طلیعه انقلاب اسلامی ایران که تقویت فرهنگ و معارف اصیل دینی را در کنار دیگر اصول و شعائر حیاتبخش خود به همراه آورد، از همان روزهای آغازین مورد هجمه استکبارگران خارجی و عناصر تطمیع شدهشان در داخل کشور قرار گرفت. تاریخ پرفراز و نشیب معاصر که افق […]
شهدای ایران: طلیعه انقلاب اسلامی ایران که تقویت فرهنگ و معارف اصیل دینی را در کنار دیگر اصول و شعائر حیاتبخش خود به همراه آورد، از همان روزهای آغازین مورد هجمه استکبارگران خارجی و عناصر تطمیع شدهشان در داخل کشور قرار گرفت. تاریخ پرفراز و نشیب معاصر که افق روشن نهضتی مبتنی بر سیره رسولالله (ص) در دعوت جهانیان به بیداری اسلامی بر تارک آن میدرخشد، توطئهها و دسیسههای خرد و کلان متعددی را تا به امروز شاهد و ناظر بوده که ملت هوشمند به حول و قوه الهی و با هدایتهای امام و رهبری، یکی پس از دیگری از آنها عبور کرده است.
نگاهی از سر تامل به رویدادی که اخیرا با بهرهگیری از عنوان مقدس "فجر”، با صرف هزینه از امکانات عمومی ملتی که در شرایط دشوار اقتصادی و… متین و سربلند رودرروی استکبار و استکبارگران ایستاده است، گویای این مهم است که توطئهها و تحرکات کوتهفکرانه پایان نگرفته، بلکه با ترفندهای دنیای مدرن و تقلا برای نفوذ در نسلهای جدید انقلاب اسلامی نیز توام گردیده است، هر چند تنها نقطه اشتراک اقدام مضحک اخیر که سبکسرانه نیز از آن دفاع میشود، نافرجام ماندن و رو شدن دست عوامل آن برای مردم و مسئولان نظام بویژه دغدغهمندان فرهنگ انقلاب اسلامی است.
صرف نظر از ایرادات فراوانی که اهل فرهنگ و ادب به بخش علمی هشتمین جشنواره شعر فجر وارد دانسته و به تناوب در رسانههای کشور منعکس شده و در این مجال، قصد ورود به آن نیست، میدان دادن به کسانی که با بیتوته در این جشنواره ملی به نیشخند ارزشهای والای انقلاب و ایثارگران بیادعای دفاع مقدس پرداختهاند جای تامل و تاسف بسیار دارد. جالب آن است که در پاسخ به انتقادهای گسترده اهل فرهنگ، رسانهها و مسئولان، به جای عذرخواهی، القابی ناروا و هدفدار نثار منتقدان و دلسوزانی میشود که صداهای آنان از مرکز، شهرها و استانهای کشور به گوش میرسد و متوهم بودن دبیرخانه جشنواره را در برگزاری رویدادی چندصدایی، بر افکار عمومی و آگاهان حوزه فرهنگ آشکار میسازد. کما اینکه اگر چنین میبود، صدای منتقدان خود را شنیده و به تصحیح عملکرد مخرب و دشمنشادکن خود میپرداختند، اما این اتفاق نیفتاد.
از همان آغاز کار، دعوت از چهرههای به زوال آمده خارجنشین که حتی در وادی شعر هم دیگر حرفی برای گفتن ندارند (در کشور خودمان ظرفیتها و سرمایههای بزرگ ادبی کم نداریم) به رویدادی که با مدیریت و هزینهکرد دولت جمهوری اسلامی اداره میشود، زنگ خطر را در
به انحراف رفتن این حرکت به صدا درآورد که خوشبختانه با تکذیب رسمی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی که صیانت از فرهنگ و هنر اسلامی و انقلاب را برعهده دارد، این پرونده مشکوک بسته شد.
اما دبیر جشنواره با گفتهها و نوشتههای جهتدار و با نثار القابی ناروا به منتقدان و رسانههای پرسشگر که تنویر افکار عمومی را به عنوان رسالتی مهم مینگرند، تاخته و قصد تحمیل صدای خود را بر همه صداها دارد. این در حالی است که ژستهای دموکراتیک مدعی محترم در چند سال گذشته به کرات از تریبونهای منتسب به نظام شنیده شده است! جشنواره شعر فجر ۲۷ اردیبهشت در فرهنگسرای ارسباران کلید میخورد. کار به جایی میرسد که مدیریت فرهنگسرا از اکران فیلم جشنواره ممانعت میکند. پاسخ دبیرخانه جشنواره به پرسش رسانهها، مطلبی قریب به این مضمون است: "چون فرهنگسرا تحت مدیریت سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران است، فیلم جشنواره اکران نشد…!”
