مـراسم اختتاميه يازدهمين جشنواره فيلم كوتاه دانشجويي «نهال» كه از روز سوم تا دهم خرداد ماه بر پا بود با حواشي و اتفاقات قابلتأملي به اتمام رسيد.
شهدای ایران: در اين جشنواره تمامي آثار شركتكننده متعلق به دانشجويان دانشگاه هنر و به نوعي ميتوان گفت كه بخشي از اين افراد قرار است در آينده به صورت حرفهاي وارد عرصه توليدات سينمايي كشورمان شوند.
اعتراض هيئت داوران به تلخي و سياهي بيش از حد در فيلمها
مؤلفههاي مهم و اصلي كه در بين اكثر آثار اين دوره از جشنواره (به اعتراف هيئت داوران) وجود داشت؛ ملغمهاي از «ذهنهاي تاريك، پوچي، مرگ و بيهويتي» است كه آش جشنواره را به شوري مطلق رسانده است. اين مدعا در بخش كوتاهي از بيانيه پاياني هيئت داوران كه توسط پيمان معادي قرائت شده قابل توجه و تعمق است. هيئت داوران در اين بيانيه ميگويند: «با هيجان زياد فيلمها را يك به يك ديديم و يادداشت برداشتيم و كنجكاو و كنجكاوتر شديم كه چرا اينقدر ذهنها تاريكند، چقدر قبر، چقدر پوچي، مرگ، بيهويتي و سردرگمي را زياد داشتيم و كمتر قصه و داستان و اصالت تصوير و خلاقيت ديديم.»
سينماي تلخ و فلاكتباري كه از ابتداي دهه 80 با آثار امثال اصغر فرهادي و بهرام توكلي و رضا كاهاني و پيشتر از آنها با فيلمهاي فيلمسازاني مانند رخشان بنياعتماد آغاز شد و در سالهاي پاياني دهه 80 و ابتداي دهه 90 با فيلمهاي كارگردانان تازهكاري كه سعي در كپيكاري از روي دست نسل قبل خود داشتند، ادامه پيدا كرد؛ فيلمسازاني مانند عليرضا اميني، هومن سيدي، پيمان معادي، رضا درميشيان و... و تقريباً اكثريت كارگردانان جواني كه سعي داشتند از ماجراي استقبال جشنوارههاي غربي از فيلمهاي ظاهراً اجتماعي ايراني ماهي دلخواه خود را صيد كنند.
استادان ديروز و منتقدان امروز
لازم است گفته شود كه پيمان معادي، رخشان بنياعتماد و بهرام توكلي از جمله اعضاي هيئت داوران اين جشنواره سياه هستند. حال با اين توضيح كوتاه متوجه ميشويد كه وقتي سردمداران و سلسلهجنبانان ساخت فيلمهايي با درونمايه سياهنمايي، خيانت، بياخلاقي و ولنگاري دادشان از ذهنهاي تاريك و سرشار از پوچي و نيستي دانشجويان دانشگاه هنر در قامت بيانيه پاياني جشنواره كه در واقع يكي از مهمترين بخشهاي هر جشنوارهاي به جهت تعيين راهبرد و نگاهي اجمالي از برآيند جشنواره به حساب ميآيد؛ سر به آسمان چسبانده است.
بنابراين بايد متذكر شد كه بيانيه هيئت داوران جشنواره فيلمهاي دانشجويي «نهال» يك اعتراف بدون بازجويي تخصصي! از سوي سينهچاكان انتلكتوئليته غربي در مورد تلخي بيش از حد فضاي سينمايي كشورمان به خصوص در آموزشگاهها و دانشگاههاي هنر و پرورش هنرمنداني است كه قرار است سكان توليد يا شايد هدايت عرصه هنري كشورمان را به دست بگيرند. البته اين اعتراف صريح، مهر تأييدي است بر هشدارهايي كه طي سالهاي گذشته و به خصوص در جشنواره فجر سال پيش از سوي رسانهها، منتقدين و كارشناسان فرهنگي جبهه انقلاب بارها و بارها گفته ميشود. عمده اين هشدارها از سوي رسانههاي مختلف، كارشناسان و خبرگان اهل فن و البته دلسوز، مبني بر بهپاخاستن و ارتفاع گرفتن موجي از سياهنمايي و سياهانگاري در ميان آثار توليدي توسط برخي از كارگردانان كشورمان از طريق تريبونهاي مختلف اعلام شده و ميشود. تحليل چرايي شكلگيري چنين موجي در ميان اين افراد سينماگر كاري سهل و ممتنع است.
