علی محمد بشارتی وزیر کشور دولت اکبر هاشمی رفسنجانی در مصاحبه ای به روایت ناگفته هایی از شایعات مربوط به دستکاری در نتیجه انتخابات دوره پنجم مجلس شورای اسلامی به نفع حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری و نیز، انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به نفع محمود احمدی نژاد پرداخته است.
به گزارش شهدای ایران وی در گفت وگو با خبرگزاری تسنیم با اشاره به گلایه انتخاباتی فائزه هاشمی رفسنجانی در دوره پنجم مجلس گفت: آقای هاشمی به من زنگ زد و گفت: «فائزه از شما گلایه دارد». گفتم: «چرا؟» گفت: «می گوید من در تهران نماینده اول بودم، بشارتی مرا کرده است نماینده دوم». گفتم: بیخود می گوید. گفت: «جوابش را چه بدهم؟» گفتم: «ما سه بسته خبری داریم، 8 صبح، 2 بعد از ظهر و 9 شب. ما بعد از هشت صبح، دیگر بسته خبری نداریم و هرچه آرا از سراسر تهران به ستاد می رسد، جمع می کنیم. ممکن است تا ساعت 11 که 25 صندوق را باز کرده اند، خانم فائزه جلو بوده است. ما باید منتظر بمانیم بقیه آرا هم بیاید و جمع ببندیم و بعد اعلام کنیم». گفت: اینجوری است؟ گفتم: بله. گفت: پس شما چیزی به او نگویید، خودم می گویم. پس حالا چون دختر رئیس جمهور است، من آقای ناطق نوری را بکنم دوم و ایشان را بکنم اول؟ هرگز! برای چه باید کاری را انجام بدهیم که از عدالت بیفتیم؟
بشارتی افزود: ما نه دنبال جلب رضایت آقای هاشمی بودیم، نه در مورد اول دنبال جلب رضایت رئیس مجلس آقای ناطق. حق هرچه بود عمل کردیم. روز آخر هم که به عنوان سمینار استانداران خدمت مقام معظم رهبری رفتیم، همین را گفتم که آقا! من آخرت خودم را نه به دنیای آقای خاتمی می فروشم، نه آقای ناطق. هر کس از صندوق بیرون بیاید، اسمش را می خوانم. آقا فرمودند: «از آقای بشارتی همین توقع هست»
به دیدار احمدی نژاد نرفتم
وی ادامه داد: خاطره ای را برای شما بگویم که خیلی هم تعجب می کنید. آقای ناطق نوری رفیق صمیمی ما است که در انتخاب نماینده ای در هیئت شایعه شکنجه از مجلس در سال 1359 بیشتر از همه برای انتخاب بنده تلاش و زمینه سازی کرد. کاری به مواضع فعلی اش ندارم، بلکه دارم تاریخ را نقل می کنم. آدم خوب، متدین و انقلابی هم که هست، ما در مجلس چهارم رأی خوبی هم آوردیم. نه این که متوقع بود که یک نان به ما قرض داده است، حالا پس بدهیم، چون نه من این طور آدمی هستم، نه او چنین توقعی دارد، چون یک دنده هستم، آن هم به قول دوستان دنده عقب. هشت سال هم آقای احمدی نژاد رئیس جمهور بوده و با این که استاندار خود من بوده است، به دیدنش نرفتم. من خطی دارم و همان را هم ادامه می دهم. هر کسی هرچه دلش می خواهد بگوید.
وزیر کشور دولت هاشمی گفت: انتخابات دور پنجم مجلس را انجام دادیم و آقای ناطق نوری و خانم فائزه هاشمی در دور اول رأی آوردند و عبدالله نوری به دور دوم افتاد و آقای نوری به آقای هاشمی گفته بود: «رأی مرا خراب کردند». آقای هاشمی از من پرسید: «قضیه چیست؟» پاسخ دادم:«یک چیزی بگویم که خود آقای عبدالله نوری هم نمی داند طبق قانون اگر دو نفر تشابه اسم داشتند، آنهایی که همراه با اسم کوچک نوشته شده اند که هیچ، اما اگر بدون اسم کوچک نوشته شده باشد، براساس میزان آرا تقسیم می شوند که فقط نوشته بودند، نوری و طرفه اینکه وقتی از آقای ناطق نوری پرسیدم: شما را بیشتر به چه نامی می شناسند؟ ایشان گفت: به ناطق و 511 رأی را دادیم به آقای عبدالله نوری! آقای هاشمی گفت: «عجب! پس چرا این را به عبدالله نوری نگفتید؟» گفتم: مگر ما داریم برای ایشان یا هر کس دیگری کار می کنیم؟ ما داریم برای خدا کار می کنیم و خود خدا هم تشخیص می دهد».
