برخی رسانه های خارجی عنوان کرده اند که دستگاه وزارت خارجه بخاطر ماجرای ورود چند ساعته چند دانشجوی معترض ایرانی به داخل سفارت انگلیس، از آنها عذرخواهی کرده است!
شهدای ایران: وقتی پاییز1390 ماجرای ورود تعدادی از دانشجویان معترض ایرانی به سفارت انگلستان در تهران در سراسر دنیا خبرساز شد و بهدنبال آن، انگلیسیها طلبکارانه ایران را ترک کردند، کمتر کسی فکر میکرد که برخی افراد خواهان بازگشایی نمایندگی استعمارپیر، به هر قیمتی باشند.
سفارت انگلیسشان آرزوست!
شاید نیاز نباشد که درباره خیانتهای استعمار انگلستان به مردم کشورهای مختلف از جمله ایران داد سخن برآوریم. کسوری که صدها سال ثروتهای ما را غارت کرده و از اشغالگران ایران طی جنگ دوم بینالملل محسوب میشود، اکنون مورد الطاف دولت «تدبیر و امید» واقع شده است!
همکاری انگلیس با صدام برای کشتار ایرانیان و مردم عراق یک حقیقت غیرقابل انکار است و حضور اشغالگرانه این دولت خبیث در شرق و غرب ایران (افغانستان وعراق) هم، هنوز به تاریخ نپیوسته است.
نقشآفرینی انگلیس در تحریمهای غیرقانونی علیه کشورمان و موضوع هدایت بخش اصلی فتنه88 از سوی سفارتخانه این روباهپیر هم، یک موضوع مهم فراموش نشدنیست.
حال با همه این احوال، بازگشایی سفارت انگلیس در ایران، تبدیل به آرزوی برخی افراد خاص و جریانهای شناختهشده داخلی شده است؛ جریاناتی که اعتراف نمیکنند دقیقاً چرا برای گشوده شدن مجدد این سفارت، خود را به این در و آن در میزنند و حاضرند هر هزینهای را بر دوش ملت ما تحمیل کنند.
بازی بازگشایی سفارت انگلیس هم «برد-برد» است؟
دولت یازدهم موسوم به دولت «اعتدال» هنوز هم اصرار دارد تا مذاکرات و توافق ششماهه هستهای را با وجود سابقه خراب گروه 1+5 و زورگویی غربیها، منطبق بر اصل مندرآوردی «برد-برد» بداند.
اکنون که علناً بحث بازگشایی سفارت انگلستان مطرح شده است، خوب است که دولت محترم مشخص کند که از طریق بازگشایی سفارت انگلیس در تهران، کدام یک از حقوق ملت ایران زنده خواهد شد و اصولاً بر اساس بازی «برد-برد» قرار است کدام هزینههای مادی و معنوی و دیپلماتیک برای محقق شدن این امر از سوی دستگاه وزارت خارجه ما پرداخت شود؟
تضمین و تعهد انگلیس، یک واجب عینی برای دولت!
به یاد داشته باشیم که در عرصه بینالملل، کسی عاشق چشم و ابروی دیگران نیست! همه برخوردها و بدهبستانها خصوصاً در دیپلماسی غربی، براساس همین اصل «بدهبستان» انجام میشود. البته همه این اتفاقات نیز در سایه ارایه «تضمین»های معتبر انجام میشود.
در روند روابط میان کشورهای دنیا، دقیقاً مشخص و بررسی میشود که برای هر حرکتی، چه هزینه و چه میزان امتیازاتی باید پرداخت شود و از سوی دیگر قرار است کدام هدف و کدام نتیجه ارزنده، حاصل شود.
اگر بازگشایی سفارت «انگلیس» را یک هدف مثبت و راهبرد قابل قبول برای وزارت خارجه محسوب کنیم، آیا دولت موسوم به «تدبیر و امید» نبایدمشخص کند که چه تضمینهایی از سفارت دولت بدسابقه انگلیس اخذ کرده است؟
از یاد نبریم که سفارت انگلیس در هدایت آشوبهای هشتماهه در 5 سال قبل و هماهنگسازی و مدیریت فتنه88 نقش مستقیم و محوری ایفا کرده است. علاوه براین ردپای این مرکز فساد در موضوع ترور دانشمندان هستهای ما نیز قابل مشاهده است.
دریافت تضمینهای لازم برای جلوگیری از تکرار این رفتارهای غیرقابل توجیه، یک ضرورت واضح و توقعی بهجاست که دولت «اعتدال»، باید پاسخگوی آن باشد.
نیازمند پایگاه شنود نیستیم
هنوز ماجرای اسناد منتشر شده از سوی «اسنودن» شخصیت جنجالی غربی را میتوان در میان اخبار مهم جهان جستجو کرد. وی از جمله کسانیست که اسناد تبدیل سفارتخانههای آمریکا و انگلیس به مرکز شنود و لانه جاسوسی را منتشر کرد.
