یک تبهکار در نقش خواننده پاپ به خواستگاری فریبکارانه دختران دم بخت میرفت تا با فیلمهایش آنان را تحت سلطه خود قرار دهد.
شهدای ایران: اواخرفروردین ماه سال جاری دختر دانشجویی با مراجعه به دادسرای شهرری پرده از سرنوشت سیاه خود برداشت. وی به بازپرس «امیر شریفی» گفت: یک سال پیش بود که تلفن همراهم زنگ خورد، از آنجا که شماره ناشناس بود جواب ندادم، وقتی دیدم دستبردار نیست و مرتب به تلفنهمراهم زنگ میزند به ناچار جواب دادم، آن سوی خط مرد ناشناسی خود را «پویا فیروزفر» خواننده پاپ معرفی کرد.
زمانی که به وی گفتم مزاحم نشود، ادعا کرد قصد مزاحمت ندارد و نیتش خیر است!
این مرد شیاد که بهخوبی با کلمات بازی میکرد خیلی زود توانست اعتماد مرا نسبت به خود جلب کند.
از آن روز به بعد هر از گاهی تلفنی حرف میزدیم تا اینکه با اصرارش سر قرار رفتم. «پویا» با ابراز علاقه زیادی گفت میخواهد به خواستگاریام بیاید. من سادهلوح هم غافل از نقشه شوم وی پذیرفتم و خواستم که مهلت بدهد تا موضوع را با پدر و مادرم در میان بگذارم. هنوز سه ماه از آشنایی من و پویا نگذشته بود که وی در تماس تلفنی گفت با خودرویش تصادف کرده و نیاز به سه میلیون تومان پول دارد.
از آنجا که من به وی علاقهمند شده بودم و تحمل نداشتم ناراحتیهایش را ببینم، بدون اینکه مادرم خبردار شود طلاهایش را برداشتم و به پویا دادم تا خسارت را بپردازد.
دختر جوان ادامه داد: این پایان درخواستهای پویا نبود، وی به بهانههای مختلفی از من پول و طلا میگرفت و کار به جایی کشید که دیگر نمیتوانستم پولی برایش تهیه کنم.
وقتی به پویا گفتم که نمیتوانم پول تهیه کنم چهره واقعی وی را دیدم. پویا فیلم سیاهی از من داشت و تهدید کرد در اینترنت پخش خواهد کرد.
وقتی دیدم که آبرویم در خطر است به ناچار از دوستانم برایش پول تهیه کردم و به وی تحویل دادم اما دستبردار نبود تا این که چارهای ندیدم جز این که از پویا که با دروغگویی مرا فریب داده، شکایت کنم.
با ادعاهای تلخ دختر دانشجو، بازپرس «شریفی» به تیمی از کارآگاهان پلیس امنیت پایگاه 9 دستور داد برای دستگیری خواستگار و خواننده دروغین وارد عمل شوند.
همزمان با تجسسها، تیم پلیسی و قضایی با دختران دیگری روبهرو شد که با همین روش شکار شده بودند.
کارآگاهان پلیس امنیت به سرپرستی سرهنگ «نیک قلب» برای دستگیری خواستگار شیاد دست به تحقیق تخصصی زدند. کارآگاهان با راهنمایی دختران فریب خورده سرانجام موفق شدند 23 فروردین امسال در یک قرار صوری مرد تبهکار را در تهران به کمینگاه بکشانند.
مأموران در ادامه تحقیقات میدانی پی بردند که این خواستگار دروغین «قاسم» نام دارد و با مشخصات جعلی و همچنین با شماره تلفن همراه طعمههایش با دیگر دختران تماس برقرار میکرد.
این مرد فریبکار در شعبه اول بازپرسی دادسرای شهرری به خاطر فریب،کلاهبرداری و اغفال سیاه طعمههایش تحت بازجویی قرار گرفت.
«سکینه» 16 ساله یکی از فریبخوردگان است، وقتی در برابر بازپرس پرونده ایستاد، گفت: 13 آبان ماه سال 91 بود که زنگ تلفن همراهم بهصدا درآمد، از آنجا که همزمان منتظر تماس همکلاسیام بودم، فکر کردم دوستماست چرا که شماره تلفنها خیلی شبیه هم بود. وقتی جواب دادم دیدم یک مرد غریبه است، قطع کردم اما پی درپی شمارهام را میگرفت؛ پافشاریهایش باعث شد که گوشی را بردارم.
وقتی جوابش را دادم وی ادعا کرد که به صدایم علاقهمند شده است، با چرب زبانی مرا فریب داده و گفت در تهران زندگی میکند و دانشجوی موسیقی است و مادرش فوت شده و به تنهایی زندگی میکند و از وضعیت مالی خوبی برخوردار است.
ما با هم هرازگاهی تلفنی حرف میزدیم تا اینکه پویا گفت میخواهد برای دیدن من به اردبیل بیاید. اردیبهشتماه سال 92 بود که پویا همراه زن دیگری برای دیدن من به اردبیل آمد.
وقتی از او پرسیدم این زن کیست؟ در جواب گفت در خیابان با او آشنا شده و برای اینکه کسی به ما شک نکند با خود آورده و در ازای این کار 50 هزار تومان به وی داده است.
پویا همان جلسه اول که همدیگر را دیدیم ادعا کرد از دست پلیس بهخاطر اقساط ماهانه فرار کرده و نیاز به هفت میلیون تومان پول دارد.