سهل از اين منظر كه وقتي نگاهي نسبتاً همراه با تدقيق به آثار ايراني حاضر در جشنوارههاي كوتاه و بلند خارجي يا در بين منتخبين همان جشنوارهها مياندازيم ملاحظه ميكنيم كه آثار مورد تقدير و توجه عمدتاً درونمايه و محتوايي نقادانه با پيرنگ سياهنمايي و توهم انگاري دارند. جشنواره فيلم دانشجويي نهال اما از اين بابت كه از همان ابتدا و دوران دانشجويي در حال تمرين سياهكاري با درجه عالي و آن هم در يك جشنواره وطني ميباشند؛ قطعاً يك گام جلوتر از اعقاب خود هستند. چه اينكه برخي از همان سينماگراني كه ذكر سياه قلمكاريشان نسبت به جامعه ايراني در جشنوارههاي خارجي تبيين شد، امروز در كسوت هيئت داوران يا هيئت انتخاب همين جشنواره حضور دارند. البته گذشته از به واقعيت تبديل شدن آن هشدارها و انذارها، موضوع ديگري كه نبايد نسبت به آن تغافل كرد، اين تحليل است كه بسياري از اين افراد كه امروزه از سياهي اذهان و پوچي مستولي شده بر نگاه دانشجويان اعلام بهت ميكنند، همانطور كه گفته شد خودشان جزو سردمداران چنين اقتباسها و اقداماتي بودهاند. اما اينكه در بيانيه پاياني جشنواره دانشجويي نهال اينچنين بر گرده توسن سركش نقد سوار شدهاند، ممكن است اين باشد كه چون تا چند وقت پيش تيم مديريتي مستقر در بخشهاي مختلف هنري و سينمايي كشورمان، از نظر فكري و اعتقادي با اين دست شبهروشنفكران در موضع تضاد و تلاقي فكري قرار داشتند، سعي ميكردند كه با سياهنمايي از اوضاع جامعه و حضور و مطرحشدن در جشنوارههاي خارجي براي روز مبادا كلاهي دست و پا كنند.
عاليجنابان سياهنمايي نگاهي هم به آثار خود بيندازند
امروز كه ديگر آن دوستان در هيچ كدام از مناصب مسئوليتي و مديريتي حضور ندارند و به نوعي كار به دست همين «عاليجنابان سياهنمايي» ديروز افتاده است، شروع به انتقاد از فضاي سياه و پوچ آثار جشنوارهاي مثل جشنواره دانشجويي نهال ميكنند. معلوم نيست اين افرادي كه امروز در ذم سياهنمايي و پوچانگاري آثار دانشجويي مرثيهسرايي ميكنند چرا تا همين چند ماه پيش سعي ميكردند بدترين و جعليترين وصلههاي ناچسب اجتماعي، اعتقادي و رفتاري را به عنوان حقايق جامعه ايراني آن هم در جشنوارههاي خارجي معرفي و القا كنند!
چرا «عاليجنابان سياه نمايي» ديروز سعي دارند خودشان را مصلحاني سپيد فكر و صيقل سيرت نمايش بدهند؟! آيا اين افراد كه پاي بيانيه پاياني اين جشنواره را به عنوان هيئت داوران امضا ميكنند، حاضرند با همين نگاه امروزيشان آثار مثلاً انتقادي و واقعنمايانه خودشان را نيز داوري كنند؟! آيا جسارت اين كار را دارند كه پس از داوري آثارشان در مذمت سياهنمايي و دروغ پردازي و پوچ انگاري بيانيه بدهند؟! يا شايد توليد چنين محتواهايي را فقط در انحصار و اختيار خودشان ميدانند؟!
