گزارش ۲۰۱۴ وزارت دفاع آمریکا میگوید که بسیاری از دانشجویان زن این آکادمیها که مورد تجاوز قرار گرفتهاند، به دلیل ترس از مقاماتی که حامی خاطیان هستند، هنوز شکایتی علیه دانشجویان مرد خاطی، تسلیم مقامات مربوطه نکردهاند.
شهدای ایران:«...از روزی که اروپاییها، صنایع جدید را بهوجود آوردند - در اوایل قرن نوزدهم که سرمایهداران غربی کارخانههای بزرگ را اختراع کردهبودند - و احتیاج به نیروی کار ارزان و بیتوقّع و کمدردسر داشتند، زمزمه «آزادی زن» را بلند کردند؛ برای اینکه زن را از داخل خانوادهها به درون کارخانهها بکشانند؛ به عنوان یک کارگزار ارزان از او استفادهکنند، جیبهای خودشان را پرکنند و زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. امروز آنچه که به عنوان «آزادی زن» در غرب مطرح است، دنباله همان داستان و همان ماجراست.
لذا ظلمی که در فرهنگ غربی به زن شدهاست و برداشت غلطی که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بیسابقهاست. در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شدهاست، اما این ظلمِ عمومی و فراگیر و همهجانبه، مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدّن غرب است. زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفی کردند و اسمش را «آزادی زن» گذاشتند! درحالی که به واقع آزادی مردان هرزه برای تمتّع از زن و نه آزادی زن بود. نهفقط در عرصه کار و فعالیت صنعتی و امثال آن، بلکه در عرصه هنر و ادبیّات هم به زن ظلم کردند. شما امروز، در داستانها، در رمانها، در نقّاشیها، در انواع کارهای هنری نگاه کنید، ببینید با چه دیدی به زن نگریستهمیشود؟ آیا جنبههای مثبت و ارزشهای والایی که در زن هست، مورد توجّه قرار میگیرد؟ آیا آن عواطف رقیق، آن مهربانی و خوی مهرآمیزی که خدای متعال در زن به ودیعه گذاشتهاست - خوی مادری، روحیه نگهداری از فرزند و تربیت فرزند - مورد توجّه است یا جنبههای شهوانی و به تعبیر آنها عشقی؟ (که این تعبیر غلط و نادرستی است. این شهوت است نه عشق!) زن را اینگونه خواستند پرورش و عادت دهند: بهعنوان یک موجود مصرفکننده. مصرف کننده دست و دلباز و کارگر کمتوقّع و کمطلب و ارزان. اسلام اینها را برای زن ارزش نمیداند. اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم میداند. یک کشور که نمیتواند از نیروی کار زنان در عرصههای مختلف بینیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشتهباشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند...» این بخشی از بیانات مقام معظم رهبری است که در دیدار جمعی از زنان با ایشان در تاریخ 25 مهرماه سال 71 ایراد شده است.
رهبر انقلاب در دیدار اخیرشان با تعدادی از زنان برتر کشور که به مناسبت روز مادر و هفته زن صورت گرفت، به نگاه غرب به زن انتقاداتی مطرح کردند. آنچه در ادامه میآید بخش سوم پرونده «سبک غربی احترام به زن» است:
آکادمی نیروی هوایی آمریکا (Air Force Academy Superintendent) یکی از مراکز نظامی این کشور است که به شدت گرفتار مشکلات جنسی است. این آکادمی، برای اولین بار در آمریکا، یک ژنرال زن را به عنوان رئیس این آکادمی برگزید (دقیقا به این دلیل که سالهاست این مرکز با مشکلات و رخدادهای عجیب جنسی دست و پنجه نرم میکرد) البته این تنها آکادمی چالشبرانگیز ایالات متحده نیست، آکادمی نظامی «وست پوینت»(West Point) و آکادمی نیروی دریایی «آناپولیس»(Annapolis) هم از این مشکلات فارغ نیستند. تناوب حملههای جنسی در این 3 آکادمی نظامی در سالهای اخیر از 41 مورد به 65 مورد و سپس به 80 مورد در سال 2012-2011 افزایش یافته است.