اکنون چگونه باید به نگلیسیها درباره رعایت عرف دیپلماتیک و عدم انجام فعالیتهای جاسوسی در داخل خاک ایران، اعتماد کنیم؟
هم عذرخواهی ، هم غرامت !
رسانه های خارجی مدعی شده اند که دستگاه وزارت خارجه بخاطر ماجرای ورود چند ساعته چند دانشجوی معترض ایرانی به داخل سفارت انگلیس، از آنها عذرخواهی کرده است و در این بین، چنین مطرح شده است که ایران بایدغرامتها پرداخت کند!
"مجید تختروانچی" معاون اروپا و امریکای وزارت امور خارجه، در گفتگو با روزنامه انگلیسی گاردین (guardian) موضوع را به نحوی دیگر بیان کرده و از احتمال پرداخت غرامت توسط دولت جمهوری اسلامی ایران به دولت انگلیس بابت ورود دانشجویان معترض به سفارتخانه این کشور در پاییز سال 1390 خبر داده است.
البته به نوشته گاردین، آقای تخت روانچی به این روزنامه گفت: «پرداخت غرامت می تواند بخشی از گفتگوها باشد، اما بحث عذرخواهی از دولت انگلیس در میان نیست.»
ماجرا از این قرار است که انگلیسیها بابت کشتار میلیونها ایرانی از طریق گرسنگی دادن به آنها هرگز عذرخواهی نکردهاند. اگر آنها در سال 1320 با کمک آمریکا و شوروی سابق، ایران را اشغال کردند و ضمن ایجادقحطی در کشور، میلیونها ایرانی را کشتار کردند اما نه بخاطر اشغال و نه بخاطر کشتار، خبری از غرامت و عذرخواهی نبوده و نیست.
همینطور درباره ماجرای حمایت آنها از جنایات شاه پهلوی، دخالتهای مکرر در امور داخلی کشورمان، هماهنگی و همکاری با صدام علیه ایران، هدایت و ایجاد فتنه88 و موارد پرشمار دیگر که از حوصله این نوشتار، خارج است.
حرف آخر اینکه اگر قرار بر عذرخواهی و پرداخت غرامت است، کاش دولت «تدبیر و امید» که بر طبل «اعتدال» در مسایل داخلی و خارجی میکوبد، ضمن رعایت حقوق ملت، رفتارهای زشت دولت انگلیس را به این حکومت یادآوری کند تا هم جلوی افزونطلبیهای لجامگسیخته آنها گرفته شود و هم دیپلماتهای ایرانی وانگلیسی، بار دیگر شرح واقعیتهای جاری در تاریخ رابطه ایران و انگلیس را مرور کنند!
سفارت انگلیسشان آرزوست!
شاید نیاز نباشد که درباره خیانتهای استعمار انگلستان به مردم کشورهای مختلف از جمله ایران داد سخن برآوریم. کسوری که صدها سال ثروتهای ما را غارت کرده و از اشغالگران ایران طی جنگ دوم بینالملل محسوب میشود، اکنون مورد الطاف دولت «تدبیر و امید» واقع شده است!
همکاری انگلیس با صدام برای کشتار ایرانیان و مردم عراق یک حقیقت غیرقابل انکار است و حضور اشغالگرانه این دولت خبیث در شرق و غرب ایران (افغانستان وعراق) هم، هنوز به تاریخ نپیوسته است.
نقشآفرینی انگلیس در تحریمهای غیرقانونی علیه کشورمان و موضوع هدایت بخش اصلی فتنه88 از سوی سفارتخانه این روباهپیر هم، یک موضوع مهم فراموش نشدنیست.
حال با همه این احوال، بازگشایی سفارت انگلیس در ایران، تبدیل به آرزوی برخی افراد خاص و جریانهای شناختهشده داخلی شده است؛ جریاناتی که اعتراف نمیکنند دقیقاً چرا برای گشوده شدن مجدد این سفارت، خود را به این در و آن در میزنند و حاضرند هر هزینهای را بر دوش ملت ما تحمیل کنند.
بازی بازگشایی سفارت انگلیس هم «برد-برد» است؟
دولت یازدهم موسوم به دولت «اعتدال» هنوز هم اصرار دارد تا مذاکرات و توافق ششماهه هستهای را با وجود سابقه خراب گروه 1+5 و زورگویی غربیها، منطبق بر اصل مندرآوردی «برد-برد» بداند.
اکنون که علناً بحث بازگشایی سفارت انگلستان مطرح شده است، خوب است که دولت محترم مشخص کند که از طریق بازگشایی سفارت انگلیس در تهران، کدام یک از حقوق ملت ایران زنده خواهد شد و اصولاً بر اساس بازی «برد-برد» قرار است کدام هزینههای مادی و معنوی و دیپلماتیک برای محقق شدن این امر از سوی دستگاه وزارت خارجه ما پرداخت شود؟
تضمین و تعهد انگلیس، یک واجب عینی برای دولت!
