شهدای ایران shohadayeiran.com

پس از دستگيري گروهي متشكل از چند دختر و پسر تهراني با عنوان «هپي‌ها» توسط نيروي انتظامي و انعكاس بلاوجه(به لحاظ اهميت خبري) آن در يكي از پربيننده‌ترين بخش‌هاي خبري تلويزيون، محملي براي تاخت و تاز برخي ابن‌الوقت‌ها به اسلام عزيز و مذهب مظلوم شيعه به وجود آمد.
شهدای ایران: اين دستگيري كه يكي از ده‌ها اقدام از سر وظيفه‌شناسي نيروي انتظامي تعريف مي‌شود، تحليل‌ها و تفسيرهاي مِن عندي بسياري درباره شادي و نشاط در اسلام و به چالش كشيدن اعتقادات مذهبي جامعه به بهانه مخالفت و تضاد اسلام و مذهب شيعه با شادي و نشاط و موافقت و تلاش براي ايجاد حزن و اندوه را موجب شد.

در بسياري از تفسيرهاي بدون عمق و حتي سرسري ارائه شده در اين زمينه، برخي افراد سعي كردند تا ضمن به چالش كشيدن انقلاب اسلامي و اصل اسلام ناب كه شيعيان منادي واقعي آن هستند به مخاطبان خود چنين القا كنند كه چون يكي از منشأهاي پيروزي انقلاب بر حكومت طاغوت و اعتراض به اوضاع حاكميت در جريان برپايي عزاي سيدالشهدا و مراسمات مشابه مذهبي شكل گرفته است، بنابراين نظام جمهوري اسلامي بعد از پيروزي انقلاب به اين مراسم و اتفاقات مذهبي به عنوان يك راهبرد براي سركوب مخالفان و پيگيري خواسته‌هاي خود ذيل عناويني مثل «سنت سوگواري» يا «صنعت سوگواري» از آن بهره برده است.

طرفه اينكه همين افراد در يك تلاش ضمني سعي مي‌كنند تا اسلام حزن و اندوه را به شيعه و اسلام فرحت و شادي را به اهل تسنن نسبت بدهند تا از اين رهگذر بتوانند از آب گل آلود ماهي تفرقه بگيرند و تضاد بين انگاره‌هاي ديني شيعه و سني را تئوريزه كنند.

 اين در حالي است كه در بين مسلمانان اعم از شيعه و سني احترام به شعائر مذهبي و ديني يكي از اصول لايتغير محسوب شده و فقط در ميان گروه‌ها و نحله‌هاي دست ساز عمدتاً انگليسي مثل بهاييت و وهابيت چنين نگاه‌هايي مطرح هستند. در مرحله ديگري از تفسير آبكي و سطحي اين افراد سعي مي‌شود اسلام قبل از انقلاب را با نمايه «شاهان دين پناه» يا يك خوانش و ترجماني ذيل عنوان اسلام غير سياسي و اسلام پس از انقلاب را «حكومت دين‌سالاران» يا اسلام سياسي جا بزنند. اين مدعا در حالي است كه اسلام از دوران استيلا بر همه گفتمان‌ها و اديان در دوران شكوه و عظمتي كه همزمان با حيات مبارك پيامبر اعظم و بعد از آن، هماره سياسي بوده و حاكميت آن در جوامع به لطف تشكيل حكومت‌هاي اسلامي امري بديهي و غير قابل انكار است. چه اينكه نه در زمان خود پيامبر اعظم و نه بعد از ايشان هرگز اسلام به عنوان گزينه‌اي ذيل سياست ترجمه نشده است و هميشه اسلام اعم از سياست بوده و به قول منطقيون نسبت اسلام و سياست در نسب اربعه «عموم خصوص مطلق» است، يعني دايره شمول و اشراف اسلام بسيار گسترده‌تر از سياست است و سياست به عنوان يكي از بخش‌هاي زير مجموعه اسلام ناب انگاشته شود. اين تعداد از افراد كه چنين مدعايي را مطرح مي‌كنند، قائل به اين هستند كه نوعاً اسلام قبل از انقلاب با اسلام بعد از انقلاب در حالت تضاد است.

 در رد اين نگاه همين بس كه در دوران حكومت طاغوت و پهلوي اول، حاكميت با تمام اعوان و انصار داخلي و خارجي‌اش سعي در سكولاريزه كردن جامعه اسلامي ايران و پياده‌‌كردن منويات سكولاريستي اربابان غربي خودش بود تا بتواند مظاهر اسلامي از جمله حجاب زنان را بردارد. نتيجه اين شد كه حكومت و طاغوت مورد دفاع امروز اين افراد مشت به سندان مي‌كوبيد چراكه مردم ايران زمين از دوران باستان صرف‌نظر از نوع دين رايج در ميان مردم تا به امروز همواره براي حجاب و عفت ارزش و منزلتي بسيار بالا قائل بود‌ه‌اند.