منبع: جوان
اعتراض هيئت داوران به تلخي و سياهي بيش از حد در فيلمها
مؤلفههاي مهم و اصلي كه در بين اكثر آثار اين دوره از جشنواره (به اعتراف هيئت داوران) وجود داشت؛ ملغمهاي از «ذهنهاي تاريك، پوچي، مرگ و بيهويتي» است كه آش جشنواره را به شوري مطلق رسانده است. اين مدعا در بخش كوتاهي از بيانيه پاياني هيئت داوران كه توسط پيمان معادي قرائت شده قابل توجه و تعمق است. هيئت داوران در اين بيانيه ميگويند: «با هيجان زياد فيلمها را يك به يك ديديم و يادداشت برداشتيم و كنجكاو و كنجكاوتر شديم كه چرا اينقدر ذهنها تاريكند، چقدر قبر، چقدر پوچي، مرگ، بيهويتي و سردرگمي را زياد داشتيم و كمتر قصه و داستان و اصالت تصوير و خلاقيت ديديم.»
سينماي تلخ و فلاكتباري كه از ابتداي دهه 80 با آثار امثال اصغر فرهادي و بهرام توكلي و رضا كاهاني و پيشتر از آنها با فيلمهاي فيلمسازاني مانند رخشان بنياعتماد آغاز شد و در سالهاي پاياني دهه 80 و ابتداي دهه 90 با فيلمهاي كارگردانان تازهكاري كه سعي در كپيكاري از روي دست نسل قبل خود داشتند، ادامه پيدا كرد؛ فيلمسازاني مانند عليرضا اميني، هومن سيدي، پيمان معادي، رضا درميشيان و... و تقريباً اكثريت كارگردانان جواني كه سعي داشتند از ماجراي استقبال جشنوارههاي غربي از فيلمهاي ظاهراً اجتماعي ايراني ماهي دلخواه خود را صيد كنند.
استادان ديروز و منتقدان امروز
لازم است گفته شود كه پيمان معادي، رخشان بنياعتماد و بهرام توكلي از جمله اعضاي هيئت داوران اين جشنواره سياه هستند. حال با اين توضيح كوتاه متوجه ميشويد كه وقتي سردمداران و سلسلهجنبانان ساخت فيلمهايي با درونمايه سياهنمايي، خيانت، بياخلاقي و ولنگاري دادشان از ذهنهاي تاريك و سرشار از پوچي و نيستي دانشجويان دانشگاه هنر در قامت بيانيه پاياني جشنواره كه در واقع يكي از مهمترين بخشهاي هر جشنوارهاي به جهت تعيين راهبرد و نگاهي اجمالي از برآيند جشنواره به حساب ميآيد؛ سر به آسمان چسبانده است.
بنابراين بايد متذكر شد كه بيانيه هيئت داوران جشنواره فيلمهاي دانشجويي «نهال» يك اعتراف بدون بازجويي تخصصي! از سوي سينهچاكان انتلكتوئليته غربي در مورد تلخي بيش از حد فضاي سينمايي كشورمان به خصوص در آموزشگاهها و دانشگاههاي هنر و پرورش هنرمنداني است كه قرار است سكان توليد يا شايد هدايت عرصه هنري كشورمان را به دست بگيرند. البته اين اعتراف صريح، مهر تأييدي است بر هشدارهايي كه طي سالهاي گذشته و به خصوص در جشنواره فجر سال پيش از سوي رسانهها، منتقدين و كارشناسان فرهنگي جبهه انقلاب بارها و بارها گفته ميشود. عمده اين هشدارها از سوي رسانههاي مختلف، كارشناسان و خبرگان اهل فن و البته دلسوز، مبني بر بهپاخاستن و ارتفاع گرفتن موجي از سياهنمايي و سياهانگاري در ميان آثار توليدي توسط برخي از كارگردانان كشورمان از طريق تريبونهاي مختلف اعلام شده و ميشود. تحليل چرايي شكلگيري چنين موجي در ميان اين افراد سينماگر كاري سهل و ممتنع است.