به یاد داشته باشیم که در عرصه بینالملل، کسی عاشق چشم و ابروی دیگران نیست! همه برخوردها و بدهبستانها خصوصاً در دیپلماسی غربی، براساس همین اصل «بدهبستان» انجام میشود. البته همه این اتفاقات نیز در سایه ارایه «تضمین»های معتبر انجام میشود.
در روند روابط میان کشورهای دنیا، دقیقاً مشخص و بررسی میشود که برای هر حرکتی، چه هزینه و چه میزان امتیازاتی باید پرداخت شود و از سوی دیگر قرار است کدام هدف و کدام نتیجه ارزنده، حاصل شود.
اگر بازگشایی سفارت «انگلیس» را یک هدف مثبت و راهبرد قابل قبول برای وزارت خارجه محسوب کنیم، آیا دولت موسوم به «تدبیر و امید» نبایدمشخص کند که چه تضمینهایی از سفارت دولت بدسابقه انگلیس اخذ کرده است؟
از یاد نبریم که سفارت انگلیس در هدایت آشوبهای هشتماهه در 5 سال قبل و هماهنگسازی و مدیریت فتنه88 نقش مستقیم و محوری ایفا کرده است. علاوه براین ردپای این مرکز فساد در موضوع ترور دانشمندان هستهای ما نیز قابل مشاهده است.
دریافت تضمینهای لازم برای جلوگیری از تکرار این رفتارهای غیرقابل توجیه، یک ضرورت واضح و توقعی بهجاست که دولت «اعتدال»، باید پاسخگوی آن باشد.
نیازمند پایگاه شنود نیستیم
هنوز ماجرای اسناد منتشر شده از سوی «اسنودن» شخصیت جنجالی غربی را میتوان در میان اخبار مهم جهان جستجو کرد. وی از جمله کسانیست که اسناد تبدیل سفارتخانههای آمریکا و انگلیس به مرکز شنود و لانه جاسوسی را منتشر کرد.
اکنون چگونه باید به نگلیسیها درباره رعایت عرف دیپلماتیک و عدم انجام فعالیتهای جاسوسی در داخل خاک ایران، اعتماد کنیم؟
هم عذرخواهی ، هم غرامت !
رسانه های خارجی مدعی شده اند که دستگاه وزارت خارجه بخاطر ماجرای ورود چند ساعته چند دانشجوی معترض ایرانی به داخل سفارت انگلیس، از آنها عذرخواهی کرده است و در این بین، چنین مطرح شده است که ایران بایدغرامتها پرداخت کند!
"مجید تختروانچی" معاون اروپا و امریکای وزارت امور خارجه، در گفتگو با روزنامه انگلیسی گاردین (guardian) موضوع را به نحوی دیگر بیان کرده و از احتمال پرداخت غرامت توسط دولت جمهوری اسلامی ایران به دولت انگلیس بابت ورود دانشجویان معترض به سفارتخانه این کشور در پاییز سال 1390 خبر داده است.
البته به نوشته گاردین، آقای تخت روانچی به این روزنامه گفت: «پرداخت غرامت می تواند بخشی از گفتگوها باشد، اما بحث عذرخواهی از دولت انگلیس در میان نیست.»
ماجرا از این قرار است که انگلیسیها بابت کشتار میلیونها ایرانی از طریق گرسنگی دادن به آنها هرگز عذرخواهی نکردهاند. اگر آنها در سال 1320 با کمک آمریکا و شوروی سابق، ایران را اشغال کردند و ضمن ایجادقحطی در کشور، میلیونها ایرانی را کشتار کردند اما نه بخاطر اشغال و نه بخاطر کشتار، خبری از غرامت و عذرخواهی نبوده و نیست.
همینطور درباره ماجرای حمایت آنها از جنایات شاه پهلوی، دخالتهای مکرر در امور داخلی کشورمان، هماهنگی و همکاری با صدام علیه ایران، هدایت و ایجاد فتنه88 و موارد پرشمار دیگر که از حوصله این نوشتار، خارج است.
حرف آخر اینکه اگر قرار بر عذرخواهی و پرداخت غرامت است، کاش دولت «تدبیر و امید» که بر طبل «اعتدال» در مسایل داخلی و خارجی میکوبد، ضمن رعایت حقوق ملت، رفتارهای زشت دولت انگلیس را به این حکومت یادآوری کند تا هم جلوی افزونطلبیهای لجامگسیخته آنها گرفته شود و هم دیپلماتهای ایرانی وانگلیسی، بار دیگر شرح واقعیتهای جاری در تاریخ رابطه ایران و انگلیس را مرور کنند!