آکادمی نیروی هوایی آمریکا
ارتش آمریکا اصرار دارد که دلیل افزایش تعداد گزارشهای مربوطه، به این دلیل است که زنان، احساس امنیت بیشتری میکنند و معتقد است که علت افزایش احساس امنیت، تلاشهای هماهنگ و موفقیتآمیز نیروهای نظامی جهت ایجاد محیطی امنتر برای زنان است. ولی مامورانی که برای تربیت گروههای نظامی گماشته شدهاند، خودشان متهم به آزار جنسی هستند و این، مانند هدایت نابینایان توسط نابینایان است. این واقعیت غیرانسانی، تمایل پریشان و اضطرابآمیز ادعاهای ارتش مبنی بر بهتر شدن شرایط زنان را بیاعتبار میکند.
آکادمی وست پوینت
از سوی دیگر در باب نقض صریح ادعای ارتش، مبنی بر بهتر شدن شرایط نظامیان زن در این کشور، گزارش 2014 وزارت دفاع (The annual 2014 Department of Defense report)، که در ژانویه منتشر شده، اظهار میکند که «فرهنگ بیحرمتی و سوء رفتار در 3 آکادمی بزرگ نظامی، افسران آتی ارتش را به سوی خشونتها و بدرفتاریهای جنسی سوق خواهد داد». این گزارش سالیانه تصریح میکند که قربانیان حملههای جنسی بر این باورند که رؤسای آکادمیها، یارای مواجهه با آزار جنسی مسئولان آکادمی خود را ندارند. این گزارش میافزاید که بسیاری از دانشجویان زن این آکادمیها، به دلیل ترس از مقاماتی که حامی خاطیان هستند، هنوز شکایتی علیه دانشجویان مرد خاطی، تسلیم مقامات مربوطه نکردهاند.
حتی بدرفتاریهای جنسی به حوزههای دیگر آکادمی و مراکز نظامی ایالات متحده هم کشیده شده است؛ رفتارهای تحقیرآمیز جنسی، یکی از اصول پایدار تیمهای ورزشی این آکادمیها و مراکز نظامی بوده و هست. به عنوان مثال تیم راگبی آکادمی نظامی «وست پوینت»، به دنبال اظهارات توهین آمیز اعضای این تیم به زنان، به طور موقت منحل شد. همچنین آکادمی «آناپولیس»، بازیکنان فوتبالی دارد که متهم به تجاوز به زنان دانشجو هستند، یکی از متهمان این پرونده تجاوز در 23 مارس همین امسال، تبرئه شد.
آکادمی نظامی آناپولیس
با این حال آکادمی نیروی هوایی آمریکا در نسبت با دو آکادمی بزرگ دیگر این کشور، به تنهایی، دو سوم گزارشهای مربوطه را از آن خود کرده است و به همین دلیل هم بود که یک زن برای ریاست جدید این آکادمی، انتخاب شد. تنها گزارش مثبتی که تاکنون از این آکادمیها به گوش رسیده، کاهش 10 درصدی میزان خشونتهای جنسی در این آکادمیها در سال 2013 بوده است؛ بر مبنای این گزارش 80 مورد خشونت جنسی در سال 2012 به 70 مورد در سال 2013 کاهش یافت. این اعداد و ارقام، به علاوه حوادثی که در ماههای نخست سال جاری رخ داده، انعکاسی از تصویر ملالتانگیز و بحرانی مراکز نظامی ایالات متحده ارائه میدهد.
