بار دیگر «توزیع» که حالا کمکم دارد به یک مشکل لاینحل در نظر بسیاری تبدیل میشود، دامن چند نویسنده و صد البته ناشر کتابهای آنها را گرفته است. وجود همین مشکل و عوامل دیگر سبب شده تا جمعی از نویسندگان از یک ناشر گلایه داشته باشند.
به گزارش شهدای ایران؛ «توزیع» مشکل امروز و دیروز نشر سنتی ایران نیست. سالها است که فعالان نشر، از نویسنده گرفته تا ناشر و مخاطب، از رویه دسترسی آثار ناراحت و بر ساز و کار آن منتقد هستند. این گلایهها زمانی بیشتر میشود که مخاطبان و میزان نیازها نسبت به گذشته بیشتر شده است. هرچند بارها این مشکل میان کارشناسان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و باعث شد تا فعالان بسیاری گرد یک میز جمع آیند و از مشکلاتشان بگویند، اما توزیع همچنان درد همه فعالان نشر است.
بار دیگر «توزیع» که حالا کمکم دارد به یک مشکل لاینحل در نظر بسیاری تبدیل میشود، دامن چند نویسنده و صد البته ناشر کتابهای آنها را گرفته است. جمعی از نویسندگان استان فارس در تماس با خبرنگار تسنیم، از رویه نشر آثارشان از سوی نشر شاهد گلایه داشتند. اکبر صحرایی، برگزیده جایزه کتاب سال دفاع مقدس و جایزه پاسداران قلم، یکی از این نویسندگان است. او در گفتوگو با تسنیم در مورد مشکل ایجاد شده برای کتابهایش میگوید: حدود 10 سال پیش همکاریم را با نشر شاهد آغاز کردم و در این ایام حق چاپ سه کتاب «خیابان پیر»، «پرونده 312» و «شمشاد آرزوی چهارم» را به این ناشر سپردم. رویه چاپ کتاب تا سال 85 خوب و راضیکننده بود، اما به یکباره آثارم از این سال به بعد تجدید چاپ نمیشود.
کتابم هنوز بعد از هشت سال تجدید چاپ نشده است
او ادامه میدهد: اگر از وعدههای عملی نشده برای ترجمه تعدادی از این آثار بگذریم، بزرگترین مشکل ما در تجدید چاپ و نحوه توزیع این آثار است. چطور میشود کتابی که در جشنواره کتاب سال دفاع مقدس برگزیده شده، تاکنون بازچاپ نشود. به نظرم مشکل اصلی نشر شاهد با شیوه توزیع آثارش است که نمیتواند در شهرستانهای مختلف آثار خود را به دست مخاطب برساند. از طرف دیگر نویسنده در این میان گناهی ندارد. دوست دارد اثرش بازچاپ شود، دیده شود و مورد توجه قرار گیرد. به همین خاطر با تعدادی از دوستان نویسنده دیگر به این نشر پیشنهاد دادیم که ما حق چاپ اثر را با میزان سودی که شما در نظر بگیرید، به شما پرداخت میکنیم و در عوض نیز شما اجازه بدهید ما این کتابها را به ناشران دیگر بسپاریم، اما انتشارات قبول نمیکند و این آثار را جزء مایملک خود میداند.
صحرایی با بیان اینکه به اعتقاد من هر کتابی که بازچاپ نشود، در حقیقت نابود شده است، میافزاید: در نهایت نشر شاهد به ما پیشنهاد داد تا ناشرانی را معرفی کنیم تا انتشارات با همکاری آنها چاپ این آثار را دوباره انجام دهد. ما نیز چند ناشر را معرفی کردیم، اما قوانین دست و پا گیر آنها مانع از فعالیت این ناشران شد. من خودم ناشرانی مانند عماد جوان، پالیزان و آسمان هشتم را برای بازچاپ آثارم معرفی کردم، اما مسئولان نشر شاهد در جلسهای به آنها گفته بودند که حاضرند تنها در چاپ چند اثر با آنها همکاری کنند و نه همه چاپها را. هر ناشر عاقلی با این سخن روبرو شود، حتماً منصرف میشود. ضمن اینکه قراردادی که ما امضا کردیم حتی عنوان اثر نیز ذکر نشده بود که به نظر میرسد خیلی حرفهای نباشد.
این نویسنده مشکل اصلی ایجاد چنین رویهای را در دولتی بودن ناشر میداند و میگوید: ناشران خصوصی معمولاً به دنبال بازگشت سرمایهشان هستند، به همین خاطر تمام تلاش خود را برای کسب سود بیشتر انجام میدهند، اما ناشران دولتی نیازی به بازگشت سرمایه خود ندارد و با توجه به همین امر دغدغه آن را نیز طبیعتاً ندارند.