نمونه باستاني اين مدعا را مي‌توانيد در نقش و نگارهاي تخت جمشيد كه بنايي ساخته شده در دوران پيش از طلوع اسلام بوده مشاهده كرد. آنجا كه در تمامي اين نقش‌نگاره‌ها تصوير هيچ‌زني ديده نمي‌شود و اين بدان معناست كه زنان در آن دوران نيز به‌رغم جايگاه انساني‌شان در پرده حجاب و به دور از انظار عموم حضور داشته‌اند، نمونه ديگر اين مسئله در تفكر شيعه به پيام‌آور عاشورا حضرت زينب كبري(س) است؛ آنجا كه ايشان تا قبل از واقعه عاشورا هرگز در جمع نامحرم بدون حضور برادران و محارم‌شان نه ديده شده و نه حتي صدايش شنيده شده بود. اين دو نمونه به خوبي نشان مي‌دهد كه موضوع عفاف و حجاب همانطور كه در ايران باستان وجود داشته در دوران اسلام و توسط ائمه هدي و اهل بيت‌شان مراعات شده است.
خنده‌دار اين است كه اگر جامعه اسلامي كه بر اساس احكام اسلام عزيز و قوانين مستخرجه از شرع مقدس اداره مي‌شود اگر با مظاهر خودباختگي و مقابله با فرهنگ منحط غربي به خصوص ترويج ولنگاري و لاابالي‌گري مقابله كند از جانب همين مناديان اجاره‌اي طرفدار آزادي محكوم و مورد هجمه قرار گرفته و مخالف با شادي و نشاط و فرحت انگاشته مي‌شوند اما اگر در غرب كه اتوپياي آرماني و بهشت معبود همين افراد است، يك بانوي مسلمان بخواهد بر مبناي ادعاهاي دروغيني مثل آزادي بيان و آزادي مذهب، حجاب و عفاف اسلامي را رعايت كند با بدترين توهين‌ها و تهاجمات از جانب اربابان غربي همين افراد مواجه شده و حتي حق حضور در اماكن عمومي، دانشگاهي و آموزشي را به دليل رعايت و داشتن حجاب اسلامي از دست خواهد داد.

اين سياست يك بام و دو هواي غربي‌ها و مروجان مسخ شده تفكرات شبه‌روشنفكري در حالي دنبال مي‌شود كه به طور گسترده در بين رسانه‌هاي غربي مي‌توان اعتراف‌هاي مكرر سياستمداران و نخبگان اين جوامع درباره هتك حرمت جايگاه زن و انسان به عنوان يكي از مخلوقات خداوندي قابل احصا و رصد است. اما نكته اساسي و اصلي مستتر در تحليل‌ها و تفسيرهاي اين ابن‌الوقت‌هاي دست‌آموز غرب اين است كه سعي مي‌كنند اولاً پوشش زنان را يكي از دلايل مانع از حضور و پيشرفت‌شان جلوده دهند. ثانياً همه تصور و نگاه اين مفلوكان در تبيين و تفسيرشان از شادي و نشاط برپايي مجالس رقص و پايكوبي، اختلاط زن و مرد نامحرم و ارتباط جنسي بدون حد و مرز و نيز استفاده از مشروبات الكلي خلاصه مي‌شود. در حالي كه اسلام عزيز به دليل توجه به همه وجوه زندگي و نيازهاي مادي و معنوي بشري، داراي دستورالعمل‌هاي كامل و بدون مضار و آسيبي است كه هر چند وقت يكبار محسنات و درستي نگاه اسلام به برخي امر و نهي‌هاي شرعي در زندگي روزمره، توسط دانشمندان و پژوهشگران علوم مختلف به عنوان يك كشف جديد اعلام مي‌گردد. اين در حالي است كه اسلام عزيز بخش بسيار عظيمي از اين كشفيات علمي امروزي را بيش از 1400 سال پيش ذيل دستورات شرعي متذكر شده است و تنها نتيجه‌اي كه مي‌شود از اينگونه مباحث شيطاني گرفت، اين است كه عده‌اي هنوز هم به سياست كهنه و مندرس راهبرد «دين افيون توده‌ها» آويزان هستند.
 مصطفي شاه‌كرمي
منبع : جوان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار