با نزديك شدن به سالگرد ارتحال ملكوتي بنيانگذار انقلاب اسلامي ايران، مانند سالهاي اخير موقعيتي فراهم ميشود تا برخي گروهها و دستههاي جناحي، امام خميني (ره) را بر اساس اميال و اهداف سياسي خاص خود تعريف كنند.
شهدای ایران: اين عده به جاي آنكه برنامهها و نگاههاي سياسي خود را با وصيتنامه امام (ره) و صحيفه نور كه حاوي سخنان امام خميني (ره) است مطابقت دهند و آن نقاطي از انديشههايشان كه تضاد دارد را اصلاح كنند، ميكوشند تا امامي نو بر اساس انديشههاي خاص خود بسازند و آن را به جامعه معرفي كنند. اينگونه است كه گاهي مشاهده ميشود امامهاي متفاوتي از هم، هر كدام ساخته و پرداخته انديشههاي سياسي طيف و حزبي خاص، در نگاه مردم قرار ميگيرد، حال آنكه نگاه و انديشههاي امام(ره) كاملاً پيدا بوده و است و هنوز چند سالي از رحلت رهبر كبير انقلاب اسلامي نگذشته كه برخي بخواهند آن انديشههاي ناب را بر اساس تفكرات انحرافي خود جعل كنند.
انعكاس افكار امام(ره) در بيانات رهبر معظم انقلاب
مهمترين غفلت اين عده در ارائه تفاسير سياسي و جناحي از انديشههاي امام (ره) اين است كه باور ندارند امروز سخنان امام خميني (ره) از زبان رهبر معظم انقلاب بيان ميشود و ايشان در مواضع خود بر همان پايهاي حركت ميكنند كه امام خميني (ره) حركت ميكرد. بر اساس همين غفلت ميكوشند تا نوعي نگاه متضاد ميان افكار امام (ره) و رهبر فرزانه انقلاب نشان دهند و سپس با چسباندن خود به امام ساخته و پرداخته ذهن خود، همان نقشي را ايفا ميكنند كه برخي از مسلمين در صدر اسلام بعد از پيامبر (ص)، مقابل حضرت علي (ع) داشتند.
ايجاد دوقطبي امام - رهبري، تلاشي است كه اين عده در پيش گرفتهاند تا با عبور از انديشههاي هم امام و هم رهبري، آنچه را كه خود ميخواهند، حق بخوانند و در دستور اجراي حزبي قرار دهند. تجديدنظرطلبان روي اين ريل اگرچه گاه مراسمهايي چون بزرگداشت و گراميداشت براي امام (ره) برگزار ميكنند اما در اين مراسمها درست روي انديشههايي مانور ميدهند كه خلاف واقعيت است مانند آنكه امام (ره) با حذف شعار مرگ بر امريكا توسط مردم موافق بودند! مخالفت حضرت امام خميني با شعار مرگ بر امريكا در حالي از سوي اين عده مطرح ميشود كه حضرت روحالله سال ۶۲ در پيامي به حجاج ميفرمايند: «فرياد برائت از مشركان در مراسم حج يك فرياد سياسي ـ عبادي است كه رسول اللّه (ص) به آن امر فرمود. حال بايد به آن آخوند مزدور كه فرياد مرگ بر امريكا و اسرائيل و شوروي را خلاف اسلام ميداند گفت، تأسي به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالي خلاف مراسم حج است؟ آيا تو و امثال تو آخوند امريكايي فعل رسولاللّه(ص) و امر خداوند را تخطئه ميكنيد و تأسي به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالي را بر خلاف ميدانيد؟» اين تأكيد امام (ره) در حالي است كه اين روزها رهبر معظم انقلاب نيز بر آن تأكيد دارند، چنانكه ايشان در ديدار هفته گذشته خود با نمايندگان مجلس شوراى اسلامىتأكيد كردند: «نظام اسلامى با مبارزه بهوجود آمد، بدون مبارزه اين نظام تحققپذير نبود، همه آرزوهاى بزرگ در دنيا همينجور است. حفظ نظام و پايدارى نظام هم با مبارزه بهوجود آمد، اگر مبارزه مردم نبود، اگر مبارزه امام نبود، اگر مبارزه مسئولان در ميدانهاى مختلف نبود، اين نظام باقى نميماند و از بين ميرفت. . . من عرض ميكنم كار من و شما ادامه آن مبارزه است و بدون مبارزه نميتوانيد به آن هدفها دست پيداكنيد.»
موضع صريحتر رهبر معظم انقلاب در اين خصوص را نيز ميتوان در سال 74 در ديدار جمع كثيري از كارگران و معلمان مشاهده كرد كه فرمودند: «امروز در مقابل اين اقدام خصمانه و صريح امريكا، آحاد مردم ايران در هر نقطهاي از كشور، فرياد مرگ بر امريكا را از عمق جان و با اطمينان بيشتر سر ميدهند.»