جریان راست و چپ
بشارتی در مورد جریان راست و چپ گفت:در جریان راست یک حیایی هست که قابل تقدیر است. انسان باید به این برسد، نه این که بشنود. ماجرای حق راست و چپ در مملکت ما، ماجرای قضاوت امیرالمومنین (ع) درباره آن دو زنی است که مدعی مادربودن یک کودک بودند. امیرالمومنین(ع) فرمود: «بچه را نصف می کنم و نصفش را به هر یک از شما می دهم».
یکی از زن ها گفت: «من نمی خواهم، بچه را به زن دیگری بدهید. امیرالمومنین(ع) فرمود: «مادر بچه این زن است چون برای حفظ فرزندش حاضر است از حقش بگذرد.» راست ها چون خودشان را صاحب انقلاب می دانند، حتی اگر حقی از آنها ضایع شود، نجابت به خرج می دهند، اما به قول پیر هرات: «خدا می بیند و می پوشد، همسایه نمی بیند و می خروشد».
مصاحبه مهندس موسوی
وزیر کشور دولت هاشمی در مورد مصاحبه میرحسین موسوی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 گفت: چپ ها جلوجلو می گویند ما برده ایم! یک مصاحبه داشتم که خیلی سروصدا کرد. گفتم: «من وزیر کشور بوده و چند بار انتخابات برگزار کرده ام، آقای موسوی عصر جمعه مصاحبه کرد و گفت که انتخابات را برده است، درحالی که هنوز حوزه رأی گیری حسینیه ارشاد باز بوده است. این از لحاظ قانونی یک عمل مجرمانه است، چون در جامعه تشنج ایجاد می شود. بعد هم گفتم بروید استادیوم آزادی، 100 هزار نفر در آنجا هستند کدام یک از طرفداران قرمز، اگر آبی ها گل بزنند، نمی گویند آفساید یا هند بود یا هر چیزی؟ همین طور برعکس. هیچ کس حاضر نیست شکست را بپذیرد. اما قانون نمی آید نظرخواهی کند، بلکه یک سوت را دست داور داده است و می گوید هرچه داور گفت بگویید چشم! حتی اگر اشتباه کند، چون راه دیگری نداریم.
آقای موسوی عصر جمعه مصاحبه کرد و گفت که انتخابات را برده است، درحالی که هنوز حوزه رأی گیری حسینه ارشاد باز بوده است. این از لحاظ قانونی یک عمل مجرمانه است، چون در جامعه تشنج ایجاد می شود
وی افزود:آقای مهندس موسوی! شما می گویید تقلب شده است؟ قانون می گوید هر صندوقی را که می گویید تقلب شده است بیاورید و دوباره شمارش کنید. اگر دیدیم تقلب در حد دو تا پنج درصد بود که قانون پذیرفته است، باید در صندوق ها را ببندیم نتیجه را اعلام کنیم. می گوید: نه! همه را بشمرید. می گوییم از کجای قانون چیزی را بیاوریم؟ ولی حالا فرض کنید به خاطر گل روی شما همه صندوق ها را باز کردیم و دیدیم تقلب نشده است. آن وقت چی؟ می گوید: نه! باید نتیجه انتخابات را به هم بزنید باز هم قانون داریم.
حالا به فرض به خاطر سوابق، خدمات و زحمات شما انتخابات را باطل کنیم فردا که انتخابات دیگری برگزار کردیم و باز شما رأی نیاوردی چه کار کنیم؟ می شود دور باطل، دلبر جانان من برده دل و جان من/ برده دل و جان من دلبر جانان من.
