خانواده این شهید بزرگوار که از لحظه ورود پیکرش از مرز شلمچه به خاک میهن لحظه ای او را تنها نگذاشته بودند نیز در این مراسم حضور داشتند.
طلا حیدری تنها فرزند شهید خالد حیدری در حین تشییع پیکر پدر شهیدش که هنگام شهادت وی تنها 3 ماه داشته و هیچ خاطره روشنی به جز تعریف مادر و اطرافیان از پدر ندارد،گفت: خوشحالم که پدرم از غربت برگشته و خوابم تعبیر شد.
وی از دیدن هدیه گرفتن آهویی تنها سه روز قبل از شناسایی پیکر پدر شهیدش در استان کوت عراق در خواب می گوید و ادامه می دهد: وقتی خوابم را که فضای عجیبی داشت تعریف کردم هر کس تعبیر متفاوتی از این خواب برایم می گفت ولی سه روز بعد وقتی خبر پیدا شدن پیکر پدرم را شنیدم معنی خواب را فهمیدم.
طلا حیدری از دوران سخت بچگی که بدون حضور پدر گذشت گفت و ادامه داد: وقتی دختر کوچکی بودم به پابوس امام غریب رفته و به ضامن آهو متوسل شدم و از او خواستم پیکر پدرم را از خاک غربت به آغوش میهن و خانواده بازگرداند که با توجه به دیدن خواب آهو و پیدا شدن پیکر پدرم معتقدم امام رضا(ع) پدرم را به من هدیه داد.
فرزند این شهید بزرگوار که تصویر پدر شهیدش را در دست داشت با چشمانی پر از اشک، گفت: همیشه پدرم را کنار خودم احساس کردم و در هنگام پیدا شدن پیکر پدرم و در جیب لباس خلبانی اش عکس من پیدا شد، اسم پدرم خالد بود و همانند معنی اسمش برای همیشه جاودانه بوده و در ذهن و قلبها باقی می ماند.
همسر این شهید بزرگوار که تنها دخترش و تنها یادگار خالد حیدری را در آغوش کشیده بودگفت: خالد بعد از دو ساعت از آغاز حمله نظامی عراق به ایران ساک نقشه های جنگی را آماده و یک تکه از موهای طلا را با خود برد و هنگام خارج شدن از خانه به من گفت که شاید هیچ وقت برنگردد.
حمزه زاده از ساعات ها و روزهای به انتظار نشستن بازگشت همسرش می گوید و ادامه می دهد: ما خبر شهادت وی را نداشتیم تا زمانی که همه همرزمانش بازگشتند ولی خبری از خالد و همرزمش نشد، ولی من همچنان منتظر بازگشت وی بودم چرا که خبر قطعی شهادتش را به ما ندادند.
وی از ساخت تندیس شهید خالد حیدری و ماکت فانتوم آلفرد در محل ورودی شهرستان مهاباد بعد از 30 سال خبر می دهد و می افزاید: 12 سال بعد از شهادتش با همرزمش ازدواج کردم اما هنوز با خاطرات شهید زندگی می کنم؛ همیشه دوست داشتم پنجشنبه ها بر سر مزارش بروم، اما مزاری وجود نداشت.
حال و روز پدر و مادر این شهید بزرگوار که بعد از 32 سال فراق و دوری پیکر پاک شهید گلگون کفنشان را در آغوش می گرفتند نیز قابل وصف نیست، مادر این شهید که نمی خواست باور کند هواپیمای فرزندش سقوط کرده و وی به درجه شهادت نائل آمده و همیشه فکر می کرد که شاید او اسیر باشد با رجعت دوباره فرزند به میهن با واقعیت زندگی پاره تنش روبرو شده و بعد از 7 روز همراهی پیکرش هنوز بی قرار بود.
پیکر پاک خلبان شهید خالد حیدری روز چهارشنبه سوم آبان از مرز شلمچه وارد میهن اسلامی شده اند پس از زیارت مشهد مقدس و مراسم شب وداع در پایگاه شهید ستاری در تهران، امروز در ارومیه تشییع و به مهاباد بازگردانده تا در جمع کاروان شهیدان این شهرستان آرام گیرد.
هواپیمای خالد حیدری و محمد صالحی بعد از چند ساعت از آغاز جنگ 8 ساله تحمیلی از پایگاه سوم شکاری همدان با رمز انتقام در گروه پروازی آلفارد ساعت 17:25 برای بمباران پایگاه هوایی کوت به پرواز در آمد، پدافند عراق به دلیل مورد هدف قرار گرفتن توسط گروه پروازی البرز هوشیار شده و کار برای گروه پروازی آلفارد دشوار شده بود.
هدف گروه آلفرد پایگاه هوایی کوت در استان میسان عراق بود که طبق برنامه ریزی بمباران انجام شد ولی یک فروند فانتوم مورد هدف موشک پدافند زمین به هوای پایگاه کوت قرار گرفت.
یکی از سرنشینان این فانتوم شهید خالد حیدری بود که در سال 1329 در روستای قلقله از توابع شهرستان مهاباد متولد شد، وی پس از سپری کردن دوره خدمت سربازی در آزمون ورودی دانشکده خلبانی شرکت و با قبولی در این آزمون به نیروی هوایی و دانشکده خلبانی وارد شد.
خالد حیدری پس از طی دوره یک ساله مقدماتی در ایران سال 1353 جهت فراگرفتن دورههای تکمیلی به مدت دو سال به آمریکا اعزام شد و پس از آموزش پرواز با هواپیماهای تی 37 و تی 38 و اف 4 به عنوان خلبان شکاری به ایران بازگشت و پس از 6 ماه حضور در پایگاه یکم شکاری در سال 1356 به پایگاه سوم شکاری منتقل شد.
پیکر خلبان شهید خالد حیدری به همراه پیکرهای مطهرچند خلبان شهید دیگر روز چهارشنبه سوم آبانماه از طریق مرز شلمچه به آغوش میهن اسلامی باز گردانده شدند، هویت چهار شهید خلبان به نام های محمد صالحی، خالد حیدری، محمد حاجی و قدرتالله کیانجو مشخص شده است.
سیمای مرکز مهاباد زندگی، ایثار، رشادت و دلاورمردی شهید خلبان خالد حیدری را در قالب مستند «آلفارد» در4 قسمت 30 دقیقه ای به تصویر می کشد، مستند « آلفارد» با رجعت پیکر مطهر شهید خالد حیدری به آغوش میهن اسلامی در آبان ماه 1391و برگزاری مراسم تشیع و به خاک سپاری پایانی معجزه وار پیدا می کند.