علی رغم این واقعیت که در 4 دهه اخیر، زنان، پا به پای مردان، وارد دانشکدههای نظامی شدهاند، ولی به نظر میرسد که حل کشمکش میان جنسیتها در بین رهبران آتی جهان که به ادعای آنها باید «جهان آزاد» همراه با «نظم نوین» نامگذاری شود، هیچ پیشرفتی نداشته است. حال سوال اساسی این است: «در حالیکه دانشجویان دانشکدههای نظامی و غیرنظامی آمریکا، به عنوان بهترین مردان و پایههای فرهنگی و تمدنی آمریکا به طور مداوم، دست به خشونتهای جنسی زده و به زنان بیاحترامی میکنند، چگونه ممکن است فرماندهان آتی به اصطلاح «جهان آزاد» و پایهگذاران به اصطلاح «نظم نوین» زنان و مردان آمریکایی باشند؟
از آنجا که یکی از اصول ثابت نهادهای اساسی مدیریتی ایالات متحده، بیحرمتیها و سوءرفتارهای جنسی و جنسیتگرایی بوده و این جرائم، قرنها در این کشور مورد چشمپوشی قرار گرفته، تعجبی ندارد که امروزه، تجاوز و آزارهای جنسی نیروهای نظامی، غیر قابل کنترل باشد. اگرچه شیوع جنایتهای جنسیتی میان نظامیان آمریکا، بیش از شهروندان آمریکایی بوده است، اما نکته اساسی اینجاست که آنها (نظامیان) نه تنها به تمام ملت آمریکا، بلکه به تمامی جهانیان هشدار دادهاند: بر اساس یافتههای سال گذشته مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای آمریکا(Centers for Disease and Control)، یک سوم زنان شاغل جهان غرب، مورد هجوم و آزار همکاران خود قرار میگیرند.
واقعیت این است که امروز رسوم قدیمی مبتنی بر افسارگسیختگی آمریکایی، همچنان بر ارتش این کشور حکمفرماست؛ و چرا چنین نباشد؟ هنگامی که عدم مجازات تجاوزگران بیرحم، به عنوان یک اصل قدیمی، مورد تأکید دولت این کشور قرار میگیرد. با وجود وقایع ماههای اخیر در آمریکا که به ضرر زنان بوده، به نظر میرسد که نیروهای نظامی، قادر به مقابله و اصلاح مشکلات و بحرانهای اپیدمیک خود نیستند و تا جایی پیش میروند که اظهار میکنند: «تجاور به عنف، خشونت محسوب نمیشود»!
این موضوع که معمولا مردان جنگی، تمایلات خشونتآمیز بیشتری نسبت به شهروندان مرد دارند، تعجببرانگیز و تکاندهنده نیست. اما به نظر میرسد سالهاست که مسئولیتپذیری در آمریکا رنگ باخته و مردان نظامی این کشور، به طور مداوم، زنان را مورد تجاوز و بیحرمتی قرار میدهند، هر چند خود معتقد باشند این رفتارها مصداقی برای خشونت نیستند! همه این سوءرفتارهای اخیر و پیشرفتهای صورت نپذیرفته در غربیترین کشور به اصطلاح متمدن جهان که توسط فیلسوف پست مدرن جهان ما، «اتوپیای تحقق یافته» نام گرفته است، نشان میدهد که ذاتِ وحشی غرب نسبت به گذشته خوی هیچ تغییر نکرده است.
لذا ظلمی که در فرهنگ غربی به زن شدهاست و برداشت غلطی که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بیسابقهاست. در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شدهاست، اما این ظلمِ عمومی و فراگیر و همهجانبه، مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدّن غرب است. زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفی کردند و اسمش را «آزادی زن» گذاشتند! درحالی که به واقع آزادی مردان هرزه برای تمتّع از زن و نه آزادی زن بود. نهفقط در عرصه کار و فعالیت صنعتی و امثال آن، بلکه در عرصه هنر و ادبیّات هم به زن ظلم کردند. شما امروز، در داستانها، در رمانها، در نقّاشیها، در انواع کارهای هنری نگاه کنید، ببینید با چه دیدی به زن نگریستهمیشود؟ آیا جنبههای مثبت و ارزشهای والایی که در زن هست، مورد توجّه قرار میگیرد؟ آیا آن عواطف رقیق، آن مهربانی و خوی مهرآمیزی که خدای متعال در زن به ودیعه گذاشتهاست - خوی مادری، روحیه نگهداری از فرزند و تربیت فرزند - مورد توجّه است یا جنبههای شهوانی و به تعبیر آنها عشقی؟ (که این تعبیر غلط و نادرستی است. این شهوت است نه عشق!) زن را اینگونه خواستند پرورش و عادت دهند: بهعنوان یک موجود مصرفکننده. مصرف کننده دست و دلباز و کارگر کمتوقّع و کمطلب و ارزان. اسلام اینها را برای زن ارزش نمیداند. اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم میداند. یک کشور که نمیتواند از نیروی کار زنان در عرصههای مختلف بینیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشتهباشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند...» این بخشی از بیانات مقام معظم رهبری است که در دیدار جمعی از زنان با ایشان در تاریخ 25 مهرماه سال 71 ایراد شده است.