سهل از اين منظر كه وقتي نگاهي نسبتاً همراه با تدقيق به آثار ايراني حاضر در جشنوارههاي كوتاه و بلند خارجي يا در بين منتخبين همان جشنوارهها مياندازيم ملاحظه ميكنيم كه آثار مورد تقدير و توجه عمدتاً درونمايه و محتوايي نقادانه با پيرنگ سياهنمايي و توهم انگاري دارند. جشنواره فيلم دانشجويي نهال اما از اين بابت كه از همان ابتدا و دوران دانشجويي در حال تمرين سياهكاري با درجه عالي و آن هم در يك جشنواره وطني ميباشند؛ قطعاً يك گام جلوتر از اعقاب خود هستند. چه اينكه برخي از همان سينماگراني كه ذكر سياه قلمكاريشان نسبت به جامعه ايراني در جشنوارههاي خارجي تبيين شد، امروز در كسوت هيئت داوران يا هيئت انتخاب همين جشنواره حضور دارند. البته گذشته از به واقعيت تبديل شدن آن هشدارها و انذارها، موضوع ديگري كه نبايد نسبت به آن تغافل كرد، اين تحليل است كه بسياري از اين افراد كه امروزه از سياهي اذهان و پوچي مستولي شده بر نگاه دانشجويان اعلام بهت ميكنند، همانطور كه گفته شد خودشان جزو سردمداران چنين اقتباسها و اقداماتي بودهاند. اما اينكه در بيانيه پاياني جشنواره دانشجويي نهال اينچنين بر گرده توسن سركش نقد سوار شدهاند، ممكن است اين باشد كه چون تا چند وقت پيش تيم مديريتي مستقر در بخشهاي مختلف هنري و سينمايي كشورمان، از نظر فكري و اعتقادي با اين دست شبهروشنفكران در موضع تضاد و تلاقي فكري قرار داشتند، سعي ميكردند كه با سياهنمايي از اوضاع جامعه و حضور و مطرحشدن در جشنوارههاي خارجي براي روز مبادا كلاهي دست و پا كنند.
عاليجنابان سياهنمايي نگاهي هم به آثار خود بيندازند
امروز كه ديگر آن دوستان در هيچ كدام از مناصب مسئوليتي و مديريتي حضور ندارند و به نوعي كار به دست همين «عاليجنابان سياهنمايي» ديروز افتاده است، شروع به انتقاد از فضاي سياه و پوچ آثار جشنوارهاي مثل جشنواره دانشجويي نهال ميكنند. معلوم نيست اين افرادي كه امروز در ذم سياهنمايي و پوچانگاري آثار دانشجويي مرثيهسرايي ميكنند چرا تا همين چند ماه پيش سعي ميكردند بدترين و جعليترين وصلههاي ناچسب اجتماعي، اعتقادي و رفتاري را به عنوان حقايق جامعه ايراني آن هم در جشنوارههاي خارجي معرفي و القا كنند!
چرا «عاليجنابان سياه نمايي» ديروز سعي دارند خودشان را مصلحاني سپيد فكر و صيقل سيرت نمايش بدهند؟! آيا اين افراد كه پاي بيانيه پاياني اين جشنواره را به عنوان هيئت داوران امضا ميكنند، حاضرند با همين نگاه امروزيشان آثار مثلاً انتقادي و واقعنمايانه خودشان را نيز داوري كنند؟! آيا جسارت اين كار را دارند كه پس از داوري آثارشان در مذمت سياهنمايي و دروغ پردازي و پوچ انگاري بيانيه بدهند؟! يا شايد توليد چنين محتواهايي را فقط در انحصار و اختيار خودشان ميدانند؟!
منبع: جوان