تصويرسازي امامي نو از خوابها و خاطرات
با اين اوضاع بد نيست علتيابي شود تا ببينيم چرا طي سالهاي اخير برخي سعي در ساختن امامي تازه براي جامعه داشتهاند. سابقه ساختن امام تازه براي جامعه از سوي عدهاي خاص، بيش از هر زماني به ايام فتنه 88 بازميگردد كه رهبر معظم انقلاب با قاطعيت تمام در برابر نوديكتاتوري فتنهگران ايستادند و با نگاه مدبرانه خود در برابر كساني كه به رأي مردم و قانون بياحترامي كرده بودند، همان موضعي را داشتند كه امام(ره) در برابر قانونگريزان اوايل انقلاب داشتند و فرمودند: «غلط ميكني قانون را قبول نداري، قانون تو را قبول ندارد.»
موضع مشابه رهبر انقلاب با امام خميني (ره) باعث شد تا فتنهگران كه براي رهايي از اتهامات، راهي غير از چسباندن خود به افكار و عقايد امام (ره) نداشتند، در غياب امام (ره) امامي نو بسازند تا نوعي تقابل با رهبري نظام را در جامعه رسوخ دهند. بر همين اساس كوشيدند تا امام دلخواه خود را از خوابهاي شبانه گرفته تا خاطرات نشنيده و نانوشته و ناخوانده، تصويرسازي كنند و به جامعه ارائه دهند تا شايد اثباتي باشد بر حقانيت توهمي خودشان!
حال آنكه نظرات امام (ره) در خصوص قانونگريزان به روشني پيداست و حتي آنانكه در دوران زندگي امام خميني (ره) نبودند نيز با مراجعه به وصيتنامه امام و صحيفه نور ميتوانند حقيقت را دريابند، چنان كه فرمودند: «نميشود از شما پذيرفت كه ما قانون را قبول نداريم. غلط ميكني قانون را قبول نداري! قانون تو را قبول ندارد نبايد از مردم پذيرفت، از كسي پذيرفت، ما شوراي نگهبان را قبول نداريم. نميتواني قبول نداشته باشي. مردم رأي دادن به اينها، مردم 16ميليون تقريباً يا يك قدري بيشتر رأي دادن به قانون اساسي. مردم كه به قانون اساسي رأي دادند منتظرند كه قانون اساسي اجرا بشود، هر كس از هرجا صبح بلند ميشود بگويد من شوراي نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسي را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئيسجمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه بايد مقيد به اين باشيد كه قانون را بپذيريد، ولو برخلاف رأي شما باشد. بايد بپذيريد، براي اينكه ميزان اكثريت است و تشخيص شوراي نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست، ميزان است كه همه بايد بپذيريم.»
(صحيفه امام جلد 14 صفحه 378)
فتنه 88 هم البته مانند فتنههاي اوايل انقلاب و بعد از حيات امام(ره) پايان يافت و امروز همه مردم امام واقعي را به خوبي ميشناسند اما جاي تعجب است كه همچنان برخي در تلاشند تا نظرات خود را به نام امام خميني(ره) منتشر كنند و اكنون در آستانه بيست و پنجمين سالگرد ارتحال امام خميني(ره)، بار ديگر ميكوشند تا ثابت كنند امام هماني است كه ما ميگوييم نه آنكه در وصيتنامه و صحيفهنور قابل شناخت است!
نویسنده : علي رضايي
منبع : جوان
انعكاس افكار امام(ره) در بيانات رهبر معظم انقلاب
مهمترين غفلت اين عده در ارائه تفاسير سياسي و جناحي از انديشههاي امام (ره) اين است كه باور ندارند امروز سخنان امام خميني (ره) از زبان رهبر معظم انقلاب بيان ميشود و ايشان در مواضع خود بر همان پايهاي حركت ميكنند كه امام خميني (ره) حركت ميكرد. بر اساس همين غفلت ميكوشند تا نوعي نگاه متضاد ميان افكار امام (ره) و رهبر فرزانه انقلاب نشان دهند و سپس با چسباندن خود به امام ساخته و پرداخته ذهن خود، همان نقشي را ايفا ميكنند كه برخي از مسلمين در صدر اسلام بعد از پيامبر (ص)، مقابل حضرت علي (ع) داشتند.