بعدها اخباری مبنی بر وجود نوعی اعوجاج فکری در فیلم و برخی اظهارنظرهای خاص و… به گوش رسید و معلوم شد چه خبر است.
در همان مراسم یک عضو شورای سیاستگذاری جشنواره پشت تریبون جشنوارهای ملی قرار گرفته و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران را با آثار یکی از زنان که فعالیت سیاسی و ضدیت وی با نظام اسلامی بر شهرت ادبیاش غلبه نموده، مقایسه میکند!
کمی که جلوتر میرویم، خبرسازیها و تلاشهایی در جهت پررنگ جلوه دادن جشنوارهای که با ژست چندصدایی قصد دارد مقابل طنین پرشکوه ادبیات و هنر انقلاب اسلامی قد علم کند، بیشتر و بیشتر میشود.
تعدادی از شاعران با درک شرایط و با وجود تمایل برای حضور در جشنوارهای که مکلف به پاسداشت ارزشهای ادبی برآمده از انقلاب و نسلهای جدید ادب و فرهنگ است، به ارتباط خود با دبیرخانه جشنواره پایان میدهند و خبر همکاری خود را در رسانهها تکذیب میکنند.
نهایت بیادبی به الگوهای برگزیده این ملت یعنی جانبازان و ایثارگران در آثاری است که جوایزی را به خود اختصاص میدهند! در پس پرده این جایزه دادنها البته اعتراضاتی نیز هست مبنی بر اینکه تقدیرها نثار شاگردان در "محافل ترانه” شده و… الخ، یا بستگان عوامل جشنواره که جای تاسف دارد. سرانجام با اختتامیه جشنواره، منتقدان از نگاه دبیرخانه جشنواره به عوامل و گماردگانی تشبیه میشوند که موظف به مخالفت هستند! در حالی که دستیابی شخص دبیر به چنین جایگاهی، قطعا بدون زحمت و تلاش همین سرویسهای ادبی در رسانهها که امروز ناسزاهای وی نثارشان میشود، میسر نبوده است.
نکته تاسفانگیزتر اینکه این اقدامات وهنآمیز به ارزشها و الگوهای سربلند ملت ما و همچنین اهانت به منتقدان در حضور شخص وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونان وی در تالار وحدت صورت میگیرد و رسانهها روز بعد به نقل از وزیر ارشاد مینویسند: در این جشنواره، تمام صداها شنیده شد.
باید پرسید کدام صدا؟! و در کدام شرایط؟! آیا موکدات مکرر رهبر معظم انقلاب در پرده برداشتن از اقدامات نظام استکباری که به زور و تزویر آلوده است و تذکرات آگاهان و دلسوزان عرصه فرهنگ باید مورد غفلت و تجاهل قرار گیرد؟
به راستی مسئولان و دلسوزانی نظیر سرلشکر فیروزآبادی که طی سالهای انقلاب و دفاع مقدس، از پس آزمونهای بزرگ برآمدهاند و یا آقای حبیبی دبیر کل حزب موتلفه اسلامی و فرهیخته فرهنگی که از عملکرد نامتعادل و غیرفرهنگی جشنواره شعر فجر انتقاد کردهاند، چه پیامی میتواند داشته باشد؟
آیا صدای ضدارزشهای الهی، ضدرزمندگان دلیر اسلام و نیز صدای حمایت از اهل فتنه را میتوان به رسمیت شناخت و به بهانه مقبولیت چند صدایی آن را(۱) ترویج داد. آیا کژ راهه رفتن برخی متصدیان جشنواره برای توجیه رفتار غیرفرهنگی خود و دست به دست شدن حرفها و مطالبی که خوشایند دشمنان این ملت است، راهبرد فرهنگی و حرکت در جهت "اعتدال” فرهنگ است؟ چه کسی پاسخگوست؟!
آیا جولان دادن به نامحرمان با انقلاب و تکریم آنها آن طور که دبیر جشنواره میگوید، نامش میباشد "تمرین مدارا” برای رسیدن به جامعه آرمانی؟!
مراقب باشیم نهادهای تصمیمساز در حوزه فرهنگ، کار را به نااهلان نسپارند، زیرا این ملت به فضل الهی مرعوب شعارهای کاسبکارانه و مغایر با اصول نخواهد شد.
پینوشت:
۱- نگاه کنید به گزارش کیهان و جوان از کژراهه جشنواره شعر فجر، شنبه سوم خرداد ۹۳