چون من به او وابسته شده بودم، همان لحظه گردنبند طلایم را به وی دادم. چهار ماه بعد آمد و دوباره گفت بینی یکی از همکلاسیهایش را شکسته و نیاز به دو میلیون پول دارد. باز هم دومیلیون دیگر به وی دادم. برای بار سوم تماس گرفت و گفت با خودرو تصادف کرده و پنج میلیون تومان باید خسارت بدهد. وقتی گفتم ندارم، تهدید کرد فیلم سیاهی را که از من تهیه کرده در اینترنت پخش خواهد کرد و حتی موضوع رابطه پنهانیمان را به پدرم اطلاع میدهد.
از آنجا که این مرد تبهکار قبلاً به بهانه اینکه میخواهد از من خواستگاری کند شماره تلفن همراه پدرم را از من گرفته بود، وقتی دیدم آبرویم در خطر است، ترسیدم و بهخاطر حفظ آبرو طلاهای مادرم را سرقتکرده و در اختیارش گذاشتم تا شاید دست از سرم بردارد اما بیفایده بود و هر روز مرا تهدید میکرد تا اینکه به ناچار موضوع سرقت از خانهمان و ماجرای کلاهبرداریهای این مرد را به مادرم گفتم. این در حالی بود که تا آن زمان پدر و مادرم تصور میکردند دزد بهخانهمان آمده و طلاهایمان را به سرقت برده است.
وقتی مادرم از ماجرا باخبر شد برای طرح شکایت به دادسرای اردبیل رفتیم و چند وقت پیش متوجه شدیم که این مرد شیاد علاوه بر من از دختران دم بخت دیگری نیز به همین شگرد کلاهبرداری کرده و در شهرری به دام افتاده است، برای ادامه شکایت به شهرری آمدم.
این خواننده دروغین در بازجوییها به کلاهبرداری و تهیه فیلم سیاه از هشت دختر دم بخت در تهران و شهرهای دیگر اعتراف کرد و گفت تاکنون 60 میلیون تومان با این روش کلاهبرداری کرده است.
پویا در خصوص یک زن که در اخاذیها وی را همراهی کرده است، مدعی شد آن زن مادرش است اما از اخاذیهای وی بیاطلاع بوده و هیچ نقشی ندارد.
بازپرس امیر شریفی از شعبه اول دادسرای شهرری خواستار انتشار عکس این تبهکار شد تا چنانچه دختران جوان دیگری در خواستگاریهای دروغین وی گرفتار شدهاند به دادسرا یا پلیس امنیت پایگاه نهم پایتخت مراجعه کنند.
کلاهبرداری با روشهای دلسوزانه
دکتر غلامرضا محمدنسل- جرمشناس: در تعریف حقوقی کلاهبرداری به مانورهای متقلبانهای گفته میشود که با فریب بزهدیده مال یا وجه وی را به یغما میبرد. مانور متقلبانه میتواند متنوع باشد لیکن در مجموع منجر به جلب اعتماد بزه دیده میشود.
برخلاف سرقت و برخی جرایم مالی دیگر که در آن مال بدون رضایت بزه دیده از وی گرفته میشود، در کلاهبرداری بزهدیده با کمال میل و رغبت و گاهی حتی با اصرار و التماس پول یا مال خود را به شخص کلاهبردار تقدیم میکند. یکی از مانورهای متقلبانه رایج در میان مردان جوان، فریب دختران متمول از طریق وعده دوستی و ازدواج و سپس گرفتن پول از آنان به بهانههای مختلف است.
در مورد ویژگیهای بزهکاران و بزهدیدگان و شگردهای متقلبانه آنها مواردی وجود دارد: بزهکاران عمدتاً مردان جوان و نوعاً با شکل و شمایل مقبول و جوان پسند هستند که با شرایط ایدهآلی که از خود نقل و به طرف مقابل القا میکنند خود را بهعنوان مردیایدهال برای دوستی یا ازدواج معرفی میکنند. آنان روانشناسی جنس مقابل را به خوبی میدانند و بهویژگیهای مورد علاقه زنان و دختران آشنایی دارند.
خود را در مراتب بالای ادب، ثروت، شهرت، تحصیلات معرفی میکنند و با ظاهر متناسبی هم که دارند، زنان و دختران جوان آنها را مردان ایدهآل زندگی خود تصور کرده و پس از جلب اعتماد حاضرند هر اقدامی برای رسیدن به چنین مردانی انجام دهند. اما بزهدیدگان این کلاهبرداریها نیز ویژگیهای خاص خود را دارند. این دسته از بزهدیدگان نوعاً از دختران و زنان کم سن و سال و طبیعتاً کم تجربه هستند که به دنبال زوج مناسبی جهت دوستی یا ازدواج هستند.
افرادی ساده هستند که خود را تا حدودی زیرک هم میدانند و در اعماق قلب خود خوشحالند که با چنین مردی آشنا شدهاند. آنها معمولاً خود را برنده چنین رابطهای میدانند و این حسی است که شخص کلاهبردار مرتباً به آنها القا میکند. اما در پایان بازی متوجه میشوند چه کلاهی سرشان رفته است. شگرد کلاهبرداری معمولاً شکل ثابتی دارد.
مردی ثروتمند و زیبا و با کمال که خود را صاحب هنر یا تحصیلات بالا و برخوردار از زندگی مرفه جلوه میدهد و اقدام به جلب اعتماد دختری ساده لوح کرده و پس از مدتی به بهانه اینکه بهطور موقت نیازمند پول ناچیزی شدهاست، غالباً بدون هرگونه درخواست مستقیم، طرف مقابل را وادار به ارائه پول میکند. اینگونه کلاهبردارها ابتدا از قبول پول طفره میروند و پس از اصرار فراوان بزهدیده ظاهراً به ناچار قبول میکنند و وعده بازگرداندن وجه و جبران آن را میدهد اما هیچ وقت چنین اتفاقی نمیافتد.