نشر شاهد پایبند به مفاد قرارداد نبوده است
محمد محمودی نورآبادی، از دیگر نویسندگان فعال در عرصه دفاع مقدس و ادبیات انقلاب اسلامی است که تاکنون عناوین متعددی را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است. او نیز از رویه چاپ آثارش از سوی نشر شاهد انتقاد دارد و میگوید: در قراردادی که ما با این انتشارات به امضا رساندیم، عنوان شده بود که نشر شاهد امتیاز اثر را میخرد، اما با رویکرد چاپ و بازنشر آن. اما متأسفانه این انتشارات تا به این جای کار به تعهدات خود عمل نکرده است.
وی ادامه میدهد: برخی از آثاری که در این انتشارات گرفتار شدهاند، برنده جوایز متعدد ادبی هستند. به عنوان نمونه، «قصه فرماندهان» با همکاری سوره مهر و این انتشارات به چاپ رسید. سوره مهر امسال چاپ سی و سوم از این اثر را منتشر کرد، اما نشر شاهد در همان چاپ اول مانده است. کتاب «سر ریزون» در سال 88 به چاپ رسید، در سال 89 برنده جایزه کتاب سال دفاع مقدس شد، اما هنوز در چاپ اول مانده و خاک میخورد. «رُنج» عنوان دیگری از من است که قرار بوده در این انتشارات به چاپ برسد. این اثر در دوازدهمین دوره جایزه شهید حبیب غنیپور به عنوان اثر برگزیده تقدیر شد و در نهمین دوره جشنواره پاسداران اهل قلم نیز مورد تجلیل قرار گرفت، اما هنوز به چاپ بعدی نرسیده است.
نشر شاهد آثار نویسندگان را زندانی میکند
محمودی نورآبادی با بیان اینکه نشر شاهد با این آثار به مثابه ملک شخصی نگاه میکند، میفزاید: نشر شاهد این آثار را زندانی کرده است. هر چند طبق توافقی که صورت گرفته، امتیاز این اثر با آنهاست، اما این را هم باید در نظر داشت که هدف از راهاندازی این انتشارات ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و انقلاب است. کتابی که تجدید چاپ نشود، گندیده خواهد شد.
او نیز مانند صحرایی از رویه برخورد مسئولان نشر شاهد با انتقادات گلایه دارد و میگوید: ما برای رفع این مشکل اقدام به نگارش نامهای کردیم تا پاسخ خود را از مسئولان دریافت کنیم. این نامه در بهمن ماه سال گذشته نوشته شد، اما هنوز جوابی از مسئولان به ما ارسال نشده است. علاوه بر این، طبق نظر خود آنها ما ناشر دوم دیگری را نیز معرفی کردیم تا با مشارکت هم کتابها بازچاپ شود. من انتشارات «کتابستان قم» را به نشر شاهد معرفی کردم، اما آنها آنقدر اذیت کردند که ناشر دوم کنار کشید.
سیدحسن حسینی ارسنجانی، برگزیده جشنواره داستان انقلاب، از دیگر نویسندگانی است که به جمع منتقدان پیوسته است. او میگوید ناشر هنگام امضای قرارداد به آنچه که ذکر شده بود، ملزم نشده است. ارسنجانی میافزاید: به نظرم مشکل ما نویسندگان با نشر شاهد از ضعف مدیریت نشأت میگیرد، مشکل از کتابهای ما نیست. آثار ما در انتشارات دیگر بارها و بارها چاپ میشود، اما در نشر شاهد در همان مرحله ائلیه متوقف میشود.
فعلاً بودجه و سیستم توزیع نداریم
حال اینکه مشکل از سوی ناشر است یا نویسنده، نظرات مختلف است. عدهای که بیشتر نویسندگان هستند، بر این باوراند که نشر شاهد بر موازین اخلاقی و حرفهای پایبند نیست و حاضر هم نیست با کمی عقبنشینی این مشکل را رفع کند، اما ناشر حرف دیگری دارد. سیدمحمد میرکاظمی، رئیس اداره نشر و تألیف انتشارات شاهد، در واکنش به انتقادات نویسندگان میگوید: این دسته از نویسندگان طی قراردادی امتیاز کتابشان را به بنیاد شهید واگذار کردهاند و طبق این قرارداد حق و حقوق خاصی در این رابطه ندارند. وقتی قراردادی میان با یک سازمان دولتی منعقد میشود، طرفین باید ملزم به رعایت مفاد باشند. از عهده انتشارات خارج است که بیشتر از مفاد قرارداد خدمات بدهد.
