صالحی نیز شد و هر دو شهید یکی از برادران اهل تسنن و اهل مهاباد و یکی اهل تهران به همراه دختران و همسرانشان، اولین سفرشان را به مقصد مشهد مقدس و به پابوس امام هشتم (ع ) ادامه دادند و این سفر معنوی و طواف شهدا در حرم رضوی نیز به صحنههای مستند «آلفارد» اضافه شد. دو روز قبل از پیدا شدن پیکر مطهر خلبانان شهید، طلا حیدری فرزند شهید حیدری خواب میبیند که از تهران برای او آهو هدیه آوردهاند که تعبیر آن ضامن آهو و وصال پدرش با حضرت رضا (ع) بعد از سی و دو سال غربت بود و قبل از اینکه به صورت رسمی به دختران هر دو خلبان شهید خانم پانتهآ صالحی و طلا حیدری از طرف امور ایثارگران اطلاع داده شود که پیکر پدرانشان پیدا شده است، هر دو خواب امام رضا (ع) را میبینند. تمامی این صحنهها با چند دوربین و با همکاری واحد سیار صدا و سیمای خراسان رضوی به صحنههای فیلم مستند «آلفارد» اضافه شدهاند.فیلم مستند «آلفارد» پایانی معجزهآسا و الهی به خود بگیرد. در واقع نویسنده و کارگردان اصلی فیلم مستند «آلفارد» حضرت حق بود که با انفاس کبریایی خود همه صحنههای این فیلم را با دقت و ظرافت پشت سر هم چید تا وعده الهی تحقق یابد که خون شهدا هرگز کهنه نمیشود و شهدا همیشه زنده و جاودان هستند و در نزد او از رزق و روزی برخوردار هستند. مشیت و اراده الهی بر این تحقق گرفته بود که فیلم مستندی ساخته شود و یاد شهید گمنام والامقامی بعد از سی و دو سال در دلها زنده گردد و بلافاصله ماکت هواپیما و تندیس او ساخته شود و هنوز چند ماه از رونمایی ماکت هواپیمایش نگذشته باشد که پیکرش در قسمت پایانی همین فیلم بعد از سی و دو سال گمنامی و چشمانتظاری در قبرستانی در شهر کوت عراق پیدا شود و همه اینها الطاف الهی و هدیه بزرگی بود که خداوند به برکت خون پاک شهدا به مردم ایران و نیروی خوشنام و دلاور نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی داد تا مردم مسلمان ایران قدرشناس دلاور مردی آنها در هشت سال دوران دفاع مقدس باشند.
شهید محمد صالحی و شهید خالد حیدری در نخستین روزهای جنگ و دفاع مقدس در جریان عملیات برونمرزی در منطقه شیخ سعد استان واسط عراق بر اثر آتش سلاحهای ضد هوایی دشمن بعثی به شهادت رسیدند، سپس در یکی از قبرستانهای شهر کوت عراق به خاک سپرده شدند.
نخستین شهیدان خلبان جمهوری اسلامی ایران، شهیدان «خالد حیدری» و «محمد صالحی» به اتفاق هم در پرواز مشترک به شهادت رسیدند.