رهبر انقلاب در دیدار اخیرشان با تعدادی از زنان برتر کشور که به مناسبت روز مادر و هفته زن صورت گرفت، به نگاه غرب به زن انتقاداتی مطرح کردند. آنچه در ادامه میآید بخش سوم پرونده «سبک غربی احترام به زن» است:
آکادمی نیروی هوایی آمریکا (Air Force Academy Superintendent) یکی از مراکز نظامی این کشور است که به شدت گرفتار مشکلات جنسی است. این آکادمی، برای اولین بار در آمریکا، یک ژنرال زن را به عنوان رئیس این آکادمی برگزید (دقیقا به این دلیل که سالهاست این مرکز با مشکلات و رخدادهای عجیب جنسی دست و پنجه نرم میکرد) البته این تنها آکادمی چالشبرانگیز ایالات متحده نیست، آکادمی نظامی «وست پوینت»(West Point) و آکادمی نیروی دریایی «آناپولیس»(Annapolis) هم از این مشکلات فارغ نیستند. تناوب حملههای جنسی در این 3 آکادمی نظامی در سالهای اخیر از 41 مورد به 65 مورد و سپس به 80 مورد در سال 2012-2011 افزایش یافته است.
آکادمی نیروی هوایی آمریکا
ارتش آمریکا اصرار دارد که دلیل افزایش تعداد گزارشهای مربوطه، به این دلیل است که زنان، احساس امنیت بیشتری میکنند و معتقد است که علت افزایش احساس امنیت، تلاشهای هماهنگ و موفقیتآمیز نیروهای نظامی جهت ایجاد محیطی امنتر برای زنان است. ولی مامورانی که برای تربیت گروههای نظامی گماشته شدهاند، خودشان متهم به آزار جنسی هستند و این، مانند هدایت نابینایان توسط نابینایان است. این واقعیت غیرانسانی، تمایل پریشان و اضطرابآمیز ادعاهای ارتش مبنی بر بهتر شدن شرایط زنان را بیاعتبار میکند.
آکادمی وست پوینت
از سوی دیگر در باب نقض صریح ادعای ارتش، مبنی بر بهتر شدن شرایط نظامیان زن در این کشور، گزارش 2014 وزارت دفاع (The annual 2014 Department of Defense report)، که در ژانویه منتشر شده، اظهار میکند که «فرهنگ بیحرمتی و سوء رفتار در 3 آکادمی بزرگ نظامی، افسران آتی ارتش را به سوی خشونتها و بدرفتاریهای جنسی سوق خواهد داد». این گزارش سالیانه تصریح میکند که قربانیان حملههای جنسی بر این باورند که رؤسای آکادمیها، یارای مواجهه با آزار جنسی مسئولان آکادمی خود را ندارند. این گزارش میافزاید که بسیاری از دانشجویان زن این آکادمیها، به دلیل ترس از مقاماتی که حامی خاطیان هستند، هنوز شکایتی علیه دانشجویان مرد خاطی، تسلیم مقامات مربوطه نکردهاند.
حتی بدرفتاریهای جنسی به حوزههای دیگر آکادمی و مراکز نظامی ایالات متحده هم کشیده شده است؛ رفتارهای تحقیرآمیز جنسی، یکی از اصول پایدار تیمهای ورزشی این آکادمیها و مراکز نظامی بوده و هست. به عنوان مثال تیم راگبی آکادمی نظامی «وست پوینت»، به دنبال اظهارات توهین آمیز اعضای این تیم به زنان، به طور موقت منحل شد. همچنین آکادمی «آناپولیس»، بازیکنان فوتبالی دارد که متهم به تجاوز به زنان دانشجو هستند، یکی از متهمان این پرونده تجاوز در 23 مارس همین امسال، تبرئه شد.