وی با بیان اینکه انتقاد نویسندگان طبیعی است، چون آنها به دنبال منافع خود هستند، ادامه میدهد: از سوی دیگر بنیاد نیز حافظ منافع و حقوق خودش است. ما بودجه و امکانات ما بیشتر در حدود چاپ اول آثار است و این را هم در مفاد قرارداد ذکر کردهایم. انها کلیه امتیازات را به بنیاد شهید دادهاند و دریافتیشان هم خوب بوده است و قاعدتاً دیگر حق و حقوقی ندارند و انتشارات هم نمیتواند فراتر از مفاد قرار داد عمل کند. هر چند طبق قرارداد اثر تجدید چاپ میشود، اما این بستگی به امکانات (ساز و کار توزیع) و بودجه دارد. وقتی این ساز و کار در بنیاد نیست، دلیلی ندارد که کتاب را مجدداً چاپ کنیم.
میرکاظمی درباره چاپ مشارکتی آثار با ناشران دیگر و انتقاد نویسندگان در این رابطه میگوید: نویسندگان ناشری را معرفی نکردند. بنیاد شهید در این رابطه قوانین خاص و پیچیدهای ندارد. ما دغدغه توزیع داریم. نمیتوانیم کتابی چاپ کنیم و در انبار بگذاریم. کتاب باید به فروش برود. نویسنده فکر میکند که به فروش میرود، اما فروش ساز و کار خود را دارد. ما به آنها گفتیم که باید ناشری باشد که ساز و کار توزیع را داشته باشد. ما خوشحال میشویم هر ناشری که آمادگی داشته باشد، وارد شود و همکاری کند. برخی از ناشران تنها در راستای جلب حمایتهای مادی بنیاد اعلام امادگی میکنند، اما وقتی وارد میشوند میبینند که باید سرمایهگذاری هم کنند، به همین خاطر معمولاً منصرف میشوند.
وی در پایان تأکید میکند که منظور از امکان توزیع به این معنا است که ناشر باید شرایط توزیع و یا کتابفروشی داشته باشد و یا در نمایشگاههای استانی شرکت کند. مثلاً ما در این مدت برای کتاب «رُنج» با بوستان قم توافقاتی کردیم، ناشر هم تا مقداری جلو آمد، اما در حال حاضر به نتیجه نرسیدیم.
قضاوت برای اینکه حق با کدام طرف این ماجراست، به قانون بازمیگردد، اما مسلم آن است که ساز و کار نشر کشور با وجود داشتن سابقه قابل توجه همچنان درگیر مشکلات دست و پا گیری است که سالها تنها مطرح میشود. مشکلاتی که بسیاری از آنها را میتوان با برنامهریزی بهتر رفع و آینده روشنتری را برای نشر کشور در نظر داشت.
بار دیگر «توزیع» که حالا کمکم دارد به یک مشکل لاینحل در نظر بسیاری تبدیل میشود، دامن چند نویسنده و صد البته ناشر کتابهای آنها را گرفته است. جمعی از نویسندگان استان فارس در تماس با خبرنگار تسنیم، از رویه نشر آثارشان از سوی نشر شاهد گلایه داشتند. اکبر صحرایی، برگزیده جایزه کتاب سال دفاع مقدس و جایزه پاسداران قلم، یکی از این نویسندگان است. او در گفتوگو با تسنیم در مورد مشکل ایجاد شده برای کتابهایش میگوید: حدود 10 سال پیش همکاریم را با نشر شاهد آغاز کردم و در این ایام حق چاپ سه کتاب «خیابان پیر»، «پرونده 312» و «شمشاد آرزوی چهارم» را به این ناشر سپردم. رویه چاپ کتاب تا سال 85 خوب و راضیکننده بود، اما به یکباره آثارم از این سال به بعد تجدید چاپ نمیشود.
کتابم هنوز بعد از هشت سال تجدید چاپ نشده است
او ادامه میدهد: اگر از وعدههای عملی نشده برای ترجمه تعدادی از این آثار بگذریم، بزرگترین مشکل ما در تجدید چاپ و نحوه توزیع این آثار است. چطور میشود کتابی که در جشنواره کتاب سال دفاع مقدس برگزیده شده، تاکنون بازچاپ نشود. به نظرم مشکل اصلی نشر شاهد با شیوه توزیع آثارش است که نمیتواند در شهرستانهای مختلف آثار خود را به دست مخاطب برساند. از طرف دیگر نویسنده در این میان گناهی ندارد. دوست دارد اثرش بازچاپ شود، دیده شود و مورد توجه قرار گیرد. به همین خاطر با تعدادی از دوستان نویسنده دیگر به این نشر پیشنهاد دادیم که ما حق چاپ اثر را با میزان سودی که شما در نظر بگیرید، به شما پرداخت میکنیم و در عوض نیز شما اجازه بدهید ما این کتابها را به ناشران دیگر بسپاریم، اما انتشارات قبول نمیکند و این آثار را جزء مایملک خود میداند.