حالا آمدیم و آقای احمدی نژاد باخت. چه کسی می تواند او را قانع کند که رأی نیاورده است؟ نمی گوید رأی داشتم و نخواندند؟ و او هم توقع نخواهد داشت که بار دیگر انتخابات برگزار شود؟ و دنیا به ریش ما نمی خندد؟ از این گذشته قانونگذار برای تک تک این موارد راهکار گذاشته و گفته است نمونه ای از صندوق ها را می توانید باز کنید می گویند رأی خوانی در ساعت یک بعد از نصف شب بوده و چشمش ندیده و حسن را حسین و ده را یازده خوانده است. گیرم قبول! چند تا؟ شما ده میلیون رأی کمتر آورده ای. تقلب شده است یعنی چی؟ وزارت کشور، شورای نگهبان، نمایندگان خود کاندیداها بر تمام صندوق نظارت دارند. کجا تقلب شده است؟ کجا؟ ده میلیون خیلی عدد درشتی است به هر حال آن چیزی که برای همه ما ملاک است و باید به آن احترام بگذاریم، قانون است و همه ما باید مقید به اجرای آن باشیم.
بشارتی افزود: ما نه دنبال جلب رضایت آقای هاشمی بودیم، نه در مورد اول دنبال جلب رضایت رئیس مجلس آقای ناطق. حق هرچه بود عمل کردیم. روز آخر هم که به عنوان سمینار استانداران خدمت مقام معظم رهبری رفتیم، همین را گفتم که آقا! من آخرت خودم را نه به دنیای آقای خاتمی می فروشم، نه آقای ناطق. هر کس از صندوق بیرون بیاید، اسمش را می خوانم. آقا فرمودند: «از آقای بشارتی همین توقع هست»
به دیدار احمدی نژاد نرفتم
وی ادامه داد: خاطره ای را برای شما بگویم که خیلی هم تعجب می کنید. آقای ناطق نوری رفیق صمیمی ما است که در انتخاب نماینده ای در هیئت شایعه شکنجه از مجلس در سال 1359 بیشتر از همه برای انتخاب بنده تلاش و زمینه سازی کرد. کاری به مواضع فعلی اش ندارم، بلکه دارم تاریخ را نقل می کنم. آدم خوب، متدین و انقلابی هم که هست، ما در مجلس چهارم رأی خوبی هم آوردیم. نه این که متوقع بود که یک نان به ما قرض داده است، حالا پس بدهیم، چون نه من این طور آدمی هستم، نه او چنین توقعی دارد، چون یک دنده هستم، آن هم به قول دوستان دنده عقب. هشت سال هم آقای احمدی نژاد رئیس جمهور بوده و با این که استاندار خود من بوده است، به دیدنش نرفتم. من خطی دارم و همان را هم ادامه می دهم. هر کسی هرچه دلش می خواهد بگوید.
وزیر کشور دولت هاشمی گفت: انتخابات دور پنجم مجلس را انجام دادیم و آقای ناطق نوری و خانم فائزه هاشمی در دور اول رأی آوردند و عبدالله نوری به دور دوم افتاد و آقای نوری به آقای هاشمی گفته بود: «رأی مرا خراب کردند». آقای هاشمی از من پرسید: «قضیه چیست؟» پاسخ دادم:«یک چیزی بگویم که خود آقای عبدالله نوری هم نمی داند طبق قانون اگر دو نفر تشابه اسم داشتند، آنهایی که همراه با اسم کوچک نوشته شده اند که هیچ، اما اگر بدون اسم کوچک نوشته شده باشد، براساس میزان آرا تقسیم می شوند که فقط نوشته بودند، نوری و طرفه اینکه وقتی از آقای ناطق نوری پرسیدم: شما را بیشتر به چه نامی می شناسند؟ ایشان گفت: به ناطق و 511 رأی را دادیم به آقای عبدالله نوری! آقای هاشمی گفت: «عجب! پس چرا این را به عبدالله نوری نگفتید؟» گفتم: مگر ما داریم برای ایشان یا هر کس دیگری کار می کنیم؟ ما داریم برای خدا کار می کنیم و خود خدا هم تشخیص می دهد».
جریان راست و چپ
بشارتی در مورد جریان راست و چپ گفت:در جریان راست یک حیایی هست که قابل تقدیر است. انسان باید به این برسد، نه این که بشنود. ماجرای حق راست و چپ در مملکت ما، ماجرای قضاوت امیرالمومنین (ع) درباره آن دو زنی است که مدعی مادربودن یک کودک بودند. امیرالمومنین(ع) فرمود: «بچه را نصف می کنم و نصفش را به هر یک از شما می دهم».