آکادمی نظامی آناپولیس
با این حال آکادمی نیروی هوایی آمریکا در نسبت با دو آکادمی بزرگ دیگر این کشور، به تنهایی، دو سوم گزارشهای مربوطه را از آن خود کرده است و به همین دلیل هم بود که یک زن برای ریاست جدید این آکادمی، انتخاب شد. تنها گزارش مثبتی که تاکنون از این آکادمیها به گوش رسیده، کاهش 10 درصدی میزان خشونتهای جنسی در این آکادمیها در سال 2013 بوده است؛ بر مبنای این گزارش 80 مورد خشونت جنسی در سال 2012 به 70 مورد در سال 2013 کاهش یافت. این اعداد و ارقام، به علاوه حوادثی که در ماههای نخست سال جاری رخ داده، انعکاسی از تصویر ملالتانگیز و بحرانی مراکز نظامی ایالات متحده ارائه میدهد.
علی رغم این واقعیت که در 4 دهه اخیر، زنان، پا به پای مردان، وارد دانشکدههای نظامی شدهاند، ولی به نظر میرسد که حل کشمکش میان جنسیتها در بین رهبران آتی جهان که به ادعای آنها باید «جهان آزاد» همراه با «نظم نوین» نامگذاری شود، هیچ پیشرفتی نداشته است. حال سوال اساسی این است: «در حالیکه دانشجویان دانشکدههای نظامی و غیرنظامی آمریکا، به عنوان بهترین مردان و پایههای فرهنگی و تمدنی آمریکا به طور مداوم، دست به خشونتهای جنسی زده و به زنان بیاحترامی میکنند، چگونه ممکن است فرماندهان آتی به اصطلاح «جهان آزاد» و پایهگذاران به اصطلاح «نظم نوین» زنان و مردان آمریکایی باشند؟
از آنجا که یکی از اصول ثابت نهادهای اساسی مدیریتی ایالات متحده، بیحرمتیها و سوءرفتارهای جنسی و جنسیتگرایی بوده و این جرائم، قرنها در این کشور مورد چشمپوشی قرار گرفته، تعجبی ندارد که امروزه، تجاوز و آزارهای جنسی نیروهای نظامی، غیر قابل کنترل باشد. اگرچه شیوع جنایتهای جنسیتی میان نظامیان آمریکا، بیش از شهروندان آمریکایی بوده است، اما نکته اساسی اینجاست که آنها (نظامیان) نه تنها به تمام ملت آمریکا، بلکه به تمامی جهانیان هشدار دادهاند: بر اساس یافتههای سال گذشته مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای آمریکا(Centers for Disease and Control)، یک سوم زنان شاغل جهان غرب، مورد هجوم و آزار همکاران خود قرار میگیرند.
واقعیت این است که امروز رسوم قدیمی مبتنی بر افسارگسیختگی آمریکایی، همچنان بر ارتش این کشور حکمفرماست؛ و چرا چنین نباشد؟ هنگامی که عدم مجازات تجاوزگران بیرحم، به عنوان یک اصل قدیمی، مورد تأکید دولت این کشور قرار میگیرد. با وجود وقایع ماههای اخیر در آمریکا که به ضرر زنان بوده، به نظر میرسد که نیروهای نظامی، قادر به مقابله و اصلاح مشکلات و بحرانهای اپیدمیک خود نیستند و تا جایی پیش میروند که اظهار میکنند: «تجاور به عنف، خشونت محسوب نمیشود»!
این موضوع که معمولا مردان جنگی، تمایلات خشونتآمیز بیشتری نسبت به شهروندان مرد دارند، تعجببرانگیز و تکاندهنده نیست. اما به نظر میرسد سالهاست که مسئولیتپذیری در آمریکا رنگ باخته و مردان نظامی این کشور، به طور مداوم، زنان را مورد تجاوز و بیحرمتی قرار میدهند، هر چند خود معتقد باشند این رفتارها مصداقی برای خشونت نیستند! همه این سوءرفتارهای اخیر و پیشرفتهای صورت نپذیرفته در غربیترین کشور به اصطلاح متمدن جهان که توسط فیلسوف پست مدرن جهان ما، «اتوپیای تحقق یافته» نام گرفته است، نشان میدهد که ذاتِ وحشی غرب نسبت به گذشته خوی هیچ تغییر نکرده است.