صحرایی با بیان اینکه به اعتقاد من هر کتابی که بازچاپ نشود، در حقیقت نابود شده است، میافزاید: در نهایت نشر شاهد به ما پیشنهاد داد تا ناشرانی را معرفی کنیم تا انتشارات با همکاری آنها چاپ این آثار را دوباره انجام دهد. ما نیز چند ناشر را معرفی کردیم، اما قوانین دست و پا گیر آنها مانع از فعالیت این ناشران شد. من خودم ناشرانی مانند عماد جوان، پالیزان و آسمان هشتم را برای بازچاپ آثارم معرفی کردم، اما مسئولان نشر شاهد در جلسهای به آنها گفته بودند که حاضرند تنها در چاپ چند اثر با آنها همکاری کنند و نه همه چاپها را. هر ناشر عاقلی با این سخن روبرو شود، حتماً منصرف میشود. ضمن اینکه قراردادی که ما امضا کردیم حتی عنوان اثر نیز ذکر نشده بود که به نظر میرسد خیلی حرفهای نباشد.
این نویسنده مشکل اصلی ایجاد چنین رویهای را در دولتی بودن ناشر میداند و میگوید: ناشران خصوصی معمولاً به دنبال بازگشت سرمایهشان هستند، به همین خاطر تمام تلاش خود را برای کسب سود بیشتر انجام میدهند، اما ناشران دولتی نیازی به بازگشت سرمایه خود ندارد و با توجه به همین امر دغدغه آن را نیز طبیعتاً ندارند.
نشر شاهد پایبند به مفاد قرارداد نبوده است
محمد محمودی نورآبادی، از دیگر نویسندگان فعال در عرصه دفاع مقدس و ادبیات انقلاب اسلامی است که تاکنون عناوین متعددی را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است. او نیز از رویه چاپ آثارش از سوی نشر شاهد انتقاد دارد و میگوید: در قراردادی که ما با این انتشارات به امضا رساندیم، عنوان شده بود که نشر شاهد امتیاز اثر را میخرد، اما با رویکرد چاپ و بازنشر آن. اما متأسفانه این انتشارات تا به این جای کار به تعهدات خود عمل نکرده است.
وی ادامه میدهد: برخی از آثاری که در این انتشارات گرفتار شدهاند، برنده جوایز متعدد ادبی هستند. به عنوان نمونه، «قصه فرماندهان» با همکاری سوره مهر و این انتشارات به چاپ رسید. سوره مهر امسال چاپ سی و سوم از این اثر را منتشر کرد، اما نشر شاهد در همان چاپ اول مانده است. کتاب «سر ریزون» در سال 88 به چاپ رسید، در سال 89 برنده جایزه کتاب سال دفاع مقدس شد، اما هنوز در چاپ اول مانده و خاک میخورد. «رُنج» عنوان دیگری از من است که قرار بوده در این انتشارات به چاپ برسد. این اثر در دوازدهمین دوره جایزه شهید حبیب غنیپور به عنوان اثر برگزیده تقدیر شد و در نهمین دوره جشنواره پاسداران اهل قلم نیز مورد تجلیل قرار گرفت، اما هنوز به چاپ بعدی نرسیده است.
نشر شاهد آثار نویسندگان را زندانی میکند
محمودی نورآبادی با بیان اینکه نشر شاهد با این آثار به مثابه ملک شخصی نگاه میکند، میفزاید: نشر شاهد این آثار را زندانی کرده است. هر چند طبق توافقی که صورت گرفته، امتیاز این اثر با آنهاست، اما این را هم باید در نظر داشت که هدف از راهاندازی این انتشارات ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و انقلاب است. کتابی که تجدید چاپ نشود، گندیده خواهد شد.
او نیز مانند صحرایی از رویه برخورد مسئولان نشر شاهد با انتقادات گلایه دارد و میگوید: ما برای رفع این مشکل اقدام به نگارش نامهای کردیم تا پاسخ خود را از مسئولان دریافت کنیم. این نامه در بهمن ماه سال گذشته نوشته شد، اما هنوز جوابی از مسئولان به ما ارسال نشده است. علاوه بر این، طبق نظر خود آنها ما ناشر دوم دیگری را نیز معرفی کردیم تا با مشارکت هم کتابها بازچاپ شود. من انتشارات «کتابستان قم» را به نشر شاهد معرفی کردم، اما آنها آنقدر اذیت کردند که ناشر دوم کنار کشید.