یکی از زن ها گفت: «من نمی خواهم، بچه را به زن دیگری بدهید. امیرالمومنین(ع) فرمود: «مادر بچه این زن است چون برای حفظ فرزندش حاضر است از حقش بگذرد.» راست ها چون خودشان را صاحب انقلاب می دانند، حتی اگر حقی از آنها ضایع شود، نجابت به خرج می دهند، اما به قول پیر هرات: «خدا می بیند و می پوشد، همسایه نمی بیند و می خروشد».
مصاحبه مهندس موسوی
وزیر کشور دولت هاشمی در مورد مصاحبه میرحسین موسوی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 گفت: چپ ها جلوجلو می گویند ما برده ایم! یک مصاحبه داشتم که خیلی سروصدا کرد. گفتم: «من وزیر کشور بوده و چند بار انتخابات برگزار کرده ام، آقای موسوی عصر جمعه مصاحبه کرد و گفت که انتخابات را برده است، درحالی که هنوز حوزه رأی گیری حسینیه ارشاد باز بوده است. این از لحاظ قانونی یک عمل مجرمانه است، چون در جامعه تشنج ایجاد می شود. بعد هم گفتم بروید استادیوم آزادی، 100 هزار نفر در آنجا هستند کدام یک از طرفداران قرمز، اگر آبی ها گل بزنند، نمی گویند آفساید یا هند بود یا هر چیزی؟ همین طور برعکس. هیچ کس حاضر نیست شکست را بپذیرد. اما قانون نمی آید نظرخواهی کند، بلکه یک سوت را دست داور داده است و می گوید هرچه داور گفت بگویید چشم! حتی اگر اشتباه کند، چون راه دیگری نداریم.
آقای موسوی عصر جمعه مصاحبه کرد و گفت که انتخابات را برده است، درحالی که هنوز حوزه رأی گیری حسینه ارشاد باز بوده است. این از لحاظ قانونی یک عمل مجرمانه است، چون در جامعه تشنج ایجاد می شود
وی افزود:آقای مهندس موسوی! شما می گویید تقلب شده است؟ قانون می گوید هر صندوقی را که می گویید تقلب شده است بیاورید و دوباره شمارش کنید. اگر دیدیم تقلب در حد دو تا پنج درصد بود که قانون پذیرفته است، باید در صندوق ها را ببندیم نتیجه را اعلام کنیم. می گوید: نه! همه را بشمرید. می گوییم از کجای قانون چیزی را بیاوریم؟ ولی حالا فرض کنید به خاطر گل روی شما همه صندوق ها را باز کردیم و دیدیم تقلب نشده است. آن وقت چی؟ می گوید: نه! باید نتیجه انتخابات را به هم بزنید باز هم قانون داریم.
حالا به فرض به خاطر سوابق، خدمات و زحمات شما انتخابات را باطل کنیم فردا که انتخابات دیگری برگزار کردیم و باز شما رأی نیاوردی چه کار کنیم؟ می شود دور باطل، دلبر جانان من برده دل و جان من/ برده دل و جان من دلبر جانان من.
حالا آمدیم و آقای احمدی نژاد باخت. چه کسی می تواند او را قانع کند که رأی نیاورده است؟ نمی گوید رأی داشتم و نخواندند؟ و او هم توقع نخواهد داشت که بار دیگر انتخابات برگزار شود؟ و دنیا به ریش ما نمی خندد؟ از این گذشته قانونگذار برای تک تک این موارد راهکار گذاشته و گفته است نمونه ای از صندوق ها را می توانید باز کنید می گویند رأی خوانی در ساعت یک بعد از نصف شب بوده و چشمش ندیده و حسن را حسین و ده را یازده خوانده است. گیرم قبول! چند تا؟ شما ده میلیون رأی کمتر آورده ای. تقلب شده است یعنی چی؟ وزارت کشور، شورای نگهبان، نمایندگان خود کاندیداها بر تمام صندوق نظارت دارند. کجا تقلب شده است؟ کجا؟ ده میلیون خیلی عدد درشتی است به هر حال آن چیزی که برای همه ما ملاک است و باید به آن احترام بگذاریم، قانون است و همه ما باید مقید به اجرای آن باشیم.