ايجاد دوقطبي امام - رهبري، تلاشي است كه اين عده در پيش گرفتهاند تا با عبور از انديشههاي هم امام و هم رهبري، آنچه را كه خود ميخواهند، حق بخوانند و در دستور اجراي حزبي قرار دهند. تجديدنظرطلبان روي اين ريل اگرچه گاه مراسمهايي چون بزرگداشت و گراميداشت براي امام (ره) برگزار ميكنند اما در اين مراسمها درست روي انديشههايي مانور ميدهند كه خلاف واقعيت است مانند آنكه امام (ره) با حذف شعار مرگ بر امريكا توسط مردم موافق بودند! مخالفت حضرت امام خميني با شعار مرگ بر امريكا در حالي از سوي اين عده مطرح ميشود كه حضرت روحالله سال ۶۲ در پيامي به حجاج ميفرمايند: «فرياد برائت از مشركان در مراسم حج يك فرياد سياسي ـ عبادي است كه رسول اللّه (ص) به آن امر فرمود. حال بايد به آن آخوند مزدور كه فرياد مرگ بر امريكا و اسرائيل و شوروي را خلاف اسلام ميداند گفت، تأسي به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالي خلاف مراسم حج است؟ آيا تو و امثال تو آخوند امريكايي فعل رسولاللّه(ص) و امر خداوند را تخطئه ميكنيد و تأسي به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالي را بر خلاف ميدانيد؟» اين تأكيد امام (ره) در حالي است كه اين روزها رهبر معظم انقلاب نيز بر آن تأكيد دارند، چنانكه ايشان در ديدار هفته گذشته خود با نمايندگان مجلس شوراى اسلامىتأكيد كردند: «نظام اسلامى با مبارزه بهوجود آمد، بدون مبارزه اين نظام تحققپذير نبود، همه آرزوهاى بزرگ در دنيا همينجور است. حفظ نظام و پايدارى نظام هم با مبارزه بهوجود آمد، اگر مبارزه مردم نبود، اگر مبارزه امام نبود، اگر مبارزه مسئولان در ميدانهاى مختلف نبود، اين نظام باقى نميماند و از بين ميرفت. . . من عرض ميكنم كار من و شما ادامه آن مبارزه است و بدون مبارزه نميتوانيد به آن هدفها دست پيداكنيد.»
موضع صريحتر رهبر معظم انقلاب در اين خصوص را نيز ميتوان در سال 74 در ديدار جمع كثيري از كارگران و معلمان مشاهده كرد كه فرمودند: «امروز در مقابل اين اقدام خصمانه و صريح امريكا، آحاد مردم ايران در هر نقطهاي از كشور، فرياد مرگ بر امريكا را از عمق جان و با اطمينان بيشتر سر ميدهند.»
تصويرسازي امامي نو از خوابها و خاطرات
با اين اوضاع بد نيست علتيابي شود تا ببينيم چرا طي سالهاي اخير برخي سعي در ساختن امامي تازه براي جامعه داشتهاند. سابقه ساختن امام تازه براي جامعه از سوي عدهاي خاص، بيش از هر زماني به ايام فتنه 88 بازميگردد كه رهبر معظم انقلاب با قاطعيت تمام در برابر نوديكتاتوري فتنهگران ايستادند و با نگاه مدبرانه خود در برابر كساني كه به رأي مردم و قانون بياحترامي كرده بودند، همان موضعي را داشتند كه امام(ره) در برابر قانونگريزان اوايل انقلاب داشتند و فرمودند: «غلط ميكني قانون را قبول نداري، قانون تو را قبول ندارد.»
موضع مشابه رهبر انقلاب با امام خميني (ره) باعث شد تا فتنهگران كه براي رهايي از اتهامات، راهي غير از چسباندن خود به افكار و عقايد امام (ره) نداشتند، در غياب امام (ره) امامي نو بسازند تا نوعي تقابل با رهبري نظام را در جامعه رسوخ دهند. بر همين اساس كوشيدند تا امام دلخواه خود را از خوابهاي شبانه گرفته تا خاطرات نشنيده و نانوشته و ناخوانده، تصويرسازي كنند و به جامعه ارائه دهند تا شايد اثباتي باشد بر حقانيت توهمي خودشان!
حال آنكه نظرات امام (ره) در خصوص قانونگريزان به روشني پيداست و حتي آنانكه در دوران زندگي امام خميني (ره) نبودند نيز با مراجعه به وصيتنامه امام و صحيفه نور ميتوانند حقيقت را دريابند، چنان كه فرمودند: «نميشود از شما پذيرفت كه ما قانون را قبول نداريم. غلط ميكني قانون را قبول نداري! قانون تو را قبول ندارد نبايد از مردم پذيرفت، از كسي پذيرفت، ما شوراي نگهبان را قبول نداريم. نميتواني قبول نداشته باشي. مردم رأي دادن به اينها، مردم 16ميليون تقريباً يا يك قدري بيشتر رأي دادن به قانون اساسي. مردم كه به قانون اساسي رأي دادند منتظرند كه قانون اساسي اجرا بشود، هر كس از هرجا صبح بلند ميشود بگويد من شوراي نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسي را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئيسجمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه بايد مقيد به اين باشيد كه قانون را بپذيريد، ولو برخلاف رأي شما باشد. بايد بپذيريد، براي اينكه ميزان اكثريت است و تشخيص شوراي نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست، ميزان است كه همه بايد بپذيريم.»
(صحيفه امام جلد 14 صفحه 378)
فتنه 88 هم البته مانند فتنههاي اوايل انقلاب و بعد از حيات امام(ره) پايان يافت و امروز همه مردم امام واقعي را به خوبي ميشناسند اما جاي تعجب است كه همچنان برخي در تلاشند تا نظرات خود را به نام امام خميني(ره) منتشر كنند و اكنون در آستانه بيست و پنجمين سالگرد ارتحال امام خميني(ره)، بار ديگر ميكوشند تا ثابت كنند امام هماني است كه ما ميگوييم نه آنكه در وصيتنامه و صحيفهنور قابل شناخت است!
نویسنده : علي رضايي
منبع : جوان