سیدحسن حسینی ارسنجانی، برگزیده جشنواره داستان انقلاب، از دیگر نویسندگانی است که به جمع منتقدان پیوسته است. او میگوید ناشر هنگام امضای قرارداد به آنچه که ذکر شده بود، ملزم نشده است. ارسنجانی میافزاید: به نظرم مشکل ما نویسندگان با نشر شاهد از ضعف مدیریت نشأت میگیرد، مشکل از کتابهای ما نیست. آثار ما در انتشارات دیگر بارها و بارها چاپ میشود، اما در نشر شاهد در همان مرحله ائلیه متوقف میشود.
فعلاً بودجه و سیستم توزیع نداریم
حال اینکه مشکل از سوی ناشر است یا نویسنده، نظرات مختلف است. عدهای که بیشتر نویسندگان هستند، بر این باوراند که نشر شاهد بر موازین اخلاقی و حرفهای پایبند نیست و حاضر هم نیست با کمی عقبنشینی این مشکل را رفع کند، اما ناشر حرف دیگری دارد. سیدمحمد میرکاظمی، رئیس اداره نشر و تألیف انتشارات شاهد، در واکنش به انتقادات نویسندگان میگوید: این دسته از نویسندگان طی قراردادی امتیاز کتابشان را به بنیاد شهید واگذار کردهاند و طبق این قرارداد حق و حقوق خاصی در این رابطه ندارند. وقتی قراردادی میان با یک سازمان دولتی منعقد میشود، طرفین باید ملزم به رعایت مفاد باشند. از عهده انتشارات خارج است که بیشتر از مفاد قرارداد خدمات بدهد.
وی با بیان اینکه انتقاد نویسندگان طبیعی است، چون آنها به دنبال منافع خود هستند، ادامه میدهد: از سوی دیگر بنیاد نیز حافظ منافع و حقوق خودش است. ما بودجه و امکانات ما بیشتر در حدود چاپ اول آثار است و این را هم در مفاد قرارداد ذکر کردهایم. انها کلیه امتیازات را به بنیاد شهید دادهاند و دریافتیشان هم خوب بوده است و قاعدتاً دیگر حق و حقوقی ندارند و انتشارات هم نمیتواند فراتر از مفاد قرار داد عمل کند. هر چند طبق قرارداد اثر تجدید چاپ میشود، اما این بستگی به امکانات (ساز و کار توزیع) و بودجه دارد. وقتی این ساز و کار در بنیاد نیست، دلیلی ندارد که کتاب را مجدداً چاپ کنیم.
میرکاظمی درباره چاپ مشارکتی آثار با ناشران دیگر و انتقاد نویسندگان در این رابطه میگوید: نویسندگان ناشری را معرفی نکردند. بنیاد شهید در این رابطه قوانین خاص و پیچیدهای ندارد. ما دغدغه توزیع داریم. نمیتوانیم کتابی چاپ کنیم و در انبار بگذاریم. کتاب باید به فروش برود. نویسنده فکر میکند که به فروش میرود، اما فروش ساز و کار خود را دارد. ما به آنها گفتیم که باید ناشری باشد که ساز و کار توزیع را داشته باشد. ما خوشحال میشویم هر ناشری که آمادگی داشته باشد، وارد شود و همکاری کند. برخی از ناشران تنها در راستای جلب حمایتهای مادی بنیاد اعلام امادگی میکنند، اما وقتی وارد میشوند میبینند که باید سرمایهگذاری هم کنند، به همین خاطر معمولاً منصرف میشوند.
وی در پایان تأکید میکند که منظور از امکان توزیع به این معنا است که ناشر باید شرایط توزیع و یا کتابفروشی داشته باشد و یا در نمایشگاههای استانی شرکت کند. مثلاً ما در این مدت برای کتاب «رُنج» با بوستان قم توافقاتی کردیم، ناشر هم تا مقداری جلو آمد، اما در حال حاضر به نتیجه نرسیدیم.
قضاوت برای اینکه حق با کدام طرف این ماجراست، به قانون بازمیگردد، اما مسلم آن است که ساز و کار نشر کشور با وجود داشتن سابقه قابل توجه همچنان درگیر مشکلات دست و پا گیری است که سالها تنها مطرح میشود. مشکلاتی که بسیاری از آنها را میتوان با برنامهریزی بهتر رفع و آینده روشنتری را برای نشر کشور در نظر داشت.