یکی از اشکالات ما این است که تنها نگران حجاب در جامعه هستیم اما به عنوان مثال فراموش می کنیم امروز دچار زندگی آپارتمان نشینی شده ایم که خود منشاء بسیاری از آسیب های اجتماعی است.
شهدای ایران: همسو با اهمیت مسئله سبک زندگی و نیاز امروز جامعه به اصلاح آن با حجت الاسلام صمصام الدین قوامی، رییس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی در خصوص اینکه ایده پردازی سبک زندگی اسلامی باید چگونه و از سوی چه افراد یا نهادهایی صورت گیرد گفتگویی انجام داده ایم که از نظرتان می گذرد:
سبک زندگی را چه افراد یا نهادهایی باید طراحی کنند؟ آیا نیاز به تئوری پرداز در این زمینه داریم یا هر فرد و نهادی می تواند در این امر دخیل باشد؟
طراحی سبک زندگی از یک کار مشترک بر می آید که جهاد ملی را می طلبد؛ کاری از اندیشمندان تربیت، اقتصاد و سیاست، فرهنگ و ... چرا که ابعاد و شئون مختلفی همچون شئون علمی، دینی، اقتصادی، تمدنی، فرهنگی دارد و مانند منشوری است که تک بُعدی نیست.
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یکی از ابعاد سبک زندگی اسلامی است که حوزه، دانشگاه و دولت سه ضلع مثلث آن هستند و چند سالی از کلید خوردن فعالیت این جریان می گذرد؛ این اقدامی است نظری که شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گاه آن است و افرادی با جریه، اهل نظر و نظریه این طرح را دنبال می کنند.
اما اینکه در خصوص سبک زندگی به طرحی یکدست و یکپارچه برسیم، و در عمل بتوانیم به راحتی آن را پیاده کنیم، این تقریبا غیر ممکن است چرا که آراء مختلف است و دیدگاه ها متنوع؛ اما مردم خود در عمل قانونمند رشد می کنند. ما تحت تاثیر جهان هستیم، اینترت و ماهواره و ابزارهای برون مرزی اجازه نمی دهد دیگر نسل های جوان تر در سنت ها باقی بمانند و فرهنگ غرب علیرغم این که فرهنگ منفی است، اما قوی عمل کرده و در تمام کشورها نفوذ کرده مانند نوع غذاخوردن، لباس پوشیدن و ... ما نیز بخشی هایی از این سبک را گرفته ایم و به تدریج در حال تبدیل شدن به فرهنگ است. اما به طور کلی سبک زندگی ما، هم اسلامی است و هم ایرانی و ضلع سومی هم دارد به نام جهانی شدن که این بُعد قوی است. لذا این نفوذ فرهنگ غربی، کار را پیچیده می کند و نمی توان دقیق گفت چه کسی یا نهادی مسئول این کار است و باید طرحی جامع در خصوص سبک زندگی ارائه دهد. نمی توان در این مورد جزیره ای عمل کرد و جدا از هم. علی (ع) سفارش می کند نسل بعدی را مانند خود تربیت نکنید. این فاکتور عجیبی است و باید مفهوم آن را به دست آورد. شرایط امروز بسیار پیچیده است و به راحتی نمی توان به این مساله پرداخت اما به نظر می رسد نظریه اتحادیه امامت و عمارت که مفهوم آن این است کسی که رییس سیاسی کشور است، باید رییس معنوی هم باشد، می توان در این مورد به کار بست. اگر این مدل در استان ها و شهرستان ها تکرار شود و مسجد ها محور حکومت شوند و مسجد جزیی از زندگی انسان ها شود، آرام آرام سبک زندگی مسجدی بر زندگی ما حاکم می شود.
در جامعه ای که هر رییس جمهوری نظری خاص دارد، و رییس جمهور بعدی نظری دیگر، مردم تا به آراء آن فرد عادت کنند، رییس جمهور بعدی نظری دیگر را اجرا می کند و این مشکلات عدیده ای به وجود می آورد. باید مانند شمشاد عمل کرد؛ شمشادها وقتی رشد کردند باغبان با قیچی آن را به سبک ها و شکل های محتلف درمی آورد. باید اجازه داد مردم رشد لازم را بکنند و بعد به آنها مدل داد؛ ریشه اگر قوی باشد، شاخه از آن جدا نمی شود.
جامعه باید بر اساس فرهنگ قوی اسلام و ایران که اینها با وقوع انقلاب تکمیل کننده هم شدند، پیش رود؛ فرهنگ به دلیل آن که ریشه دارد، هیچ گاه منحرف نخواهد شد و از این بابت نباید ترسید و بدبین بود.
ما هم شاهنامه داریم و هم زیارت عاشورا و هر دو را هم احترام می کنیم؛ مردم به موقع عاشورایی هستند و به موقع هم هفت سین می چینند؛ ایران مدتی زمان حکومت شاهنشاهی داشت و فرهنگ غرب را به آن وارد کردند اما مردم تاب نیاورند و انقلاب کردند و این انقلاب نشان داد ریشه های مردم در باورها و فرهنگ اسلامی ایرانی، طبیعی و محکم است.
چه راهکارهایی برای بهبود سبک زندگی می توان به کار گرفت؟
یکی از اشکالات ما این است که تنها نگران حجاب در جامعه هستیم اما مثلا فراموش می کنیم امروز دچار زندگی آپارتمان نشینی شده ایم و باید سبک زندگی برای آن در نظر گرفت که فرهنگ صحیح آپارتمان نشینی اسلامی را در میان مردم نشان دهد. معمولا در این موارد با تنبلی روبه رو هستیم و همیشه خود را دچار همان مسائل همیشگی مانند حجاب می کنیم. امروز در زندگی آپارتمانی به راحتی می توان ارتباط ناسالم داشت؛ مشرف بودن خانه ها به یکدیگر و اختلاط و رعایت نکردن حقوق همسایه، از جمله مسائلی است که باید به آنها در این سبک پرداخت.
مردم ما هنوز دینی هستند و چون تنه و ریشه این انقلاب محکم است، ما دچار انحراف نمی شویم، هر چند بالاخره انحرافاتی در جامعه وجود دارد اما اصل همیشه پابرجاست و از حرکت کلی خود منحرف نمی شود.
اگر ما در سبک زندگی قائل به آزادی و حریت همراه با اعتماد به ریشه ها و باورهای مردم داشته باشیم، هرگز منحرف نشده و بلکه معنوی تر هم می شویم. مردم به صورت اتوماتیک گرایش به دین و معنویت دارند و اگر هم گاه دیده می شود برخی جوان ها ظاهرهایی غیر متعارف دارند، اما اغلب آنها با یک واکاوی ساده، تمایل به دین و معنویت دارند. اگر اسلام و ایران به عنوان دو ادبیات و دو فرهنگ با هم مخلوط می شوند، به خوبی رشد می کنند رشد آن هم بسیار طبیعی و طبیعت آن هم بسیار شیرین است و هیچ گاه انحرافی به وجود نمی آید.
منبع: شبستان